اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

استانها

عرفه فرصت جستجویی دوباره برای یافتن گوهر مقصود

عرفه قربانگاه اسماعیل نفس در بیابان تشنه وجود

خبرگزاری فارس: عرفه فرصتی برای جستجویی تازه است در دریای لطف یار... تا بدانی و ببینی عالم شبیه کوه طور است و آدمی چون موسی هر لحظه متحیر از تجلی رخ او...

عرفه قربانگاه اسماعیل نفس در بیابان تشنه وجود

به گزارش خبرگزاری فارس از قم یک روز پیش از به قربانگاه رفتن اسماعیل نفس و در زمانی که حجاج در صحرای عرفات لحظه‌هایشان را با نیایش بارانی می‌کنند؛ لحظاتی فرا می‌رسد که فرصتی دوباره است برای تأمل و تفکری مقدس. آری؛ عرفه پیش از آنکه روز دعا باشد، روز تفکر است. عرفه فرصتی است برای فهمیدن و شناختن و نخستین قدم برای شناختن این است که بدانی از کجا آمدی و به کجا می‌روی...

اینجاست که داستان هبوط آدم از امتداد تاریخ به ما می‌رسد و شناخت هویت انسان در روایت این قصه کهنه تعبیر می‌شود. قصه هبوط آدم حکایت هجران و غربتی است که از جهل انسان نشأت گرفته و آدمی را تا ابد به این سیاره رنج تبعید کرده است.

امروز تمام زمین غمکده این داغ تاریخی است و فرزندان آدم در غمی عجیب لحظه‌هایشان را با یاد بهشت گمشده خود می‌گذرانند. «اِهبِطوُا مِنها جَمیعاً» ندایی است که امروز در گوش همه پیچیده و کافی است سکوت کنی تا ندای دورنت را بشونی و درماندگی‌ات را از تلخی گناهان حس کنی...

عرفه روز تضرع است؛ تضرع برای بیابان تشنه وجودت که دیریست بوی باران را از یاد برده است. همین تشنگی عشق دلیلی است که تو را در این وادی وحشت تنها رها کرده‌اند. تو را رها کرده‌اند تا دریابی درماندگی‌ات را و از معرفت برای خود پناهگاهی بسازی. گریه کن تا از وادی ایمن سر در بیاوری و بشناس تا غربتی که سینه‌ات را تنگ کرده از خانه‌ات رخت بربندد.

همین رسیدن به وادی ایمن است که دردانه خدا را در این روز در صحرای عرفات بر زمین گرم نشانده تا نوحه جدایی انسان از بهشت سر دهد و زمزمه مستی را چون آبی روان در جان‌های عاشق جاری کند.

حسین(ع) نوحه‌ غربتش را از توصیف یکتایی محبوبش آغاز می‌کند: «ستایش سزاوار خداوندی است که کس نتواند از فرمان قضایش سربپیچد و مانعی نیست که وی را از اعطای عطایا، باز دارد...»

لختی بایست... با دردانه خلقت همراه شو و پیمان‌های گسسته را بار دیگر مرور کن... محبوبت به تو فرصت دیگری داده تا همنشین شاهدان ملکوت شوی و از تمام آنچه آئینه وجودت را با زنگارها تیره می‌کند، دوری کنی...

*انت الذی...

امروز؛ روز ذکر است. امروز به یاد می‌آوری محبوبت را که سابقه لطفش تو را در بزمی آسمانی میهمان کرد اما تو زلالی عشق را به گندم گناه فروختی. تکرار کن داستان این محبت ازلی را... «قبل از هدایت مرا با صنع زیبایت مورد رأفت و نعمت‎های بی‎کرانت قرار دادی. آفرینشم را از قطره آبی روان پدید آوردی و در تاریکی‎های سه‎گانه جنینی سکونتم دادی، میان خون و گوشت و پوست و مرا شاهد آفرینش خویش نگرداندی و هیچ‎یک از امورم را به خودم وانگذاشتی...».

تو آن کسی هستی که مرا از هیچ پدید آوردی و کلمه عشق را در نخستین روز آفرینش بر دروازه وجودم نگاشتی. آری این لطف تو بود که از خاک پاک عنصر وجود مرا آفریدی و راضی نشدی ای خدایم که نعمتی را از من دریغ داری.... تو کسی هستی که ظلمت من بر درخشندگی نور رحمتت پرده‌ای نینداخته و سکوت غفلتم فریاد عشقت به من را خاموش نکرده است.

*انا الذی...

عرفه؛ روز ذکر است. امروز به یاد می‌آوری که بودی و که هستی و به کجا خواهی رفت. امروز باید بپذیری جفایت، جهلت، جسارتت و هر چه تو را از دریای جود او بی‌نصیب کرده و در بیابان حرمان مقیم ساخته است.

آری؛ من کسی هستم که تیرگی‌های روزگار را بر روشنایی بهشت لطفت برگزیدم. من کسی هستم که در جهل مقیم بوده و به سوی نابودی می‌روم... من کسی هستم که اگر نگاهت را لحظه‌ای از او دور کنی از پست‌ترین ذره‌ی این عالم فرودست‌تر خواهم بود...

============

یادداشت: زینب آخوندی

============ 

انتهای پیام/ع10/د1000

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید

اخبار مرتبط

نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        تازه های کتاب
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول