به گزارش خبرگزاری فارس از یاسوج، اکبر نیکزاد استاندار چند روز آینده استان کهگیلویه و بویراحمد در دوران 14 ماهه مدیریت خود بر این استان روزهای تلخ و شیرینی را به خود دیده است.
روزهای تلخی که به قول خودش تنها با یادآوری خاطرات شیرین و خدمات ماندگار میتوانند فراموش شوند.
استان کهگیلویه و بویراحمد همواره از نبود ثبات مدیریتی رنج برده به طوری که میتوان به جرات گفت که یکی از مهمترین عوامل توسعه نیافتگی آن همین عمر کوتاه مسئولیتها در این استان است.
این نکتهای کاملا درست است که در انتخاب و انتصاب مدیران باید نهایت دقت و وسواس را داشت و هر کسی به واسطه داشتن یک سری ارتباطات و زند و بندهای سیاسی مدیر نشود، ولی بعد از آنکه مدیری از هر کانال و مسیری که منصوب شد باید در وهله اول با فراغت بال برنامهریزی کند و طراحی یک ساله و دو ساله و چند ساله داشته باشد، چیزی که به هیچ عنوان در استان ما وجود ندارد و افراد بعد از انتصاب در مسئولیتها به فکر رفتن هستند.
این نقیصه بزرگ به خوبی در صحبتهای استانداری که تنها چند روز دیگر بر صندلی تصمیمگیری کهگیلویه و بویراحمد تکیه میزند نمایان است.
اکبر نیکزاد میگوید: در استان کهگیلویه و بویراحمد یک استاندار یا هر مسئول دیگری در چند ماه اول وقت و انرژیاش برای آشنایی با استان است، در سه ماه میانی وارد کارهای اجرایی میشود و بالاخره در چند ماه آخر نیز باید بساطش را جمع کند و برود و این است همه داستان پذیرش یک مسئولیت در کهگیلویه و بویراحمد.
اگر چه اکبر نیکزاد صادقانه گفت که دلش میخواهد در استان کهگیلویه و بویراحمد بماند ولی باید بپذیریم که وی به استان زادگاهش رفته و در آنجا مسئولیت ارشد را به عهده گرفته که به هر لحاظ در ردیف و سطح بالاتری نسبت به استان ما قرار دارد ولی آنچه که مهم است این است که از این رهگذر تنها مردم کهگیلویه و بویراحمد ضرر میکنند و آرمان و آرزویی به نام توسعه و پیشرفت.
باید گفت، استان کهگیلویه و بویراحمد به مکانی برای آمدن و رفتن مدیران ارشد تبدیل شده که این تاسفبار است، و البته تاسفبارتر از آن این است که نمایندگان مردم و برخی چهرههای سیاسی و صاحب نفوذ در این استان به جای وسواس در انتصاب برخی مدیران ارشد از جمله استانداران، به راحتی انتصاب میکنند و بعد از مدت اندکی به این نتیجه میرسند که باید تجدیدنظر کرده و فردی را به این استان بیاورند که توانایی و تجربه بیشتری داشته باشد.
بالاخره این قصه بعد از داستان برکناری قوام نوذری و حسینی دوباره نیز در مورد اکبر نیکزاد تکرار شد و تنها تفاوت آن این بود که دولت در ماههای آخر به صراحت اعلام کرده که در مورد استانداران عزل و برکناری نداریم و در این مورد در صورت نیاز و ضرورت، استانداران با هم جابهجا میشوند.
اگر این تصمیم دولت نبود بدون شک عزم نمایندگان این استان برای برکناری اکبر نیکزاد علنی و معلوم میشد که واقعا میان استاندار و نمایندگان اختلافاتی وجود دارد و دولت به هیچ عنوان در شرایط عادی چنین تصمیمی را اتخاذ نمیکرد، زیرا هم دولت از کار نیکزاد راضی بود و هم نیکزاد به شدت دلش میخواست در این استان بماند و کارهای نکرده و نیمهتمام خود را در ماههای آخر عمر دولت انجام دهد.
شکی وجود ندارد اگر دولت از نیکزاد راضی نبود وی را به سمت استاندار استانی بزرگ و برخوردارتر اردبیل نمیگماشت.
از طرفی اختلافات نمایندگان اردبیل با حسین صابری استاندار چند روز آینده کهگیلویه و بویراحمد نیز در این تصمیم بیتاثیر نبود، حال اینکه چرا نمایندگان اردبیل خواستار آمدن نیکزادی هستند که برادرش در یکی از مهمترین وزارتهای کشور است، دلایل متعددی دارد و قطعا فرصتی است که استان ما آن را از دست داده است.
باید اذعان کرد امروز در کمتر جاده و راهی در کهگیلویه و بویراحمد، ماشینآلات راهسازی مشغول کار نیستند و این یعنی اینکه اکبر نیکزاد به واسطه نفوذ برادرش در دولت میتوانست در چند ماه آخر عمر دولت این کارهای نصفه و نیمه را به سرانجام برساند، چیزی که نیکزاد از آن به عنوان یک دلیل برای تمایل به ماندنش در این استان نام برد.
*یک سؤال اساسی از تجمع نمایندگان کهگیلویه و بویراحمد
حال باید یک سؤال اساسی از نمایندگان استان کهگیلویه و بویراحمد پرسید و آن این است که شما یا در رفتن نیکزاد نقشی نداشتید و یا اینکه در رفتن وی از این استان مؤثر بودهاید، اگر نقشی نداشتید چرا به این راحتی اجازه دادید تا استانداری که ماهها از پول بیتالمال برای شناخت این استان و آشنایی با بخشها و روستاهای آن هزینه کرده در نیمه راه برود و استاندار جدیدی بیاید که دوباره باید از همین بیتالمال هزینه کند تا بفهمد دیشموک ما کجاست و چه نیازی دارد و زیلایی محروم ما کجاست و چه میخواهد و آنجا دولت باید چه کاری انجام دهد.
البته باید این را هم گفت که هزینه کردن صابری از بیتالمال یک تفاوت عمده با نیکزاد دارد و آن این است که صابری بعد از شناخت این استان و آشنایی با آن دیگر فرصتی برای کار کردن ندارد زیرا هم در خوشبینانهترین حالت وی تا پایان دولت در این استان میماند و از طرفی نیز، کشور در چند ماه آخر کار دولت عملا درگیر انتخابات ریاست جمهوری و مسائلی از این دست است و آن کاری که باید صابری در این مدت اندک انجام دهد، انجام نخواهد شد.
از سوی دیگر، مگر شما به صراحت کلام در توانایی و امتیازات ویژه آقای نیکزاد تاکید نداشتید پس اگر نقشی در رفتنش نداشتید چرا در مقابل این اقدام ایستادگی نکردید و مانع از تصمیم دولت در این باره نشدید؟ مگر نه این است که استان از رفتن نیکزاد آسیب جدی خواهد دید؟
اما اگر هم در رفتن نیکزاد نقش داشتید که باید شفاف اعلام کنید چه اختلافات و خواستههایی وجود داشت که با رفتن نیکزاد حل و فصل میشدند.
بدون شک مصالح و منافع عمومی مردم از هر چیز دیگری مهمتر بوده و اگر نیکزاد در این استان میماند و شما هم بر همین عقیده میبودید، نباید اجازه میدادید که برود یا حداقل تلاشی در این زمینه انجام میدادید زیرا کهگیلویه و بویراحمد با این تصمیم در چند ماه باقی مانده از پایان کار دولت عملا کار مهم و تاثیرگذاری را حتی با قویترین استاندار این کشور نیز به خود نخواهد دید.
جالب است بدانید علاوه بر قاطبه مردم و بسیاری از صاحبان اندیشه و قلم، بسیاری از علما و روحانیون سرشناس چون آیتالله ملکحسینی و حجتالاسلام سید علیاصغر حسینی نیز با صراحت با رفتن نیکزاد از این استان مخالفت کردند.
---------------------
یادداشت از کریم بنام
----------------------
انتهای پیام/ی10/چ3000