به گزارش خبرگزاری فارس از کرمان، آزادسازی خرمشهر یکی از افتخارات بزرگ هشت سال دفاع مقدس است که سندی ماندگار در تاریخ حماسه و مقاومت ملت ایران برای جهانیان محسوب میشود و پرداختن به این امر مقدس لازم و ضروری است.
سند پُر افتخار آزادسازی خرمشهر، تاریخی از بارزترین جلوههای نصر الهی برای اثبات پایداری، ایثار و جاودانگی ملتی است که همواره در صحنه هستند.
و اما ...
35 روز گذشت، 35 روز از پایداری و مقاومت ملت آیینهای از جهاد آگاهانه و شجاعت مظلومانه، کارون دیگر آرام نیست، شهر پُر است از صدای خمپارهها و نخلستانها با صدای چرخ تانکها همآهنگ شدهاند.
مقاومت در برابر تجاوز دشمن
خرمشهر در تکاپوست در مقاومت، مسجد جامع خرمشهر، قلب شهر است، چونان که مادری فرزندان خویش را زیر بال و پر گرفته پناهِ بیپناهان شده تا هست مظهر ماندن و استقامت است، مدفن آرزوهایی است که بار دیگر جان میگیرند.
مسجد همه خرمشهر است، اکنون زمان مقاومت است، این در حالی است که مردم برای این تهاجم و تجاوز آمادگی ندارند، اما میجنگند آن هم با دست خالی با سلاح عزم و ایمان، آن گونه که این حماسه بر برگ زرین تاریخ ثبت میشود.
اشغالِ خرمشهر
سرانجام شبی عاشورایی فرا میرسد، خرمشهر خونینشهر میشود و ماندن در خرمشهر معنای شهادت پیدا میکند، روزهای تاریک و پُر درد اسارت فرا میرسد، نخلستانها میسوزند و همراهش مردم هم در مسجد غرق خون میشوند.
آری چهارم آبان سال 1359 حادثه تلخ اشغال خرمشهر را در ذهنها تداعی میکند.
روزهای غربت در حال گذرند، بیشتر مُدافعان شهید میشوند و بعضی هم ناگزیر به آن سوی شط خرمشهر کوچ میکنند.
مردان خدا هرگز نمیمیرند
مردان خدا هرگز نمیمیرند، غیور مردان به پا می خیزند، اکنون زمان، زمانِ بیرون راندنِ دشمن بعثی از خاک وطن است.
عملیات بیتالمقدس میرود تا دودمان روباه صفتان گول خورده را به باد دهد، میرود تا انتقام خونهای ریخته شده خونین شهر را بگیرد، می رود تا روح زندگی را در کالبد شهر بدَمد.
فتح خرمشهر و شادی ملت ایران
دهم اردیبهشت ماه 1361 در چهار مرحله عملیات بیتالمقدس انجام میشود، برای نخستین بار از آغاز جنگ تحمیلی ایران در موضع قدرت قرار میگیرد و در زمانی کمتر از 24 ساعت بخش قابل توجهی از نیروهای مهاجم عراقی به اسارت نیروهای جمهوری اسلامی در میآیند.
سرانجام در روز سوم خرداد 1361 خورشیدی پس از 578 روز اشغال «19 ماه» بار دیگر خرمشهر توسط رزمندگان اسلام فتح میشود و پرچم اسلام بر فراز مسجد جامع و پل تخریب شده این شهر به اهتزاز در میآید.
خبر آزادسازی خرمشهر به سرعت همه ملت مسلمان ایران را در نقطه نقطه کشور غرق در شادی و سرور میکند و مردم ایران با حضور در مساجد نماز شکر به جای میآورند و ندای اللهاکبر سر میدهند.
به سراغ یکی از یادگاران روزهای فتح خرمشهر میرویم، سردار محمدرضا حسنیسعدی مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان کرمان که درست در همان روزهای آغاز عملیات بیتالمقدس به اسارت نیروهای بعثی عراق در آمد.
نیروهای اعزامی از کرمان در عملیات بیتالمقدس
وی در گفتوگو با خبرنگار فارس در کرمان گفت: در عملیات بیتالمقدس که در چهار مرحله صورت گرفت، مردم قهرمان استان کرمان سازمان رزمش تیپ ثارالله بود که با تیپ مستقل 58 ذوالفقار ارتش ادغام و عملیات را آغاز کردند.
حسنیسعدی اظهار داشت: استان کرمان در این عملیات مجموعاً 246 شهید و تعداد زیادی زخمی و اسیر تقدیم انقلاب کرده است.
وی از عملیات بیت المقدس با عنوان بزرگترین، والاترین و زیباترین عملیات یاد کرد و افزود: عملیات بیتالمقدس اوج افتخار و قله عملیات هشت سال دفاع مقدس است.
حسنیسعدی با اشاره به اینکه ایران عملیات بیتالمقدس را با 750 نیرو آغاز کرد، بیان داشت: دشمن در عملیات بیتالمقدس تنها برای نگهداری خرمشهر حدود 36 هزار نیرو به کار گرفته بود، اما طبق آمار رسمی دژبانی لشکر 21 حمزه ارتش در این حمله بیش از 19 هزار نفر از نیروهای دشمن بعثی را اسیر میکنند که این تعداد اسیر گرفتن در تاریخ بیسابقه است.
وی تصریح کرد: فتح خرمشهر محصول اخلاص، عملکرد، وحدت و توکل نیروها و رهبر دینی انقلاب است، محصول تدبیر شهیدانی چون صیاد شیرازی، شهید خرّازی، احمد کاظمی و شهیدان بومی چون تقی ابوسعیدی، حمید عربنژاد، حمید ایرانمنش، آبوند، معافی و دیگر شهداست.
وی ابراز داشت: « شهید صیاد شیرازی در کتاب ناگفتههای جنگ میگوید: وقتی شهید خرّازی با کد رمز به من گفت ما 750 نیرو با زحمت آماده کردیم، اجازه حمله میدهید، یک جرقه الهی در ذهن من زده شد و من گفتم، حمله کنید و به محض گفتن این حرف استرس سراسر وجودم را فرا گرفت، چندین شب نخوابیدم، نگران بودم در همین حین دیدم دوباره شهید خرّازی تماس گرفتند و با کد رمز گفتند هم اکنون گروه گروه نیروهای بعثی در حال اسیر شدن هستند»، این در حالی بود که نیروهای عراقی طی 19 ماه ماندن در خرمشهر استحکامات خود را آماده کرده بودند و حتی مهمات و غذایشان نیز به اندازه شش ماه ذخیره بود.
آزاده دفاع مقدس عنوان کرد: لطف خداوند، توکل بر او و اخلاص و تدبیر حضرت امام خمینی (ره) موجب شد، این سنگر به ظاهر نفوذناپذیر طی چند ساعت به دست نیروهای انقلابی ایران بیفتد.
صدام از فتح خرمشهر بیمار شد
سردار حسنیسعدی اذعان داشت:« سرلشکر وفیقِ سامرایی رئیس اطلاعات ارتش عراق در کتاب ویرانیِ دروازه شرقی میگوید: پس از فتح خرمشهر صدام تمام فرماندهان لشکر را به دور خود جمع کرد و با آنها دعوا کرد، حتی ناسزا گفت و آب دهان به رویشان ریخت، یک نفر از فرماندهان گفت: اگر ما بمب شیمیایی در خرمشهر استفاده میکردیم، نیروهای خودمان نیز از بین میرفتند، صدام با این حرف عصبانی شد و لنگ کفشش را درآورد و بر سر آن فرمانده زد و گفت: به درک نیروهای خودمان کشته میشدند، خودت هم باید کشته میشدی و سپس حالش به هم خورد و افتاد».
بعد از فتح خرمشهر در شیرینی فروشیهای تهران شیرینی یافت نمیشد
مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان کرمان گفت: وقتی خبر فتح خرمشهر در ایران پیچید، زن و مرد، کوچک و بزرگ و پیر و جوان در پوست خود نمیگنجیدند به طوری که حتی در شیرینی فروشیهای تهران دیگر نقل، شیرینی و کیک به طور کلی یافت نمیشد و تمام مردم به جشن و پایکوبی مشغول بودند.
خرمشهر را خدا آزاد کرد
حسنیسعدی با اشاره به سخن رهبر کبیر انقلاب حضرت امام خمینی (ره) مبنی بر اینکه خرمشهر را خدا آزاد کرد، گفت: اگر لطف خدا، امید به او، اخلاص در عبادت و بندگی خدا نبود، هرگز خرمشهر آزاد نمیشد.
خاطرات عملیات بیتالمقدس
وی در مورد خاطرات عملیات بیتالمقدس به شجاعت، غیورمردی، مقاومت و ایثار نیروهای انقلابی ایران اشاره کرد و اظهار داشت: خاطره ابراهیم نجفی رزمنده 57 ساله عملیات بیتالمقدس هرگز از ذهن من دور نمیشود.
مسافر کربلا
حسنیسعدی تصریح کرد: این رزمنده از نیروهای شهرستان میناب بود که اکنون خانوادهاش در شهرستان رودان ساکن هستند، این شهید والامقام با اینکه چندین بچه و نوه داشت و موهایش سفید بود تا آخرین لحظه عمرش در مقابل نیروهای بعثی مقاومت کرد و حاضر به تسلیم نشد.
وی افزود: وی تمام فشنگهایش را شلیک کرده بود، وقتی دشمن به او نهیب میزد، اسلحهات را بیانداز، اسلحهاش را نینداخت، وقتی دشمن به او نهیب میزد جلو بیا و دستهایت را بالا بگیر، جلو نرفت از کلوخهای خاکریز برداشت و به سر نیروهای بعثی زد که همین حرکت او موجب شد او را به رگبار ببندند.
این آزاده دفاع مقدس در حالی که بغض گلویش را میفشارد، خاطرنشان کرد: پشت پیراهن این رزمنده پیر با ماژیک قرمز نوشته بود، «مسافر کربلا»، واقعاً هم مسافر کربلا بود.
خاطرهای از اسارت
سردار حسنی در مورد خاطره اسارتش افزود: در تاریخ 10 اردیبهشت ماه 1361 در حالی که مجروح شده بودم، اسیر شدم و بعد از هشت سال و سه ماه و 20 روز با دعای خیر مردم به آغوش گرم وطن بازگشتم.
وی در مورد شنیدن خبر فتح خرمشهر در دوران اسارت بیان داشت: در اردوگاه عنبر استان الانبار خبر آزادی خرمشهر را اُسرا مخفیانه از رادیو ایران گرفته بودند که به همه اعلام کردند و آن روز اسرا سر از پا نمیشناختند، آن قدر خوشحال بودند که این خوشحالی را حتی از نگاهشان هم میشد فهمید.
اکنون 30 سال از فتح خرمشهر این حماسه ملی میگذرد، خرمشهر دیگر برای ملت ما یک شهر نیست، بلکه تاریخ گویایی از مقاومت، ایثار و پیروزی سرزمینی است که برای وجبوجب خاکش خون هزاران هزار شهید ریخته شده است.
ای شهیدان راه وطن بدانید قطره قطره خونتان که برای حفظ خاک این مرز و بوم ریخته شده، همواره در رگهای ما جاری است و به قول رهبر کبیر انقلاب: « شما شمع محفل بشریتید، شما در قهقهه مستانهتان و در شادی وصولتان "عند ربهم یرزقونید".
روحتان شاد، یادتان گرامی و راهتان پُر رهرو باد.
---------------------------
گزارش از مریم بهادری
---------------------------
انتهای پیام/ی10/ژ1001