به گزارش خبرنگار دفاع مقدس خبرگزاری فارس از ساری به پاس برگزاری یادواره ملی 22 هزار شهید شمال ایران با محوریت سرداران سروقامت شهید محمدحسن طوسی، حسین املاکی و محمدرضا عسگری در حرم مطهر حضرت امام خمینی(ره)، گزارش اجمالی و زیبای زیر تقدیم به علاقمندان فرهنگ ایثار و شهادت میشود.
اتوبوسهایی که مقصدشان خانه عشق بود
اتوبوسهایی که مزین به تصاویر زیبای سهگانه محمدحسن، محمدرضا و حسین هستند یکی پس از دیگری از جنگلهای زیبای شمال و گردنههای کوهستانی مسیر عبور کرده و به پایتخت رفتند.
کاروانیان عشقی که مقصدشان خانه عشق بود...
به دور از فضای آشفته شهر، سراغ مسیری را میگیرند که ختم به روحالله میشود.
درون اتوبوسی نشستهام که هر طرف را مینگرم، رزمنده سینه سوختهای را میبینم که حب ولایت در دل دارد و هنوز هم عاشق شهادت است.
در جوار گهوارهنشینهای دهه 40
چه فضای دلانگیز و چه لحظات زیبایی را لمس میکنم. در کنار عاشقانی به سر میبرم که دل در گرو یار دادهاند و تا امروز هم همچنان عاشق دلدار ماندهاند. دیگر چیزی نمانده تا حرم عشق. از انتهای افق دید، گنبد و گل دستههای یار به چشم میخورد و انعکاس نور از اشکهای فرزندان روحاله است که بر روی گونههایشان جاریست. و این دل نورس من است که با دیدن چنین صحنههایی میلرزد. فقط گوشم زمزمهی یا روحالله، یا امام غریب را میشنود و سکوت تنهایی دلم را میشکند. عجب فرزندانی تربیت کرده است، روح الله. اینها همان گهوارهنشینهای دهه 40 شمسی هستند که مُهر سربازی امام به سینههایشان دوخته شده است.
کاروان مقدس و ملکوتی رزمندگان و تعدادی از خانواده های 22هزار شهید شمال کشور هستند که برای پابوسی امام روح الله با محوریت سه آلالهی سرخ استانهای ساحلی «سرلشکر شهید محمدحسن طوسی، سردار شهید حسین املاکی و سردار شهید محمدرضا عسگری» به دیدار مقتدای شان شتافتهاند.
آقا مرتضای لشکر بیست و پنجیها
آقا مرتضی به عنوان خیر مقدمگویی در جمع سرداران، فرماندهان دفاع مقدس و رئیس کل ستاد نیروهای مسلح «سرلشکر فیروزآبادی» به پشت تریبون رفت.
هر کس که او را میبیند یاد خطشکنی لشکرش در والفجر هشت میافتد. قبل از اینکه آقا مرتضی با آن قامت کوتاه و روح بلند، صحبتهایش را آغاز کند، عدهای از رزمندگان، پیشاپیش، گرد چشمانشان را اشکهای عاشقی احاطه میکند.
حرم امام(ره) بوی هفت تپه به خود گرفته بود
آقا مرتضی هم منقلب شده و با حال و هوای خاصی به یاد سخنرانیهایش در هفت تپه، با لهجه شیرین اصفهانی لب به سخن میگشاید:
- «بیش از 4 هزار مجنون و دلباخته آمدند تا بار دیگر با امامشان بیعت کنند.»
هق هق گریههایی به گوشم میخورد که با نالههای دلم آشنایی دارد.
- «در حرم مطهر حضرت امام امت، یادواره 22هزار شهید در جمع رزمندگان و دریادلان استانهای گلستان، مازندران و گیلان گردهم آمدیم.»
از دوران کودکیام، همیشه حسرت این را میخوردم که چرا روزهای جنگ را درک نکردم و همیشه آرزو داشتم در هفت تپه مقر لشکر 25 کربلا بودم و پای صحبت فرماندهان در جمع رزمندگان و شهدا مینشستم. کمکم آرزوی کودکیام در حال تحقق یافتن بود حرم امام بوی هفت تپه را میداد.
دریادلان خطشکن در حرم مقتدا
- « حضار محترم! شما با نام و یاد 22هزار شهید با محوریت شهیدان طوسی، املاکی و عسگری به اینجا مشرف شدهاید، خوش آمدید... . سرلشکر فیروزآبادی! رئیس ستاد فرماندهی کل نیروهای مسلح؛ شما هم خوش آمدی... .
جلسه مزین و منور به قدوم رزمندگان و خانوادههای شهدا است... مزین به قدوم دریادلانی ست که خط اروند رود را شکستند و فاتح فاو شدند که در تاریخ اسلام این مجاهدت عظیم ثبت شد.»
آقا مرتضی، آنقدر شیوا و احساسی صحبت میکرد که دلها همه منقلب شده بود و گویی همه آماده پیکار شده بودند.
لشکر ویژه 25 کربلا و لشکر 16 قدس، منتظر اشاره
- «آمدیم در کنار حرم بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی تا تجدید میثاق کنیم. تمام وجودمان متعلق به ولایت است و گوش به فرمان اوئیم. هشت سال گوش به فرمان بودیم و استکبار را به مذلت نشاندیم و امروز هم در رکاب رهبرمان حضرت آیتالله خامنهای عزیز سراپا گوش، گوش به فرمانیم. لشکر ویژه 25 کربلا و لشکر 16 قدس، لشکرهایی هستند پارکاب ولایت. بچههای این لشکرها منتظر اشاره امامشان هستند تا به سر بدوند.»
با شنیدن این جمله آقا مرتضی، شادی و نشاط توأم با غم فراق در چهره رزمندگان رخ نمایی میکرد و انگار همه منتظر تنها یک اشاره بودند تا سالهای حماسه را در عصر نوین به دیدگان دشمنان تداعی کنند.
آقا مرتضی، فرمانده لشکر دیروز و امروز
- «دیروز مرتضی قربانی فرمانده لشکر خمینی بود و امروز فرمانده لشکر خامنهای است.»
این جمله، زیباترین جمله آقامرتضی بود که صدای صلوات پرجوش و خروش رزمندگان با روحیه شمالی را به گوش دنیا رساند. اینها هنوز آمادهاند، اینها اگر دیروز سرباز خمینی بودند، امروز هم سرباز خامنهای هستند.
مادر شهید اهل تسننی که همه وجودش وقف ولایت است
- «عزیزان! استان گلستان بیش از 4هزار شهید دارد که 556 شهیدشان از اهل تسنن هستند، کور شود چشم دشمنان اسلام و تفرقه افکنان.»
شور و نشاط رزمندگان، اجازه صحبت به آقا مرتضی را نمیداد و همه دربند بودند و با صلواتهای بلندشان، فریاد آزادی و کوچ سر میدادند.
- «سال گذشته، به منزل یکی از شهدای اهل تسنن در شهرستان گنبد رفتم، مادر شهید، پیرزنی بود که به بنده گفت: من دو فرزندم را در راه اسلام، ایران و ولایت فدای امام کردم. دو فرزند دیگرم را هم نگه داشتم تا به وقت، فدای ولایت کنم. درود بر تک تک خانوادههای شهدای استان گیلان با بیش از 8هزار شهید و استان مازندران با بیش از 10هزار و 400شهید. همه ما مدیون این شهدا هستیم.»
مرقد امام، قرارگاه فرماندهی امام خامنهای
- «در خوش آب و هواترین منطقه کشور 22هزار شهید تقدیم اسلام شد. همه گوش به فرمان ولایتیم و مرقد امام(ره)، قرارگاه فرماندهی امام خامنهای است. در دیدار با امام خامنهای به نمایندگی از همه شما دست مبارک و جانباز این سید بزرگوار را میبوسیم.»
فضایی باورنکردنی در جلسه حاکم شده بود و همه تحت تأثیر صحبتهای حماسی آقا مرتضی شده بودند. باید میبودید و حس میکردید.
دیگر تا همین جا بسنده میکنم و شرح تکمیلی گزارشم را اگر دلم یاری داد در آینده مینگارم.
یادمان نرود به قول آقامرتضی: مرقد امام، قرارگاه فرماندهی امام خامنهای است پس امام را فراموش نکنیم.
-------------------------------
گزارش از سجاد پیروزپیمان
-------------------------------
انتهای پیام/غ40/ض1002