به گزارش خبرگزاری فارس از قزوین، خبر حمله وحشیانه به مراسم جشن میلاد امام زمان (عج) در روستای ابومسلم در نزدیکی قاهره مصر که منجر به شهادت شیخ حسن شحاته اصلی‌ترین رهبر شیعیان اثنی‌عشری مصر و چهار نفر دیگر از شیعیان شد، بار دیگر خوی کثیف و وحشی سلفی‌ها و وهابی‌های تکفیری را که ماه‌هاست مردم مظلوم سوریه و بحرین را به خاک و خون می‌کشند، برای جهانیان آشکار کرد.
در این حادثه تلخ شیخ حسن شحاته و شهدای دیگر با ضربات متعددی که با چوب و چماق بر سر و صورتشان زده شد، به شهادت رسیدند.
پیکر مطهر آنان در کوچه‌های شهر ابومسلم روی زمین کشیده شد، سر مبارک شیخ حسن را از تن جدا کردند و پیکر دو تن دیگر از شهدا را به آتش کشیدند.
اما نکته قابل ذکر این است که دستان دولت مصر و شخص محمد مرسی و دانشگاه الازهر در این حادثه به خون شهید شحاته و یارانش آغشته است.
دستپاچگی الازهر و محمد مرسی در محکومیت این حادثه از آنجاست که در ماه‌های گذشته تمام تلاش خود را برای تخریب تشیع به کار بسته‌اند.
محمد مرسی در مقابل اقدامات ضدشیعی و یاوه‌گویی مفتی‌ها و شیوخ الازهر که می‌گویند؛ شیعیان از حیوانات پست‌تر هستند، سکوت می‌کند.
هفته‌های پیش در اجلاسی که با حضور علمای مسلمانان و تکفیری‌ها در مصر تشکیل شد، فتوای جهاد علیه حکومت سوریه و مقاومت حزب‌الله صادر می‌شود.
چندی پیش در دانشگاه الازهر کمیته مبارزه با تشیع تشکیل می‌شود و از ماه‌ها پیش، الازهر تمام تلاش خود را به کار بسته است تا بر آتش فتنه علیه تشیع در جهان بدمد که به طور قطع شهادت شیخ حسن شحاته را می‌توان خروجی این کمیته ضدشیعی دانست.
ساکنان منزلی که شهید شحاته در آن حضور داشت، اعلام می‌کنند که پس از محاصره محل جشن امام زمان (عج) به دست تکفیری‌ها، بارها با پلیس تماس گرفتند و هر بار پلیس می‌گفت که شهر در کنترل کامل پلیس است و این در حالی صورت می‌گرفت که تعدادی از خودروهای پلیس در اختیار تکفیری‌ها قرار گرفته بود و حتی دولت مصر اجازه برگزاری مراسم سوگواری شهدا را به شیعیان نداد.
این چنین است که مصر در حاکمیت مسلمانانی قرار گرفته که بر آتش اختلاف میان مسلمانان می‌دمند، خون عده‌ای از آنان را مباح اعلام می‌کنند و با وهابی‌ها و سلفی‌هایی هم‌پیمان می‌شوند که زیارت‌نامه خواندن و تمسک به اهل بیت (ع) را شرک می‌دانند؛ اما در مقابل آمریکا و صهیونیست که مردم مسلمان سوریه را به خاک و خون می‌کشند، سجده می‌کنند و آلت دست مستکبران می‌شوند.
مردم ستم‌دیده مصر نیز که همواره به صلح، دوستی، تقوا و دین‌مداری شناخته شده‌اند، با این جنایات ارتباطی ندارند که با چنگ و دندان با حسنی نامبارک مبارزه کردند و مصر که بعد از بیداری اسلامی می‌رفت تا باز هم جایگاه اصلی خود را در بین کشورهای عرب اسلامی بیابد، با دخالت خارجی‌ها و سیطره وهابی‌ها، سلفی‌ها و تکفیری‌ها به بیراهه می‌رود.
این امر منجر می‌شود که مرسی در نخستین سالگرد ریاست جمهوری خویش اعلام کند که راه را اشتباه رفته و از مردم مصر عذرخواهی کند.
اگر عالمان دینی مصر چاره‌ای برای این اقدامات نیاندیشند، گستره این وحشی‌گری‌ها بیشتر می‌شود و این موضوع تضعیف اسلام و مسلمانان را به دنبال دارد.
دیری نمی‌پاید که حکومت مرسی و اخوانی‌ها سرنگون شود و دولت مصر باید عاملان اصلی این جنایت را شناسایی و محاکمه کند.
چه زیبا فرمود شهید سید مرتضی آوینی که «آخرین مقاتله ما، به مثابه سپاه عدالت، نه با دموکراسی غرب که با اسلام آمریکایی است؛ که اسلام آمریکایی از خود آمریکا دیرپاتر است. اگر چه این یکی نیز ولو هزار ماه باشد به یک شب قدر فرو خواهد ریخت و حق‌پرستان و مستضعفان وراث زمین خواهند شد.»
================
یادداشت از قاسم اللهیاری
================
انتهای پیام/2667/صا40/ظ1004
