محسن عزیزنژاد امروز در گفتوگو با خبرنگار فارس در یاسوج به افتخاراتی که تاکنون در عرصه ورزش کسب کرده اشاره کرد و گفت: دوومیدانی را از سال 81 شروع کردم و خیلی زود توانستم پلههای ترقی را یک به یک بپیمایم.
این ملیپوش پرتاب نیزه، ابراز کرد: در ابتدای کار پرتاب چکش کار میکردم که بعدها به واسطه علاقهای که داشتم به پرتاب نیزه روی آوردم.
قهرمان ملیپوش پرتاب نیزه کشورمان تصریح کرد: در سال 83 در رده نوجوانان کشوری توانستم مدال برنز را کسب کنم.
عزیزنژاد به سایر افتخارات خود اشاره کرد و بیان داشت: در سال 84 در رده جوانان موفق به کسب مدال نقره کشوری شدم و در سال 89 هم توانستم نخستین مدال بزرگسالان را در این ماده برای استان کسب کنم.
وی از سال 91 به عنوان سال ورود خود به تیم ملی یاد کرد و گفت: در مسابقات آسیایی جایزه بزرگ همراه تیم ملی کشورمان شرکت کردم که افتخاری بزرگ برای خودم و کهگیلویه و بویراحمد در رشته دوومیدانی بود.
این ورزشکار پرتاب نیزه عنوان کرد: امسال در مسابقات قهرمانی کشوری با هزینه شخصی خودم حضور پیدا کردم و به مانند همیشه با بیاعتنایی مسئولان استانی همراه شدم.
عزیزنژاد با ابراز تأسف از اینکه در ورزش کهگیلویه و بویراحمد کسی قدر قهرمانان را نمیداند، افزود: وقتی که از مسابقات بر میگردیم به جای خدا قوت و خسته نباشید انتظار مدال قهرمانی از ما دارند.
عضو تیم ملی دوومیدانی کشورمان در سالهای گذشته اضافه کرد: بیاعتنایی به قهرمانان در ورزش این استان امری طبیعی است و ما به عنوان قهرمان هیچ امیدی به کمک و پشتیبانی مسئولان نداریم.
عزیزنژاد با بیان اینکه واقعیات را بدون واهمه بیان میکنم، چراکه انتظار کمکی از سوی مسئولان استان ندارم، تصریح کرد: این گونه که احساس میشود هرکسی برای ارتقای پست و منصب خود تلاش میکند و اهمیتی به ورزش داده نمیشود.
وی در پاسخ به این سئوال که شنیدهایم امسال برای تیمهای دیگر به میدان رفتهای؛ با بیانی بغضآلود اظهار کرد: بله از شدت بیاعتنایی که در این استان به ما میشد در لیگ برای استان زنجان به میدان رفتم که ای کاش نمیرفتم.
این ملیپوش دوومیدانی ادامه داد: به امید حمایت به استانی دیگر غیر از زادگاه خودم رفتم که در آنجا هم نامهربانی زیادی دیدم.
عزیزنژاد عنوان کرد: ابتدای امر که ما را خواستند معلوم شد که از قبل با افرادی دیگر وارد مذاکره شدهاند و ما مجبور شدیم در شهر و دیاری غریب و با این سوابق ورزشی شب را در نمازخانه صبح کنیم و دیگر سرگذشتها که از بیان آنها معذورم.
انتهای پیام/2571/ذ30/پ3003