به گزارش خبرنگار خبرگزاری فارس در دوشنبه، تحلیلگران تاجیک که در میزگرد تخصصی دفتر منطقهای فارس در دوشنبه حضور داشتند ضمن بررسی خصومت غرب با اسلام، تشکیل دولت اسرائیل را یک طرح آمریکایی دانسته که محکوم به شکست است.
در زیر بخش سوم این میزگرد آمده است.
پس از فروپاشی امپراتوری عثمانی و نیرومند شدن کشورهای اروپایی نظیر انگلیس، آلمان، فرانسه و غیره و تحت مستعمره قرار دادن سایر کشورها و بویژه کشورهای اسلامی، مقاومت شروع شد. در مدت 100 سال اخیر مشاهده کردیم که چگونه کشورهای غربی با استفاده از ابزارهای مختلف برای مهار این مقاومت تلاش میکنند.
اگر 2 جنگ جهانی را استثنا کنیم که هدف آنها تقسیم دنیا بود و در حاشیه آن البته مبارزه با اسلام و جهان اسلام را نیز مدنظر داشتند، در مرحله پس از پایان جنگ دوم جهانی دیدیم که کشورهای غربی پیروز، برای ممانعت از احتمال نیرومند شدن کشورهای مسلمان چه طرحهایی را در دستور کار قرار دادند.
در سالهای 50-60 قرن گذشته خیزشهای آزادیخواهی علیه استعمار اروپایی شکل گرفتند که هسته دینی داشتند. به عنوان مثال مقاومت الجزایر، مصر و غیره با شعارهای مذهبی در مقابل اروپاییها قد علم کردند که در نهایت برای آنها حق استقلال قائل شدند ولی در رأس این کشورهای تازه به استقلال رسیده، گروههای قومگرا را قرار دادند و با دستان این گروهها، خیزشهای مردمی را برای مراحلی متوقف کردند. نمونههایی از این دست را در الجزایر، لیبی، سودان و سایر کشورها میتوان دید.
ولی در 3-2 دهه بعدی دیده شد که این گروههای قومگرا نتوانستند اهداف ملتهایشان را برآورده سازند. چرا که به فساد کشانده شدند و از آن آرمانهای ملتهای خود فاصله گرفتند. در نتیجه به تدریج گروههای مذهبی به صورت احزاب و جنبشهای سیاسی اسلامی وارد صحنه شدند و به نیروی اصلی جوامع اسلامی تبدیل شدند که این واقعیت در خاورنزدیک و شمال آفریقا برجستهتر به نظر میرسد.
اینجا میخواهم به یک نکته بسیار جالب از خاطرات «نجمالدین اربکان» (نخستوزیر سابق ترکیه و رئیس حزب اسلامی «سعادت») اشاره کنم. اربکان نوشته است که در سال 1992 موقعی که سران کشورهای عضو ناتو در یکی از کشورهای اروپایی جمع شده بودند و پیروزی خود در جنگ سرد علیه شوروی را تجلیل میکردند، وی در کنار خانم «مارگارت تاچر» نخستوزیر انگلیس نشسته بوده است.
بنا بهگفته اربکان، زمانی که نتیجهگیری صورت گرفت و پیروزی ناتو اعلام شد، خانم تاچر به سوی وی نگاهی کرد و گفت: نوبت بعدی با شماست. یعنی خانم تاچر مسلمانان و نیروهای سیاسی اسلامی را در نظر داشت.
نخستوزیر سابق ترکیه میگوید که بیان خانم تاچر صریح بود و هیچگونه آهنگ شوخی نداشت.
اما در مورد تشکیل دولت اسرائیل، این رژیم از ابتدای به وجود آمدنش یک طرح بود، طرحی آمریکایی در خاورمیانه به منظور کنترل بر جهان اسلام که تا دویست سال پیش از آن قدرت برتر دنیا به شمار میرفت. یعنی هدف جلوگیری از احتمال احیای آن را دنبال میکرد.
شما حتی اگر به تاریخ انقلاب «ثور» افغانستان نگاه کنید، خواهید دید که در برابر قوی شدن خیزشهای اسلامی در این کشور، کمونیستها نیز از سوی غرب و شرق تقویت میشوند تا میوهای که جنبشهای سیاسی مذهبی میخواهند بهثمر برسانند، نیمهخام چیده شود. عین همین مسئله را امروزه در بهار عربی مشاهده میکنیم. میبینیم که چگونه روندها را زود به «نتیجه» میرسانند.
مثلا یک صد هزار نفر به میدان میریزند و «حسنی مبارک» را که خیلی پابرجا بود، از قدرت کنار میگذارند. تا جایی که نخبگان مصری، مبارک را سوار بالگرد کرده و به «شرمالشیخ» منتقل میکنند و جلوی وی درخواست استعفا را گذاشته و خواستار امضای آن میشوند و یا در اختیار «زینالعابدین» هواپیما و طلا قرار میدهند و وی را به عربستان سعودی اعزام میکنند. این کار را نخبگان این کشورها انجام دادند، نه نیروهای مردمی.
یعنی میخواستند قبل از وقوع، علاج واقعه را داشته باشند. زیرا غربیها به پیروزی اسلامگراها در پی بهار عربی باور داشتند و از این طریق سعی کردند که نبض این خیزشها را در دست بگیرند.
عین سناریویی که امروزه در مصر پیاده میشود، در ابتدای دهه 90 قرن گذشته در الجزایر تحقق یافته بود. موقعی که گروههای اسلامی بیش از 75 درصد کرسیهای پارلمانی الجزایر را اشغال کردند، از عربهایی استفاده کردند که تجربه مبارزه علیه شوروی در افغانستان را داشتند و به اصطلاح هنوز «کلهشان داغ» بود. در نتیجه راهپیمایی و تظاهرات مردمی از راه اغوا به خاک و خون کشیده شد و بیش از یک صد هزار نفر کشته شده و به اصطلاح نیروهای سیاسی اسلامی بدنام شدند.
اینک دقیقا همین سناریو را میخواهند در مصر انجام بدهند. هماکنون حدود یک ماه است که میلیونها نفر از طرفداران اخوانالمسلمین به میدانها و خیابانها ریختهاند و بارها تلاش شد که از راه دسیسه، آنها را به رویارویی مسلحانه بکشانند که حتی در نهایت هدف تیرباران نیز قرار گرفتند. ولی تجربه و خویشتنداری اخوانیها بود که مانع به اغوا کشانده شدن آنها شد.
استاندارد دوگانه غرب بار دیگر در مثال مصر مشاهده شد. چنانچه به جای «محمد مرسی»، یک رئیس جمهور کشور غیراسلامی با چنین شرایطی مواجه میشد، غرب همانند کشورهای آمریکای لاتین و جزایر دریای کرائیب با تانک و توب وارد صحنه میشدند و به اصطلاح رئیس جمهور قانونی را برمیگرداندند.
غربیها میخواهند از راه مقابله با اسلام و سرکوبی نهضتهای مردمی در کشورهای مسلمان برای چند مدت دیگر نیز وضعیت برتر خود را در قبال جهان اسلام، حفظ کنند. اما حتی اگر در مصر هم موفق شوند، باز هم این پروژه آنها بیش از 10-15 سال عمر نخواهد داشت.
آمریکا نگران نابودی رژیم صهیونیستی است.
فارس: هماکنون ما شاهد از سرگرفته شدن مذاکرات میان رژیم صهیونیستی و تشکیلات خودگردان با پادرمیانی آمریکا هستیم. زمانی برای مذاکرات انتخاب شده است که کشورهای مهم مسلمان منطقه گرفتار مسائل جدی بوده و ظاهرا واشنگتن و تلآویو از این موقعیت میخواهند به عنوان یک فرصت بهرهبرداری کنند.
چرا این موضوع برای آمریکا که مدعی قدرت اول دنیاست، مسئلهای حیاتی شده است؟ خیلی از تحلیلگران عربی هماکنون بر این نظرند که از اسرائیل به عنوان یک پروژه و دولت، عمر چندانی باقی نمانده است. وقوع تحولات سالهای اخیر کشورهای اسلامی همچنین در بطن خود این پیام را دارد که سیاستهای استعماری غربیها در منطقه با شکست مواجه شده است.
بنابراین فکر میکنم اتفاقاتی که در حال حاضر در مصر صورت میگیرد، پروژهای میباشد که از هماکنون ناکامی آن با تلاشهای «جان کری» وزیر خارجه آمریکا برای پشت میز مذاکره نشاندن فلسطینیها و اسرائیلیها بازگو میشود.
فارس: یعنی تا زمانی که تحولات مصر با مشکلات فعلی مواجه نشد، بحث مذاکرات فلسطینیها با رژیم صهیونیستی به طور جدی دنبال نشد. استاد دولت عثمان به چند نمونهای از اقدامات آمریکا و غرب در طول تاریخ معاصر برای منحرف کردن خیزشهای مردمی و اسلامی اشاره داشتند.
باید گفت که 2 سال پیش مقام معظم رهبری در خطبه نماز جمعه ضمن تبریک خیزشهای اسلامی و مردمی، دقیقا هشدار دادند که فریب دشمنان را نخورند و از مسیر صحیح منحرف نشوند. ایشان فرمودند: «اگر پرچم مصر سقوط کند دوران تیره و تاری به دنبال خواهد داشت و اگر به قله برسد و نصب شود سر بر آسمان خواهد کشید. در هر قیام مردمی جنگ واقعی بین ارادههاست، هر طرفی که مصممتر باشد و سختیها را تحمل کند، پیروزی قطعی مربوط به آن است. دشمن میکوشد با زور و فریب اراده شما را تضعیف کند، مراقب باشید اراده شما سست نشود. دشمن شما با تجهیز مزدوران امنیتی خود آنها را برای مقابله با شما گسیل میکند تا با ایجاد ناامنی و هرجومرج مردم را به ستوه بیاورند. از آنها نهراسید. شما از آنها قویتر هستید. شما میتواند با اتکا به خدا و اعتماد به جوانان پرانگیزه خود بر هر ناامنی و هرجومرجی فائق آیید».
استاد دولت عثمان به سفرهای مکرر وزیر امور خارجه آمریکا به منطقه اشاره کردند. مسلم است که واشنگتن قصد پشتیبانی از عالم اسلام را ندارد و همچنین نمیخواهد تا روندهای موجود کشورهای منطقه در مسیر طبیعی خود ادامه داشته باشند. هدف آمریکا حمایت از اسرائیل است. یعنی آمریکا ترس دارد موج اعتراضاتی که جهان عرب را فرا گرفته است، در نهایت اسرائیل را هدف خود قرار دهد. بنابراین به عقیده من، شعار تأمین امنیت منطقه ظاهر قضیه است و در اصل آمریکا به فکر تأمین امنیت اسرائیل میباشد.
آمریکا میخواهد که با طرح مذاکرات، اسرائیل را از هدف به طرف تبدیل کند تا حداقل وضعیت موجود این رژیم برای مدتی دیگر نیز ادامه داشته باشد. واشنگتن و متحدان غربی آن فقط به فکر منافع خود میباشند. به این دلیل است که از هر دولت وابسته به خود در منطقه حمایت به عمل میآورند و در غیر آن کشورهای به اصطلاح «سرکش» را گرفتار صدها مشکل و دردسر میکنند. ناآرامیهای لیبی، مصر، عراق و سوریه و کشته شدن دهها هزار نفر در این کشورها با بحث منافع غربیها به طور مستقیم ارتباط دارد.
فارس: ظاهرا آقایان مهدی صابراف و عبدالله محقق در رابطه با این بحث نظری دارند.
بنابراین باید همه دولتها و کشورها (و بخصوص کشورهای مسلمان) با بیداری لازم و اندیشیدن تدابیر منطقی، مانع تحقق چنین اهدافی شوند.
بهبود وضعیت نیازمند رسانههای قوی اسلامی است
اینجا کارشناسان محترم به سفرهای متعدد وزیر امور خارجه آمریکا به منطقه اشاره کردند. البته هدف جان کری ثبات خاورمیانه نبوده بلکه حفظ رژیم و ارزشهای صهیونیستی میباشد.
قبلا از نقش مؤثر رسانه در آگاهی دادن به مردم گفته شد. امروزه اصلیترین وسیله برهم زدن وحدت اسلامی به نقش رسانههای جهان کفر ارتباط دارد. این رسانهها بسیار قوی عمل میکنند و مسلمانان نیز باید موفق به ایجاد رسانههای قدرتمند ملی و بینالمللی شوند و حقیقت را لحظه به لحظه به گوش مردم برسانند. در غیر این صورت، رسانههای غربی همسو با صهیونیسم براحتی به اقدامات گمراهکننده خود ادامه خواهند داد.
دشمنان اسلام و بشریت یک قرن پیش کمیته 300 را به عنوان کانون توطئههای جهانی ایجاد کردند تا نبض سیاسی، اقتصادی و اطلاعاتی دنیا را در دست داشته باشند. در جهان اسلام افرادی در مدیریت کشورها قرار دارند که در همسویی با آنها گام برمیدارند. به عنوان مثال، گفته میشود که شیوخ عرب بیش از 12 میلیارد دلار برای سقوط رئیس جمهور قانونی مصر اختصاص دادند. مطمئنا برای پیشگیری از ایجاد نظامهای اسلامی در کشورهای منطقه هزینههای بیشتری را متقبل خواهند شد. اگر بخواهم صریح صحبت کنم، پس در برخی از دولتهای به اصطلاح پیشرفته اسلامی گماشتگان نهادهای جاسوسی جهان کفر حضور دارند و در مورد سرنوشت امت تصمیم میگیرند.
بنابراین موفقیت بیداری اسلامی و حتی اطلاعرسانی صحیح و دقیق به ملتهای غربی نیز بدون داشتن رسانههای قوی اسلامی امکان نخواهد داشت. باید بر این حوزه یک مرکز و یا نهاد بینالمللی اسلامی مدیریت داشته باشد. عدم آگاهی لازم کشورهای مختلف دنیا و از جمله آسیای مرکزی در مورد حقایق قدس با این موضوع مرتبط است.
در حال حاضر معلوم نیست غربیها برای مصر چه برنامهای را در دستور کار دارند و با عراق چه خواهند کرد. در این کشور تقریبا هر روزه شاهد انفجار، قتل و کشتارهایی هستیم که به عنوان اقدام سنیها علیه شیعیان و بالعکس معرفی میشوند. تا زمانی که ریشههای فتنه شناسایی و اقدامات مربوطه انجام نشود، وضعیت تغییر نخواهد کرد.
اعظمشاه شرگاودی کارشناس سیاسی: من بر این نظرم که صرف نظر از نقش غرب در وقوع و یا تداوم تحولات کشورهای عربی، این تحولات ماهیتا مردمی بوده و در آغاز با اهداف غربیها هیچ همسویی نداشتند. حداقل روی کار آمدن دولتهای مبتنی بر اراده مردم، نمیتوانست خود را در موضع حمایت از منافع غرب و به خصوص رژیم صهیونیستی قرار دهد. البته غربیها برای انحراف این تحولات خیلی کار کردند تا کار را به این مرحله برسانند.
همه کشورهای منطقه مهم هستند، ولی جایگاه مصر جایگاه خاصی میباشد. زیرا در مدت چند دهه اخیر این مصر بود که تا حد زیادی امنیت اسرائیل را تضمین میکرد و مردمی شدن دولت میتوانست برای همیشه چنین ضمانتی را از بین ببرد. دولت «مرسی» چندین اقدام را دنبال کرد که هرگز با منافع رژیم صهیونیستی همخوانی نداشت که از این نظر تلآویو شدیدا احساس نگرانی میکرد. قطعا مصر مرسی با مصر مبارک بسیار متفاوت بود. تروریست عنوان شدن اخوانیها به این منظور است تا سیمای مخدوشی از آنها ارائه شود و این امید زنده گردد که مصر میتواند به جایگاه قبلی همسویی با رژیم صهیونیستی برگردد. در ضمن، مسدود و تخریب کردن مسیرهای انتقال مواد غذایی و دارو به غزه با این امیدواری دشمنان فلسطین به شدت ارتباط دارد.
ادامه دارد...
انتهای پیام/خ