به گزارش خبرگزاری فارس از قزوین، وی از 15 سالگی در جلسات تفسیر قرآن سید "محمود علایی طالقانی" در مسجد هدایت و در دروس فلسفه و منطق مرتضی مطهری و نیز در جلسات دیگر شرکت داشت.
از شاگردان آیتالله طالقانی در ایران و از اعضای بنیانگذار نهضت آزادی خارج از کشور بود.
آری؛ این جا مزار بزرگ مردی است که به قول خودش دست از لذات دنیایی برداشت و چشم دوخت به محرومانی که به دستان او نیاز دارند، زندگی خوب، امکانات و رفاه را رها کرد و آمد که بسازد و ساخت بنایی را که امروز به عنوان یادبود چمران در قتلگاهش در دهلاویه ساخته شده است.
مصطفی چمران (1311 - 31 خرداد 1360) (با نام کامل مصطفی چمران ساوجی) از فعالان سیاسی قبل از انقلاب در آمریکا، فعال نظامی در لبنان، معاون نخستوزیر در امور انقلاب دولت موقت، وزیر دفاع جمهوری اسلامی ایران، نماینده مردم تهران در اولین مجلس شورای اسلامی، نماینده امام خمینی در شورای عالی دفاع و از فرماندهان جنگهای نامنظم بود که در جبهه جنگ ایران و عراق کشته شد.
خیابان پانزده خرداد؛ بازار آهنگرها
مصطفی چمران ساوجی در سال 1311 هجری شمسی در خیابان پانزده خرداد تهران، بازار آهنگرها، محله سرپولک متولد شد. او فرزند حسن چمران ساوجی بود که از روستای چمران ساوه به تهران مهاجرت کرد.
وی تحصیلات ابتدایی خود را در مدرسه انتصاریه، نزدیک پامنار، گذراند و دوران متوسطه را در دارالفنون و البرز طی کرد.
به سال 1332 در رشته الکترومکانیک دانشکده فنی دانشگاه تهران پذیرفته شد. پس از فارغ التحصیلی در سال 1336، یک سال را به تدریس در دانشکده فنی پرداخت. وی در کنکور رتبه 15 کشوری را کسب کرد.
چمران زیاد 20 می گرفت؛ درس؛ زندگی؛ کار
وی در تمام دوران تحصیل و نیز دوره کارشناسی در دانشگاه تهران، شاگرد اول بود که از استاد خود مهدی بازرگان نمره بیست و دو را در درس ترمودینامیک دریافت کرد. چمران در ریاضیات و هندسه، آنقدر توانا بود که حریفی نداشت. در درسهای آن روز رایانه آنالوگ، جزو مهمترین و سختترین درسها بود که چمران از آن نمره 20 گرفت.
عباس چمران، برادر او آخرین رییس دانشکده مهندسی برق دانشگاه صنعتی شریف قبل از انقلاب بود که پس از فوت وی درگذشت و مهدی چمران برادر دیگر او رئیس شورای شهر تهران است.
مصطفی چمران دو بار ازدواج کرد او از همسر اول خود، پروانه، سه فرزند دارد که دو دختر و یک پسر هستند. فرزند پسر او بعدها در سواحل آمریکا غرق شد. همسر آمریکایی وی پس از گذراندن مدتی در لبنان به دلیل شرایط سخت و محرومیت شدید تصمیم به بازگشت به آمریکا نمود و او را تنها گذاشت. درادامه حضورش در لبنان نقاشی شمع شهید چمران آغاز آشنایی او با خانم «غاده» شد که درنهایت به ازدواج او با همسر لبنانیاش انجامید.
مصطفی چمران در هنگام جوانی (دوران ملی شدن صنعت نفت)
وی از 15 سالگی در جلسات تفسیر قرآن سیدمحمود علایی طالقانی در مسجد هدایت و در دروس فلسفه و منطق مرتضی مطهری و نیز در جلسات دیگر شرکت داشت.
چمران از نخستین اعضای انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران بود. در مبارزات سیاسی دوران مصدق، از مجلس چهاردهم تا ملی شدن صنعت نفت شرکت فعال داشت. وی در روز 16 آذر 1332 در حمله گارد به دانشکده فنی دانشگاه تهران جزو معترضان به حضور نیکسون بود.
او به همراه تنی چند از همفکرانش به تاسیس نهضت آزادی ایران در خارج از کشور مبادرت کرد و عضویت او در این حزب تا زمان کشته شدن ادامه داشت.
در آمریکا
چمران با بورس شاگرد اولی در دانشگاه تهران برای ادامه تحصیل به آمریکا رفت و در دورههای کارشناسی ارشد (رشته الکتریسیته) در دانشگاه تگزاس A&M و دکتری (رشته فیزیک پلاسما و الکترونیک) در دانشگاه برکلی تحصیل نمود.
چمران در یکی از موسسات پژوهشی بزرگ آمریکایی به نام بل استخدام و تا تیرماه 1344 (1967) که به همراه دوستانش به خاورمیانه رفت، در این شرکت فعالیت داشت.
چمران از شاگردان آیتالله طالقانی در ایران و از اعضای بنیانگذار نهضت آزادی خارج از کشور بود. در آمریکا با همکاری ابراهیم یزدی برای نخستینبار انجمن اسلامی دانشجویان آمریکا را پایهریزی کرد و از مؤسسین انجمن اسلامی دانشجویان ایرانی در کالیفرنیا بود. به دلیل این فعالیتها، بورس تحصیلی شاگرد ممتازی وی از سوی رژیم شاه قطع شد و از آن پس تا پایان دوره دکتری در دانشگاه برکلی به عنوان پژوهش یار (RA) مشغول به کار شد.
در سال 1962 (1341 ش)، پس از فارغالتحصیل شدن با خانواده خود به نیوجرسی منتقل شد و ضمن عضویت در شورای مرکزی جبهه ملی به عنوان عضو هیئت اجرایی و مسئول مالی به فعالیت پرداخت. تدارک اعتراضات و بسیج دانشجویان در جلوی سازمان ملل در نیویورک٬ جلوی کاخ سفید در واشنگتن و همچنین سفارت ایران در شهر واشنگتن و سایر کنسولگریها در شهرهای شیکاگو٬ نیویورک٬ سانفرانسیسکـو در جهت اعتراض به وضعیت سیاسی ـ اجتماعی ایران بخش عمدهای از تلاش و فعالیتهای او در این سالها است.
در مصر
چمران پس از اتمام تحصیلات و پس از تظاهرات پانزده خرداد توسط خسرو قشقایی. به همراه ابراهیم یزدی، رهسپار مصر شد و به تاسیس اولین پایگاه آموزش جنگهای مسلحانه پرداخت. او به مدت دو سال، در زمان جمال عبدالناصر، سختترین دورههای چریکی و پارتیزانی را آموخت و به عنوان بهترین شاگرد این دوره شناخته شد.
در مصر با مشاهده جریان ناسیونالیسم عربی به جمال عبدالناصر اعتراض کرد و جمال ضمن پذیرش این اعتراض گفت که جریان ناسیونالیسم عربی آن قدر قوی است که نمیتوان بهراحتی با آن مقابله کرد و به دنبال آن به چمران و یارانش اجازه داد که در آن کشور نظرات خود را بیان کنند.
در لبنان
در سال 1350 امام موسی صدر در سفری به تهران ضمن ملاقات با مهدی بازرگان و گزارش خدمات در لبنان، از تشکیل یک مدرسه در شهر صور خبر میدهد و از ایشان معرفی یک مهندس مجرب جهت اداره مدرسه را خواستار میشود. مهندس بازرگان، چمران را معرفی مینماید. پس از تماس امام موسی صدر با چمران، این امر مورد قبول او قرار گرفت و وی دوباره همه چیز را رها کرده و به سوی لبنان رهسپار میگردد.
چمران در لبنان، در کنار امام موسی صدر، به فعالیتهای فرهنگی و چریکی میپردازد و مدیریت مدرسه صنعتی جبل عامل را به عهده میگیرد.
محمد نصرالله عضو هیئت رئیسه جنبش اَمل درباره حضور دکتر مصطفی چمران در لبنان میگوید: «شهید چمران بر حسب خواست امام موسی صدر از مصر به لبنان آمد. همسر ایشان به همراه سه پسر و یک دختر نیز به لبنان آمدند. اما به دلیل عدم وجود مدرسه برای آنان خانواده چمران نتوانست در لبنان زندگی کند. او از همسرش جدا شد و خانوادهاش را رها کرد تا با خانواده فقرا زندگی کند. خودش میگفت من خاک کفشهای فقرا هستم. چمران در دل شیعیان لبنان جاودان است. امام موسی صدر وصیت کرد که همواره حرف شهید چمران اجرا شود.
چمران عشق و ارادت عجیبی به امام موسی صدر داشت و از یادداشتهایش این امر کاملاً هویداست.
چمران نسبت به گروههای سیاسی لبنان شناخت عمیقی داشت و در نوشتههایش انزجار از گروههای چپ موج میزند؛ وی آزردگی خاطر خویش را از باران تهمتهائی که گروههای مختلف سیاسی به او میزدند کتمان نمیکند. از جمله اتهامات که به چمران زده بودند، تسلیم نمودن اردوگاه بزرگ فلسطینی تل زعتر به کتائب (فالانژها) بوده است. چمران با رهبران فلسطینی و در رأس آنها، یاسر عرفات نیز تماس و همکاری نزدیک داشتهاست. در بحبوحه پیروزی انقلاب 57، چمران در نظر داشت که پانصد رزمنده از سازمان «امل» را تجهیز نموده و خود را به وسط معرکه نبرد در ایران برساند. دولت سوریه نیز دادن امکانات و هواپیما برای انتقال رزمندگان را تقبل نموده بود تا در هر جا که سازمان امل میخواهد رزمندگانش را پیاده کند. اما نبرد در تهران 24 ساعت بیشتر طول نکشید و طرح به مرحله اجرا در نیامد.
با پیروزی انقلاب 1357، چمران همراه با شماری از جنگندگان «امل» به ایران آمد و با آنکه قصد ماندن در ایران را نداشت، به توصیه سید روحالله خمینی در وطنش ماندگار شد. در اوایل پیروزی انقلاب، به تربیت اولین گروه از پاسداران انقلاب در سعدآباد پرداخت.
در کردستان
در ناآرامیهای کردستان برای مقابله احزاب کرد، به آن منطقه رفت. گردنه قلعهحصار، بین راه ارومیه و سرو، به دست معترضان افتاده بود و نیروهای ژاندارمری و داوطلب محلی پس از دادن تلفات زیاد عقبنشینی کرده بودند؛ وی در اولین حرکت نظامی خود به همراه فلاحی، فرمانده نیروی زمینی ارتش، در حالی که کلاشینکوف به دست گرفته بود و پیشاپیش نیروهای نظامی حرکت میکرد و راه را برای عبور تانکها باز مینمود، در درگیریهای گردنه مزبور شرکت کرد.
در ناآرامیهای مریوان از طرف دولت موقت به مأموریت رفت و مدت ده روز در آنجا ماند و پس از برگزاری جلسات متعدد برای بازگشت امنیت به منطقه و حاکمیت دولت مرکزی با بزرگان شهر به توافق رسید.
در درگیریهای کردستان، گروهی از زبدهترین تکاوران ارتش او را همراهی میکردند. آنها از تاکتیک ویژهای سود میجستند و به جای آن که با پیشقراولان دشمن مواجه شوند، با هلیکوپتر در قلب پایگاههای دشمن فرود میآمدند و آنها را تار و مار میکردند. اوج شهرت چمران در واقعه خونین پاوه بود که همراه با تیمسار فلاحی، در زیر باران گلوله، خود را به محاصره افکند. شهر پاوه به دست شورشیان افتاده بود و تنها خانه پاسداران و پاسگاه ژاندارمری مقاومت میکردند. در این حادثه، با پخش پیام روحالله خمینی از رسانهها که ارتش و پاسداران را به پاوه فراخوانده بود، شورشیان پا به فرار گذاشتند. از حوادثی که در پاوه اتفاق افتاد، قتل عام مجروحان به دست عوامل حزب دمکرات، سقوط هواپیمای فانتوم و اصابت هلیکوپتر 214 حامل مجروحین به کوه بود که چمران از آن با تلخی فراوان و یک حادثه «دیوانه کننده» یاد میکند.[19] او پس از این جریانات به تهران احضار شد و از سوی امام خمینی به سمت وزارت دفاع منصوب گردید.
در خوزستان
مدفن جواد فکوری، ناصر کاظمی، مصطفی چمران و موسی نامجو در بهشت زهرا
چمران در انتخابات اولین دوره مجلس شورای اسلامی از تهران به نمایندگی انتخاب شد. با آغاز جنگ ایران و عراق به جبهه جنگ عزیمت نمود و به همراه سید علی خامنهای ستاد جنگهای نامنظم را بنیان نهاد. ایجاد واحد مهندسی فعال برای ستاد جنگهای نامنظم یکی از این برنامهها بود که به کمک آن، جادههای نظامی بهسرعت در نقاط مختلف ساخته شد و با نصب پمپهای آب در کنار رود کارون و احداث یک کانال به طول حدود بیست کیلومتر و عرض یک متر در مدتی حدود یک ماه، آب کارون را به طرف تانکهای عراقی روانه ساخت، به طوری که آنها مجبور شدند چند کیلومتر عقب نشینی کنند و سدی بزرگ مقابل خود بسازند. در سال 1359 چمران در نبردی که برای آزادسازی سوسنگرد درگرفته بود مجروح گردید؛ او با کامیونی که از دشمن به غنیمت گرفته بود خود را به بیمارستان رساند و بستری شد؛ اما بیش از یک شب در بیمارستان نماند و پس از آن به مقر ستاد جنگهای نامنظم رفت. وی دوباره در تاریخ 31 خرداد 1360 هنگام معرفی و توجیه فرمانده جدید محور دهلاویه به جای «ایرج رستمی»، در خط مقدم نبرد، بر اثر اصابت ترکش خمپاره 60 دشمن از ناحیه سر زخمی شد. کمکهای اوّلیه بر روی او در بیمارستان سوسنگرد انجام گرفت و آمبولانس به اهواز شتافت؛ ولی پیکر بیجان او به اهواز رسید. آرامگاهش در بهشت زهرا قرار دارد و فاقد سنگ مزار میباشد. مزار وی: تاریخ دفن: 2-4-1360 قطعه: 24 ردیف: 71 شماره: 25 در قتلگاه او در دهلاویه نیز بنای یادبودی ساختهاند.
انتهای پیام/ب10/پ3003