اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

استانها

خاطرات یک مبارز انقلابی از تبعید رهبری در جیرفت

خبرگزاری فارس: یک مبارز انقلابی گفت: آیت‌الله خامنه‌ای به ما گفتند، حرف‌هایشان را بدون کم و کاست به گوش ساواک برسانیم.

خاطرات یک مبارز انقلابی از تبعید رهبری در جیرفت

محمود عربی امروز در گفت‌وگو با خبرنگار فارس در کرمان اظهار داشت: آیت‌الله خامنه‌ای در اواخر حکومت رژیم منحوس پهلوی در جیرفت تبعید بودند، ایشان همیشه در مسجد جامع جیرفت به ایراد سخن می‌پرداختند، صحبت‌های آقا همیشه داغ و تند بود و به صورت علنی شاه و ایادی‌اش را مورد انتقاد قرار می‌داد.

وی ادامه داد: در آن زمان دو نفر از بازاریان قم که به عنوان تبعیدی در جیرفت به سر می‌بردند، همیشه پس از تمام شدن جملات آقا بلند می‌گفتند، «صحیح است» و حاضران در مسجد و به ویژه جوانان نیز بلافاصله تکرار کرده و حرف آقا را تایید می‌کردند. 

عربی عنوان کرد: ساواکی‌ها در گوشه و کنار مسجد مراقب آیت‌الله خامنه‌ای بودند و با دیدن این حرکت‌، خطاب به ایشان گفتند، «شما از امروز دیگر حق منبر رفتن و سخنرانی در این مسجد را ندارید» و از آن روز به بعد آقا جلسات سخنرانی را به خانه خودشان واقع در کوچه هلال‌احمر همان شیر و خورشید سابق منتقل کردند، هر چند در آن جا هم ساواک تعدادی نفوذی را گمارده بود که افراد انقلابی را شناسایی و معرفی می‌کردند.

حرف‌های ما را بدون کم و کاست به گوش ساواک برسانید

این مبارز انقلابی افزود: من در آن زمان کارمند اداره مخابرات بودم و آقا‌ و چند‌ نفر دیگر در جیرفت در تبعید به سر می‌بردند و گاهی باید از تلفن برای ارتباط با خارج از شهرستان و خانواده‌هایشان استفاده می‌کردند.

وی تصریح کرد: تلفن‌های آن موقع هم هندلی بودند، یعنی به این صورت که شخص وقتی می‌خواست با جایی تماس بگیرد باید به مرکز مخابرات وصل می‌شد و تلفنچی او را به شماره مورد نظرش وصل می‌کرد‌.

عربی خاطرنشان کرد: مسئولان مخابرات‌ به ما دستور داده بودند که اگر این افراد و به ویژه مقام معظم رهبری تقاضا داشتند تا شماره‌ای را برایشان بگیرید، شما انجام ندهید، لذا از آن روز آقا و دیگر تبعیدی‌ها مستقیما به مخابرات می‌آمدند و ما طبق دستور مسئولان مجبور بودیم تا صحبت‌های آنها را شنود و به مقامات گزارش کنیم.

وی گفت: البته اگر ما هم به مقامات اطلاع نمی‌دادیم، تلفن‌ها از مرکز شنود می‌شد و متوجه دروغ و پنهان‌کاری ما می‌شدند، بنابراین برای کسب تکلیف به همراه شهید سعدالله فاریابی که داماد ما‌ بود، خدمت آقا رسیدیم.

عربی بیان کرد: آیت‌الله خامنه‌ای‌ با آقای حجتی کرمانی در منزلشان در حال صحبت بودند و با شنیدن این مطلب به ما اظهار داشتند، «شما تمام حرف‌های ما را بدون کم و کاست به اطلاع آنها برسانید تا برایتان دردسر‌ نشود و اخراج نشوید».

وی عنوان کرد: در راه بازگشت از منزل آقا، رئیس مخابرات و رئیس شهربانی‌ را دیدیم که‌ از کنار ما رد شدند و فردای آن روز من را به دفتر رئیس احضار و مورد بازجویی قرار دادند که چرا به منزل آقا رفتید، من عنوان کردم‌ که برای گرفتن استخاره رفتیم، آنها ما را به ساواک بردند و از آن روز ما در اداره بیکار بودیم تا تکلیفمان روشن شود.

این مبارز انقلابی افزود: یک روز با آیت‌الله خامنه‌ای قرار گذاشتیم که ایشان را برای سخنرانی و روشنگری به عنبرآباد ببریم و در آن جا به ایراد سخن بپردازند، من به آقا گفتم فردا با ماشین می‌آیم دنبالتان و ایشان هم قبول کردند.

وی تصریح کرد: ‌فردای آن روز با آقای مصحفی کرمانی‌، آقای خامنه‌ای و عده‌ای دیگر با دو خودرو به عنبرآباد رفتیم در آنجا من دعای ندبه خواندم و وسط دعا شعری در مورد امام حسین (ع) قرائت کردم که در آن این جمله بود، «حسین ای پادشاه کشور و دین» و آیت‌الله خامنه‌ای خطاب به من گفتند، ‌امام خمینی اینگونه اشعار را قبول ندارد و نباید به ائمه معصوم (ع) لقب شاه بدهیم و از من خواستند دیگر آن شعر را تکرار نکنم.

انتهای پیام/2446/غ40/ض1002

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید

اخبار مرتبط

نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        تازه های کتاب
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول