به گزارش خبرگزاری فارس از کرمان، مسئله هستهای و سیر جریان آن تا به امروز گواه بر وجود موثر اصل تکیهگاه مقاومت است، طی تمام فراز و نشیبهای مسئله هستهای آن جایی که توفیقی حاصل شده است از حیث تمسک به مفهوم بلند مقاومت بوده است، اما نوع تقابل غرب طی این 33 سال بعد از انقلاب اسلامی بهانهجویانه و متغیر بوده است، روزی جنگ روز دیگر هجمه فرهنگی، روزی محاصره ایران از طریق حمله به عراق و افغانستان روز دیگر حقوق بشر و ... .
آنچه که از جنس راهبردهای غرب در مسئله هستهای مانند هویج و چماق، پلیس خوب، پلیس بد و ... بر میآید نه تنها مخالفت با پیشرفت علمی ایران نیست، بلکه دستاویزی برای براندازی نظام جمهوری اسلامی بوده است.
در این فرآیند، محل تلاقی در بستر وقوع مذاکرات شکل میگرفت به تعبیری جبهه نبرد میز مذاکرات بوده است، ایران همیشه ضمن اذعان اعتقادی خود مبنی بر تحریم استفاده از سلاحهای هستهای قائل به استفاده صلحآمیز از فناوری هستهای بوده است، اما اینجا یعنی در مذاکرات حاکمیت بر منطق نیست، زیرا اساسا این دستاویزی برای فشار و تقابل با ایران بوده به گونهای که به دنبال سیطره پیدا کردن بر ایران بوده است اما چه مولفهای این سیطره را ناکارآمد میکند.
پاسخ مقاومت است؛ در دوره اصلاحات به وضوح شاهد کنار گذاشتن مقاومت و نتایج ذلیلانه آن بودیم، اما آنگاه که با تکیه بر مبانی استکبارستیزانه انقلاب اسلامی و اصل مقاومت عمل کردیم، بازی حاصلی جز برد برای ایران نداشته است و بیتردید این مقاومت هستهای بر پایه انقلابی ماندن و در صحنه ماندن ملت ایران بوده است.
تمام مذاکرات قبل از استانبول عموما ادبیات زورگویانهای داشته و دست آخر منجر به دم دستیترین تاکتیک گروه مقابل یعنی تحریم شده است که در ادامه به تبیین کارکردی این مسئله میپردازیم.
زمینههای قبل از مذاکرات استانبول و خود این مذاکرات چنین بوده است که غرب این بار کمی واقع بینانهتر و با عقبنشینی از مواضع تند قبلی به ماجرا نگاه کرده است.
تمام طرفها از مذاکرات استانبول به موثر بودن یاد میکنند، گوشهای از علتشناسی این موثر بودن راهگشاست که عبارتند از قبول ایران به عنوان یک قدرت هستهای، حضور گسترده مردم ایران در انتخابات 12 اسفند، بحران شدید اقتصادی در منطقه یورو و آمریکا به همراه اعتراضات مردمی در جنبش تسخیر والاستریت، پدیده بینظیر بیداری اسلامی در منطقه که تهدیدی موثر بر نابودی رژیم صهیونیستی است.
مجموع این علل تقابل، غرب را در بهانه هستهای کمرنگتر کرد و اعتراف آنها به صلحآمیز بودن برنامه هستهای ایران و حق بهرهگیری از فناوری پزشکی هستهای را حاصل شده است.
اما در این مذاکرات که به صورت دو مرحلهای برگزار خواهد شد، دور دوم آن در سوم خرداد در بغداد برگزار میشود و در این رابطه به بیان چند نکته میپردازیم.
نکته ابتدایی در مورد این مذاکرات وجود دیدگاههای مختلف در بهکارگیری نوع ابتکارات است که آنها را میتوان به دو دسته خصمانه و توقف استراتژیک در تخاصم تقسیم کرد.
دیدگاه خصمانه متعلق به رژیم صهیونیستی است که اخیرا اشتون مذاکره کننده ارشد گروه 5+1 با آنان در فلسطین اشغالی دیدار داشته است که البته قائل به تشدید تحریمها و فشار علیه ایران هستند، اما دیدگاه دیگر اشاره به توقف استراتژیک در برخورد و تحریم با ایران دارد، بدینگونه که موقتا رفتارهای نرمتری را در پیش بگیرند.
آمریکا و اروپا که این روزها از حیث مسائل اقتصادی با ورشکستگی و بحران روبهرو هستند و از حیث سیاسی با تغییراتی مانند عدم انتخاب مجدد سارکوزی و انتخابات پیش روی ریاست جمهوری آمریکا و از حیث اجتماعی با اعتراضات مردمی روبهرو است به دنبال این دیدگاه دوم هستند و به دنبال تهدید فعالیتهای هستهای ایران تا اولا بردی برای خود حاصل کنند و ثانیا از این مسئله فارغ شده و با خیالی آسودهتر به مشکلات داخلی خود بپردازند و از رشد فزآینده ایران جلوگیری کنند تا وی بیش از این قدرت نگیرد.
اما در این میانه لابیهای صهیونیستی در اروپا و آمریکا بیکار ننشستهاند، بلکه با قدرت تمام به دنبال تسلط بر سیاستمداران و مذاکره کنندگان هستند و این در حالی است که آنان از وضعیت بد داخلی خود مانند مهاجرت معکوس ساکنان سرزمینهای اشغالی و در بعد خارجی از دست دادن حکام وابسته خود در منطقه دچار ضعف و مشکل شدهاند و به دنبال برد مقابلی هستند که ایران را تضعیف کنند، همین طور باید به امکان جهتدهی آنان در مذاکرات توجه کرد.
بحث بعدی مربوط به رویکردها است تا قبل از مذاکرات استانبول رویکردها دو مسیره بوده است، یعنی از یک طرف فشار و از طرف دیگر مذاکره اما پیشبینیها نشان میدهد که اگر 5+1 بر اساس دیدگاه توقف استراتژیک استفاده کند از راهبرد گام به گام استفاده میکند، به این صورت که توافقات انجام شده را یک به یک انجام میدهند.
با برداشتن هر گام از توافقات از سوی یک طرف، طرف مقابل باید گام بعدی را بر دارد البته نکته اینجاست که در این توافقات باید اعتماد ایران جلب شده و به حقوق وی احترام کامل گذارده شود و از تخاصمات و لحن زورگویانه دست بکشند در غیر این صورت با مقاومت ایران روبهرو میشوند، نکته ظریف دیگر بحث تعهد است، یعنی اگر هر مرحلهای از توافقات عملی نشود، کار ادامه پیدا نمیکند.
مسئله دیگر بحث تاکتیک تحریم است، هم با در نظر گرفتن گذشته و هم در مورد آینده این نتیجه را در بر دارد و به طور خلاصه تحریمها سبب پیشرفت و خوداتکایی ایران شده است، نه منزوی شدن پس تحریم جواب نمیدهد و اگر تحریمها را هم بردارند، باز هم موجب پیشرفت سریع ایران را فراهم میآورد، بنابراین تحریم در هر حالت برای غرب بازی باخت - باخت است.
و اما نکته پایانی مقاومت تنها یک راهبرد نیست، بلکه یک فراراهبرد است، مقولهای که به گواه تجربه با شکست میانهای ندارد و اینکه آنچه که تا به امروز موجب پیشرفت و سربلندی ایران اسلامی شده، همین مسئله شناخت حق، مقاومت و دفاع از آن است.
در مذاکرات بغداد نیز ضمن تمام تلاش لابیهای صهیونیستی این فرا راهبرد موثرترین راه برای ایران است، زیرا غرب با درماندگی تمام به توافق با ایران محتاج است، مگر اینکه باز هم با طناب صهیونیستها به چاه بیفتند و البته با مقاوت ایران روبهرو میشوند و نتیجهای جز شکست حاصل نمیکنند.
--------------------------------
یادداشت: احمد دهقانی
--------------------------------
انتهای پیام/ز10