رخدادهای 29 خرداد 1359
چکیده
- روزنامه انقلاب اسلامی در شماره امروز خود با تیتر درشت از «طرح توطئه توسط حسن آیت » با هدف سقوط رئیس جمهورخبر داد .
- در پی تشکیل جلسات شورای انقلاب فرهنگی و آغاز برنامه ریزی آن دکتر عبدالکریم سروش سخنگو و عضو این شورا در یک گفت و گوی مطبوعاتی اظهار داشت : لازم است در دانشگاه ها پاکسازی و تصفیه صورت گیرد تا اثرش در همه جامعه آشکار گردد ، هوس ناکان و پیروان سایر مکاتب چون اندیشه خود را به جای دیگر فروخته اند دم از عدم امکان انقلاب فرهنگی می زنند .
- جزوهای که تحت عنوان نظرات و مواضع بخشی از کادر رهبری حزب دموکرات کردستان ایران درباره وضع کنونی کشور و انقلاب ایران و مساله کردستان منتشر شده است نشان می دهد که عدهای از برجستهترین اعضای حزب دموکرات کردستان، از کادر رهبری این حزب کناره گرفته و یک نیروی انشعابی بزرگ را به وجود آوردهاند.
- علی اکبر معین فر وزیر نفت در یک گفت و گوی مطبوعاتی سیاست های نفتی عربستان را شدیدا مورد اعتراض قرار داد و گفت : ذکی یمانی به عنوان عامل دست نشانده امپریالیسم موجب انتقال ثروت ملی مردم جزیره العرب به کشورهای صنعتی می شوند .
- آخرین نظرخواهی عمومی موسسه گالوپ که در واشنگتن انتشار یافت نشان می دهد که محبوبیت کارتر در میان مردم آمریکا از آغاز بحران ایران و آمریکا به پائین ترین میزان خود رسیده است .
- استعفای ابوشریف فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از سوی بنی صدر رئیس جمهور مورد پذیرش قرار نگرفت .
نوار سازی برای القای توطئه علیه رئیس جمهور
خرداد ماه 1359 اولین سالگرد انتشار روزنامه انقلاب اسلامی با مدیر مسئولی ابوالحسن بنی صدر بود . روزنامه ای که درست مشی مقابل روزنامه جمهوری اسلامی را پی گرفته بود و در اصطلاح رقیب این روزنامه محسوب می شد . ولی از آنجا که بنیصدر در آن زمان رئیس جمهور بود و توصیه امام نیز همدلی با اولین رئیس جمهور نظام بود، نیروهای خط امامی سعی می کردند انتقادات خود را حتیالمقدور علنی نکنند و فضا را تا حد ممکن تلطیف نمایند. |
---|
روزنامه انقلاب اسلامی در شماره امروز خود با تیتر درشت از «طرح توطئه توسط حسن آیت » خبر داد و نوشت: سقوط رئیس جمهور از اهداف این توطئه بود . بر اساس افشاگری روزنامه انقلاب اسلامی حسن آیت در این نوار گفته است : برنامه ای داریم که بابای بنی صدر هم نمی تواند مقاومت کند .
انقلاب اسلامی در تشریح محتوای این نوار نوشته است : اطلاع یافتیم که دکتر حسن آیت در صحبتهایی که نوار آن به دست آمده است علیه بنیصدر به فعالیتهای مخفیانهای مشغول است و قصد آن دارد که به هر نحو شده بنیصدر را ناکام بگذارد.
در ادامه این گزارش همچنین آمده است : آنچه در همان موقع برای ما روشن شد این بود که حسن آیت و عدهای دیگر که در اطراف او گرد آمدهاند به هر نحو که از دستشان برمیآید به شدت علیه رییسجمهور القاء کینه و دشمنی میکنند. ما کوشیدیم بدون آنکه از کسی نام ببریم با تحلیل جریانات حتیالمقدور به روشنگری بپردازیم . روزنامه انقلاب اسلامی در ادامه متن این نوار را منتشر کرد . (1)
سروش : انقلاب فرهنگی به دانشگاه ها محدود نمی شود
در پی تشکیل جلسات شورای انقلاب فرهنگی و آغاز برنامه ریزی آن دکتر عبدالکریم سروش سخنگو و عضو این شورا در یک گفت و گوی مطبوعاتی اظهار داشت : انقلاب فرهنگی منحصر به تحولات دانشگاه ها نمی شود .سروش گفت : مجموعه فعالیت هایی که ظرف همین مدت کوتاه و محدود صورت گرفته است نشان می دهد که انقلاب فرهنگی در این مملکت علیرغم جنجال مغرضین جای خود را باز کرده و از دل مردم جوشیده و همان طوری که امام در فرمانشان اظهار داشتند این نیاز امت است که الان رسمیت یافته و امام هم با فرمانشان به آن رسمیت نهایی بخشیدند .
سخنگوی شورای انقلاب اظهار داشت : در این مملکت یک انقلاب اسلامی رخ داده و کسانی که عشقشان و همه هستی شان را نثار این انقلاب کرده اند آنها هستند که در نهایت برای ما سودمند خواهند بود و طبعا برای ما هم راهگشا خواهند بود .
سروش سالها بعد درست عکس این مطالب را بر زبان رانده و انقلاب فرهنگی را مورد نکوهش شدید قرار داد . در این مختصر فقط به دعوای محمود دولت آبادی و عبدالکریم سروش در اردیبهشت ماه 88 اشارت می کنیم که طی آن دولت آبادی از منظر حامی موسوی و سروش در قامت حامی کروبی پای به عرصه کارزار گذاشته و در تخریب هم تا آن جا پیش رفتند که آدمی را یاد این عبارت انداخت که اللهم اشغل الظالمین بالظالمین . |
---|
سروش در جمع بندی این بخش از سخنان خود گفت : هدف کلی انقلاب فرهنگی در دو بعد دانش و ارزش انجام می شود ، در این دو بعد ما دانش ها را در استخدام ارزش ها می گیریم ، در ارزش ها تحولات بنیادی به وجود می آوریم و آن هم از دو طریق است : از طریق آموزش و آشکار کردن ارزش های اسلامی و دوم از طریق تغییرات مناسب در شرایط عینی و مادی زندگی تا به تناسب آنها ارزش های نوینی در اذهان ایجاد بشود .
سخنگوی شورای انقلاب فرهنگی همچنین گفت : لازم است در دانشگاه ها پاکسازی و تصفیه صورت گیرد تا اثرش در همه جامعه آشکار گردد ، هوس ناکان و پیروان سایر مکاتب چون اندیشه خود را به جای دیگر فروخته اند دم از عدم امکان انقلاب فرهنگی می زنند . (2)
انشعاب در حزب دمکرات کردستان
جزوهای که تحت عنوان نظرات و مواضع بخشی از کادر رهبری حزب دموکرات کردستان ایران درباره وضع کنونی کشور و انقلاب ایران و مساله کردستان منتشر شده است نشان می دهد که عدهای از برجستهترین اعضای حزب دموکرات کردستان، از کادر رهبری این حزب کناره گرفته و یک نیروی انشعابی بزرگ را به وجود آوردهاند.
از محتویات این حزوه چنین برمیآید که از میان رهبران سرشناس و مهم حزب دموکرات کردستان، تقریباً جز « قاسملو» کسی در هیأت رهبری سابق باقی نمانده است. در این جزوه افراد ذکر جدا شده ضمن تشریح اوضاع گذشته و انتقاد شدید از نواقص و بعضاً خیانتها، علل کناره گیری خود را به تفصیل بیان کردهاند.(3)
معین فر : وزیر نفت عربستان دست نشانده است
علی اکبر معین فر وزیر نفت در یک گفت و گوی مطبوعاتی سیاست های نفتی عربستان را شدیدا مورد اعتراض قرار داد و گفت : ذکی یمانی به عنوان عامل دست نشانده امپریالیسم موجب انتقال ثروت ملی مردم جزیره العرب به کشورهای صنعتی می شوند . گفتنی است عربستان در ماه های گذشته تلاش گسترده ای را جهت کاهش قیمت نفت به بهانه تاثیر افزایش قیمت ها در اقتصاد جهانی و بخصوص اقتصاد کشورهای غربی رهبری کرده است. (4)
کاهش محبوبیت کارتر در آمریکا
آخرین نظرخواهی عمومی موسسه گالوپ که در واشنگتن انتشار یافت نشان می دهد که محبوبیت کارتر در میان مردم آمریکا از آغاز بحران ایران و آمریکا به پائین ترین میزان خود رسیده است . (5)
مخالفت رئیس جمهور با استعفای ابوشریف
استعفای ابوشریف فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از سوی بنی صدر رئیس جمهور مورد پذیرش قرار نگرفت . (6)
پی نوشت:
1- انقلاب اسلامی ، 28 خرداد 1359 ، صفحه 1 ، روزنامه اطلاعات ، 28 خرداد 1359 ، صفحه 3، 27 خرداد ماه 1359 اولین سالگرد انتشار روزنامه انقلاب اسلامی با مدیر مسئولی ابوالحسن بنی صدر بود . روزنامه ای که درست مشی مقابل روزنامه جمهوری اسلامی را پی گرفته بود و در اصطلاح رقیب این روزنامه محسوب می شد . ولی از آنجا که بنیصدر در آن زمان رئیس جمهور بود و توصیه امام نیز همدلی با اولین رئیس جمهور نظام بود، نیروهای خط امامی سعی می کردند انتقادات خود را حتیالمقدور علنی نکنند و فضا را تا حد ممکن تلطیف نمایند. در همین راستا در روز 28 خرداد 59، روزنامه جمهوری اسلامی مطلبی کوتاه منتشرکرد و در آن با لحنی برادرانه، به دستاندرکاران روزنامه انقلاب اسلامی تبریک گفت. در پسِ این کار میشد میل نیروهای خط امامی به اطاعت از اوامر حضرت امام را مشاهده کرد. ولی در همین روز در جناح مقابل، سناریوی دیگری کلید میخورد. روزنامه انقلاب اسلامی که روزنامه عصر بود، برای یک بار در تاریخ انتشارش، ساعت 10 صبح منتشر شد و آن یک بار، همین روز 28 خرداد 59 بود و تیتر اول آن (که بسیار هم درشت چاپ شده بود) چنین بود: «طرح توطئه توسط دکتر حسن آیت».
از مدت ها پیش از این قضیه، از طرف بنیصدر و طرفدارانش مدام ذکر و تبلیغ می شد که توطئهای علیه رئیس جمهور قانونی در جریان است و حتی ممکن است علیه او کودتا شود. این جو سازی ذهن مردم را ملتهب کرده بود. از سوی دیگر با به وجود آمدن انقلاب فرهنگی و تعطیل شدن دانشگاه ها، گرچه بنی صدر سعی کرد برموج سوار شود و ظاهراً اعلام همراهی نمود (البته تعطیلی دانشگاه ها مصوبه شورای انقلاب بود و او حق و اختیار مخالفت هم نداشت) ولی سیاسیون، آگاه بودند که او دلِ خوشی از این قضیه ندارد.
تلاش گسترده آیت در افشاگری علیه لیبرالیسم و ملی گرایی و نفاق نیز با این مسائل همزمان شده بود . این افشاگری چنان بر بنی صدر و طرفدارانش گران می آمد که موجب آن شده بود که آنان اگرچه حزب جمهوری اسلامی و برخی نهادهای انقلابی را بدون بردن اسم و با ذکر عباراتی چون «گروه اقلیت»، «انحصارطلب ها» و «چماق به دستان» مورد تخریب قرار می دادند ولی راجع به شهید آیت این پرده پوشی را هم کنار گذاشته و صریحاً با ذکر نام، به او هجوم برند. بنی صدر حتی در مصاحبه های زمان تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری به شهید آیت میتاخت و این تقابل، سر دراز داشت. با توجه به همه این مسائل اطرافیان بنی صدر تلاش داشتند سه هدف اصلی یعنی القای توطئه سازمان یافته علیه رئیس جمهور ، تخریب وجهه انقلاب فرهنگی و نیز از صحنه خارج کردن سید حسن آیت را همزمان پی بگیرند از این رو بود که به طرح پیچیده نوار آیت روی آوردند .
کوتاه سخن این که در روز 28 خرداد این توطئه از سوی روزنامه انقلاب اسلامی کلید خورد . باید به این نکته نیز اشاره کرد که « ما با دو نسخه از این نوارها مواجهیم: یکی نسخه تحریف و سانسور شده (یعنی همان نسخه ای که روزنامه انقلاب اسلامی منتشر کرد ) و یکی هم نسخه اصیل و کامل (که بعدها که از طریق میر سلیم، نوارها به دست دکتر آیت رسید، متن پیاده شده و کامل آن منتشر شد). وقتی ما امروز متن کامل این نوارها را میخوانیم از بصیرت و پیشبینیهای دقیق شهیدآیت دچار اعجاب می شویم ولی باید توجه کرد که ما امروز و بعد از پایان یافتن همه ماجراها و از ورای آنها به چنین نتیجه ای میرسیم، در حالی که در آن روز که این نوار منتشر شد، بنی صدر هنوز رئیس جمهورقانونی کشور با 11 میلیون رای بوده و هنوز اسناد لانه جاسوسی و نیز خاطرات دست اندرکاران امر در این رابطه منتشر نشده بود . به این دو اضافه کنید بسیاری از رویدادها از جمله اتحاد بنی صدر با منافقین ، فاجعه هفت تیر ، برکناری بنی صدر از فرماندهی کل قوا و ریاست جمهوری و بسیاری از رویداد های دیگر که هنوز از آنها خبری نبود .
تحریف حساب شده متن نوارها
خلاصه این که بنی صدر و روزنامه انقلاب اسلامی با تحریف متن پیاده شده این نوارها آن را در اختیار افکار عمومی قرار می دهند تا با فضا سازی بزرگانی چون آیت الله بهشتی را از صحنه بیرون کنند .
در متن منتشر شده این نوار در روزنامه انقلاب اسلامی (در ظاهر به دلیل نامفهوم بودن صدا) در برخی جاها از سه نقطه استفاده شده بود و به این ترتیب و با هنرمندی، سانسور و تحریفی دقیق در محتوای این متن به وجود آمده بود ( این تحریف فقط وقتی ملموس میشود که انسان هر دو متن را مطالعه و مقایسه کند . برای مشاهده متن تحریف شده رک به کتاب بیست و پنج سال در ایران چه گذشت، جلد دوم، انتشارات امید فردا، صفحات 377 تا 406 و برای مشاهده متن اصلی و تحریف نشده رک به کتاب درسهایی از تاریخ سیاسی ایران، نشر حزب جمهوری اسلامی، صفحات 32 تا 48
مروری بر محتوای دو نوار
در هر حال، ما برای آنکه فضایی که نوارها در آن روز به ذهن متبادر میکرد روشن شود، گزارشی از محتویات آن ها را (از روی همان نسخه روزنامه انقلاب اسلامی) ذکر می کنیم: هر دو نوار (نوار اول از نظر زمانی، چند روز پس از نوار دوم ضبط شده بود) متضمن گفتوگوی یک نفر با دکتر آیت بود و مشخص بود که سخنان درمحیطی خصوصی ذکر شده است و در آن از ذکر عناوین و القاب خبری نیست.
در این نوارها راجع به مسائل مختلفی صحبت شده بود ولی بخش عمده آن مربوط بود به انقلاب فرهنگی (از محتوا مشخص بود که سخنان قبل از 14 خرداد و تعطیلی دانشگاه ها گفته شده است) و بنیصدر و رابطه او با مجلس اول (که انتخابات آن برگزار شده بود و دکتر آیت هم به عنوان نماینده انتخاب شده بود).
در ابتدای نوار اول، شهید آیت گفته بود که برنامهای وجود دارد که اگر علنی شود ممکن است جناح مقابل از آن سوءاستفاده کند و بر موج سوار شود لذا لازم است با ایجاد زمینه هایی در پائین یعنی توده مردم و دانشجویان ناگهان از بالا عملی شود.
این سخنان در اصل اشاره داشت به انقلاب فرهنگی در آینده نزدیک و ضمناً یاد آوری ماجرای تصرف دانشگاه تبریز توسط دانشجویان انقلابی که بنی صدر هم در ظاهر با آن اعلام همراهی کرده بود. سپس شهیدآیت گفته بود که لازم است شما هم مثل آنها (مارکسیستها و منافقین) به دبیرستان ها بروید و روی دانشآموزان کار کنید.
او سپس گفته بود: «دانشگاه ها -به این صورت فعلی- باید تعطیل بشود و برنامه های آینده کارهای عملی در رابطه با مردم و در زمینه ایدئولوژی و اسلامی کردن این کلیات مسئله است. اما به چه شکل، این، شاید یک هفته یا دو هفته و شاید هم بعد اعلام بشود یا چند روز قبل. متضمن این است که امام در این زمینه کاملاً قرار بگیرد.» بیست و پنج سال در ایران چه گذشت، جلد دوم، صفحه 381
آیت سپس به این موضوع اشاره کرده بود که شهید بهشتی و رهبران حزب میخواهند با بنی صدر همکاری کنند ولی به دلیل اینکه بنیصدر حقیقتاً در خط امام قرار ندارد، این همکاری ممکن نخواهد بود: «صریحاً این مسئله را عنوان کردم که اینها [بنی صدر و التقاطیون] خط امام نیستند و اینها جدا هستند و شما نمیتوانید با اینها یکسان عمل کنید.» (همان، صفحه 381)
شهید آیت سپس از این نقشه پرده برداشته بود که بنی صدر و اطرافیانش در صدد بودند در برابر امام یک رهبر قلابی عَلَم کنند ولی چون نتوانستند، حالا به فکر مصادره امام افتاده اند: «به فکر این هستند اگر نشه کسی را بسازی، میگویند امام که می میرد. بنی صدر بیاید قدرتی پیدا کند و یک محبوبیتی پیدا کند و یک نمایشی پیش مردم داشته باشد که امام بنی صدر را می خواسته، امام به بنی صدر رأی داده» (همان، صفحه 383)
در ادامه صحبت با آن مخاطب ناشناس، شهید آیت به ماجرای تلاش بنی صدر برای قرار گرفتن مدیریت تلویزیون در دست دوستانش و سپس مغلوب شدنش در این تلاش (به دلیل منع قانون اساسی) اشاره نموده بود. شهید آیت سپس به این مطلب پرداخته بود که در قانون اساسی [وقت]، اختیارات رئیس جمهور بسیار محدود است ولی بنی صدر جاه طلب میخواهد از حدود اختیاراتش فراتر برود و این احتمالاً منجر به این خواهد شد که مجلس، او را کنار بگذارد: «[بنیصدر] هیچ کاری نمی تواند بکند با این قانون اساسی، با این شورای انقلاب، با این امام. مقابلش نگه داشتیم و گفتیم اوضاع از چه قرار است. هیچ کاری نمیتواند بکند؛ یعنی هرچه بخواهد سروصدا کند، باعث می شود روز به روز ضعیفتر بشود، مخالفت مردم برانگیخته تر بشود و حتی بهناچار برکنارش بکنند.» (بیست و پنج سال در ایران چه گذشت، جلد دوم، صفحه 385)
در ادامه، شهید آیت به روشن شدن افکار قشرهای نخبه مردم نسبت به بنی صدر و تغییر دید مثبت قبلی آنان نسبت به وی سخن گفته بود و سپس به این مطلب اشاره کرده بود که: «عموم مردم هم برمیگردند. الآن هم عموم مردم هنوز دقیقاً در جریان نیستند که کیبه کی است. فکر می کنند بنی صدر و بهشتی همه در یک جریان هستند؛ گرچه حالا کم کم دارند میفهمند.» (همان، صفحه 386)
بنی صدر یک مهره است
اما یکی از نکات بسیار برجسته این سخنان آن بود که شهید آیت صریحاً بنی صدر را «مهره» خوانده بود و این مطلب گرچه بعدها با اسناد و مدارک خدشه ناپذیر اثبات شد، در آن روزها هنوز روشن نبود و فهم آن بصیرتی فراوان می خواست و لذا گروه های طرفدار بنیصدر روی آن بسیار مانور دادند. شهید آیت در این رابطه گفته بود: « این [بنی صدر] آخرین مهره است که نقش خودش را بازی می کند.» (همان، صفحه 386)
در ادامه بحث، توسط شهید آیت به همکاری پشت پرده منافقین و بنی صدر هم اشاره شده بود.
بصیرت پراکنی؛ تنها راه مقابله با بنی صدر
در حالی که مخاطب در این نوار مدام تاکید می کرد که ما ظرفیت کارهای دیگر از جمله نظامی را داریم شهید آیت تنها به کارهای فرهنگی و بصیرت افزایی اشاره و اصرار می کرد . «تبلیغ بکنید که مجاهدین و بنیصدر با هم هستند ولی اعتراض نکنید و به مردم بگویید که اینها با هم هستند و تا حدی که میشود اعتراض مردم را [به این روابط با گروههای منحرف] برانگیزید. خیلی خیلی یواش و مطلب را به تدریج مردم بفهمند، بعداً اعتراض، اشکال ندارد... اعتراض به اینکه بنی صدر با رجوی با هم مینشینند.» همان، صفحه 388
راهکار شهید آیت، همان راهکار امام
جالب آن بود که شهید آیت از راهکاری دفاع مینمود که بعدها مشخص شد راهکار حضرت امام هم همان بوده است: «آنها ضعفشان و حماقتشان اینجاست که جلوی امام ایستادهاند، باید به اینها میدان داده شود؛ چون اگر میدان ندهی، دستش را می بندی [و آن وقت ماهیتش مشخص نمی شود]. تا یک جایی به اینها میدان داده میشود.» همان، صفحه 389
مهم ترین قسمت نوار
اما از مهم ترین قسمت های نوار اول که بخش عمدهای از تبلیغات برای اثبات «توطئه کنار زدن رئیس جمهور قانونی» بر مبنای آن استوار بود، بخشی از نوار سانسور شده بود که شهید آیت در آن از «آماده بودن نقشه» برای «هجوم» سخن میگفت، آن هم هجومی که بنیصدر در برابر آن توان «مقاومت» نخواهد داشت: «مطمئن باشید که نقشه آماده است و اصلاً زیر و رو میشود تمام مسائل و غیر از مسائلی که شما فکر میکنید، میشود. بعد از 14 خرداد، مطلقاً نه امتحانی [برگزار] خواهد شد، نه دانشگاهی باز خواهد بود. دانشگاهها تعطیل خواهد شد. [...] یک هجوم خیلی شدیدی خیلی شدیدتر، آغاز میشود و در حدی میشود که بنی صدر را به طور کلی فلج میکند ... و حتی این هجوم خواهد شد. حالا بگذارید ایشان [بنیصدر] هرچه بیشتر تاخت و تاز کند این بهتر است. اگر یکجا جلویش بایستی یکی از زرنگیهایش این است که خودش را زود هماهنگ میکند، فوری میپرد روی موج. [...] برنامهای داریم که بابای بنیصدر هم نمیتواند مقاومت کند. این دفعه مثل دفعه قبل نمیتواند مقاومت کند. مسئله مهم الآن امام است، یک کلام بگوید. [...] به بچهها بگویید و (منظور دانشجویان انجمن اسلامی که در تبریز دانشگاه را در اشغال خود دارند) [توضیح از خود روزنامه است] قرص و محکم باشند. به زودی موج عوض میشود. به بچهها بگویید که قرص و محکم باشند و ترس نداشته باشند. تصمیمی گرفته شده لا یتغیّر، تغییرناپذیر است. دانشگاه ها بعداز 14 خرداد تعطیل میشود و بعد ما برنامه ای خواهیم داشت و بابای بنی صدر هم نمیتواند روی این برنامه کار کند. حتی ترتیبی داده شده که برخلاف دفعه قبل نمی تواند بیاید مقاومت کند، ظاهراً هم همراه می شود.» همان، صفحات389 و 390گرچه این قسمت سخنان شهید آیت، سانسور شده و تحریف شده است و تا حدی با اصل محتوای بیان شده متفاوت است، ولی با رجوع به همین سخنان هم مشخص است که سخنان راجع به طرح شورای انقلاب در باب تعطیلی دانشگاهها و حمایت امام از انقلاب فرهنگی و تصفیه اساتید و دانشجویان ضد انقلابی است، نه چیز دیگر. ولی در هر حال چنین وانمود میشد (و با مصاحبهها و مقالات متعدد از کسانی که اتفاقاً جزو خواص هم محسوب میشدند ولی بصیرت نداشتند، پررنگ هم می شد) که شهید آیت «توطئهای» برای «فلج کردن دولت بنی صدر» دارد. رک پشت پرده نوار آیت ، رجانیوز ، 12 مرداد 1390 اسدالله بادامچیان قرائت دقیق تری از این رویداد ارائه می دهد ، وی می گوید : مساله نوار آیت، یک توطئه بود که چند هدف داشت. تنها مربوط به آیت نبود، علیه شهید بهشتی و حزب جمهوری اسلامی هم بود. این توطئه علیه مردم هم بود تا مردم حرفهای روشنگرانه آقای آیت را نشوند. بنیصدر چون احساس کرده بود امام علیه او موضع نمیگیرد، فکر کرده بود با زدن این تیتر و نوشتن بخشهایی از نوار صحبتهای آیت، با یک تیر دو نشان بزند، هم آقای آیت و هم حزب و رقبای دیگر را تخریب کردند. در این توطئه شخصی به نام کفایتی که از عناصر سازمان منافقین بود، با شهید آیت یک دیدار مخفی میکند و نواری را از صدای او پر میکند که البته این قضیه توطئه مشترک بنیصدر و منافقان بود. البته کفایتی، ابتدا نزد آیتالله موسوی تبریزی نماینده تبریز رفته بود و کوشیده بود از او اعترافاتی را بگیرد. مثلا گفته بود موسی خیابانی – نفر دوم سازمان مجاهدین – را میخواهیم ترور کنیم، شما جایز میدانید؟ مرحوم آقای موسوی تبریزی گفته بود ما با ترور مخالفیم و به همین دلیل نتوانسته بود دستاویزی از او بگیرد.
بادامچیان ادامه می دهد : کفایتی بعد از ناکامی در این مرحله، با تجربه بیشتری نزد آقای آیت میرود و بدون اینکه آیت بداند که صحبتهایش ضبط میشود، صدای او را ضبط میکند و آن را در اختیار بنیصدر قرار میدهد و او هم آن را با تحریف و سانسور چاپ میکند. بعد از چاپ حرفهای تحریف شده آیت، دفتر هماهنگی رییسجمهور با مردم، سازمان منافقین و... طبق یک نقشه از پیش طراحی شده، موج سنگینی علیه آیت به راه انداختند، به طوری که شهید آیت، «آیت کودتاچی» لقب گرفت. بعد از به راه افتادن این هجمه علیه شهید آیت، جلسهای در شورای مرکزی حزب برای بررسی این موضوع تشکیل شد. آقای آیت در آن جلسه گفت: «اینها حرفهای من را تحریف کردهاند و من این حرفها را نزدهام.» در این موقعیت، آقای موسوی و همفکرانش که به شدت با آیت مخالف بودند و آیت هم شدیدتر با آنها مخالف بود، بلافاصله فرصت را مغتنم دانستند و آیت را در شورای مرکزی و روزنامه کوبیدند و بعد هم از طرف حزب در روزنامه مقاله نوشتند و گفتند درست است که ما روزنامه حزب جمهوری هستیم، اما افکارمان جداست و اینها را قبول نداریم. برای از بین بردن جوی که علیه آیت درست کرده بودند، قرار شد آقای آیت مصاحبهای کند و توضیحهایش را ارایه کند. در همین موقع آقای موسوی و همفکرانش در حزب، پیشنهاد اخراج آقای آیت از حزب را دادند. ما و مرحوم آقای بهشتی مخالف کردیم. شهید بهشتی گفت: اخراج آیت دقیقا به نفع آقای بنیصدر است. ممکن است آقای آیت بیاحتیاطی کرده باشد، ولی این دلیل بر اخراج او نمیشود. چون آیت گفته بود حرفهایش را تحریف کردهاند، قرار شد اصل نوار را از بنیصدر بگیریم. بنیصدر حدود 20 روز طول داد تا بالاخره نوار را داد. بعد از بررسی نوار مشخص شد، بنیصدر حرفهای آقای آیت را تحریف کرده است. رک تاریخ ایرانی به نقل از ماهنامه صبح دو کوهه ، 17 شهریور 1391
در روزهای آینده درباره این نوار و واکنش ها به آن بیشتر خواهیم نوشت .
2- جمهوری اسلامی ، 28 خرداد 1359 ، صفحه 10 ، سروش سالها بعد درست عکس این مطالب را بر زبان رانده و انقلاب فرهنگی را مورد نکوهش شدید قرار داد . در این مختصر فقط به دعوای محمود دولت آبادی و عبدالکریم سروش در اردیبهشت ماه 88 اشارت می کنیم که طی آن دولت آبادی از منظر حامی موسوی و سروش در قامت حامی کروبی پای به عرصه کارزار گذاشته و در تخریب هم تا آن جا پیش رفتند که آدمی را یاد این عبارت انداخت که اللهم اشغل الظالمین بالظالمین . در روز 22 اردیبهشت ١388، محمود دولتآبادی نویسنده مشهور ایرانی در جمع حامیان میرحسین موسوی از نامزدهای مطرح اصلاحطلبان در سخنانی به نقش عبدالکریم سروش در انقلاب فرهنگی پرداخت و گفت:«ما را پیر کردند و خواستند که بمیرانند.»
این سخنان در نشست شاعران و ادیبان حامی موسوی بیان شد که عصر آن روز در تالار مسجد امیرالمومنین بلوار مرزداران توسط اعضای ستاد 88 برگزار شده بود.
دولت آبادی در ابتدای سخنان خود با ذکر این موضوع که «من نیامده ام برای کسی تبلیغ کنم چرا که اینکاره نیستم» گفته بود:« فقط میخواهم مروری داشته باشم بر دورانی که در آن به طرز مضاعفی پیر شدیم؛ یعنی ما را پیر کردند و خواستند که بمیرانند. و این بیش از آنکه از نظر من امری تراژیک باشد، یک سوال است.»
وی در بخشی از سخنان خود یادآور شده بود:«من نویسنده مملکت ایران هستم. از نظر من انقلاب فرهنگی اقدامی غیرقانونی بوده است و به هیچ وجه مشروعیت ندارد. من به قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران رای دادم و تنها آن قانون را میپذیرم و آثار ادبی و فرهنگی ما باید بر اساس همین قانون مورد قضاوت قرار بگیرد. پای این قضاوت هم میایستیم. انقلاب فرهنگی که شیخ آن دکتر سروش بود تقلیدی مضحک از امری سخیف بود که در چین انجام شده بود. آن انقلاب فرهنگی دامن یکی از چهرههای معاصر جهان را برای همیشه لکه دار کرد؛ یعنی مردی که مردم پریمیتیو کشوری را به دنیای بزرگ معرفی کرد، با آن انقلاب در چین به لکهای سیاه دچار شد. بنابراین تقلید از آن انقلاب تقلید از یک شناعت بود.»
محمود دولت آبادی، عبدالکریم سروش را خطاب قرار داده و گفت: «آقای سروش، شما علمدار رفتار شنیعی شدید که باعث شد بهترین فرزندان این مملکت بگذارند بروند تا شما شعر مولانا را حفظ کنید و به ما تحویل بدهید و تحویل بدهید و بازهم تحویل بدهید.»
سخنان دولت آبادی در جمع حامیان موسوی در حالی بیان میشد که سه روز پیش از آن، عبدالکریم سروش در موضعگیری رسمی از نامزدی کروبی دیگر نامزد اصلاح طلبان در انتخابات 88 حمایت کرده بود.
مواضع دولت آبادی علیه سروش، بیپاسخ نماند. سروش در نوشتهای که در نهایت بی ادبی و به مانند دیگر نوشته های سروش به رشته تحریر درآمده بود نوشت : «به جستجو برآمدم که قصه چیست و محمود دولتآباد کیست، خبر آوردند خفتهای است در غاری نزدیک دولتآباد که پس از 3٠ سال ناگهان بیخواب شده و دست و رو نشسته به پشت میز خطابه پرتاب شده و به حیا و ادب پشت کرده و صدا درشت کرده و با سخافت و شناعت از معلمی به نام عبدالکریم سروش سخن رانده و او را شیخ انقلاب فرهنگی خوانده و دروغ در دغل کرده و متکبرانه با حق جدل کرده است و این همه عقدهگشایی و ناخجستگی در مجلسی به نام و حمایت از میر حسین موسوی که در پی پوشیدن قبای خجسته صدارت است.»
وی در ادامه، نوک پیکان حملات خود را به سوی موسوی نشانه رفت و نوشت: «زافه و یاوه بسیار شنیده بودم اما این گافهای گزاف واقعا نوبر بود، از جنسی دیگر بود، از هیچکس چندان نرنجیدم که از میرحسین، آخر او میتوانست به این خفته پریشانگو بیاموزد که انقلاب فرهنگی را (برای بستن دانشگاهها) دانشجویان به راه انداختند نه سروش و ستاد انقلاب فرهنگی را (برای گشودن دانشگاهها) امام خمینی بنیان نهاد، نه سروش و لذا آن شناعت و سخافت و تقلید مضحک (به زعم او) کار دیگری بود نه سروش و ستاد انقلاب فرهنگی هفت عضو داشت (و اینک 3٠ عضو) نه فقط یک عضو و آن هم سروش و آقای میرحسین موسوی از 3٠ سال پیش عضو ستاد انقلاب فرهنگی بود و امروز عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی نه سروش که 26 سال پیش استعفا داد (و تنها عضو مستعفی ستاد بود).»
سروش با اشاره به اینکه «ستاد انقلاب فرهنگی همهگونه شیخی داشت جز سروش که نه روحانی بود و نه کهنسال و نه کهنهکار سیاسی» ادامه داد: « گر ستاد انقلاب فرهنگی شیخی داشت این شیخ کسی جز شخص شخیص مهندس موسوی نبود که پارهای از جلسات ستاد در دفتر نخست وزیری و زیر اشراف و صدارت او برپا میشد».
سروش با اشاره به دولت آبادی ادامه داد : «اگر آن پریشانگوی بیخبر شکوهای از ارشادیان دارد به مهندس موسوی شکایت کند که آییننامه برایشان تنظیم کرده است نه سروش که خود قربانی آن آییننامهها است و کتابهایش در ارشاد غمباد کرده است.»
سروش در پایان فحش نامه خود نوشت «حالا بنگرید خفته در غاری که فرق انقلاب فرهنگی و ستاد انقلاب فرهنگی و شورای انقلاب فرهنگی را نمیداند و اعضایشان را نمیشناسد و از کارهاشان خبر ندارد و دیروز و امروز را به هم میبافد و زمان را در مینوردد و دروغ بر دروغ میانبارد و جهل بر جهل میتند، چون ماموری نامعذور به امید پاداشی موعود حمله بر معلمی یک قبا میآورد که از دیدگاه استالینی جز استقلال رای و مسلمانی و دموکراسیخواهی (و لابد عدم حمایت از موسوی) جرمی و خطیئهای ندارد.» رک تابناک 28 اردیبهشت 88 ، به هر حال این نوشته و استدلال های به کار رفته در آن درست باشند یا نه ، سروش در شورای انقلاب فرهنگی کاره ای بوده باشد یا نه این عبارات را مقایسه کنید با سخنان سروش در خرداد ماه 59 در مصاحبه با روزنامه جمهوری اسلامی که گفته بود « لازم است در دانشگاه ها پاکسازی و تصفیه صورت گیرد تا اثرش در همه جامعه آشکار گردد ، هوس ناکان و پیروان سایر مکاتب چون اندیشه خود را به جای دیگر فروخته اند دم از عدم امکان انقلاب فرهنگی می زنند .»
3- اطلاعات ، 28 خرداد 1359 ، صفحه 11
4- اطلاعات ، 28 خرداد 1359 ، صفحه 12
5- اطلاعات ، 28 خرداد 1359 ، صفحه 12
6- اطلاعات ، 28 خرداد 1359 ، صفحه 10
پژوهشگر: سید روح الله امین آبادی
انتهای متن/