اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

استانها

محرم در سیستان‌وبلوچستان/

یا باب‌الحوائج، حاجت همه مسلمان‌ها را برآورده کن

خبرگزاری فارس: هرسال در ایام ماه محرم، نذر و نذورات زیادی توسط مردم انجام می‌شود که دعای همه این نذورات این است که یا باب‌الحوائج حاجت همه ما مسلمان‌ها را برآورده کن.

یا باب‌الحوائج، حاجت همه مسلمان‌ها را برآورده کن

به گزارش خبرگزاری فارس از زاهدان، از زمان کودکی تا حالا، یادم میاد که مادرجان هر سال توی ماه محرم، پنج روز اول دهه را روضه پنج‌تن می‌گیره و قبل از آغاز محرم، مادرجان در تکاپوی برگزاری این روضه است.

زنای محله‌مون توی این 40 روز همه در تکاپو و تلاش هستند تا به بهترین وجه، نذورات خودشونو حالا در قالب روضه، دوره قرآن، زیارت عاشورا، سفره ابوالفضل(ع)، پخت و پز حلیم، شله زرد، قیمه و... انجام دهند.

کوچه و محله‌مون خیلی دیدنیه، همه یه جورایی سعی می‌کنن تا نسبت به سال گذشته، مراسم بهتر و باشکوه‌تری برگزار کنند. بچه‌ها هم در این گیر و دار همراه با بزرگترها همیشه این روزهای باشکوه عزاداری امام حسین(ع) و یاران باوفایش را در ذهن‌های کوچیک‌شون حک می‌کنند.

روضه‌خون محله‌مون با سفارشات زنای محله، توی این 40 روز، سرش شلوغه، در تمام طول این مدت هر خونه‌ای یه برنامه‌ای برای عزاداری امام حسین(ع) داره، همسایه رو‌به‌رویی خونه‌مون برای مراسم چهلم محرم هر سال حلیم نذری میده، همسایه بغل دستی مونم، قیمه درست می‌کنه میده مسجد تا بین عزادارها تقسیم کنند.

مسجد محله از یکی دو هفته مونده به محرم، غبارروبی کامل میشه البته مسجد همیشه نظافت میشه و پویاست اما برای عزاداری امام حسین(ع) یه حال و هوای دیگه به خود می‌گیره، مردای محله همه‌شون در حال تلاش هستند، مسجد در و دیوارش آذین‌بندی میشه با پرچم‌های مختلف و رنگارنگ به نشانه عزاداری سید و سالار شهیدان، یکی پنجره‌ها و دیوارها رو می‌شوید، دیگری جارو به دست گرفته و محوطه مسجد رو تمیز می‌کنه، چند تا جوون هم در حالی‌که سربندهای یا حسین، یا ابوالفضل، یا زهرا و... بر پیشانی‌هاشون بستن، داخل مسجد را تمیز می‌کنند.

اینجا محله عشق و عاشقی به اهل بیت(ع) است، هیچ وقت یادم نرفته که مادرجان همیشه یک کتری آبجوش بزرگ با یه مجمعه سینی پر از استکان چای توی دستاش برای خادمای مسجد می‌بره تا کمی خستگی کار از تن‌شون بیرون بیاد.

حاجیه خانم همسایه بغلی‌مون هم اسپند دود کرده و با سلام و صلوات به درب مسجد رفته و فضای اونجا را با عطر و بوی اسپند پر می‌کنه.

محله‌مون پر از خاطره است، خاطره جوونایی که یه روز اینجا بودن و توی آذین‌بندی مسجد کمک می‌کردن اما حالا عکساشون درب مسجد نصب شده، اونا شهدای همین محله هستن که رفتن و به خاطر اینکه امروز مساجد پویاتر بشه، در راه دین و اسلام، شرف و ناموس‌شون خون دادن، خوشا به سعادت‌شون و الان هم نظاره‌گر جوونایی هستن که راهشونو دارن ادامه میدن، وقتی به عکساشون نگاه می‌کنم انگاری دارن باهام حرف می‌زنن و خوشحال هستن که مردم محله‌شون یاد اونا رو زنده نگه داشته‌اند.

آقاجونم همیشه محرم که شروع میشه جاش تو مسجده، از اول محرم تا آخرش، آقاجون سرپا ایستاده و کار می‌کنه، از نظافت گرفته تا تدارک شام و ناهار دسته‌های سینه‌زنی و عزاداری که آقاجون عاشقانه این کارا رو انجام میده، ازش می‌پرسم آقاجون خسته نمی‌شید، میگه اجرمون با خداست، خستگی برای اولاد پیغمبر معنایی نداره، هر کی از دل و جان برای اون بزرگوارها کار و خدمت کنه، باباجون دیگه معنی خستگی رو نمی‌دونه، این کار عشق می‌خواد، این کار ایمان می‌خواد، این کار صبر و حوصله می‌خواد و... .

حرف آقاجون با صدای حاج‌آقا شهرکی قطع میشه، حاجی برای امشب که اولین شبه محرمه، چی در نظر گرفتین، آقاجون جواب میده اجرت با خدا حاجی، امشب به امید خدا قیمه داریم، بعد دو تایی میرن طرف آشپزخونه مسجد و مشغول به‌کار میشن.

مادرجان و زنای دیگه محله‌مونم دارن یه تدارکاتی می‌بینن، صدای مادرجون میاد که میگه حاج خانم شهرکی الهی قربون دستت، به دخترا و خانمای دیگه بگو که خرماها رو توی سینی‌ها خوب بچینن و روشون هم کمی پودر پسته و نارگیل بریزن، حاج خانم شهرکی هم میگه، ای به چشم حاج خانوم جان، شما امر بفرما کیه که انجامش نده.

توی آشپزخونه حیاطمون، خانم لکزایی با چند تا خانوم و دخترای جوون محله نشستن و دارن حلوا درست می‌کنن، وای چه عطر و بویی بلند شده، فضا پر از معنویت و عشقه، واقعا عاشق شدن چه صفایی داره اونم وقتی عاشق حسین(ع) و ابوالفضل(ع) باشی، هیچ تا حالا به این حقیقت رسیدین که غذاهایی که تو محرم به عنوان نذر و نیاز پخته میشه چقدر خوشمزه است، اینگار با غذاهای روزای معمولی خیلی خیلی فرق می‌کنه، واقعا هم تفاوت داره، از آقاجون که می‌پرسم چرا؟ میگه چون به نیت امام حسینه، چون با فضای روحانی و ملکوتی آمیخته میشه، چون فرشته‌ها کمکمون می‌کنن و صدها جواب دیگه ....

پسر کوچولوهای محله با پوشیدن لباس سیاه، زنجیر روی دوش و سربندهای مختلف که مزین به اسامی مبارک یا زهرا، یا حسین، یا علمدار کربلا، یا زینب کبری و... دست تو دستای پدراشون میرن به مسجد و دختر کوچولوها هم با پوشیدن چادرای کوچیک و سیاه همراه مادراشون میرن به مجالس روضه، همه‌شون با چهره‌های معصومانه توی ذهن آدم چیزایی رو متصور می‌کنن که اشک چشا بی‌اختیار می‌‌ریزه، به یاد گلوی تیر خورده علی اصغر(ع) می‌افتی، چه لحظه غم‌انگیز و دلسوزانه‌ای اون دم بوده، چقدر تحملش برای امام حسین و مادر و سایر اطرافیان سخت بوده، نمیشه این لحظه‌ها را توصیف کرد.

دمدمه‌های غروب که میشه، محله پر از شور و هیجانه، دسته‌های سینه‌زنی از مسجد براه می‌افتن و توی کوچه و خیابون به دسته‌های دیگه از محله‌های دیگه می‌پیوندن، خدای من چه صحنه‌های باشکوهی، چه اشک و چه سینه‌ای، دست‌ها همه یک زمان و هماهنگ بلند میشه و بر سینه‌ها کوبیده میشه، اشک زنان و مردان ریخته میشه، همه با سوز دل مرثیه‌سرایی می‌کنند، همه عاشقانه می‌گریند، همه جوونا عاشقانه زنجیر می‌زنند، همه کودکا، جوونا، پیرمردا و پیرزنا، همه و همه در ماتم امام حسین(ع) فرورفته‌اند، همه گریان و همه سیه‌پوش «باز این چه شورش است که در خلق عالم است، باز این چه نوحه و چه عزا و ماتم است».

توی محله‌مون اهل سنت هم زندگی می‌کنن، همیشه پیش خودم فکر می‌کردم که اهل سنت برای محرم عزاداری نمی‌کنن، ولی اینجوری نیست، اونا هم دوشادوش سایر آدمای محله برای برپایی مراسم عزاداری تلاش می‌کنن، آقای قلندرزهی هر سال جلوی عزادارای حسینی، گوسفند قربونی می‌کنه، حاج آقا شه‌بخش هم توی مسجد نذر میده، خانماشونم همیشه به مادرجان و سایر خانومای محله در کار پخت و پز نذورات کمک می‌کنن و خودشونو شریک می‌کنند.

خانوم حاج آقا شه‌بخش میگه هر وقت سر سفره ابوالفضل(ع) نشستم، حاجتمو گرفتم، اینا فرزندان پاک رسول خدا هستن، اینا فرزندان فاطمه(س) هستن، اینا پاک‌ترین آدما روی زمین بودن، هر چی از اونا بخوایی پیش خدا شفاعت‌ می‌کنن.

این محله شیعه و سنی نداره، همه عاشق خاندان پیامبر خدا هستن، همه در ماتم این بزرگواران اشک می‌ریزن، اینجا محله عشق و عاشقی است، اینجا محله حسین و عباسه، اینجا همه برادر و خواهرن، همه خدمتگزار اهل بیت(ع) هستن. جلوی دسته‌ها گوسفند، گاو و شتر قربونی می‌کنن، اینجا همدلیه، همبستگیه، پر از خاطره است.

محافل سیه پوشیده در غم سالار شهیدان، مساجد غرق در اشک و نوحه یاران امروز حسین(ع)، هر سال که می‌گذره ابهت محرم رو بیشتر احساس می‌کنیم، هر سال که می‌گذره، یاد مصیبت خاندان پیامبر رحمت بیشتر دلا رو آزار می‌ده، و هر سال که می‌گذره خون نهضت عاشوراییان بیشتر رنگین میشه، بیشتر مردم به اسلام روی میارن، بیشتر امام حسین و نهضتش رو می‌شناسن، قیام امام حسین(ع) برای امروزی‌ها بود، برای غافلانی که درکش نکرده بودن، امروز شکوه و عظمت خاندان پیامبر بیشتر و بیشتر میشه، رنگ رخسار بدخواهان پیامبر نیز سیاه‌تر و سیاه‌تر میشه، امروز اونایی که توهین می‌کنن به پیامبر مهر و رحمت، قلباشون از ترس و دلهره به شماره می‌افته، عظمت پیامبر در قیام فرزندش جلوه‌گر میشه و دشمنای پیامبر سرافکنده‌تر میشن، مسلمونا با آغاز محرم، نهضت سرخ حسینی را تداوم می‌بخشن، اشک‌های کودکان نینوا امروز از چشمان کودکان فلسطین، مسلمونای میانمار و... جاری میشه، امروز کربلا، کربلای دیگری است.

امروز موج بیداری اسلامی، صحنه‌های دیگری از نینوا خلق کرده، امروز شیفتگان حسینی به طریق دیگری خونشان ریخته می‌شود، امروز هر روزش با کشتار مردم مسلمان، کربلای دیگری به وجود می‌آید ....

.........................

گزارش: زهرا بزی

.........................

انتهای پیام/75002/صا/ض1002

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید

اخبار مرتبط

نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        تازه های کتاب
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول