به گزارش خبرگزاری فارس از زنجان، امروز میخواهم به یاد دوران مدرسه بار دیگر انشاء بنویسم از اما این بار انشاء را معلم تکلیف نکرده بلکه معلم موضوع انشای امروز من است.
دوست دارم در این انشاء از معلمانی بگویم که هر یک به نوعی برای دانشآموزان خود فداکاری کردند از معلمانی همچون حسن امیدزاده معلم فداکاری که در یک واقعه آتشسوزی، جان دانشآموزان را نجات داد، معلمی که وقتی بخاری کلاس آتش گرفت و دانشآموزان گرفتار شعلههای آتش شدند، این معلم شجاع و فداکار گیلانی، جان خود را به خطر انداخت و تعدادی از دانشآموزان را نجات داد و خود در آتش سوخت و گرچه زنده ماند، اما نشان سوختگی که نشانه افتخار اوست، برای همیشه در بدنش باقی ماند.
یا ماجرای محمود رضا واعظی معلم فداکار یکی از مدارس شهر نیشابور که در اردوی دانشآموزی وقتی متوجه فرود آمدن میله دروازه بر سر یکی از دانشآموزانش شد، در اقدامی فداکارانه، جان او را نجات داد، اما میله دروازه بر سر خودش فرود آمد و به شدت مصدوم و پس از مدتی جان باخت.
یا معلم فداکاری که به خاطر نجات جان دختر دانشآموز به کام مرگ تلخی فرو رفت. وقتی 80 دانشآموز به اردوی تفریحی در سد کارده اطراف شهر مشهد رفته بودند، یکی از آنان به داخل رودخانه سقوط کرد و دو تن از آموزگاران به داخل رودخانه پریدند و به کمک دانشآموزی که در حال غرق شدن بود، رفتند. آنها به سختی دخترک را از آب بیرون کشیدند، اما خود گرفتار امواج سیلآسا شدند و یکی از آنان به کام مرگ فرو رفت،
یا معلم مدرسه شبانهروزی علامه طباطبایی در روستای منیخ خرمشهر زمانی که رفت برای دانشآموزان صبحانه درست کند، متوجه آتش گرفتن کپسول گاز شد و بیدرنگ بیآنکه منتظر کمک بماند، جانش را به خطر انداخت تا نگذارد خطری بچهها را تهدید کند. او کپسول شعلهور را بهدست گرفت و دواندوان به طرف حیاط حرکت کرد که بستری شدن در «آی.سی.یو» نتیجه این کار او شد.
اینها همه مقدمه انشای من بود تا از جوانمردی بانوی معلم زنجانی که حقوق خود را نثار رفاه دانشآموزانش کرده است، بگویم.
معلم این مدرسه که دوست ندارد، نام او در انشای من عنوان شود، دارای 13 سال سابقه فعالیت در این شغل شریف و مقدس است و سه سال است که در مقطع ابتدایی درس عشق به دانشآموزان فرا میدهد.
این معلم نمونه که در حال حاضر در مدرسه روستای «کوسلر» مشغول تدریس است، وقتی محرومیت دانشآموزان را میبیند، نه با کمک دولت، نه با کمک خیرین و نه اهالی روستا، بلکه از حقوق خودش که شاید همه ما سر ماه انتظارش را میکشیم به دانشآموزان و مدارس محروم کمک میکند.
این معلم تنها در سه ماهه گذشته از سال تحصیلی جاری از حقوق دریافتی خود یک دستگاه لپ تاپ، یک دستگاه کپی، یک دستگاه چاپگر، 34 جلد کتاب و مبلغ 10 میلیون ریال را به مدارس شهرستان ایجرود اهدا کرده است.
او که دغدغه دانشآموزان را دارد تلاش دارد با فراهم ساختن محیطی مناسب بتواند، شرایط تحصیل را برای تعداد بیشتری از دانشآموزان محروم این مناطق فراهم کند.
این بانوی نمونه زنجانی که به گفته خودش با خدا معامله کرده است و در ساخت چندین مدرسه در سالهای اخیر کمک قابل توجهی کرده است آرزو دارد، روزی به یک خیر مدرسهساز تبدیل شود و بتواند برای دانشآموزان مدرسه بسازد.
انشای من تمام شد، اما ای کاش....
برخلاف انشاهای دوران مدرسه که بعد از تمام شدن میگفتیم پایان، انشای من پایان نداره چون معلمی شغل انبیا است و عشق و ایثار آنها پایان ندارد....
انتهای پیام/73005/ی30/ف4004