اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

استانها

خرمشهر 31 سال پس آزادی - 19

حکایتی از مردان غریب روزگار در این زمانه پر هیاهو

کربلای خونین خرمشهر شهیدان زنده‌ای بر جای گذاشت که از قافله رفیقان باز ماندند تا بر ما بگویند حکایت جانبازی و جانفشانی آنان که بر بال فرشتگان راهی کوی دوست شدند.

حکایتی از مردان غریب روزگار در این زمانه پر هیاهو

به گزارش خبرگزاری فارس از آبادان، به سراغ یکی از علی‌اکبرهای زمان رفتیم و دیدمش اما چه دیدنی، خنده از لبانش رخت نمی‌بست و لبخندهایی که آشفته بود و خسته، خسته از روزگار و خسته از شهری که رنگی از آن دوران سخت به جای نگذاشته بود.

از شهری که نماد‌های حماسه‌های تاریخی‌اش یکی پس از دیگری از بین می‌روند و از مردمی که امثال بهنام محمدی 13 ساله را نمی‌شناسند.

می‌گفت دیگر نمی‌توانم اینجا بمانم، دیگر احساس می‌کنم خرمشهر را دوست ندارم و نمی‌توانم اینجا را به این شکل مشاهده کنم و من چه شفاف در چهره‌اش درد را احساس می‌کردم.

"سید" را می‌گویم همان سید صالح موسوی خودمان، که در روز 10 مهر لباس مقدس سپاه را از تن برکند تا مبادا با کفار بعثی در شهید کردن یک پاسدار هلهله کنند.

او 31 سال است فریاد می‌زند، فریاد مظلومیت رزمندگان و مدافعان خرمشهر را صدا می‌زند اما کو گوش شنوایی که بشنود صدای مردان غریب روزگار را در این زمانه پر هیاهو.

از سید مرتضی برایم گفت و از انس با آن مرد بزرگ، می‌گفت آوینی به من گفت تو با خدا معامله کردی و من خود می‌دانستم که چه کسی طرف حساب من است و من آسمانی فکر می‌کردم.

نگاهی به چهره رنجور همسرش کردم، او را هم خسته دیدم، همسرش که همیشه در کنارش بود از سقوط خرمشهر تا آزادیش و از سختی‌ها تا تنهایی‌ها همیشه در کنارش بود و هیچ‌گاه اجازه نداد سید صالح خود را به غم دنیا واگذار کند.

"سید" می‌گفت همسرم خیلی مرا تحمل می‌کند، آخر تحمل یک سنگری کار هر زنی نیست، او نیز خسته شده از حرف‌های تکراری من و از زمزمه‌های پر درد شبانه‌ام.

سید صالح خاطراتش را با بغض برایم بازگو می‌کرد و من در تمام این مدت چشم از نگاهش بر‌نمی‌داشتم و کلمه به کلمه حرف‌هایش را می‌فهمیدم و احساس می‌کردم.

گویی ناگفته‌هایش بسیار بود اما چه کاغذی وجود داشت تا حرف‌های سنگین سید صالح موسوی را بر تن خود تحمل کند، در حقیقت چیزی که من از زندگی او فهمیدم این است که هر روز "سید" یک کتاب است.

تداعی خاطراتش برایش دشوار بود با هر جمله‌ای سکوت می‌کرد و به فکر فرو می‌رفت، گویی به 31 سال پیش باز می‌گشت و یاد رفیقان سفر کرده‌اش می‌افتاد، آخر او به جا مانده از قافله‌ای بود که با آن انس گرفته بود ولی دست آخر رفیقانش سوار بر بال رنگین فرشتگان پرواز کردند و او را در میان خاک و خاکیان تنها گذاشتند.

باز نگاهش می‌کنم، اشک در چشمانش مشاهده می‌کنم اما او آن الماسه‌های زیبا را از دید من پنهان می‌کند و در یادآوری تکه تکه شدن دوستانش لبخند می‌زند تا نشان دهد شهادت کمترین چیزی بود که دوستان من برای دین و وطن و ناموس خود دادند.

برایم گفت از نوجوانی که در خواب به سوی معبود خود پرواز کرد و چگونه شد که ترکش کفر از مغز او سر در آورد که یادآوری این صحنه هنوز هم او را آزار می‌دهد.

برایم گفت از سجده در نماز صبحش که از فرط خستگی خوابش برد تا با صدای غرش تانک‌ها و توپ‌خانه‌ها از جا برخیزد آن سجده ناقص را زیباترین لحظه عمرش بیان می‌کند.

با من گفت از حکایت "سید رسول" که چگونه در کنار برادرش سر از تنش جدا شد و از رضا دشتی گفت که در راه رفتن به آن سوی کارون برای شناسایی تکه اسیر شده خرمشهر جان ناقابلش را تقدیم پروردگارش کرد.

و با من گفت از گشت‌های شناسایی آن‌سوی کارون که با امداد غیبی پروردگار همراه بود و اگر کمک خالق هستی نبود مشخص نبود چه سرانجامی در یک‌قدمی سربازان بعثی در انتظارشان بود.

آن شب پس از شنیدن حرف‌های سید صالح ساعت‌ها در فکر فرو رفتم و گریستم و نوشتم از بزرگمردی آن جانباز کربلای خونین شهر که یک انسان تا چه حد می‌تواند بزرگ باشد و به معبود خویش نزدیک، آخر یک انسان تا چه حد می‌تواند  جان خود را در برابر ارزش‌های اعتقادی خود ناچیز بشمارد.

نتوانستم درک کنم که قلب یک انسان تا چه اندازه می‌تواند خانه این همه حزن اندوه و فراغ باشد و ایران من همچون سید صالح فراوان دارد.

سید صالح موسوی تنها نمونه‌ایست از کربلایی صفتان هشت سال حماسه افتخار که در گوشه گوشه این خاک روزه سکوت اختیار کرده و در انزوا با خلوت خود کنار آمدند.

آنان به واسطه آنکه با پروردگار خود معامله کردند، از امور دنیوی کنار کشیده، اجر این کار بزرگ را پایمال نکرده و در راه رضای خدا لبیک حق گفتند.

آن بزرگ‌مردان بی شک حرف‌های زیادی برای گفتن دارند و یقینا مورد ستایش پروردگار و امام عصر (عج)هستند.

انتهای پیام/72013/ر40/گ1003

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید

اخبار مرتبط

نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        تازه های کتاب
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول