به گزارش خبرگزاری فارس از یاسوج، تبلیغات مربوط به پایتخت طبیعت ایران را همه از رسانهها و جراید دیده و شنیدهایم و اکنون در ایران شهر یاسوج را همه به نام پایتخت طبیعت در قلب استان چهار فصل کهگیلویه و بویراحمد میشناسند.
شهر یاسوج اگر امروز نام پایتخت طبیعت ایران را به خود گرفته همه به دلیل وجود مواهب الهی در این شهر از جمله کوه و دشت و رود و آبشار است و به همین خاطر هیچ مسئولی نمیتواند بر خود ببالد که خودش در ملقب شدن یاسوج به این عنوان نقش داشته است.
متأسفانه مشاهده میشود که همین مواهب طبیعی چندان پاس داشته نمیشود که نمونهای از آن را در رود بشار یاسوج سالها است مشاهده میکردیم هر چند که عدهای هنوز برای بازگشتن به این بستر، دندان تیز کرده و منتظر تغییر مدیریتها هستند.
به غیر از این مواهب طبیعی و خدادادی، شهر یاسوج که شهری نوپا بوده آشنایی با فضای سبز مصنوعی و دستساز را تجربه میکند و البته شهرداری از چند سال پیش تاکنون اقدامات خوبی هم انجام داده که نگفتن آن شاید بیانصافی باشد.
پارکهای خوبی در حاشیه رود بشار و در ورودی شهر یاسوج احداث شده که هر چند زیرساخت لازم را برای جوابگویی کامل به مسافران و گردشگران و خود مردم شهر ندارد ولی به هر حال تجربهای خوب برای این شهر نوپا محسوب میشود.
به یقین مهمترین اصل پس از احداث چنین فضاهایی نگهداری از آنها بوده که باید گفت؛ علیرغم هزینههای آنچنانی، در نگهداری از فضاهای سبز پایتخت به اصطلاح طبیعت ایران کوتاهی میشود.
شاید مهمترین مشکل در این خصوص به کمسلیقگی برگردد آن چیزی که نه تنها در فضای سبز بلکه در بسیاری از جاهای دیگر نیز با چنین دردی مواجه هستیم.
همه میدانیم که حفاظت از فضای سبز کار چندان آسانی نیست و در کنار سلیقه باید همت و تعهد هم به خرج داده شود و از مهمترین مشخصههای آن، وجود کارگرانی است که باید بدون دغدغه انجام وظیفه کنند.
در گزارش قبلی خود که مربوط به آبشار یاسوج بود از وضعیت بد کارگران و سرخوردگی آنها سخن گفتیم آنجا که به ما گفتند 11 ماه تمام است حقوق نگرفتهاند.
رفتگر آبشار یاسوج با 11 ماه کار بیمزد و مواجب
به حتم در رسانه و یا در هر جای دیگر هم که 11 ماه حقوقی دریافت نشود حال و رمقی برای انجام کار و نوشتن گزارش باقی نمیماند و امروز اصلیترین دغدغه حافظان فضای سبز پایتخت طبیعت ایران؛ حقوق است.
کارگری که با آن صفای دل و باطن از وضعیت ناگوار زندگی خود میگوید و از سفره خالی زن و بچه در ماه رمضان گلایه میکند، به واقع درد او شور و حالی هم برای نوشتن یک گزارش در وجود یک خبرنگار باقی نخواهد گذاشت.
بعد از گزارش آبشار یاسوج گوشی تلفن خبرنگار فارس تنها یک هفته بعد به صدا درآمد و اینبار زخم کهنه پرداخت نکردن حقوق به کارگران از جایی دیگر سر باز کرد.
کارگر فضای سبز شهر یاسوج در چه فکری است؟
این کارگر فضای سبز که سر و زبانی گویاتر از دیگر کارگران فضای سبز داشت خود را بهرامی معرفی کرد و از ما خواست تا در تجمع آنها مقابل شورای اسلامی شهر یاسوج حضور داشته باشیم.
هر چند پیش از حضور ما این تجمع به هر دلیل لغو شد امام توانستیم در این گزارش با سه حلقه زنجیره فضای سبز یعنی نماینده کارگران، تعدادی از خود کارگران و یکی از پیمانکاران گفت و شنودی دوستانه داشته باشیم.
بهرامی نماینده کارگران فضای سبز شهر یاسوج که به نمایندگی از کارگران چهار پیمانکاری دیگر با فارس سخن میگفت، اظهار داشت: از شهریورماه سال 91 تاکنون حدود 11 ماه است که حقوق دریافت نکردهایم.
وی گفت: البته در این 11 ماه تنها دو ماه آن را پرداخت کردهاند که 9 ماه بقیه را با قرض کردن از دیگران زندگی خود را به سر کردهایم.
وقتی ماست و خرما هم از سفره افطاری کارگران شهرداری حذف میشود
بهرامی تعداد کارگران فضای سبز یاسوج را در مجموعه چهار پیمانکاری چیزی حدود 150 تا 200 نفر دانست و گفت: حدود دو هزار نفر از کنار این به اصطلاح اشتغالزایی باید نان بخورند.
نماینده کارگران معترض فضای سبز پایتخت طبیعت ایران در پاسخ به این سئوال که آیا فکر نمیکنید مسئولان هم به دلیل نبود اعتبارات به شما حقوق نمیدهند که در جواب گفت: در شهر یاسوج برای نفس کشیدن مردم هم از آنها پول میگیرند و برای نمونه روزانه چهار میلیون تومان از ورودی آبشار که ماهیانه 120 میلیون تومان باشد درآمد دارند.
نمایی از وضعیت چمن پارک شهر یاسوج
وی مدت زمان کار کارگران در فضای سبز شهر یاسوج را از هفت صبح تا چهار عصر ذکر کرد و گفت: از شما به عنوان رسانه میخواهم که سری هم به سفره ناهار کارگران در زیر سایه درختان بزنید تا متوجه شوید که در یک فرآیند کاری 10 ساعته آنها چه میخورند و چه میکشند.
بهرامی یکی از بزرگترین مشکلات را مربوط به انتخاب پیمانکاران دانست.
70 درصد فضای سبز شهر یاسوج در حال نابودی است
این کارگر فضای سبز شهر یاسوج یکی از دلایل نابودی فضای سبز این شهر را بیانگیزگی کارگران دانست و گفت: 70 درصد فضای سبز شهر رو به خزان رفته است.
بهرامی دیگر مشکل خود و همکارانش را تهدیدات متوالی مسئولان فضای سبز شهر یاسوج دانست و گفت: تا دهانمان را باز میکنیم از اخراج سخن میگویند و این گونه که معلوم است ما بنده بیمزد و مواجب آنها هستیم.
پس از صحبتهای بهرامی به فضای پارک مجاور اداره فضای سبز شهر یاسوج رفتیم تا هم بازدیدی از وضعیت چمن داشته باشیم و هم اگر کارگری در آن محوطه مشغول به کار بود را برای صحت و سقم گفتههای بهرامی پیدا کرده و گزارش خود را تکمیل کنیم.
کارگرانی که با امید یارانهها زندگی میکنند
کارگر جوانی که انگار از اخراج شدن میترسید همه ترس و واهمه خود از پیمانکار را در آنی کنار گذاشت و گفت: از برج 6 سال گذشته تاکنون حقوقی دریافت نکردهام.
محمد ترابیمقدم گفت: گذران زندگی بسیار سخت است و تنها به امید یارانههای پرداختی زندگی میگذرانیم و تاکنون هیچ مسئولی مشکل ما را رسیدگی نکرده است.
این کارگر فضای سبز که حرفهای زیادی برای گفتن داشت از وضعیت بد چمنها گفت و افزود: وقتی پولی برای گذران زندگی نداشته باشی چمن را هم خود به خود فراموش میکنی.
وی حال و حوصلهای برای کار کردن خود متصور نشد و گفت: پیمانکار هم میگوید من پول ندارم ولی ما میدانیم که مجموعه شهرداری پول دارد و نمیخواهد ما را یاری کند تا از وضعیت کنونی بیرون بیاییم.
سبزی چمن و سرخی روی کارگران به زردی میگراید
جمشید پویان از پیمانکاران فضای سبز شهر یاسوج با ابراز شرمندگی از پرداخت نشدن پول کارگران گفت: خود این آقایان هم بهتر میدانند که برای واریز کردن پول بیمه کارگران از فروش طلای زن و بچه خود هم دریغ نکردیم.
وی گفت: مناقصه را در سال 90 با 315 میلیون تومان برنده شدم که شهرداری یک جانبه 50 درصد آن را کسر کرد و اکنون با وضعیت تورم در سالیان گذشته باید فکری به حال خود کنم.
حال باید از مسئولان شهری و استانی خواست تا فکری به حال کارگران و فضای سبز در پایتخت طبیعت ایران کنند تا سبزی چمن و سرخی روی کارگران به زردی نگراید.
انتهای پیام/2571/م40/پ3003