همزمان با ماه محرم و اهمیت این ماه خبرنگار فارس در اراک با علیرضا مرادی یکی از مداحان پیشکسوت استان مرکزی پیرامون اهمیت عزاداری اباعبدالله و نحوه جلوگیری از ورود آفتها به مراسم عزاداری امام حسین(ع) به گفتوگو نشست که وی یکی از راههای جلوگیری از ورود آفت به مراسم عزاداری را حفظ ارتباط تنگاتنگ حوزه مداحی با مرجعیت دانست.
فارس: عزاداری در محرم چه زمانی ارزشمند است؟
مرادی: هر حرکتی در راه ائمه اطهار (ع) زمانی ارزشمند است که بر اساس معرفت بنا نهاده شود و اگر بر اساس معرفت نباشد هیچ ارزشی نخواهد داشت.
در واقعه کربلا 60 نفر از امام حسین (ع) دفاع کردند، در روز عاشورا هم چند نفر از سپاه شام و کوفه جدا شده و به اصحاب امام حسین(ع) پیوستند به طوری که بر اساس تاریخ در واقعه کربلا سپاه امام حسین(ع) به 72 نفر رسید.
این تعداد در نگاه شیعه و جمعی از سنیها و حتی مسیحیها آدمهایی هستند که به بزرگی یاد میشوند، حتی گمنامترین آنها مثلا شخصیتی مانند عابض، شوذب یا قیص که شاید خیلی مشهور نباشند در میان آنان هستند، اما وقتی در ردیف این 72 نفر قرار میگیرند از منزلت بالایی برخوردار میشوند.
مدتی نگذشت که قیامی به خونخواهی اباعبدالله (ع) به وقوع پیوست که در آن قیام هزار نفر شهید شدند، اما کمتر دیده شده که از این هزار شهید یاد شود، چرا؟ به چند دلیل، یکی اینکه این افراد کارشان را به موقع انجام ندادند، یعنی آن زمان که باید از امام حسین (ع) دفاع میکردند، نکردند و این به خاطر این بود که در آن زمان بصیرت نداشتند.
به نظر من به عنوان ذاکر اهل بیت(ع) آن چیزی که به این نوع حرکتها اهمیت میبخشد، محبت است، به همین دلیل هیئتهای عزاداری باید قبل از فرا رسیدن ماه محرم در جلسات خود به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم افراد را برای ماه محرم آماده کنند، کما اینکه ما در هیئت امالائمه اراک برای اینکه برای ماه محرم آمادگی داشته باشیم، زمینههایی را غیر مستقیم در جلسات قبل از محرم برپا میکنیم، مثلا در دعای کمیل زمینههایی را ایجاد میکنیم، برای اینکه اگر کسی بخواهد وارد محرم شود و در واقع از این ماه درک و استفاده داشته باشد، باید تقوا پیشه کند، حداقل باید در این مدت رعایت حرام و حلال خدا را بیشتر کند، چون وارد شدن به محفل اهل بیت(ع) اگر براساس تقوا نباشد، ارزش ندارد.
در دعای کمیل از لحاظ نرمافرازی زمینهسازی میکنیم، یعنی اندیشهها و روح انسانها را آماده میکنیم خودمان هم همینطور مثلا با روزه گرفتن یعنی به آنهایی که میخواهند وارد هیئت شوند توصیه میکنیم در این ایام روزه بگیرند زبان و چشم را پاک نگاه دارند و روحی و معنوی به عزاداری بپردازند.
به لحاظ فیزیکی و رفتاری یک مقدار رفت و آمدها که خیلی نیاز نیست را کم میکنیم تا بیشتر به انس با قرآن بپردازیم و به طور شاخص هم در سه روز قبل از ماه محرم مراسم مشکی پوشان داریم.
فارس: چرا در ماه محرم عزاداری میکنیم؟
مرادی: در پاسخ به این سوال اول ببینیم عزاداری یعنی چه؟ ما به چه چیزی عزاداری میگوییم، در گام نخست باید کیفیت و ماهیتش را بفهمیم، بعد اگر متوجه شدیم و چرایی موضوع روشن شد، آن وقت میتوانیم به این سوال پاسخ دهیم.
اگر میخواهیم به اینجا برسیم باید چند واژه را بشناسیم، عزادار به کسی میگویند که غمی در وجودش باشد، این معنای منطقی و استدلالی موضوع است. میخواهیم بگوییم عزاداریم، دلیل عزاداری این است که غمی داریم، حالا این غم را برای چه کسی داریم و دلیل غم ما چیست؟ ما میگوییم وجود حضرت اباعبدالله الحسین(ع)، خب چه نسبتی بین ما و امام حسین(ع) است که ما نسبت به ایشان غم داریم.
شاید در نگاه اول بگوییم چون ما شیعه هستیم و ایشان هم امام شیعه است، خب خیلیها شیعه هستند، اما عزاداری به این شکل نمیکنند، یعنی آنها غم ندارند؟ پس باید واژه غم شناسایی شود.
غم یک واکنش به عزاداری است، یک واکنش به حزن درونی انسان است، یعنی ما در درونمان یک حزنی داریم، این عزاداری دارد بیان میکند که این حزن در وجود انسان است.
با شناخت این دو واژه یعنی عزاداری و حزن داشتن، به این نتیجه میرسیم که ما یک علقه خاص، یک ارتباط خاص و یک وابستگی به یک شخصی داریم که او مورد ظلم واقع شده و در این ظلم، بینهایت ظلم در حق او و در حق زن و بچه و اصحاب و یارانش روا شده است.
حالا به دلیل این وابستگی که ما داریم میخواهیم عزاداری کنیم، اینجا تازه اول راه است خوب چرا ما وابستگی به اباعبدالله داریم؟ یعنی وابستگی ما به اباعبدالله یک وابستگی عقلی و منطقی است، یا یک وابستگی عاطفی و یا یک وابستگی معنوی صرف است؟
ما یک وجه اشتراکی با این شخصیت بزرگ داریم، یعنی تک تک آدمهای مسلمان، شیعه و حتی موحدین و آنهایی که در روی زمین قائل به وجود خدایی هستند در واقع یک وجه اشتراک با امام حسین(ع) دارند.
حال باید پرسید وجه اشتراک ما با حضرت امام حسین(ع) چیست که این وابستگی را ایجاد کرده و این وابستگی فقدان ایشان را برای ما سنگین کرده و باید عزاداری کنیم که باید گفت وابستگی و وجه اشتراک ما با امام حسین(ع) قوانین خداست.
یعنی ما مسلمانیم، ایشان هم مسلمان بود، این مرد بزرگ برای دفاع از داشتههای دین، برای دفاع از اصول اخلاقی دین، برای دفاع از اصل دین و آزادگی هر انسان آزاده، خودش را فدا کرده، به همین علت فقدان این مرد بزرگ و فقدان اصحاب و یارانش برای ما سنگین است.
حالا وقتی ما میخواهیم این سنگینی و این غم درونی را ابراز کنیم، باید عزاداری کنیم.
حال اگر با این نگاه به عزاداری نگاه کنیم آن وقت بعضی از انواع عزاداریها را باید زیر سوال برد.
اگر این بحث را که یک بحث دانشگاهی، علمی و عقلی است بپذیریم که عزاداری برای یک شخصی است که خودش را فدای اندیشه ما کرده، آن وقت این عزاداری یک تکلیف است نه احساس.
این عزاداری یک استراتژیک همیشگی است، نه فقط یک وظیفه که در آن احساس باشد و ما بخواهیم خودمان را راضی کنیم.
ما قائلیم که خدا یکی است و این خدا باید و نبایدهایی دارد، امام حسین(ع) چون این باید و نبایدها را در تغییر دید، خودش را فدا کرد، این عقلی است و تنها عاطفی نیست چون اگر بگوییم فقط عاطفی است ما برای خیلی از آدمهایی که از دست میدهیم گریه میکنیم، ولی واقعا نوع این گریه با گریه برای اباعبدالله یکی است؟ قطعا این گونه نیست، این گریه سازنده و حرکت دهنده است، این گریه روشنفکرانه و نور است، سفینه نجات است و انسان را به رشد میرساند، در حالی که بعضی گریهها انسان را ذلیل میکند، انسان را خوار میکند، پس نوع گریه برای اباعبدالله با نوع گریه بر سایر پدیدهها، فقدانها و از دست دادنها کاملاً فرق میکند.
فارس: خیلی از افراد در طول تاریخ جانشان را برای اندیشههای ما فدا کردند مثل بسیاری از علما، چرا ما برای آنها مثل امام حسین(ع) گریه نمیکنیم؟
مرادی: در یک جا یک چیزی نشان و پرچم میشود، در یک بیت شعر داریم؛ نام احمد نام جمله انبیاست، چون که 100 آمد 90 هم پیش ماست، زمانی که داریم برای اباعبدالله عزاداری میکنیم یعنی برای شهدای بعد از امام حسین(ع)، انقلاب و دفاع مقدس گریه میکنیم برای همه علمایی که در این راه به شهادت رسیدهاند، هم عزاداری میکنیم، ولی یک وجه تمایزی بین ایشان و همه هست، مثلا اگر بخواهیم مثالی برای صبر بزنیم صبر حضرت ایوب را مثال میزنیم، اگر بخواهیم یک مثال برای مظلومیت بزنیم مظلومیت حضرت نوح را مثال میزنیم که هزار سال زحمت کشید و تنها چند نفر انگشت شمار را پیدا کرد، آدم مظلومی بود، اما این آدم، آدم صابری هم بود، آدمی بود که در راه اعتلای کلمه حق کار کرد، یا اگر بخواهیم یک فرد را در مبارزه با ستمگری نام ببریم، حضرت عیسی(ع) را نام میبریم و همچنین اگر بخواهیم فردی را در گذشت نشان کنیم، حضرت ابراهیم (ع) را نام میبریم که حاضر شد حضرت اسماعیل(ع) را ذبح کند.
هر کدام از این شخصیتها در یک ویژگی، شاخص هستند، اما اگر بخواهیم مثالی بزنیم که همه این ویژگیها را داشته باشد، امام حسین(ع) را مثال میزنیم، یعنی صبر کرد برای هدایت مردم، از هر چه داشت گذشت؛ از خودش، برادرش، دختر کوچک و از همسر و اصحابش گذشت، حضرت نوح صبرش این بود که مردم هدایت شوند حضرت اباعبدالله، صبر بر مصیبت کرد، صبر بر مصیبت خیلی سخت است یعنی اینکه جلوی چشمانت همه عزیزانت را سر میبرند و میدانی بعد از شما بر خیمهها حمله کرده و زن و بچهها را اسیر میکنند.
هیچ کدام از انبیا به این شکل امتحان نشدند، هیچ کدام از انبیا این گونه نبودند، در ایثار حضرت اباعبدالله خودش را که فدا کرد، بچه شش ماههاش را هم فدا کرد.
به همین خاطر است که امام رضا (ع) میفرماید؛ بر هر چیزی که خواستید گریه کنید برای هر عزیزی که از دست دادید، برای جد ما حسین بنعلی(ع) گریه کنید که این خیلی فرمایش کلیدی است.
اگر ما برای امام حسین(ع) گریه میکنیم برای همه آن کسانی که در راه اباعبدالله(ع) به شهادت رسیدند، هم گریه کردهایم، یعنی برای همه کسانی که برای اندیشههای ما رفتند.
زمانی که امام حسین(ع) میبیند که امام حسن(ع) در آن وضعیت شهادت قرار گرفته و زهر بدنش را فرا گرفته آن وقت حضرت اباعبدالله میگرید، امام حسن(ع) خطاب به امام حسین(ع) میفرمایند:" گریه نکن هیچ روزی مثل روز تو نیست" یعنی خود ائمه هم اشاره کردهاند که روز امام حسین (ع) و دوران امام حسین (ع) آخر آن چیزی است که ما میتوانیم بگوییم.
اهل بیت (ع) دوران سختی امام حسین(ع) را الم میدانند به این دلیل است که ما برای همه مثل امام حسین(ع) گریه نمیکنیم، گرچه ما برای همه اهل بیت(ع) عزاداری میکنیم و همه نور واحد هستند، همه کشتی نجات هستند، اما کشتی نجات امام حسین(ع) آدمهایی که در حال غرق شدن هستند را سریعتر نجات میدهد.
فارس: روش صحیح عزاداری چیست؟
مرادی: برای شناخت روش صحیح عزاداری باید به سرچشمه رجوع کنیم، وقتی میگوییم عزاداری شعائر دین است، عزاداری را میگوییم که بر اساس سنت پیامبر(ع) و مورد پسند امام زمان (عج) باشد.
نماز، حج، حجاب و خمس شعائر دین هستند و هر مسلمان موظف است این شعائر را اعتلا بخشد، عزاداری هم جزو شعائر دین است.
امروز که از نعمت انبیا بیبهره هستیم باید برای شناخت روش درست عزاداری به علما رجوع کنیم.
حوزه مداحی و عزاداری باید ارتباط تنگاتنگ با حوزه مرجعیت داشته باشند، جدا شوند به انحراف کشیده میشوند، البته اگر علما هم حوزه مداحی و عزاداری را رها کنند ضربه خواهند خورد، یعنی از این طریق دین دچار مشکلات میشود، به همین دلیل اتفاق، اتحاد و ارتباط این دو حوزه ضروری است و حوزه مداحی باید به سراغ حوزه مرجعیت، فقاهت و علمای دین رفته و آنجا مشکل را حل کنند و بپرسند عزاداری که شما میگویید کدام عزاداری است، تا اتصال ما به سرچشمه دین قطع نشود.
در یک جمله اگر بخواهیم ارتباطمان با قرآن و سنت پیامبر قطع نشود، باید تکلیفمان را از علما و مرجعیت بگیریم.
فارس: آیا در عزاداریها گریه اصل است یا فرع؟
مرادی: در حرکت برای اهل بیت(ع)سه عنصر را باید در نظر بگیریم، اول عقل و منطق، دوم روح سلحشوری و سوم عاطفه و عزاداری که در روضه اهل بیت(ع) اصل هستند.
غالب مجالس ذکر اهل بیت(ع) باید این گونه باشد که اولاً منطقی و مستدل باشد، هر کجا دیدیم حرکت غیرمنطقی انجام میشود حتما خارج از حوزه و سرچشمه است که باید مراقب بود.
حالا این سوال پیش میآید که آمدیم با عقل و منطق حرکت کردیم باید رواج زاری و گریه دهیم؟ یا روح سلحشوری؟ در جواب این سوال باید گفت؛ در حرکت امام حسین(ع) این روح بود که خود را نشان داد و بر این اساس باید روح سلحشوری را ترویج داد.
حالا آن عقل و منطق و روح سلحشوری را باید با عاطفه و اشک همراه کنیم. این اتفاق باید بیفتد، ولی در جامعه ما بر عکس است و همه گریه است، همه اشک است، همه عزاداری و حتی در بعضی جاها از حوزه عقل و منطق خارج میشود.
آیا واقعا اگر کسی ربا بخورد و در محرم نذری بدهد و گریه کند هدف امام حسین(ع) را شناخته است، ما باید اینها را آرام آرام به جامعه بگوییم، کما اینکه علما در این طول 1400 سال گفتهاند، ما یقین داریم علما به ماموریتشان عمل کردهاند.
حالا این اتفاق افتاده، امام حسین(ع) در راه اعتقادات خدایی ما و خودش جان باخت، ما باید روح سلحشوری را به جامعه تزریق کنیم، یعنی هرکجا لازم شد برای دفاع از اعتقادات جان دهیم، کما اینکه امام (ره) این کار را کرد، مگر حضرت امام (ره) چه گفت که ما نزدیک 300 هزار شهید و جانباز داریم.
امام خمینی (ره) روح سلحشوری را در مردم دمید و به تعبیر خود ایشان تنور جنگ را با نام اباعبدالله گرم کرد و در یک جمله فرمود: «اگر دنیا بخواهد در برابر دین ما بایستد، ما در مقابل دنیای آنها میایستیم»، این همان کاری است که امام حسین(ع) کرد و ما باید از ایشان بیاموزیم.
باید با عاطفه و اشک این را در وجودمان ثابت کنیم، هنر اشک این است، ولی اگر قرار است همه حرکت امام حسین(ع) و حرکت اهل بیت(ع) به اشک ختم شود، ما به انحراف رفتهایم، یعنی راه را کج رفتهایم، اشک باید موید منطق و استدلال و حرکت سلحشورانه باشد.
فارس: در اکثر مواقع شنیده میشود اشک بر امام حسین(ع) نجات دهنده آتش است، تفسیر شما از این موضوع چیست؟
مرادی: آیا واقعا با اشک بر امام حسین(ع) با هر جور زندگی به بهشت میرویم؟ اگر ما هر جور باشیم، هر کسی باشیم، هر نوع ارتزاق کرده باشیم، با اشک برای امام حسین(ع) به بهشت برویم آن وقت عدالت خدا چه میشود؟
اگر مانند شمر بیایند بر امام حسین(ع) گریه کنند بهشت میروند چون خودش که داشت سر امام حسین(ع) را میبرید گریه میکرد، یا اگر یزید که در خرابه شام نحوه اسیری زن و بچههای اباعبدالله(ع) را دید و همسرش هم مقداری او را تحقیر کرد که تو فرزندان پیغمبر را کشتی و به یزید رقت قلبی دست داد، آیا یزید بهشت میرود؟ آیا ما با هر عملی اگر گریه کنیم بهشتی میشویم نه! این نه؛ با قرآن، سنت اهل بیت(ع)، با منطق و با عقل سازگار است.
فارس: آیا برای رسیدن به سعادت دنیوی و اخروی صرف دوست داشتن اهل بیت(ع) کافی است؟
مرادی: در آموزههای دینی یک حرفی داریم و آن این است که باید ببینیم عمل، اصالت دارد یا ندارد؟
واقعه کربلا به 1400 سال پیش باز میگردد، در آن زمان عدهای بودند که میگفتند شما ایمان داشته باشید عملت هر چه بود، بود. یعنی اصالت را به ایمان میدادند و میگفتند اگر ایمان باشد هر عملی پذیرفته و این اتفاق امروز تبدیل به این شعر شده که "گر آتش به زیر پوست داری/ نسوزی چون علی را دوست داری". یعنی به عمل اصالت نمیدهند که اگر این را بپذیریم، حرکت خود امام حسین(ع) زیر سوال میرود.
چه اتفاقی دارد در هیئتهای مذهبی میافتد، برخی از گویندگان و یا مداحان میگویند؛ شما امام حسین(ع) را دوست داشته باشید، دیگر مشکل حل است!
اگر امام حسین(ع) را دوست داشته باشیم و به پدر و مادر بیاحترامی کنیم، ربا خواری کنیم، بدحجاب باشیم و با هر ظلمی بسازیم، مشکلی نیست! واقعا این مشکل باید برطرف شود، غلط داریم حرکت میکنیم.
چرا میگویند امر به معروف کنید، عمل صالح داشته باشید، گروهی آمدهاند این روش را در جامعه تزریق میکنند، چرا؟ برای اینکه خودشان اهل خلاف هستند و میگویند شما هم خلافکار باشید و بیایید شب عاشورا یک یا حسین(ع) بگویید مشکل حل میشود، این چه نتیجهای میدهد؟ نتیجهاش این میشود که در جامعه حرکت به سمت نیکی، خوبی و اعمال صالح آرام آرام کنار میرود و ما به بهانه واهی مردم را امیدوار میکنیم، به همین علت است که در بعضی شبهای احیا صحنههای بسیار ناراحت کنندهای میبینیم، حریم خدا و حلال و حرام خدا را رعایت نمیکنیم.
متاسفانه در اکثر موارد مسئولان هیئتهای مذهبی الفبای اصول دین را بلد نیستند، اما یک عشقی دارند به امام حسین(ع)، آن عشق مقدس است، اما برای مدیریت یک مجموعه به این حساسی عشق تنها کافی نیست، مدیر باید عالم باشد.
انتهای پیام/ن۱۰
اخبار مرتبط
-
هیئتهای مذهبی نکات ایمنی را در عزاداریها رعایت کنند
-
پالایش عزاداری بصیرت نیاز دارد
-
پرهیز از انحراف و خرافه در مراسم عزاداری اباعبدالله الحسین(ع)
-
لزوم رعایت موازین شرعی در عزاداریهای حسینی
-
مجالس عزاداری حسینی فرصت ناب انتقال ارزشهاست
-
لزوم پرهیز از ورود خرافه در مراسمهای عزاداری
-
برپایی مجالس عزاداری محرم مایه بقای دین است
-
عزاداریهای محرم سبب آزار بیماران نشود
-
هیئتهای عزاداری پوسترهای منسوب به ائمه نصب نکنند
-
روح عزاداری محرم آرامش را از دشمن ربوده است
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد
شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.