به گزارش خبرگزاری فارس از قزوین، در این روزها که جامعه درگیر روزمرگی سرسامآور خود شده، کمتر کسی خبری دارد از آنها که شمع شدهاند و مشتاقانه در پی روشنی بخشیدن به شبهای زمستانی بدون خورشید تاریکند؛ همانها که مصداق آیه «هاجروا و جاهَدوا فی سبیل الله (1)» شدهاند و فرسنگها راه را به سر بردهاند تا در گوشهای دنج و آرام در تکاپوی تلاطم دریای جوانی راهنمایی کنند خلق را به سمت کشتی نجاتی که سالهاست از عرشه آن ندای بقیة الله خیر لکم إن کنتم مؤمنین (2)» برمیخیزد و در این طوفان دهشتناک زمان، نوحوار بر امواج حملات آخرالزمانی جاریست.
همانها که خواستهاند آینه باشند و بازتاب دهند آنچه را نور ازلی خداوند در سینه مولایشان تابانیده است؛ هرچند سخت است این روزها آیینگی آن هم بدون غبار.
خواستیم در این گرگ و میش بیخبری، خبری بگیریم از آنها که اراده کردهاند که «آینه ظهور» باشند.
پس همکلام شدیم با امیر رحیمی مدیر اجرایی گروه فرهنگی و تبلیغی آینه ظهور.
کار آینه ظهور از کجا شروع شد؟
گروه آینه ظهور که جمعی از طلبهها آن را تشکیل میدهند، حدود 10 سال پیش سعی داشت فعالیت خود را در مدارس شروع کند؛ اما به دلایلی این امکان در مدارس روزانه وجود نداشت و ما کار خود را از مدارس شبانه شروع کردیم.
سال 84 فعالیت رسمی گروه در مدارس روزانه شروع شد و مربیان در مدارس و کلاسها حضور یافتند که تعجب مردم را در پی داشت؛ چون تا آن روز مدارس، طلبه به خود ندیده بودند.
این پایان داستان بود؟
خیر. هدف ما ارتقای فرهنگی دانشآموزان بود و این اندازه از فعالیت به هیچ وجه ما را ارضا نمیکرد.
حس کردیم که دانشآموز بعد از مدرسه نباید از فضاهای ارزشی دور باشد؛ برای مثال بین هیئت و مدرسه یک حلقه مفقوده وجود داشت و خلأ جذب دانشآموزان به مسجد احساس میشد.
به همین دلیل سعی کردیم به فعالیتهای خود استمرار و استقرار ببخشیم و دانشآموزان راهنمایی و دبیرستانی را جذب کنیم که ثمره آن پر شدن هیئتها از بچههایی بود که از مدرسه و آینه ظهور آمده بودند.
از کارهای فرهنگی گروه چند نمونه بیاورد.
کلاسهای همنشین آسمانی را آغاز و از این طریق نیروهای جذب شده را در تابستان وارد مدارس کردیم و با استفاده از فضای موجود در مدارس کلاسهای چندرسانهای مانند تئاتر، نویسندگی، موشک آبی و نظایر آن برگزار شد.
پس این بین هیئت چه شد؟
به زودی احساس کردیم که نیاز به یک هیئت داریم و متعاقباً هیئت «منتظران ظهور» را تأسیس و اعتکاف دانشآموزی را هم پایهگذاری کردیم تا جنسمان جور شود؛ طوری که در نخستین سال اعتکاف دانشآموزی 30 نفر شرکتکننده داشتیم و سال گذشته این تعداد به 390 نفر رسید؛ البته این فقط آمار دانشآموزان پسر است.
در بین کار مشکل هم داشتید؟
مشکل که همیشه هست به ویژه مشکل مالی که دیگر بخشی از کارهای فرهنگی شده است.
دو مشکل عمده داریم؛ نخست آنکه بیشتر طلبهها ساکن قم هستند و این موضوع، ارتباط نزدیک آنها با دانشآموزان را تا حدی سخت میکند؛ البته این مشکل با همکاری طلاب قزوینی قابل حل است.
مشکل دیگر این است که ما هیچ گاه یک مکان ثابت و مستقل نداشتهایم تا فعالیت خود را از شکل موسمی خارج کنیم.
خیلی از ادارات و سازمانها در این باره از همکاری با ما خودداری کردهاند.
چه چیزی باعث شد که کار آیینه ظهور بگیرد؟
این کار هنوز آنچه خواستهایم نشده است؛ اما تا همین جا هم کار به دلیل وجود بچههای خوبی بود که کار را شروع کرده و ادامه دادند.
طلبههای پا به کار آمدند و فداکارانه فعالیت کردند؛ چون طلبه با کار فرهنگی عجین است و کار فرهنگی ضامن بقای یک طلبه است.
در چنین شرایطی چند طلبه فعال با اهداف مشترک دور هم جمع شدند و شروع به کار کردند. طبیعی است که کار به همین سادگی شکست نخورد.
برای ماه مبارک رمضان چه برنامهای دارید؟
کلاسهای همنشین آسمانی استمرار مییابد و البته یک طرح متمم هم نوشته شده که در صورت اجرا باید بر اساس آن در کنار روحانی پیشنماز در مسجد، یک طلبه جوان و پویا قرار گیرد و یاریگر پیشنماز در کار فرهنگی و جذب دانشآموزان به مسجد باشد.
طرحی هم در خصوص حجاب نوشته شده که هنوز جزئیات آن قطعی نیست.
نظرتان راجع به این جمله از شهید آوینی چیست که میگوید: «قسمت حزبالله از تمدن شهرنشینان، غربت و مظلومیت است (3)»؟
مظلومیت عضوی از خانواده حزبالله شده و نه تنها ما بلکه همه جبهه فرهنگی مظلوم واقع شده است؛ البته با همه این اوصاف ما فقط تلاش و حرکت میکنیم و موانع مهم نیست.
میزان موفقیت هم زیاد اهمیت ندارد. مهم نیست که ما دیده شویم یا نه. همین که خدا ما را میبیند برای ما کافی است.
این نکته را نباید فراموش کرد که همیشه مظلوم بودن از ظالم بودن بهتر است.
تفاوت بچههایی که همنشین هیئت و مسجد شدهاند، با دیگران چیست؟
بچههیئتیها به طور طبیعی از بقیه شادتر و بانشاطترند و این به دلیل اولویت فطرت در زندگی انسانهای امروز است.
در این زمانه که همه در پی فطرت خود میگردند، بچههیئتیها راحتتر به این فطرت پاک میرسند؛ چون حسین (ع)، محور و اولویت هیئتیها و عین فطرت پاک انسانی است.
خون اباعبدالله (ع) هیچ گاه کمرنگ نمیشود چون در وجود انسان خلیفةالله نهادینه شده و همیشه در تاریخ جاریست.
اولویت با فطرت است و فطرت با حسین (ع). پس کسانی که فطرت خود را یافتهاند و عاشقانه دوستش دارند، باید هم از نشاط بالایی برخوردار باشند.
علت این همه تکاپوی آینه ظهوریها چیست؟
طلبه، طلبه است و دین امام زمان (عج) به گردن همه طلاب قرار دارد. اگر ما کاری انجام میدهیم فقط و فقط برای رضایت مولایمان است.
چرا نام گروه را آینه ظهور گذاشتید؟
نام این گروه آینه ظهور شد چون این جمع سرباز امام زمان (عج) هستند و سرباز باید آینه مولای خود باشد.
طلبه باید نشاندهنده همه خوبیها باشد؛ چون نوکری است که اربابش مجمع همه خوبیهاست و نوکر آینهدار ارباب است.
آینه شدیم تا در حالت ایدهآل خود جمهوری کوچکی تشکیل دهیم از بچههایی که آماده ظهورند.
بر اساس این گزارش، فراوانند انسانهایی که خود را وقف راه حق کردهاند و حقطلبانه در پی روشن کردن فردای جوانان جامعه اسلامی هستند؛ اما افسوس که کمتر کسی آنها را میشناسد و کمتر کسی در پی شناساندن آنهاست.
آینه ظهور یکی از این گروههاست که داوطلبانه و بی هیچ چشمداشتی فعالیت جهادگونه خود را ادامه میدهد.
پینوشت:
1ـ قرآن کریم ـ سوره بقره ـ آیه 218
2ـ قرآن کریم ـ سوره هود ـ آیه 86
3ـ ماهنامه سوره ـ دوره دوم ـ شماره چهارم ـ تیرماه 69- ای بلبل عاشق جز برای شقایقها مخوان ـ سیدمرتضی آوینی
انتهای پیام/77014/ب40/ظ1004