اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

استانها

همزمان با ورود آزادگان به میهن اسلامی

آزادگان راضی‌ترین افراد به قضای الهی هستند

خبرگزاری فارس: آزادگان با ایمان راسخ و با تمام فشارهای جسمی و روحی در برابر دشمنان ایستادند و با سینه‌هایی فراخ‌تر از اقیانوس از همه جا و همه‌کس بریده و به خدا پیوسته بودند.

آزادگان راضی‌ترین افراد به قضای الهی هستند

به گزارش خبرگزاری فارس از آبیک، ایستادگی و مقاومت پیروزمندانه آزادگان سرافراز در طول سال‌های سخت اسارت، ملت ایران را از جنگ هشت ساله سربلند بیرون آورد و بازگشت پیروزمندانه آنان به میهن اسلامی حادثه‌ای است که خداوند آن را رقم زد.

26 مرداد ماه سالروز بازگشت آزادگان به کشور، بهانه‌ای شد که با دو برادر آزاده آبیکی به گفت‌وگو بنشینیم.

دو برادری که پس از چهار سال اسارت در آسایشگاه‌های عراق از یکدیگر خبر نداشتند بنابراین زمانی که صلیب سرخ با قانون قرار گرفتن اسرایی که از اقوام درجه یک هستند، می‌توانند در یک آسایشگاه باشند، موافقت کرد تقاضایی را بر همین مبنا نوشتند ولی زمانی که یکدیگر را در آسایشگاه ملاقات کردند به دلیل تغییر چهره نتوانستند همدیگر را بشناسند و به عنوان یک ایرانی به یکدیگر دست دادند ولی به محض اینکه با گویش محلی خود صحبت کردند همدیگر را در آغوش گرفتند.                                                                                                                                                                                                                                                                                                            

فرهاد ابراهیمی متولد 1339 از آزادگانی آبیکی است که هفت سال و 9 ماه و 11 روز از عمر خود را در آسایشگاه‌های عراق گذرانده است.

این آزاده آبیکی به همراه 16 نفر از رزمندگان در بعد از ظهر روز جمعه 20 آبان ماه سال 61 در حین عبور از گردنه چاه‌های موسیا که به شهر العماره عراق متصل بود در یک حمله غافلگیرانه از سوی عراقی‌ها که کمین کرده بودند، اسیر شد.

لحظه اسارت همه چیز را فراموش کردم

فرهاد ابراهیمی در گفت‌وگو با خبرنگار فارس در آبیک می‌گوید: در جبهه هیچ وقت فکر نمی‌کردم که اسیر شوم، بنابراین در لحظه اسارت همه چیز را فراموش کردم و اصلا به فکر بازگشت نبودم.

وی ادامه می‌دهد: دوران اسارت دوران واقعا سختی بود که نمی‌شود سختی‌ها و تلخی‌‌‌‌‌‌های آن را بیان کرد. ما که مرد بودیم نمی‌توانستیم تحمل کنیم پس حضرت زینب (س) از دست یزید چه کرد و چگونه توانست صبر و استقامت کند که جای تفکر و تأمل دارد.

این آزاده آبیکی می‌افزاید: پس از اسارت یک هفته در پشت خط در سنگرهای عراقی‌ها از ما بازجویی کردند و سپس به شهر العماره عراق منتقل شدیم که در بین راه مردم ناآگاه با سیب زمینی، تخم مرغ و گوجه فرنگی پوسیده از سربازان ایرانی استقبال کردند در حالی که دست‌هایمان را از پشت بسته بودند و سرهایمان پایین بود.

ابراهیمی اضافه می‌کند: 10 روز در مدرسه فلسطینی‌ها ماندیم که در این مدت ما را مورد بازجویی و آزار و اذیت قرار دادند، سپس به وزارت دفاع بغداد منتقل شدیم که در تونل این وزارتخانه سربازان عراقی با کابل و لوله‌های آهنی از اسرا پذیرایی کردند که 130 نفر از اسرا ایرانی را در یک اتاق 12 متری بردند و به مدت 24 ساعت سر پا‌ نگه داشتند ولی سربازان ایرانی استقامت کردند.

وی ادامه می‌دهد: روز بعد به مرغداری در بغداد منتقلمان کردند که به دلیل سردی هوا و نبود امکانات گرمایشی در سالن این مرغداری اسرای ایرانی تا صبح پیاده‌روی می‌کردند و نوبتی پوتین‌ها و لباس‌هایشان را آتش می‌زدند تا گرم شوند.

وی خاطرنشان می‌کند: چهار سال از دوران اسارت را در اردوگاه موصل یک گذراندم و سپس به اردوگاه رمادیه منتقل شدم.

ابراهیمی عنوان می‌کند: در شهر موصل عراق چهار اردوگاه وجود داشت که در اردوگاه موصل یک، سه هزار نفر از اسرا ایرانی در 14 آسایشگاه به‌سر می‌بردند که در هر آسایشگاه هر اسیری تنها به اندازه خودش جا داشت و روزی سه‌بار آمارگیری می‌شدند.

این آزاده بیان می‌کند: زمانی که عراقی‌ها می‌خواستند مرا به اردوگاه موصل چهار نزد برادرم ببرند دست و پایم را بستند و با آمبولانس 500 کیلومتر را طی کردیم.

حسن ابراهیمی متولد 1343 دیگر برادر آزاده آبیکی است که هشت سال و سه ماه و 14 روز از دوران جوانی خود را در اسارت دشمن سپری کرده است.

این آزاده آبیکی در خصوص نحوه اسارت خود به خبرنگار فارس در آبیک می‌گوید: صبح یازدهم اردیبهشت سال 61 در سنگرهای منطقه فکه پناه گرفته بودیم، متوجه شدیم که در خاک خودمان به محاصره دشمن درآمده‌ایم گرچه سنگرها را تیر باران کردند، ولی به من اصابت نکرد و به همراه پنج تن از رزمندگان به اسارت درآمدیم.

ابراهیمی می‌افزاید: پس از اسارت به شهر العماره منتقل شدیم و همانطور که برادرم گفت با پذیرایی گرم سیب زمینی و سنگ مردم این شهر مواجه شدیم.

وی ادامه می‌دهد: برای مصاحبه و بازجویی چشم‌هایمان را می‌بستند و ما نیز وارونه پاسخ می‌دادیم.

این آزاده آبیکی می‌افزاید: دو سال از عمرمان به همراه 70 نفر از اسرا در اردوگاه شهر عنبر که مرز بین عراق وسوریه بود، سپری شد و سپس به اردوگاه موصل یک منتقل شدیم.

ابراهیمی خاطرنشان می‌کند: در لحظه اسارت به این فکر می‌کردم که عمرمان به پایان رسیده، چرا که در اسارت هر روزمان به اندازه یک سال می‌گذشت و بعثی‌ها به دلیل داشتن ویژگی‌های حیوانی وحشی بودند و قانون و منطقی نداشتند و ما را مورد ضرب و شتم قرار می‌دادند.

حجت‌الاسلام ابوترابی‌فرد قوت قلب اسرا بود

فرهاد ابراهیمی در ادامه گفت‌وگو اظهار می‌کند: گرچه دوران اسارت، دوران سخت و طاقت‌فرسایی بود ولی حکم دانشگاه را داشت، چرا که به خدا نزدیک‌تر شده بودم.

وی ادامه می‌دهد: در آسایشگاه‌ها مخفیانه و در سخت‌ترین شرایط کلاس قرآن، آموزش زبان عربی و انگلیسی تشکیل می‌شد که دو هزار نفر از اسرا قرآن را با صوت یاد گرفتند و 500 نفر از اسرا حافظ قرآن کریم شدند.

این آزاده آبیکی با بیان اینکه حجت‌الاسلام سید علی‌اکبر ابوترابی‌فرد قوت قلب اسرا بود، تصریح می‌کند: اگر ایشان در بین اسرا نبودند، فکر می‌کنم فقط 20 درصد از اسرا زنده می‌ماندند، چرا که ایشان در هر اردوگاهی که حضور می‌یافت آرامش، عدالت و وحدت برقرار می‌شد.

ابراهیمی ادامه می‌دهد: سرور آزادگان بارها اسرا را به حفظ سلامتی، داشتن امید و الگو گرفتن از سیره حضرت زینب (س) سفارش و تأکید می‌کردند.

دو برادر آزاده آبیکی از شکنجه‌های دوران اسارت خاطراتی را بیان کردند که می‌توان به وضعیت نامناسب غذا، سانسور کردن نامه‌های اسرا از سوی منافقین، وصل کردن اسرا به دینام برقی، قرار دادن اسرا در ورق آهنی، به فلک بستن و کابل زدن و سپس در آب سرد قرار دادن، وصل کردن اسرا به پنکه سقفی، تراشیدن ریش برخی از اسرا با سیمان و تکه‌های آجر و نامناسب بودن وضعیت بهداشتی آسایشگاه‌ها، زدن سیلی و لگد هنگام آزادی در مرز خسروی اشاره کرد.

آرزوی خدمت رسیدن به محضر رهبر فرزانه را دارم

فرهاد ابراهیمی اذعان می‌کند: تنها آرزویم این است که به خدمت مقام معظم رهبری برسم، چرا که پس از اسارت نیز موفق به دیدار ایشان نشدم که امیدوارم با توجه به اینکه مسئولان بنیاد شهید و امور ایثارگران استان قزوین سال گذشته قول تحقق این موضوع را داده‌اند امسال جامه عمل پوشانده شود.

وی می‌افزاید: برا‌ی کسب رضایت الهی‌ و لبیک‌گویی به فرمان امام راحل به جبهه رفتم، بنابراین از دولت هیچ انتظاری ندارم ولی از مسئولان می‌خواهم که با احساس مسئولیت بیشتر و پرهیز از تفاوت گذاشتن، به مردم خدمت خالصانه کنند.

این آزاده آبیکی مردم ایران را بهترین مردم دنیا می‌داند و ادامه می‌دهد: مردم تمام سختی‌ها و مشکلات را تحمل می‌کنند و در تمام عرصه‌ها حضور چشمگیر دارند پس از مردم می‌خواهم که بیش از گذشته علاوه بر پشتیبانی از ولایت فقیه و گوش به فرمان بودن، به اهداف امام و آرمان‌های انقلاب پایبند باشند.

حسن ابراهیمی نیز بر رعایت عدالت بین مردم، تأمین امنیت و آسایش مردم، حل و فصل کردن مشکلات جامعه و همچنین بر عدم سنگ‌اندازی در رسیدگی به امور مردم از سو‌ی مسئولان تأکید کرد.

این دو آزاده آبیکی که هر دو جانباز 40 درصد هستند ابراز کردند که در لحظه آزادی نیز باورشان نمی‌شد که آزاد شده‌اند و به محض رسیدن به مرز خسروی سجده شکر به جای آوردند.

آزادگان اگر چه در بازگشت از اسارت، مقتدا و امام خویش را ندیدند، اما با نایب بر حق وی میعادی همیشگی بستند و بر عهد خویش و خون شهیدان پایبند ماندند.

به فرمایش مقام معظم رهبری تمام ملت ایران وظیفه دارند که همواره تشکر قلبی و زبانی خود را از عناصر فداکار و ایثارگر ابراز کنند.

انتهای پیام/ب۱۰

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید

اخبار مرتبط

نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        تازه های کتاب
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول