به گزارش خبرگزاری فارس از قزوین، در فضای انتخاباتی مجلس نهم، برخی نامزدها به دنبال نقد فضای موجود بوده و یا یک جامعه آرمانی را برای مردم ترسیم میکنند، در صورتی که برقراری یک جامعه آرمانی با تلاش همهجانبه محقق میشود.
نقد در منظر اسلامی باید بر پایهای محکم و طبق اصل اساسی انجام شود، برای نصیحت و خیرخواهی انجام شده و هدف، اصلاح و ارتقای جامعه و حکومت دینی باشد و نه صرفاً خالی کردن عقدههای شخصی.
به نظر میرسد برای اینکه چنین نقدی محقق شود، هم دریافت و مشخص کردن نقاط ضعف و هم در صدور حکم و قضاوت در مورد اشخاص و هم در بیان آنها باید دقتهای خاصی مراعات شود، به تعبیر دیگر، نقد ناصحانه سه شرط دارد: صادقانه دنبال حقیقت بودن، عادلانه قضاوت کردن و ارائه نظر به گونهای که به اصلاح منجر شود.
* آگاهی از مبانی و قواعد دینی یک تصمیم: منتقد ناصح فردی است که عالمانه یقین کند عملکردی که مورد انتقاد قرار میدهد، به لحاظ تعالیم دینی واقعاً رفتار ناحقی بوده است و با قوانین دین مغایرت دارد.
گاه تشخیص اهم و مهم در یک جامعه طبق اصول اسلامی کار سادهای نیست و نیاز به جامعهشناسی قرآنی و احادیث دارد که میبایست ریشه آن موضوع را در آیات پیدا کرد چنانچه در آیه 217 سوره بقره بیان شده است: "که یکبار مسلمانان به خاطر فتنه کفار، در ماه حرام شروع به جنگ کردند و در این موقعیت عدهای از دینداران معترض شدند که مگر در اسلام، جنگ در ماه حرام، حرام نیست، پس چرا ما اقدام به جنگ کردهایم؟ قرآن کریم توضیح میدهد که البته جنگ در ماه حرام گناه کبیره است، اما دفع این فتنه مهمتر بوده است."
* آگاهی همه جانبه نسبت به شرایط تصمیمسازی: گاهی دانستن مبانی و قواعد دینی تصمیمگیری تنها کارساز نیست، در واقع به تنهایی برای قضاوت در مورد یک واقعه کافی نیست، بلکه باید شرایط واقعی عمل نیز از همه ابعاد مورد ملاحظه قرار گیرد.
بسیار رخ داده که با حفظ قواعد واحد، دانستن یا ندانستن برخی از اطلاعات جزئی، موجب میشود که تصمیمها و اظهارنظرهای کاملاً متفاوتی بیان شود.
این مطلب را میتوان با یک مثال ساده توضیح داد، اگر ما ببینیم که: «میله نازکی را در دستان کسی فرو میکنند»؛ خواهیم گفت: او را آزار میدهند، اما اگر متوجه شویم که بر سر در اتاقی که این کار انجام میشود نوشته شده تزریقات؛ آیا باز هم همان نظر را داریم، گاهی هوشیار کردن دیگران برای ما حکم آمپول زدن دارد، درد دارد اما در انتهایش آرامشبخش و شفابخش است.
بسیار پیش میآید که افراد قواعد دینی را میدانند، اما چون اطلاعات ناقص یا نادرستی دارند، تحلیلها و انتقادات اشتباهی را مطرح میکنند، بیان کردن موارد بالا مستلزم این است که شخص نقاد تا چه اندازه در آن زمینه متخصص باشد.
* آگاهی از وضعیت اجرای تصمیم: گاه در یک حکومت دینی ممکن است خلافی صورت گیرد که انسان هم به لحاظ حکم مسئله و هم به لحاظ شرایط خارجی، یقین به خطا بودن آن واقعه پیدا کند، اما آیا همین مقدار برای انتصاب آن به یک مسئول مافوق کافی است؟ در واقع ، در خصوص اظهارنظر در مورد تصمیمهای کسی که تصمیمهایش با واسطه اجرا میشود، باید بررسی کرد که آیا آنچه رخ داده واقعاً تصمیم او بوده یا خیر.
حضرت امیرالمؤمنین علی علیهالسلام وقتی در اواخر حکومت خویش با این اعتراض مواجه میشوند که چرا نتوانسته بسیاری از بدعتهایی را که قبل از ایشان در جامعه پیدا شده، رفع کند، در خطبه مفصلی به همین نکته فوق اشاره میکنند؛ یعنی عدم همراهی همراهان (اصحاب و لشکر خود حضرت) و اینکه ایشان مصلحت حفظ وحدت مورد نیاز برای تداوم نظام اسلامی را بالاتر از انجام آن مواردی که مورد اعتراض واقع شده بود، میدیدند. (کافی، ج8، حدیث 27، ص91-95)
در فضای جامعه آرمانی همه کارگزاران باید برای رفع مشکلات آن جامعه تلاش داشته باشند و اگر نه، تنها نقد و بررسی و انتظار نتیجهگیری از انتظارات بیهوده است.
=========
قربانعلی حدادی
=========
انتهای پیام/و۱۰/گ2000