منشأ اقتدار جمهوری اسلامی شهدا هستند

به گزارش خبرگزاری فارس از کرمان، حجت‌الاسلام مجتبی ذوالنور شامگاه سه‌شنبه در جمع عزاداران حسینی در حسینیه ثارالله کرمان در مورد اینکه به چه دلیل سخنان حضرت اباعبدالله الحسین (ع) در دل‌های دشمنان اثر نگذاشت، اظهار داشت: یک علت آن خوردن لقمه حرام بود.
وی بیان کرد: امام حسین (ع) در روز عاشورا دو بار به این مورد اشاره کردند، یک مرحله آمدند خداحافظی با امام سجاد (ع)، وقتی سیدالساجدین سر و وضع امام حسین (ع) را دیدند، گفتند درگیر شده‌اید، گفتند شیطان بر این مردم چیره شده و شکم‌های آنان از حرام پر شده است، اثر وضعی لقمه حرام می‌تواند به شکلی روی قلب و جان و روح انسان تأثیرگذار باشد سخن حجت خدا نتواند دل آنها را تغییر دهد.
ذوالنور افزود: مرحله دوم وقتی امام حسین (ع) خطبه می‌خواندند و خود را معرفی می‌کردند، سپاه عمر سعد هلهله می‌کشیدند و سر و صدا می‌کردند تا صدای امام (ع) را نشنوند، امام (ع) فرمودند، چرا گوش نمی‌کنید، اطعام حرام شکم‌های شما را پر کرده است و این اثر وضعی لقمه حرام است، در معنویت و اجابت دعاها و در حال پیدا کردن برای عبادت و قبولی عبادات در آینده و فرزندان لقمه حرام اثر می‌گذارد.
وی خاطرنشان کرد: پرونده چند گروه پس از مرگشان بسته نمی‌شود، یک گروه پدر و مادری هستند که فرزندی از آنان باقی می‌ماند، اگر فرزند بر اثر تربیت درست و لقمه حلال و شیر پاک که تقدیم آن شده، یک کار خوب از نسل او یا خود او سر بزند و به هر دلیل پدر و مادر در آن دخالت داشته‌ و این کار خیر از این فرزند باشد، ثواب وارد پرونده پدر و مادر می‌شود ولو اینکه از دنیا رفته باشند، کار خیر به عنوان یک صدقه جاری بدون اینکه از ثواب آن عامل و فرزند کم شود، تاثیرگذار است.
ذوالنور بیان کرد: اگر بر اثر سوء تربیت و حقی که پدر و مادر در تربیت این بچه ادا نکرده باشند، بزه، ناهنجاری و خلافی از این بچه سر بزند یا از نسل او و ریشه در تربیت داشته باشد، بدون اینکه سهمی عذابی از او کم شود، سهمی از عذاب وارد پرونده پدر و مادر می‌شود و لقمه حرام اثر آن مواردی است که قطعی است و لقمه حرام مصادیق متعددی دارد، مثلا من کارمندم و دارم کار می‌کنم و ارباب رجوع آمده و من با گوشی تلفن به کارهای شخصی خود می‌پردازم و به ارباب رجوع توجهی ندارم و لحظات برای او حساس است و اگر کارش امروز انجام نشود، باید برود و فردا بیاید و این بی‌تفاوتی نسبت به امور مردم و پول به دست آمده از این راه مصداق لقمه حرام است و مصادیق حق‌الناس و مصادیق حرام فراوان هستند.
وی افزود: حضرت آیت‌الله بروجردی که در طبقه دوم مدرسه فیضیه حجره داشت، وقتی می‌خواهد برای نماز شب وضو بگیرد، ایشان کفش‌های خود را از پا درمی‌آورد و زیر بغل می‌گذارد و پای برهنه در هوای سرد روی زمین می‌گذارد و جلوی دستشویی کفش‌های خود را پوشیده، وضو می‌گرفتند و با پای برهنه مجددا بازمی‌گردند، در‌باره علت انجام این کار وی می‌گفت ممکن است سر و صدای کفش من کسی را بیدار کند، اما شما کاروان عروسی راه می‌اندازید و آسایش را برای مردم آن محله و چند کوچه آن طرف‌تر از بین می‌برید و این نشانه ضایع کردن حق‌الناس است.
ذوالنور تصریح کرد: پیامبر فرمود بهشت زیر پای مادر است زیرا اگر می‌خواهید بهشت بروید، باید خاک زیر پای مادر باشید، اگر امروز جایی جز زیر پای مادر نمی‌بینید و از خاک پای مادر خود را بالاتر نمی‌بینید، اینجا وضعیت شما بهشتی است، اگر برجستگی، قلدری و مقابله و خود را مطرح کردن در مقابل پدر و مادر دارید، این حالت قطعا از جهنم و خود جهنم است.
وی بیان داشت: پل صراط که از مو باریک‌تر و از شمشیر برنده‌تر است، معنی این نیست که نخی می‌بندند و شما باید از روی آن عبور کنید، اگر اینگونه باشد، سیرک‌بازها و بندبازهای زودتر می‌روند بهشت، چون تمرین دارند، پل صراط در تفسیر موضوعی به نوعی زندگی دنیای ماست‌ که اینقدر دقیق و ظریف است، اگر ذره‌ای پایمان را کج بگذاریم در قیامت کج تجسم پیدا می‌کنیم، چون قیامت تجسم دنیای ماست.
ذوالنور عنوان کرد: وقتی قرآن می‌فرماید مال یتیم را نخورید یعنی لقمه حرام نخورید‌ که در قیامت به صورت آتش تجسم یافته و در این دنیا موجب می‌شود تا بافت‌های معنوی دل بسوزند و دیگر حرف‌های امام معصوم در آنها اثر ندارد، اینگونه که سخن امام (ع) نمی‌تواند دلی را بلرزاند و تکان بدهد و بنابراین لقمه حرام می‌تواند کار انسان را به جایی برساند که در مقابل حجت خدا بایستد.   
جانشین سابق نمایندگی ولی‌فقیه در سپاه اذعان کرد: برای حمله به اردوگاه امام حسین (ع) مجبورند فتوایی درست کنند، آدم‌هایی بگذارند که مردم بپذیرند و مجبورند یک آیت‌الله‌زاده را بگذارند که پدرش سعد بن ابی‌وقاص که حافظ قرآن بود و باید کسی را بگذارند که اگر دستور به حمله به اردوگاه فرزند پیامبر را داد، مردم نگویند که این بی‌سروپا کیست که به ما دستور می‌دهد، اگر بخواهیم بگوییم اصلاحات در ایران به دست فرمانده عملیات نظامی در طبس به دست سرهنگ چارلی باشد، مردم دندان‌هایش را خرد می‌کنند و موتورش را پایین می‌آوردند و بچه‌ها به صورتش می‌زنند.
وی اظهار داشت: باید کسی را علم کنند که بگویند اینها یک روزی کنار امام خمینی بوده‌اند تا مردم را دچار تردید کنند، در فتنه باید یک پرچم جعلی را علم کنند، زیرا در صورت اعلام مخالفت کسی زیر پرچم آنان قرار نمی‌گیرد، لذا باید تخریب از درون اتفاق بیفتد‌ به همین دلیل آنها سراغ آدم‌هایی می‌روند که به وسیله آنها بتوان اعتقاد مردم را تخریب و آنان را دچار تردید کرد، اینجاست که بصیرت به کار می‌آید.
ذوالنوری خاطرنشان کرد: دشمنان امام حسین (ع) برای این منظور سراغ شریح قاضی رفتند که با گرفتن حکم قتل امام (ع) بگویند که این کار را با حکم دینی انجام می‌دهند، آنها توانستند با 35 هزار سکه شریح قاضی را بخرند و فتوای قتل امام (ع) را بگیرند.
وی گفت: عمر سعد نیز کسی نبود که مقابل امام حسین (ع) بایستد‌ و اگر اول بار به او گفته بودند که به مقابله با امام برود، یقینا نمی‌پذیرفت، برای همین با وعده ملک ری و صدور حکم آن تا آنجا که عمر شترهایی اجاره کرد و آماده بار زدن و حرکت به سوی ری شد، وقتی خوب ملک ری زیر دندانش مزه کرد، گفتند کار کوچکی انجام باید بدهی و تمام کردن کار امام (ع) را شرط دستیابی به ری کردند.
ذوالنور بیان کرد: بنابراین اگر اول می‌گفتند، جواب عمر سعد منفی بود، اما اینجا اجازه خواست تا در این مورد فکر کند، زیرا از یک طرف حیثیتش را در خطر می‌دید، زیرا گفته بودند که حاکم ری است، اگر نرود باید پا روی همه آرزوها و کاخ‌هایی که برای خود درست کرده بود، بگذارد‌ و در جدال بین مادیات و معنویات، نتوانست پیروز شود و مادیات را پذیرفت.
وی افزود: ‌روز عاشورا در جلسه‌ای که امام حسین (ع) گذاشت و فرمود که ای عمر چرا پشت سر ما نمی‌آیی، گفت، خانه‌ام را روی سر زن و بچه‌ام خراب می‌کنند، امام فرمودند ضررت را جبران می‌کنیم، گفت باغات و اموالم را مصادره می‌کنند، امام فرمود باغات مدینه مرغوب‌تر است یا باغات کوفه که عمر پاسخ داد باغات مدینه، امام باز هم فرمود این را هم جبران می‌کنیم، عمر گفت شما آنان را می‌شناسید، آنها زن و بچه مرا سر می‌برند، شما پسر پیغمبرید، آیا دلتان می‌آید سر بچه‌های مرا ببرند، وقتی امام (ع) دید که عمر فقط به بهانه‌جویی می‌پردازد، فرمود، از گندم ری نصیبت نمی‌شود، روزی را می‌بینم که سرت جلوی بچه‌های کوفه که با آن در کوچه بازی می‌کنند و امام دعا کردند خدا در رختخوابت سرت را از بدنت جدا کند، عمر سعد از فرمایش امام عصبانی شد و گفت جوی ری ما را بس است و مجلس امام را ترک کرد.
ذوالنور تصریح کرد: زمانی که مختار حاکم شد در سخنرانی‌اش گفت کسی را خواهم کشت که همه شما خوشحال می‌شوید، مردم فهمیدند که عمر سعد است، خبرچین‌ها به عمر سعد خبر دادند که به زودی نیروهای مختار به سراغت می‌آیند، عمر فرزندش را به سراغ مختار برای وساطت فرستاد، مختار رئیس شرطه‌ها را صدا زد و زیر گوشش طوری که پسر سعد نفهمد گفت تا وقتی مذاکره من با این بچه تمام نشده، می‌روی و سر پدرش را برای من می‌آوری، رئیس شرطه‌ها بدون حکم قضایی به خانه عمر ریختند و در حالی که عمر در رختخواب بود‌، در این حال عمر بلند شد تا از خود دفاع کند در ملحفه‌ای که رویش بود پیچیده شد و رئیس شرطه‌های مختار سر او را جدا و نزد مختار آورد.
وی بیان داشت: این سنت الهی‌ است که اگر کسی از حق خارج شود، باطل بر او چیره می‌شود.
ذوانور گفت: وقتی مردم وارد صحنه شده و بر پای اعتقادات خویش با تقدیم 230 هزار شهید ایستادند، این موجب ماندگاری انقلاب و بلند شدن پرچم عزت و افتخار بر دوش مردم به اهتزاز در‌آمده و استکبار جهانی اعتراف کرده‌اند که اگر بخواهند صلح و امنیت بر خلیج‌فارس و خاور‌میانه حاکم باشد، باید جمهوری اسلامی یک طرف معادله قدرت قرار بگیرد.
وی افزود: مستکبران امروز اقرار و اعتراف دارند که خروجی حوادث منطقه و نهضت‌های اسلامی منطقه از دو صورت خارج نیست، این خلاصه ارزیابی سردمداران صهیونیسم جهانی است که دو خروجی دارد.
ذوالنور اظهار داشت: با نهضت‌های اسلامی منطقه دایره تنفس و نفوذ آمریکا محدود و نفس کشیدن رژیم صهیونیستی سخت‌تر می‌شود و دیگری دامنه نفوذ جمهوری اسلامی توسعه می‌یابد و حرکت مقاومت و ایستادگی علیه استکبار و صهیونیسم تقویت می‌شود.
وی خاطرنشان کرد: این نبود مگر به برکت انقلاب اسلامی و این انقلاب نمی‌توانست به عنوان الگوی برجسته در تاریخ باقی بماند، اگر شهیدان جان خود را نثار نمی‌کردند و منشأ اقتدار ما این شهیدانند.
انتهای پیام/آ10