به گزارش خبرگزاری فارس از مشهد، اینجا مشهد است؛ مرکز دلهای عاشق، اینجا ضریح دلهای بیقرار است، دلدادگی و ارادت به آستان امامان قدسی و آسمانی را میتوان دید... و امروز بیست و یکم ماه مبارک رمضان و مجاوران و زائرانی که در حال و هوای ابری دلهای عاشق خود بیقرار باران میبارند؛ نه اینکه اراده دخیل باشد..کار دل است..کار عشق و دلدادگی است و این میشود که مشهد یکپارچه در غم از دست دادن پدر یتیمان کوفه سیاهپوش میشود و از این همه نامهربانی به تنگ میآید....
مشهدالرضا امروز یک دنیا غم دارد، شب بیست و یکم ماه رمضان موجی از زائران و مجاوران عاشق با زمزمه جوشن کبیر و الهی العفو؛ از خویشتن خود پرواز کرده و اوج گرفتند. نجواهای الهی کارساز شد و این معنویت است که امروز در این شهر تجلی میکند....
آستان مقدس علیبن موسیالرضا(ع) امروز در شهادت مولای متقیان میزبان میلیونها عاشق و دلداده خاندان عصمت و طهارت (ع) از سراسر دنیاست، زائران و مجاورانی که از سر ارادت و اخلاص داغ این شهادت را میفهمند و اشکریزان مهر بر سند عاشقیشان میزنند.
زائران و مجاوران در این حال و هوای غریب حرم با حس و حالی از جنس سرگشتگی به لحظات سبز نیایش و قنوت پناه میبرند تا علیبن موسیالرضا(ع) آرامکننده قلبهای عزادارشان باشد.
ندای قدسیان به گوش میرسد....فزت و رب الکعبه امروز بند بند وجود آسمانیان و زمینیان را از هم گسست. فضای غمباری است...بغض گلویم را گرفته..آنقدر که از درد آن نمیتوانم گریه کنم...کاش باران ببارد تا از آن وضو سازم و نماز عشق را به مردانگی و غیرتش اقتدا کنم...
عزاداران علوی اشک ریزان با نگاه به گنبد طلایی امام هشتم حسرت ثانیهای بودن در کوفه را در دل دارند....آقا کاش عاشقانت آن روز در کوفه بودند...میمردیم و جان میدادیم تا خار در چشمت و استخوان در گلویت نباشد....کاش بودیم تا از غیرت لرزه بر انداممان میافتاد آن هنگام که صدای گریههایت از نخلستانهای غریب کوفه به گوش میرسید.
مظلومیت علی(ع) و 25 سال خانهنشینیاش را به سوگ مینشینیم. غربت و تنهایی فرزندان علی(ع) را به ماتم مینشینیم و همپای یتیمان کوفه در غم از دست دادن پدرمان ناله میکنیم.
و آنچه میماند غم غربتی است که از امروز زینب(س) باید به دوش بکشد. مادر با صورتی کبود و پهلویی شکسته رفت و پدر نیز با فرق شکافته دعوت حق را لبیک گفت و از این پس او ماند و مظلومیت حسن(ع) و داستان کربلا. دستهای جداشده ابوالفضل(ع) و برادری که بر روی نیزه قرآن خواند و زینبی که در کاخ یزیدیان با صلابتی از جنس مادرش فریاد کرد: ما رایت الا جمیلا....
اینجا مشهد با گلدستههای مشکی پوش حرم و عزادارانی که ملتمسانه زمزمه میکنند..من یتیم راه عشقم..بی پناهم یا علی(ع)...
..................................
یادداشت: آسیه حمزهای
..................................
انتهای پیام/70023/ذ40/ض1002