عینالله رئیسی امروز در گفتوگو با خبرنگار فارس در کرمان اظهار داشت: برادرم مرحوم حاج سیفالله رئیسی از دوستان و نزدیکان آقا در زمان تبعیدشان در جیرفت بودند و آن شب ایشان را برای سخنرانی و قرائت دعای کمیل به روستای ما «قلعه نو» دعوت کرده بودند.
وی افزود: آن شب اهالی روستای قلعهنو پای منبر آقا آمده بودند و آقا در حال صحبت علیه شاه و روشنگری بودند و از کارهای شاه و اطرافیانش انتقاد میکردند که این اتفاق افتاد و چماق به دستان با ورود خشمگینانه خود به مجلس سبب رعب و وحشت زنان و کودکان شدند.
این مبارز انقلابی بیان داشت: چماق بهدستان به سمت آقا حمله کردند، اما با هوشیاری جوانان انقلابی آقای خامنهای از مهلکه جان سالم به در برد و برادرم ایشان را فوری با ماشین از وسط باغها، جنگل و بیراهه به جیرفت منتقل کردند.
رئیسی بیان داشت: آقا بسیار زیبا و مهربان بودند به طوری که هر کس وی را میدید، شیفته ظاهر زیبا و اخلاق و ادبش میشد و ایشان همیشه در سلام کردن از بقیه پیشی میگرفتند و بسیار خوش برخورد بودند.
وی تصریح کرد: آن شب هم برای مراسم دعا برادرم به همسایه گفت که من دوستی دارم که روحانی است و ایشان را برای برگزاری دعا دعوت کنم و آقا سر شب به همراه برادرم و چند نفر از دوستانش به منزل ما آمدند و بعد از آن به منزل همسایه رفتند که این اتفاق افتاد.
همسر عینالله رئیسی نیز اظهار داشت: نخستین باری که آقا را دیدم برای برگزاری مراسم عقد برادر همسرم به منزلش در جیرفت رفته بودیم، آن جا من یک عمامه را بر سر طاقچه اتاق دیدم و چون در رژیم طاغوت و در آن اوضاع حکومت نظامی و تحت فشار قرار دادن مردم و روحانیت، حضور یک روحانی در منزل ایشان کمی شک برانگیز بود.
وی افزود: عمامه را به همسرم نشان دادم و ایشان با همان لهجه محلی خطاب به برادرشان حاج سیفالله که از مبارزان و انقلابیها بود عنوان کرد «کاکا آخوند دعوت کردی».
حاج سیفالله گفت «بله، یکی از دوستانم که سید است چند روزی میهمان من هست» و در همین حین آقا برای وضو گرفتن به حیاط خانه آمدند و من آن جا ایشان را برای نخستین بار دیدم، ایشان واقعا زیبا و محجوب بودند و ادب و حجبشان واقعا بینظیر بود.
انتهای پیام/2446/ر30/ض1002