اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

استانها

فارس گزارش می‌دهد

حضرت علی (ع) در آئینه نهج‌البلاغه

ماه رمضان را ماه علی (ع) هم نامیده‌اند، چراکه در این ماه، جهان هستی مردی را از دست داد که تمام تاریخ در برابر عظمتش سرتعظیم فرود می‌آورد.

حضرت علی (ع) در آئینه نهج‌البلاغه

به گزارش خبرگزاری فارس از جنوب استان تهران، ماه رمضان را ماه علی (ع) هم نامیده‌اند، چرا که در این ماه، جهان هستی مردی را از دست داد که تمام تاریخ در برابر عظمتش سرتعظیم فرود می‌آورد، مردی که در زمان کوتاه مدت خلافت خود، تصویری از عدالت و دادگستری ارائه داد که حتی از حوزه تفکر و اندیشه بشری فزون‌تر است. بیست و یکم رمضان سال 40 هجری قمری، یادآور شهادت اسوه عدالت و قسط، سمبل و شاخص معنویت و امامت،‌امام مومنان و متقیان، مولا علی (علیه‌السلام) است.

حیات درخشان امام علی (ع) نشانه بارز زندگی یک انسان همه‌جانبه الهی است که در همه ابعاد و زمینه‌ها می‌تواند برای همه جوامع نمونه باشد تا بدانند در مسیر تاریخ تحول اجتماعی چگونه تشکیل حکومت دهند که پاسدار عدالت و معنویت در جامعه باشند.

درباره روش و خصائل برجسته زندگی علی (ع)، دوستان مشفق و دشمنان منصف گفته‌ها دارند. دانشمندان برجسته ادیان گوناگون، حتی آنانی که با ماوراء‌الطبیعه اعتقادی ندارند، این مظهر داد و عدل و سمبل شاخص به آرمان‌های اسلامی را ستوده و در برابر عظمت والای او سرتعظیم فرود آورده‌اند و این همه جدا از اشارات و یادآوری‌های قرآن کریم در موارد گوناگون از ایثار و بخشش و معنویت آن بزرگوار است.

جرج جرداق، نویسنده مسیحی لبنانی می‌نویسد: ای روزگار تو را چه می‌شد اگر تمام نیروهای خود را بسیج می‌کردی و در هر عصر و زمانی، بزرگمردی به نام علی، بدان عقل و بدان قلب و بدان زبان و بدان شمشیر به انسانیت اعطا می‌کردی؟

با همه این توصیفات باید گفت علی (ع) را تنها باید از گفته‌هایش شناخت، بنابراین با کمک از نهج‌البلاغه با ترجمه مرحوم جواد فاضل شمه‌ای از سخنان گهربار او را با این نیت می‌خوانیم که: آب دریا را اگر نتوان کشید/هم به قدر تشنگی باید چشید. 

در توحید و ستایش خداوند 

«آن کس را می‌ستایم که ستایش گویندگان، تا آخرین حد مبالغه، وصف کمالش را کفایت نکند و روزی خوران از شمردن نعمت بی‌پایانش عاجز باشند، و هرچه بکوشند، یک هزاران آن را سپاس نتوانند.

پری‌رویی که تاب مستوری ندارد، ناگزیر خود بیاراید و چهره زیبایش را به صاحبدلان و احساسات آشفته عرضه کند؛ تا دل‌ها ببرد و خاطره‌ها شیا سازد. همه او را ندیده می‌شناسند و با هر لغت که تکلم کند، نامش را می‌دانند؛ او بی‌کمک دیگران جهان را آفرید و بی‌مشورت کس، احکام و مقدرات را امضاء فرمود.

آغاز دین، معرفت، ایمان بر ذات آفریدگار. ایمان را به توحید خداوند، یعنی شهادت بر یگانگی او تکمیل کنند و توحید را با صمیمیت و اخلاص، تمام نمایند. با همه چیز است و دور از همه چیز، تنهاست، ولی از تنهایی وحشتناک و ترسان نیست. بی‌کس است، زیرا کس نیست که تواند همسایه و همخانه او شود. گیتی را از طبایع متضاد آفرید، و آن‌نان بین اضداد، آشنایی و صف برقرار کرد که آب را در آغوش خاک انداخت و آتش را بر دوش باد سوار کرد: الهی! آنان که به تو دل داده‌اند، انیسی مهربان و دستی روشن مهر و نازنین یافته‌اند و آنها که به تو تولا و بر تو توکل دارند، بنای امیدشان بر پایه‌ای متین و محکم استوار است. تویی که از پیدا و پنهانشان خبرداری، و آشوب ضمیر آشفتگان را هم از آنها آشکارتر می‌بینی.

اگرچه آرزوهای من سخت دشوار و مشکل است، اما در پیشگاه عظمت تو و قدرت تو، ای خداوند مهربان! بسیار ناچیز و آسان انجام می‌شود. لانّک علی ما تشاء قدیر.»

در تولد محمد (ص) و رسالت او

«گوهری بود که دست قدرت، او را در عالی‌ترین کان هستی پرورش داده و نهال وجودش را باغبان آفرینش، با آب فضیلت و تقوا سرسبز و سیراب ساخته بود. نسبش به پیغمبران بزرگ می‌پیوست، و در آغوش زنان پاکدامن و پرهیزگار جهان، نوازش می‌شد. در خانواده کهنسال و نجیب قریش، عمویش ابوطالب، افتخار پرستاریش را دریافته بود که یگانه یادگار برادرش را همچون جان شیرین گرامی و عزیز می‌داشت. در آن وقت، جهان در دریای آشوب غرق بود و توده بشر به‌ویژه اعراب، در آتش فساد و فجور می‌سوختند.

برای نخستین مرتبه که آن فرشته رحمان، به نیروی خدا آیت آسمانی «خدای یگانه را بپرستید تا رستگار باشید» را در فضای خاموش گیتی، طنین‌انداز ساخت، معلوم است که اعراب جاهل صحرانشین با چه قیافه‌ای با آن برخورد کردند، زیرا این کلمه از هرچیز تازه برای آنها تازه‌تر و از هر هولناکی هولناک‌تر می‌کرد!

گفتار حکیمانه‌اش، مانند باران رحمت، آتش نفاق و کینه‌ها را خاموش کرد؛ و کاروان گمراه بشر را که در ایام فترت و جاهلیت بی/ سر و سامان بود، به شاهراه سعادت بازآورد. موهومات طبقاتی را لغو کرد و مسلمانان را در مقابل قانون مقدس قرآن بدون استثناء، مساوی و برابر قرار داد، زیرا قرآن مجید فرمود «آدمیزادگان از نر و ماده آفریده شدند، و سازمان خانواده‌ها و قبیله‌ها فقط برای شناسایی یکدیگر برقرار شد؛ هرکه پرهیزگارتر است در پیشگاه خدا گرامی‌تر خواهد بود.

دنیا را با چشمی عفیف و پرهیزگار می‌نگریست، و همواره گرسنه و تهیدست به سر می‌برد. حتی در روز رحلت هم گرسنه بود. مانند بندگان سیاه، بر روی زمین می‌نشست؛ و کفش خود را با دست خود تعمیر می‌کرد. بازهم پیغمبر پاک و نازنین ما بر هان حکومت می‌کرد، ولی تا روز مرگ،‌خشتی بر روی خشتی نگذاشته بود؛ تا چه رسد که کاخ ستم بنیاد کند.»

درباره قرآن و وظیفه

«آیا هیچ در این فکر افتاده‌اید که به آدمیزاد این همه اقتدار و تسلط بر تمام عوامل طبیعت برای چه اعطا شده است؟ آیا می‌دانید که بشر در مقابل این همه لطف و موهبت به چه چیز وامدار است؟ آری، وظیفه!

در راه وظیفه‌شناسی، نخستین قدم خودشناسی است. هرکس به ارزش خود پی نبرد، نمی‌تواند وظایف خود را در زندگی ایفا کند و آنها که به تکلیف خود آشنایند و در انجام وظیفه اندک مسامحه و سستی روا نمی‌دارند، می‌توان گفت که شخصیت خود را شناخته و از اسرار آفرینش سری در آورده‌اند.

مرام پیغمبران و نوامیس آسمانی اصولاً بر هدایت توده مردم به وظایف فردی و اجتماعی قرار دارد، و قرآن مجید بدین مطلب شاهدی صادق است، آنجا که خدا می‌فرماید «هدف ما ز آفرینش جن و انس جز عبادت آنها چیز دیگر نیست.» یعنی: انجام وظیفه و در نتیجه طی تکامل. آری، قرآن در مفهوم حقیقی خود پندار و کردار یک مسلمان صمیمی و با ایمان را تشکیل می‌دهد. بنابراین، مسلمانان وظیفه‌شناس و فعال، قرآن متحرک و سخنگو هستند که معنی این کتاب مجید از اندیشه پاک و عملیات ستوده آنان هویدا و آشکار است.»

قرآن از قول خداوند چنین می‌گوید «فرشتگان رحمت ما کسانی را در آغوش می‌گیرند که به وحدانیت آفریدگار معترف و بر عقیده خود مانند کوه ثابت و پایدار باشند.»

قرآن به شما سفارش می‌کند «اجتماع را همیشه باید محترم شمرد و از مقررات آن شانه خالی نکرد، تا حدودی که اگر بعضی از آداب هیئت مجتمع هم به ذوق شما ناگوار آید، باز به حرمت قوم، آن را آسان بگیرید. زیرا مخالفت با توده و ایجاد تشتت و اختلاف میان جماعت، در نظر خدا ناپسند است.»

قرآن می‌گوید که «زبان خود را پیوسته پاک و راستگو نگاه دارید، زیرا نمونه اندیشه و روحیه شخص، زبان اوست. قرآن از مردم ناپاکی که پشت سر دیگران به غیبت زبان دراز می‌کنند، بسیار خشمناک و رنجیده است و آنان را سفلگانی می‌داند که گوشت برادر مرده خود را می‌خورند. بنابراین از عیوب مردم چشم بپوشید و در عوض، دیده به عیب‌های خود باز کنید.»

از دولت ما، افزون از عدالت انتظار نداشته باشید

حضرت علی (ع) در روزهای اول خلافت خود در حضور چندین هزار نفر از سرداران سپاه اسلام و رجال عرب و مردم مدینه در مسجد پیامبر (ص) در حالی که ایستاده و بر شمشیر خود تکیه زده بود، درباره قبول امر خلافت چنین گفت «به خداوند توانا سوگند که تنها غم مسلمانان و ستمدیدگان بینوا، مسئولیت سنگین خلافت را به گردنم انداخت؛ وگرنه هرچه زودتر عنان این مرکب خیره سر را بر پشتش می‌انداختم و مانند دنیا طلاقش می‌دادم؛ در آن هنگام باور می‌کردند که دنیای محبوب شما، در نظر من، از مردار نیز پست‌تر است! از دولت ما، افزون از عدالت و داد انتظار نداشته باشید!»

انتهای پیام/2462/ذ40/پ3003

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید

اخبار مرتبط

نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        تازه های کتاب
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول