به گزارش خبرگزاری فارس از شیراز، وضعیت زیرساختها در حوزههای مختلف در این شهر جوان به گونهای است که به دلیل کمبودها و نواقص موجود مردم حتی در حمل و نقل عمومی و استفاده از خدمات بهداشتی و ... با مشکل روبهرو هستند و این شرایط شهروندان را با بنبستهای اجتماعی و رفاهی مواجه کرده است.
حال آنکه به خوبی روشن است شهرهای جدید مجموعههای زیستی از پیش اندیشیده و برنامهریزی شدهای هستند که آگاهانه به نیاز انسان امروز و اهداف از قبل تعیین شده پاسخ میدهند و بر اساس نیازهای انسان در شهرهای مدرن احداث میشوند.
این نوع شهرها رویکردی معقول و منطقی به حل مشکلات رو به تزاید شهرنشینی در آغاز هزاره سوم دارند و بدون تردید هر برنامه پایدار در امر شهرسازی و تولید مسکن، تأیید کننده لزوم احداث شهرهای جدید است.
در واقع با چنین رویکردی، شهر جدید صدرا در مجاورت پایتخت فرهنگی ایران مکانیابی شد اما آیا این شهر توانست پس از دو دهه به مدینه فاضلهای که برای آن در نظر گرفته شده بود دست پیدا کند.
ظاهر این روستای بزرگ که این موضوع را تایید نمیکند، چرا که شهری با بیش از 40 هزار نفر جمعیت با سیستم مدیریتی اداره میشود که انسان را به یاد زمان کدخدایی و مالک و رعیتی دوران معاصر میاندازد و بعید است به چشماندازهای خود دست پیدا کند.
ناکامی شهر جوان صدرا
شهر صدرا در 15 کیلومتری شمال غرب شیراز در نقطهای خوش آب و هوا که بیش از 300 متر مرتفعتر از شیراز است، واقع شده و با آب و هوای معتدل کوهستانی محیطی دلچسب و شرایط اقلیمی دلپذیری را برای شهروندان خود فراهم آورده است.
حال آنکه قرار بود علاوه بر مکانیابی مناسب گزینههایی مانند راههای دسترسی فراوان، آب گوارا، هوای دلپذیر و طراحی مدرن شهری آینده این شهر را درخشان سازد.
توسعه فضای سبز و احداث باغ زیتون، طراحی پـارک بـزرگ و بینالمللی، دریاچه مصنوعی، مجموعههای گردشگری، مجتمعهای فرهنگی، فرهنگسرا و مجتمعهای ورزشی و مذهبی تنها گوشهای از چشمانداز این شهر بود.
ساخت و طراحی چند دانشگاه و مرکز آموزش عالی از جمله دانشکده علوم انسانی و فنی مهندسی دانشگاه آزاد اسلامی، انتقال دانشکده علوم پزشکی و دانشگاه صنعتی دوم شیراز به شهر صدرا، تاسیس دانشکده و مرکز آموزش هیدروپونیک با همکاری دانشگاه علمی کاربردی و احداث مجتمع آموزش کشت گلخانهای (هیدروپونیک) از جمله دیگر برنامههای طرحریزی شده در این شهر بوده است.
همچنین برخی مدیران این شهر در اظهار نظرهای خود دور از انتظار نمیدانند که شهر صدرا در آیندهای نه چندان دور به جایگاهی الهامبخش در بعد شهرسازی نوین و قطب گردشگری با رویکردی خردگرا در سطح استان و حتی کشور بدل شود اما شرایط کنونی آن آینده تاریکی را برای این شهر فریاد میزند.
سرنوشتی رو به زوال برای شهری جوان
شهر جوان صدرا که به اعتقاد برخی کارشناسان اکنون به روستایی بزرگ تبدیل شده، در 20 سال اخیر توانسته است به کمتر از 20 درصد چشمانداز خود دست پیدا کند. حال با یک حساب سرانگشتی میتوان گفت که برای تبدیل این روستا به شهری مدرن با سرعت کنونی یک قرن باید منتظر بود.
در واقع صدرای امروز نوعی پردیس برای مردم شیراز به حساب میآید که برای فرار از شلوغی، مهاجرزدگی، ترافیک و هوای آلوده شهری، آلودگیهای زیستمحیطی و صوتی به آن پناه آوردهاند.
در این پردیس مردم به دنبال امکاناتی هستند که زمانی برای استراحت به محل سکونت خود وارد میشوند دیگر نیازی به بازگشت به کلانشهر شیراز نداشته باشند، اما آیا به واقع مدیران، مسئولان شهر و نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی این شهر توانستهاند این امکانات را فراهم کنند.
برای رسیدن به پاسخ کمی بیشتر به توصیف صدرا میپردازیم که در حال حاضر مردم برای رسیدن به ورودی این شهر در نزدیکی شهرک گلستان از سه طریق امکان حمل و نقل دارند.
نخستین راه استفاده از اتوبوسهای فرسودهای است که به طور کلی زمان تردد آنها مشخص نیست، راه دوم استفاده از وسایل نقلیه شخصی و راه سوم استفاده از مسافربرهای شخصی است.
ساکنان این شهر برای استفاده از گزینه اول و سوم ناچارند مانند روستانشینان دهه 40 و 50 شمسی بر سر خیابان بمانند تا شاید نتیجهای حاصل شود.
جز پارکی که در ورودی اصلی شهر و همچنین پارکی که در شرق صدرا واقع شده است مردم مرکز و غرب صدرا از امکانات تفریحی محلی محرومند و برای اوقات فراغت خود تنها میتوانند به کوچههای خاکی و گلی اکتفا کنند.
این کوچهگردی و کوچهنشینی انسان را به یاد روستاهای محرومی میاندازد که ساکنانش بعد از ظهرهای خود را در کوچهها با آفتاب نیمتیغ زمستانی همسایه میشوند.
شهری با جمعیت 40 هزار نفری تنها یک پایگاه اورژانس آنهم تنها با یک آمبولانس دارد و نزدیکترین بیمارستان پذیرش کننده بیماران اورژانسی حداقل 20 کیلومتر با این شهر فاصله دارد و البته در مسیر این تردد نیز بیمار بهحتم در گرههای ترافیکی تقاطع غیرهمسطح گلستان، میدان صنایع و تقاطع غیرهمسطح معالیآباد گرفتار میشود.
عدم نظارت کافی بر واحدهای صنفی و فروش و ارائه خدمات با قیمتهای نجومی که نشان دهنده عدم رسیدگی بازرسان ذیربط به این واحدهای صنفی در مشاغل مختلف است باعث شده تا صدرا به منزله جزیره دور افتادهای به نظر برسد که هر کس برای خود از هر طریقی درآمد کسب میکند.
یکی از این مشاغل مشاوران املاک است که بابت حقالزحمه خود تعریف جدید به عنوان «شیرینی معامله» مطرح کردهاند و برای هر معامله مبالغ میلیونی از فروشنده و یا خریدار دریافت میکنند.
حال با این همه هرج و مرج که تنها گوشهای از آن مطرح شد آیا میتوان امید داشت که صدرا به حیات خود ادامه دهد و به آرمانشهر استان فارس و حتی ایران تبدیل شود.
شهر بزرگ میران بزرگ نیاز دارد
شهر صدرا در گذر عمر خود با افت و خیزها و تغییر مسیرهایی روبهرو شد، به طور مثال موضوعی که نگرانی بسیاری از صاحبنظران را برانگیخته، احداث پروژههای مختلف مسکن مهر در این شهر است و اینکه آیا با امکانات کنونی این شهر پاسخگوی نیازهای شهروندانش پس از اسکان مالکان این پروژهها خواهد بود.
شهر صدرا در گذشتهای نه چندان دور و تا حدود شش سال پیش 8 هزار نفر جمعیت ساکن داشت و در آن روزها شورای شهری که تنها چند ماه به اواخر عمرش باقیمانده است روی کار آمد.
در طول این مدت نیز این شورا با تغییرات متعدد و سئوالبرانگیز آن قدر مدیر و شهردار بر صندلی شماره یک شهرداری این شهر نشاند که در میان مردم شایعاتی در مورد عملکرد این شورا مطرح شده است.
حال جمعیت ساکن صدرا به 40 هزار نفر رسیده است و به یقین شهری با این جمعیت مدیران اندیشمندتر و البته نمایندگان کارآمدتری را طلب میکند.
از سوی دیگر در دهه اخیر و به ویژه سالهایی که بازار زمین و مسکن داغ بوده است کارنامه برخی شرکتها، سازمانها و ادارات به عنوان متولی امور در این شهر شفاف نیست.
اکنون زمان آن رسیده است که مدیران ذیربط در شهر صدرا برای شفافسازی عملکرد خود در مقابل مردم و حتی رسانههای جمعی حاضر شوند و دلیل نقصها و کمبودهای حاضر را بیان کنند چرا که در غیر این صورت افکار عمومی در این شهر بر این باور میماند که صدرا به حیاط خلوتی برای جولان برخی افراد خاص تبدیل شده است.
البته حتی با وجود ارائه گزارش کار، خدشهای در اصل موضوع پدید نمیآید چرا که حال فعلی شهر صدرا خوب نیست و مسئول مستقیم آن نیز ارگانها و مدیرانی هستند که به طور مستقیم با مردم این شهر در ارتباط و یا ناظر بر عملکرد مسئولان این شهر هستند.
شهری که عظیمترین پروژه مسکن مهر که کارنامه دولت نهم و دهم به حساب میآید را در دل خود جای داده است به دلیل برخی کاستیهای مدیریتی هنوز در سیستم حمل و نقل عمومی، حمل و دفن زباله، دفع فاضلاب و آبهای سطحی، آب آشامیدنی، آسفالت و جدولگذاری معابر، زیرساختهای مخابراتی و هزاران هزار امکانات لازم دیگر لنگ میزند.
اگر فرض را بر آن بگیریم که نیمی از مالکان مسکن مهر در خانههایشان در شهر صدرا ساکن شوند آنگاه حتی نانواییهای این شهر نیز برای سیر کردن شکم مردم کافی نیستند چه برسد تجهیزات و امکانات آموزشی، بهداشتی و خدماتی آن و باید به حال روزگار فعلی آن افسوس خورد.
به طور مثال به جرات میتوان گفت اتوبوسهای صدرا نسل اول اتوبوسهایی است که از طریق وزارت کشور در زمان نوسازی سیستم حمل و نقل درونشهری در اختیار شهرداریها قرار گرفت.
البته در کلانشهری مانند شیراز شاید چند نسل پس از این اتوبوسها در حال فعالیت باشند و همسن و سالهای اتوبوسهای صدرا برای بازیافت راهی کارخانهها و کارگاههای ذوب فلزات شده باشند.
حال با این وصف مشخص است که مردم در این شهر با مشکلاتی عدیدهای روبهرو هستند و خبرگزاری فارس در گزارش بعدی خود از زبان شهروندان و از مشکلات و دغدغههای آنان مطالب قابل توجهی را منتشر میکند تا شاید نقطه شروعی بر پایان محرومیتهای این شهر رقم بخورد.
انتهای پیام/2448/ی40/گ1003