به گزارش خبرگزاری فارس از همدان به نقل از روابط عمومی اداره کل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان همدان، بیست و چهارمین سالگرد عملیات غرورآفرین مرصاد و شکست توطئه منافقان را در حالی گرامی میداریم که اینک سازمان پوشالی منافقین به بایگانی تاریخ سپرده شده و این سرنوشت تمام خطوط و جریاناتی است که راه خویش را از ملت مسلمانان جدا میکنند.
دوری از اسلام ناب و آموزههای عالمان وارسته و خیراندیش به حال ملت و در رأس آنان، امام خمینی(ره) چاه ویلی شد که این سازمان را به کام خود کشید و آنان را به همپیمان درجه یک صدام و آمریکا تبدیل کرد.
ظهور و سقوط جریان سازمان منافقین درس عبرتی است برای همه تا بدانند؛ کمترین انحراف از خط و تفکر ولایی در فرداهای نه چندان دور به چنان فاصله بزرگی تبدیل خواهد شد که راه بازگشتی نخواهد داشت.
روزهای پایانی تیر ماه 67 بود، پادگان شهید شهبازی در آن منطقه میزبان رزمندگان لشگر 32 انصارالحسین (ع) بود. بعضی از گردانهای لشگر، در منطقه بانه و بخشی دیگر در منطقه جنوب (اردوگاه شهید مدنی) مستقر بودند.
روز 27 تیر ماه، روزی تلخ و باور نکردنی بود. آن هنگام که بلندگوهای تبلیغات لشگر، اخبار ساعت 14 و پیام امام خمینی (ره) را مبنی بر پذیرش صلح و قبول قطعنامه پخش کردند موجی از تأثر و اندوه همه جا را فرا گرفت و آنگاه رزمندگان شنیدند که امام (ره) در پیامشان فرمودهاند:« جام زهر را نوشیدم» بغض فرو خوردهشان ترکید.
پادگان یکپارچه ضجه و فغان شد. آنها نمیتوانستند امام را اینگونه ببینند و فقط آنچه مایه تسکین آنان بود این بود که امام هست و تا امام هست جای هیچ اندوهی نیست.
اما قبول قطعنامه از سوی جمهوری اسلامی ایران پایان کار نبود. نیروهای دشمن با تصور اینکه ما با قبول قطعنامه در موضع انفعالی قرار گرفتهایم تحرکاتی را در مرزها آغاز کردند و متعاقب آن شروع به پیشروی در داخل خاک جمهوری اسلامی کردند.
روز سوم مرداد ماه، رادیو از تجاوز دشمن به محورهای غرب و جنوب در مناطق جنگی خبر داد و بعد از ظهر همان روز که دشمن از قصر شیرین عبور کرده بود به سرپل ذهاب رسید و با گامهای تجاوز تا کرند و سپس اسلامآباد به پیش آمد. در ساعت 19 آن روز در لشگر انصارالحسین (ع) آمادهباش صد درصد اعلام شد.
ولولهای در میان رزمندگان افتاد و شوری کربلایی و عاشورایی وجود همه را فرا گرفت، منافقین با پشتیبانی ارتش عراق رو به سوی کرمانشاه قصد تصرف آن جا را داشتند. تنها نیروی موجود در منطقه رزمندگان لشگر انصارالحسین (ع) بودند که باید با همه توان در برابر حملات دشمن ایستادگی میکردند.
در آغاز قرار شد که برادران اطلاعات و عملیات لشگر برای جلوگیری از پیشروی سریع دشمن، شبانه به منطقه حسنآباد اعزام شوند از این رو، قریب به 60 نفر از نیروهای اطلاعات و عملیات از پادگان شهید شهبازی عازم منطقه حسنآباد شدند و با وجود کمبود نیرو و امکانات در مقابل ستون زرهی و خودرویی منافقین ایستادگی کرده و ساعتی از پیشروی آنها جلوگیری کردند.
فوراً از فرماندهی پیام رسید که گردان 155 حضرت علی اصغر (ع) در داخل تنگه اول که مشرف به جاده بود و گردان 154 حضرت علی اکبر(ع) نیز بر روی ارتفاعات تنگه شیان مستقر و با تسلط بر تنگه اول آماده درگیری با منافقین شوند. اما مسألهای که فرماندهان را نگران کرده بود کمبود شدید مهمات بود. از این رو مهمات جیرهبندی شد و برای هر اسلحه 60 گلوله و هر قبضه آر. پی. جی دو موشک و برای هر قبضه گرینف یک نوار فشنگ 250 گلولهای در نظر گرفته شد.
بامداد روز چهارم مرداد ماه 67 نیروهای دو گردان در حال آمادگی کامل، نماز صبح را سلاح بر دوش اقامه کردند. در ساعت پنج صبح صداهای مبهمی به گوش میرسید و هر لحظه بیشتر و بیشتر میشد. ستونی از خودروها و زرهپوشها با چراغهای روشن هر لحظه نزدیک و نزدیکتر میشدند. رزمندگان بنا داشتند از اصل غافلگیری استفاده کنند، فرماندهان گروهانها و دستهها مرتب فریاد میزدند که تا دشمن در تیررس شما نیامده، شلیک نکنید و این پیام بارها تکرار شد و ذکر دعا لحظهای از لب بسیجیان مخلص قطع نمیشد.
آنها لحظه به لحظه به تنگه نزدیکتر میشدند. ساعت پنج و نیم صبح خودروی جیپی که آرم سازمان منافقین بر روی آن حک شده بود در ابتدای ستون نظامی دشمن نمایان شد.
این آرم سابقه بسیار تاریک و زشتی در ذهن رزمندگان ما داشت و آنان را به یاد سخن امام (ره) میانداخت که (منافقین از کفار بدترند) و همین دیدگاه عزم آنان را راسختر کرد.
خودروهایی که سپر به سپر در حال حرکت بودند به 50 متری همان جا که کارخانه آسفالت قرار دارد رسیدند و از آنجا هم جلوتر آمدند.
هنگامی که ستون منافقین وارد تنگه شد، تودههایی از آتش گلوله و موشک از روی ارتفاعات تنگه شیان و کور کور بر سر منافقین و ستون نظامیشان فرود آمد.
بلایی آسمانی بر سر دشمن نازل شد و در همان دقایق آغاز عملیات چندین دستگاه از خودروهای منافقین به آتش کشیده شد و تعداد زیادی از افرادشان به هلاکت رسیدند.
این مقابله غافلگیرانه، سازمان رزم دشمن را به هم ریخت و منافقین سر درگم و کور به هر سو شلیک میکردند.
این دفاع جانانه آن چنان آنان را سر درگم کرده بود که بر سر یکدیگر فریاد میکشیدند و اعتراض میکردند.
در ساعت شش صبح، دشمن، اقدام به سازماندهی مجدد نیروهای درماندهاش کرد و در ساعت 6:10 دقیقه نخستین تک پیاده دشمن از سوی دشت حسنآباد به سمت ارتفاعات و مواضع خودی آغاز شد.
نیروهای دشمن در دو محور چپ و راست با بهرهگیری از دو گردان وارد عمل شدند. حجم عظیمی از گلولههای خمپاره، توپ و مینی کاتیوشا، دشمن را پشتیبانی میکرد.
چندین قبضه، پدافند هوایی هم به سوی نیروهای ما شلیک میکردند، در جبهه خودی کمبود مهمات باعث شد که فرماندهان فشار زیادی بر نیروهای خودی وارد کنند تا برای هر گلوله هدفگیری دقیقتری کنند.
به دنبال تقاضای فرماندهان گروهانها از پشت بیسیم مبنی بر فرستادن مهمات، دو دستگاه تویوتای خودی به سمت مواضع رزمندگان اسلام به پیش آمدند.
همه نگاهها به آن دو خودرو دوخته شده بود و دشمن با اجرای آتش بر روی این دو خودرو تلاش میکرد تا مانع رسیدن آنها به رزمندگان اسلام شود.
با نزدیکتر شدن خودروها مشخص شد که بار آنها مهمات است.
هر دو به داخل تنگه رسیدند و به سرعت، خود را از تیررس دشمن دور کردند و مدتی گذشت اما راننده یکی از آنها پیاده نشد، وقتی رزمندگان اسلام به آن خودرو نزدیک شدند، راننده را در حالی که تیر به بدنش اصابت کرده بود، شدیداً مجروح یافتند.
شجاعت آنها جبهه اسلام را تقویت کرد و مهمات را به برادران رساندند. به دنبال رسیدن مهمات نیروهای اسلام با شوری مضاعف و مقاومتی مثالزدنی آتش سنگینتری از مرحله اول را بر روی منافقین ریخته و صدها نفر از اعضای سازمان نفاق را به خاک و خون کشیدند.
این درگیری تا ساعت 7:30 ادامه پیدا کرد و دشمن با تلفات زیاد و خسارت فراوان شکست خورد و عقبنشینی کرد. در ساعت 8:30 صبح دشمن با بهرهگیری از خودروهای زرهی اقدام به تک کرد اما دوباره شکست خورد و عقبنشینی کرد.
دشمن در ساعت 9:30 صبح، برای بار سوم تک زد اما این بار نیز با تحمل تلفات و انهدام تجهیزات از معرکه گریخت.
این پایداری و مقاومتها مرهون غیرت رزمندگان آن دو گردان به ویژه فرمانده دلاور گردان 154 حضرت علی اکبر (ع) شهید بهرام مبارکی بود که صدای گرم او و سیمای مطمئنش در آن روز آتش و خون، آرام و قرار دل نیروها بود.
در میان رزمندگان چهرههای نورانی و جذاب دیگری هم میدرخشید. فرمانده لایق و دلیر اطلاعات و عملیات تیپ 2 کربلا از لشگر انصارالحسین (ع) شهید هادی فضلی بود که با وجود مجروحیت از ناحیه سر همچنان میرزمید و فرماندهی میکرد.
ساعت 10 به ناگاه منافقین از فاصله دو کیلومتری طرفین جاده به دلیل کافی نبودن نیروهای خودی مستقر بر روی یالهای مشرف به تنگه، به صورت مخفی توانستند به دور از دید رزمندگان، خود را به بالای ارتفاعات رسانیده و از آنجا با رزمندگان ما درگیر شوند. در جناح چپ جاده (ارتفاع تنگ شیان) که گردان 154 مستقر شده بود کار به درگیری تن به تن کشید و فرمانده مخلص و شجاع گردان 154 شربت شهادت را نوشید.
از طرف دیگر موج عظیمی از نیروهای مردمی استان با شنیدن خبر حمله، خود را به پادگان شهید شهبازی که در پشت تنگه دوم، به فاصله 5/2 کیلومتری مواضع منافقین قرار داشت رسانده و در قالب 35 گردان رزمی سازماندهی شده بودند. در همین اثنا هواپیماهای عراقی، پادگان را بمباران کرده و تعدادی از نیروهای مستقر در آن را به شهادت رساندند.
در زیر انبوه آتش دشمن، گردانهای 160 و 166 لشگر انصارالحسین (ع) عازم ارتفاع تنگه شیان و گردانهای 151، 156 ،157 و 159 به تنگه دوم اعزام شدند تا در آنجا موضع پدافندی اتخاذ کنند.
در روز چهارم مرداد درگیری با شدت هر چه تمامتر بین نیروهای اسلام و نفاق بالا گرفت.
عصر همان روز به گردان 153 حضرت قاسم بنالحسن (ع) مأموریت داده شد که برای پاکسازی قسمتی از ارتفاع تنگه شیان عملیات محدودی را انجام دهد.
بدین منظور با تاریک شدن هوا، نیروهای گردان به همراه اطلاعات و عملیات لشگر به سوی ارتفاعات حرکت کردند و در بین راه با کمین منافقین درگیر شدند که فرمانده گردان 153 سردار شهید، مهدی ملکی به همراه تعدادی از یارانش به شهادت رسیدند. آن شب در حالی سپری شد که حتی لحظهای از آتش طرفین کاسته نشد.
صبح روز پنجم مرداد ماه نیز، منطقه عملیاتی، شاهد تبادل آتش نیروهای درگیر بود.
از جناح گردان 157 خبر رسید، محمد شیخبابایی و رمضان مصباح، معاونین گردان، دقایقی قبل پرواز کردند.
بعد از ظهر همان روز گردان 155 حضرت علی اصغر (ع) مأموریت یافت تا در یک عملیات، سد دفاعی دشمن را در تنگه اول در هم شکسته و تنگه را آزاد سازد.
نیروهای این گردان که از آغاز هجوم منافقین، نیروی تدافعی اصلی بودند با وجود خستگی، با شور و اشتیاق از این فرمان استقبال کرده و عصر همان روز با پشتیبانی آتش سایر گردانهای مستقر در خط و با استفاده از موقعیت مناسب از قسمت جنوبی پادگان شهید شهبازی به سوی ارتفاعات تنگه شیان حرکت کردند و در ساعات اولیه شب، خود را به پایین مواضع دشمن رسانیده و به انتظار فرمان عملیات ماندند.
در حالی که نیروهای مهاجم دشمن پس از 48 ساعت نبرد در لاک دفاعی فرو رفته بودند، در ساعت 24 سرانجام انتظار به پایان رسید و دستور عملیات سرنوشت ساز مرصاد از سوی قرارگاه صادر شد.
در مرحله اول، نیروهای گروهان یکم از گردان 155 با غریو اللهاکبر به مواضع منافقین یورش بردند و بعد از ساعتی درگیری، مواضع دشمن را به تصرف خویش در آوردند.
در مرحله دوم، گروهان دوم، از منفذ ایجاد شده، عملیات را ادامه داد و جاده یال منتهی به ارتفاع تنگه شیان را پاکسازی کرد. فرمانده گردان 155 از پشت بیسیم خبر داد که در این عملیات فقط دو نفر از نیروهای خودی به شهادت رسیدهاند.
نهایتاً در ساعت دو بامداد روز شش مرداد ماه پس از دو ساعت درگیری تمام مواضع دشمن پاکسازی شد و دشمن اقدام به عقبنشینی کامل از ارتفاع تنگه شیان کرد اما هنوز، افراد معدودی از نیروهای منافق در دامنه ارتفاع کور کور مقاومت میکردند که آنها هم ساعت پنج صبح بر اثر فشار شدید رزمندگان لشگر، اقدام به عقبنشینی از منطقه کردند.
در ساعت شش صبح، پس از عقبنشینی دشمن، گردان 152 حضرت ابوالفضل (ع) از تنگه اول وارد عمل شد و به تعقیب دشمن پرداخت.
این عملیات تعاقبی با ورود سایر گردانهای لشگر انصارالحسین (ع) و سایر لشگرها و یگانهای حاضر در منطقه و حرکت به سمت دشت حسنآباد و از آنجا به گردنه حسنآباد و نهایتاً به اسلامآباد آغاز شد.
در زمان پیشروی رزمندگان لشگر، در دشت حسنآباد، هواپیماهای عراقی در آسمان منطقه ظاهر شدند و اقدام به بمباران منطقه کردند.
در این بمباران، چند تن از رزمندگان و از جمله شهید هادی فضلی فرمانده اطلاعات و عملیات تیپ دو از لشگر انصارالحسین (ع) به شهادت رسیدند.
وی سرداری بود که بارها و بارها پیکرش آماج گلولهها و ترکشهای دشمن قرار گرفته بود و سرانجام در روزهای آخر جنگ به ملکوت اعلی پیوست.
بدین ترتیب مراحل اصلی عملیات مرصاد به پایان رسید و منافقان سرشکسته و با بر جای نهادن هزاران کشته و مجروح و همچنین تجهیزات نظامی فراوان به پشت مرزهای بینالمللی ایران اسلامی عقبنشینی کردند اما از آنجا که بخشهایی از منطقه اسلامآباد، پاکسازی کامل نشده بود و برخی از عناصر منافقین در منطقه پراکنده شده بودند در تاریخ هشتم مرداد ماه، چند گردان از نیروهای لشگر انصارالحسین (ع) اقدام به پاکسازی روستاهای اطراف شهر و ارتفاعات مجاور کردند با این حرکت پرونده عملیات مرصاد به طور کامل بسته شد.
آری طلایهداران عملیات مرصاد که نخستین نیروی تدافعی حاضر در منطقه بودند و سد آهنین در مقابل ستون زرهی منافقین ایجاد کرده و از پیشروی آنان جلوگیری کردند، شیرمردان لشگر انصارالحسین (ع) بودند که با فرماندهی سرداران شهیدی، همچون شهیدان هادی فضلی (فرمانده اطلاعات عملیات تیپ 2 از لشگر انصار الحسین (ع)، بهرام مبارکی (فرمانده گردان 154)، مهدی ملکی (فرمانده گردان 153) و رمضان مصباح و شیخالاسلامی (معاونین گردان 157 حبیب بن مظاهر) حماسههایی جاوید آفریدند و دیگر بار تنگه احد را با ایثار و از خودگذشتگی حفظ کردند و باعث سرافرازی نظام مقدس جمهوری اسلامی شدند.
انتهای پیام/ش10/چ3000