به گزارش خبرنگار خبرگزاری فارس در دوشنبه، در این میزگرد تخصصی که به همت دفتر مرکزی خبرگزاری فارس در آسیای مرکزی برگزار شد، «دولت عثمان» کارشناس مسائل سیاسی و مذهبی، «سیفالله ملاجاناف» کارشناس مسائل تاریخ و استاد دانشگاه ملی تاجیکستان، «رحمتالله عبداللهاف» کارشناس سیاسی و معاون مدیر مرکز مطالعات افغانستان و منطقه، «عبدالقهار دولت» کارشناس فرهنگی و مسئول روابط خارجی حزب نهضت اسلامی تاجیکستان، «مهدی صابراف» پژوهشگر مرکز مطالعات استراتژیک وابسته به ریاست جمهوری تاجیکستان، «عبدالله محقق» کارشناس مسائل دینی، «سلطان حمد» کارشناس و مسئول هفتهنامه و پایگاه خبری تحلیلی «روزگار»، «زینتالله اسماعیلاف» کارشناس رسانه و مدیر سیمای «مستقل تاجیکستان» و «اعظمشاه شرگاودی» کارشناس سیاسی شرکت کردند.
در زیر با متن اظهارات این کارشناسان در بخش اول این میزگرد آشنا میشوید.
فارس: قبل از همه اجازه بفرمائید با قدردانی از حضور کارشناسان محترم در ماه مبارک رمضان در دفتر فارس، یادآور شویم که حضرت امام خمینی (ره) در آغاز پیروزی انقلاب اسلامی بحث فلسطین را در رأس مسائل بینالمللی برای امت اسلامی قرار دادند و در این راستا آخرین جمعه ماه مبارک را روز جهانی قدس اعلام کردند.
در مدت بیش از 3 دهه است که اغلب مردم کشورهای اسلامی و حتی غیراسلامی این روز را بزرگ میدارند و حمایت خود را از آرمانهای ملت مقاوم و مظلوم فلسطین اعلام میکنند.
در ابتدا از آقای دولت عثمان خواهش میکنم تا در مورد اهمیت اعلام روز جهانی قدس از سوی حضرت امام (ره) و جایگاه این شهر برای مسلمانان صحبت بفرمایند.
دولت عثمان، کارشناس مسائل سیاسی و مذهبی: بدون در نظر گرفتن اینکه امروزه مخالفین اسلام به نفوذ و جایگاه آن در جهان اعتراف میکنند یا خیر، اسلام قویترین و تأثیرگذارترین دین میباشد که تعداد پیروان آن روز بهروز افزایش مییابد. برای مسلمانان ازرشها از اهمیت بسیار بالایی برخوردارند. بنابراین بیتالمقدس در کنار مکه مکرمه و مدینه منوره از اماکن مقدس این امت به شمار میآید.
قدس شریف قبله اول مسلمانان و محل ظهور ادیان و پیامبران الهی میباشد. چون جایگاه قدس برای مسلمانان بسیار رفیع است، سرنوشت و تصمیمگیریهای مربوط به آن نیز تنها بستگی به فلسطینیها نداشته بلکه به کل امت اسلامی برمیگردد.
البته مردم مسلمان فلسطین سالهای طولانی است که برای استقلال و آزادی مبارزه میکنند که حمایت از آنها وظیفه همه پیروان این دین الهی است.
اگرچه دهها سال است که رژیم اشغالگر صهیونیستی به طور یکجانبه قدس را پایتخت خود اعلام کرده و امروزه کشورهای جانبدار اسرائیل سفارتخانههایشان را به این شهر انتقال دادهاند، ولی مبارزه فلسطینیها و دفاع از حقوق قانونی آنهاست که پرده از چهره اشغالگران و جانبدارانشان برمیدارد.
همانگونه که اشاره شد، امام خمینی (ره) در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی، آزادی بیتالمقدس اشغالشده توسط رژیم صهیونیستی را یکی از اهداف اصلی انقلاب اسلامی اعلام کرد. این اقدام تاریخی از اهمیت بسیار بزرگی برخوردار بوده و میباشد.
البته باید یادآور شد که در طول مدتهای سپریشده برخی از تحلیلگران غیرمسلمان در رابطه با آینده قدس پیشنهادات مختلفی مطرح کردهاند. از جمله این دیدگاه وجود دارد که قدس باید به یک شهر کاملا آزاد تبدیل شود. یعنی نه به فلسطین، نه به اسرائیل و نه به هیچ کشور دیگری تعلق داشته باشد بلکه زیر نظر سازمان ملل و سازمانهای دیگر بینالمللی قرار گیرد که پیروان این 3 دین آسمانی به طور آزادانه بتوانند از این شهر زیارت کنند. یعنی قدس باید یک جایگاه بینالمللی داشته باشد.
اما اهمیت و جایگاه قدس برای مسلمانان به هیچ وجه موضوعی نیست که بتواند مورد معامله قرار گیرد. امکان ندارد که گروهی بیاید و بدون توجه به منافع مسلمانان جهان، قدس را به رژیم اشغالکر واگذار کند.
اعلام روز جهانی قدس از سوی امام خمینی (ره) این حقیقت را برجسته کرد که قضیه قدس متعلق به کل مسلمانان جهان است.
فارس: یعنی با این اقدام حسابشده حضرت امام (ره) قضیه قدس از وضعیتی که از آن به عنوان «مشکل میان عرب و یهود» یاد میشد، بیرون آمد و مورد توجه امت اسلامی قرار گرفت.
عبدالقهار دولت، مسئول روابط خارجی حزب نهضت اسلامی تاجیکستان: بله همینطور است. البته قضیه فلسطین دارای سابقه بیش از 60 ساله میباشد که در این دوران همواره مردم آن زیر ظلم و استبداد رژیم اشغالگر قدس قرار داشتهاند. با کمال تأسف در رابطه با این قضیه دردناک جامعه جهانی و کشورهایی که ادعای حمایت از آزادی و حقوق بشر دارند، اساسا مهر خاموشی بر لب زدهاند.
این در حالی است که رژیم صهیونیستی قطعنامههای شورای امنیت و سازمان ملل متحد را نادیده گرفته و بر ظلم، استبداد و اشغالگریهای خود در حق مردم فلسطین ادامه میدهد. سازمانهای مربوطه بینالمللی و جامعه به اصطلاح بشری در برابر غارتگری، قتل و کشتاری که همه روزه در نوار غزه و دیگر شهرهای فلسطین اشغالی از سوی این رژیم ادامه دارد، سکوت اختیار کردهاند.
البته با وجود این همه بیعدالتیها، مردم فلسطین از مقاومت و مبارزه خسته نشده و به آن ادامه میدهند. نتیجه مبارزه ملت فلسطین بود که در انتخابات آزاد و دموکراتیک پارلمانی سال 2006، «حماس» به پیروزی رسید و این معنی را داشت که دیگر مردم افسانه صلح با اسرائیل را که با حمایت مستقیم آمریکا (در رأس به اصطلاح جامعه جهانی) دنبال میشود، باور ندارند و تنها راه نجات از این مشکلات را در ادامه مبارزه و مقاومت میبینند.
ولی متأسفانه ما همه شاهد بودیم که نتایج آن انتخابات که به اذعان خیلی از شخصیتهای غربی واقعا آزاد و دموکراتیک بود، از سوی کشورهایی با نام «حامی انتخابات شفاف و دموکراتیک» پذیرفته نشد بلکه اقدام به تشدید فشارهای خود کردند که محاصره اقتصادی و سیاسی و جنگ 22 روزه غزه از آن جمله میباشد.
ولی همانگونه که اشاره شد مردم فلسطین مسیر مبارزه و مقاومت خود را دنبال کردند. البته تحولات اخیر منطقه که از آن به عنوان خیزشهای مردمی، بهار عربی و بیداری اسلامی یاد میشود، این تصور را به میان آورده بود که برای بحث قدس تأثیر مثبت و جدی خواهد داشت. با توجه به آنچه در منطقه و از جمله مصر میگذرد، چنین به نظر میرسد که بحث تأثیر مثبت و جدی آن بر روی فلسطین به نوعی برای مدتی دیگری به تأخیر افتاده است.
فارس: به بحث تحولات 3-2 سال اخیر منطقه و ارتباط آن با قدس بر خواهیم گشت، ولی حالا سؤال من از آقای ملاجاناف این است که چرا با این همه اهمیت قدس برای امت اسلامی، کشورهای مسلمان به صورتی که شایسته آنهاست در صحنه حاضر نمیشوند تا از منافع فلسطین که در اصل منافع اسلام است، دفاع کنند؟
سیفالله ملاجاناف، کارشناس مسائل تاریخ و استاد دانشگاه ملی تاجیکستان: من با دیدگاههای کارشناسان محترم موافقم که قضیه فلسطین بزرگترین قضیه برای قرن گذشته و جاری به شمار میرود که از آن هنوز ارزیابی درست و منصفانهای صورت نگرفته است. اگر به تاریخ این مسئله نظر کنیم، میبینیم که ما بتدریج از نکات و ریشههای اصلی آن دور میشویم. ضرورت برگزاری روز جهانی قدس نیز به آن ارتباط دارد که باید امت اسلامی از پیشینه و واقعیات موجود قضیه فلسطین آگاه باشد.
بنابراین من اشارهای به تاریخ قضیه را لازم میدانم. موقعی که این قضیه شروع شد و سوءاستفادههای بسیار زیادی از نتایج جنگ جهانی دوم صورت گرفت، مردم به نوعی بیشتر به فکر تشکیل و بازسازی جوامع خود بودند که این امر باعث غفلت آنان از این نکته بسیار کلیدی و محوری در خاور میانه شد.
یک گروه که از خیلی قبل این طرح را تهیه و آماده کرده بودند، از این غفلت مردم استفاده کرده و نخستین سخنان خود را از «مظلومیت تاریخی» یک قوم آغاز کردند (یعنی مظلومیت یهود که باید جبران شود).
و نکته دوم، تأسیس یک دولت برای یک ملتی که به اصطلاح در تاریخ محروم بوده است.
نکته سوم، موقعی که این دولت تأسیس شد، در دومین روز تشکیل آن، تحقق سیاستهای اشغالگرانه دنبال شد.
و نکته چهارم اینکه رژیمی که تأسیس شد، از سوی کشورهایی که از ایجاد آن حمایت میکردند، تقویت شد.
این روند در سالهای دهه پنجاه قرن گذشته منجر به یک جنگ دیگر شد و در دهه بعدی به اوج خود رسید که اشغال غیرقانونی سرزمین بیتالمقدس بود.
موقعی که به دهه هفتاد نگاه میکنیم، میبینیم که در گام پنجم مسئله دیگری پیش میآید که با شرایط قبلی بسیار متفاوت میباشد. یعنی در این مرحله دیگر حق مشروعیت اشغالگران «تثبیت» شده بود که مسئله جدید هولوکاست را به میان آوردند. برای کشورها این فضای روانی ایجاد شد که دیگر ضرورت جدی برای طرح و بررسی مسئله فلسطین توجیه چندانی ندارد.
همینطور در دهه هشتاد به این نتیجه رسیدند که هر کسی نسبت بههولوکاست تردید دارد (حتی در جهت انجام تحقیقات علمی)، مورد سؤال قرار میگیرد. در این رابطه سرنوشت «راجر گرودی» یکی از شخصیتهای معروف فرانسهای به یاد میآید. در سالهایی که فرانسه در اشغال آلمان بود، گرودی به عنوان یک نفر کمونیست علیه نازیهای آلمان مبارزه کرد و زمانی که جنگ به اتمام رسید و قضیه فلسطین به وجود آمد، وجدان بیدار، این شخصیت را واردار به پرداختن به مسئله فلسطین کرد که در این باره کتابی نوشت. بار اول که این کتاب منتشر شد، وی را جریمه کردند و در ادامه از چاپ آثار وی جلوگیری به عمل آمد.
در سالهای 1990 شاید حدود 50 طرح صلح از طرف شخصیتها و کشورهای مختلف ارائه شد، اما از آنجا که همه آنها از نکته محوری مسئله صرفنظر کرده بودند (یعنی نادیده گرفتن حق قانونی مردم فلسطین و پذیرفتن تشکیل دولت غیرمشروع اسرائیل که برای منطقه به ویروسی تبدیل شد)، بدون نتیجه ماندند و گرفتار بنبست شدند.
از دهه 90 به بعد با مسئلهای که مواجه هستیم، قدم جلوتر گذاشتن رژیم اشغالگر است که با مثال معرفی طرح خاورمیانه بزرگ و مسئله کشور یهودی از نیل تا فرات، بازگو میشود. یعنی ادعای آنها فراتر از سرزمینهای اشغالی است.
یک نکته نیز قابلملاحظه بود که پس از اشغال نظامی عراق، مسئله مظلومیت کردها مطرح شد که از آن اسرائیلیها استفاده کردند و مدعی شدند که چون از نگاه تاریخ، یهودیها در سرزمین کردستان (بخشی از خاک عراق، سوریه، ترکیه و ایران) سابقه داشتند، پس آنها نیز در این تقسیمبندی مستحق میباشند.
بحث دیگری که آقای عبدالقهار دولت به آن اشاره کردند، موضوع خیزشهای مردمی منطقه میباشد که در کشورهای غربی و اروپایی از آن به عنوان بهار عربی یاد میشود. به نظر من، هماکنون دیگر حاصل تلاشهای این مردم که منجر به تحولات جدی شده است، از مسیر صحیح منحرف میشود. نمونه مداخله بیگانگان در امور داخلی کشورها در مثال سوریه و مصر بسیار برجسته میباشد.
در مصر یک سال پیش رئیس جمهور در نتیجه یک انتخابات آزاد انتخاب شد، ولی از راه کودتا وی را کنار گذاشتند. یعنی قانون زیر پا گذشته شد و جامعه جهانی نیز نسبت به این موضوع به نوعی برخورد بیطرفانه دارد. آنچه در مصر اتفاق افتاد به شکلی ادامه سیاستهایی است که در بیش از نیم قرن گذشته در منطقه و از جمله فلسطین دنبال شده است.
از این نظر، بزرگ داشتن روز جهانی قدس فرصتی برای اندیشیدن در مورد منافع نه تنها مردم مظلوم فلسطین، بلکه کل امت اسلامی میباشد.
فارس: آقای عبداللهاف نیز به عنوان تاریخدان در رابطه با پیشینه قضیه فلسطین نظری دارند؟
رحمتالله عبداللهاف، کارشناس سیاسی و معاون مدیر مرکز مطالعات افغانستان و منطقه: اجازه بدهید ابتدا در مورد دلیل اعلام روز جهانی قدس از سوی حضرت امام (ره) نظرم را ابراز دارم. بر این باورم که برای پایهگذار جمهوری اسلامی ایران تصور هویت اسلامی امت، بدون قدس امکان نداشت. همانگونه که دوستان اشاره کردند، قدس برای تاریخ و فرهنگ اسلامی جایگاه غیرقابلتوصیفی دارد.
شکی نیست که این ابتکار عظیم امام خمینی (ره) در شناخت واقعیات قدس و جنایات اشغالگران و همچنین در نزدیک شدن مسلمانان به یکدیگر نقشی جدی ایفا کرد.
امروزه قضیه قدس فقط محدود به این شهر نیست و به آن 2 مسئله دیگر نیز اضافه شده است (مهاجرین فلسطینی و شهرکسازی یهودیها در خاک فلسطین) که نتیجه سیاستهای قدرتهای جهانی و حامیان اسرائیل میباشد.
بر اساس قطعنامه سال 1947 سازمان ملل متحد، باید فلسطین 65 درصد سرزمینهای خود را در اختیار میگرفت و 35 درصد به دولت یهود واگذار میشد. ولی متأسفانه پس از این تصمیم بلافاصله اشغالگران سیاست زیادهخواهی را دنبال کردند و تداوم رویکرد خشونت و زورگویی تا سال 1967 منجر به آن شد که مبانی سیاسی و حقوقی که در قطعنامه سازمان ملل متحد درج شده بود، ماهیت خود را از دست داد. اسرائیل با کمال بیتوجهی به این موضوع، اشغالگریهای خود را افزایش داد و با ضبط بیتالمقدس، آن را پایتخت واحد و ازلی خود اعلام کرد.
متأسفانه برخی از رهبران دولتهای اسلامی تا قبل از سال 1967 با تقسیم شهر بیتالمقدس که میان اردن و اسرائیل و بدون همکاری سازمانهای معتبر بینالمللی صورت گرفته بود، موافقت کردند. در نتیجه در سال 1967 در نتیجه جنگ هفتروزه ،اسرائیل توانست که تمام شهر را تحت کنترل و تصرف خود درآورد. در پی این اقدام بسیار منفور، ساخت محلههای یهودی به جای منازل فلسطینیها آغاز شد که تا امروز ادامه دارد.
قطع نظر از آنکه جامعه جهانی عمدتا مخالف شهرکسازی یهودیان هستند، اما اسرائیل با پشتیبانی حامیان خارجی خود این سیاست را ادامه میدهد و در مناطقی که باید پناهندگان فلسطینی (یعنی صاحبان این سرزمین) برگردانده میشدند، امروزه یهودیان بهسر میبرند.
رژیم صهیونیستی نه تنها مناطق فلسطینی، بلکه مناطقی را که محل زیست تاریخی عربها بود، از بین برد و برای یهودیان شهرک ساخت.
یعنی وضعیت از آن حالتی که در سال 1947 و یا در سال 1967 وجود داشت، به مراتب وخیمتر بوده و مشکلات بیشتر شده است.
بنابراین، امروزه مسئله فلسطین باید با در نظرداشتن 3 مشکل فوق حل شود. یعنی قبل از آن که مقام شهر بیتالمقدس تعیین شود، باید ساختمانسازی یهودیها در مناطق فلسطینی متوقف شود و آنها از این مناطق بیرون رفته تا مهاجران فلسطینی که تعدادشان به بیش از 2 میلیون نفر میرسد، به خانههای خود بازگردند.
حقوق بینالملل این حق را برای فلسطینیها داده است، اما باید دولتهای منطقه و سازمانهای بینالمللی اراده کمک به مردم فلسطین برای رسیدن به حق قانونی خود را داشته باشند. باید تعیین سرنوشت فلسطین به دست مردم آن واگذار شود، نه اینکه دیگران برای آن تعیین تکلیف کنند.
خوشبختانه در صف مقدم مبارزه برای تأمین حقوق مردم مظلوم فلسطین، جمهوری اسلامی ایران قرار دارد که هرساله برگزاری راهپیمایی باشکوه روز جهانی قدس حاکی از جایگاه قدس برای جمهوری اسلامی ایران میباشد.
ادامه دارد...
انتهای پیام