اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

استانها

فارس از واقعیتی تلخ گزارش می‌دهد

سراب دریا آخرین عکس یادگاری بود

خبرگزاری فارس: دریای چابهار با وسعت و زیبایی بسیار زیاد و استقبال قابل توجه گردشگران و علاقمندان به دیدن دریا، فاقد غریق نجات است.

سراب دریا آخرین عکس یادگاری بود

به گزارش خبرگزاری فارس از چابهار، این گزارش روایتی است از لحظه‌های تلخی که قریب به 40 روز پیش در ساحل دریای بزرگ چابهار اتفاق افتاد و تا به امروز نیز مشکلات و نواقص این سواحل که با ازدیاد جمعیت زیادی نیز مواجه هستند کماکان آبستن حوادث تلخی دیگر است، لذا این گزارش که روایتگری از لحظات غرق شدن یک دختر دانشجوی غیربومی را عنوان می‌کند، تا شاید سبب شود دستگاه‌های متولی از خواب خرگوشی بیدار شوند.

دریایی با وسعت و زیبایی بسیار زیاد و استقبال قابل توجه گردشگران و علاقمندان به دیدن دریای چابهار این شهر 75 هزار نفری، این دریای خروشان برخی اوقات با تغییر چهره ظاهری خود مبدل به سرابی می‌شود و از نبود امکانات غریق استفاده کرده و افرادی را به کام مرگ می‌کشاند.

سراب دریا، آخرین عکس یادگاری بود

چهره این دریای زیبا در جمعه شبی که امروز قریب به 40 روز از آن می‌گذرد مبدل به سرابی شد و «عهدیه علی‌بیگی‌نژاد» دانشجوی دختر دانشگاه دریانوردی و علوم دریایی چابهار را که به همراه «زهرا هم‌نشین‌بهبهانی» یکی از دوستان خود تنها چند متر در ساحل دریای بزرگ رفته بود تا عکسی به یادگار از این زیبایی در تاریخ عمرش ثبت کند به یک باره مبدل به آخرین عکس زندگیش شد.

«عهدیه علی‌بیگی‌نژاد» دانشجوی اقتصاد دانشگاه دریانوردی و علوم دریایی چابهار که دچار بیماری آسم نیز بود هنگامی که وارد ساحل دریا شد آرامش عجیبی را تجربه می‌کرد و این آرامش که آن را می‌توان، آرامش قبل از طوفان متصور شد به یک باره با موجی شدید زیر پای عهدیه و زهرا را خالی و آنان را چند متری در خود غوطه‌ور کرد تا بار دیگر برای زندگی باید جنگیدن را به همگان نشان دهد.

مه گرفتگی نیز فضای دریا را رعب‌آور کرده بود و در این بین عهدیه که با وجود بیماری آسمش باید برای زنده بودن تقلا می‌کرد، فقط مردم شاهد جان دادنش بودند، شاید لحظه‌ای از خدای خود خواسته بود تا به فریادش برسد و فریادرسی را برای نجاتش بفرستد اما غافل از اینکه این دریا حالاها برای جان گرفتن عاشقانش فرصت دارد و همه آن چشم‌ها، فقط نظاره‌گر تلاش عهدیه و زهرا برای دوباره زندگی کردن بود و غریقی از جنس نجات هم در آن نزدیکی نیست و باید به تنهایی به جنگ دریای خروشان رفت.

به گفته شاهدان عینی، عهدیه بیشتر از 30 دقیقه در حال تقلا بود اما استرس و فشار فیزیکی زیاد باعث شد تا این دانشجوی متولد دهه هفتاد، به مرز تشدید آسم و در نتیجه غرق شدگی برسد و زهرا نیز در آستانه تکرار همین راه بود که با شهامت یکی از بومیان منطقه که شاهد این فاجعه بود، نجات یابد.

تقلای عهدیه برای نجات یافتن، ادامه داشت

شاهدان می‌گویند: آتش‌نشانی به عنوان تنها دستگاهی است که معمولاً در این مواقع حضور می‌یابد و البته اگر تأخیرها، کمبود امکانات و دیگر مشکلات لاینحل آنها را فاکتور بگیریم با تلاشی غیرقابل تصور توپ‌های غریق را برای عهدیه‌ای که دیگر جان در بدن نداشت، می‌انداختند و انتظار داشتند تا او برای نجاتش کاری کند اما غافل از اینکه در این نبرد عهدیه هرچه توانست در جلوی چشم حاضران تقلا کرد اما در نهایت نیز به سرنوشت تلخ دیگرانی که گول این ظاهر آرام و امید به غریقانی را داشتند را خورد و بهای این امید واهی، زندگیش بود.

تلاش‌های غیرحرفه‌ایی و فقط رفع تکلیف دستگاه‌های حاضر در صحنه و اگر شهامت «افشار»، آن جوان بومی که از بیماری قلبی نیز رنج می‌برد نبود امروز دو خانواده باید عزادار جوانان خود می‌بودند که به یاری خداوند حضور غیرتمندانه این فرد بومی خط قرمزی کشید بر همه امکاناتی که باید می‌بود و نبود! و نکته جالب نیز در این رهگذر حضور معاون امداد سازمان هلال‌احمر استان و تیم همراهش در این ساحل بود که در جلسات مختلفی عنوان کرده بودند ما جان زهرا همنشین بهبهانی، آن دانشجوی در حال غرق شدن را نجات دادیم و اما واقعیت تلخ این بود که شاهدان تنها «افشار»، آن جوان بومی را که علی‌رغم مخالفت نیروهای امدادی شجاعانه وارد معرکه شد، فرد دیگری را ندیدند!

با بررسی بیشتر و دقیق‌تر از محیط ساحلی دریای بزرگ می‌توان به راحتی خلأ مرگبار نبود هیچ گونه علایم هشدار دهنده‌ای مبنی بر «خطر ورود به ساحل و شنا نکردن» را احساس کرد، این خلأ که به واسطه عدم مسئولیت‌پذیری دستگاه‌های مربوطه همانند شهرداری و دستگاه‌های امدادی دارای سابقه دیرینه‌ای است و این احساس مسئولیت‌پذیری را می‌توان در یک تابلویی دید که که رطوبت بالا و شرجی بودن زیاد محیط، فقط از آن تکه‌ای آهن به جا گذاشته، مشاهده کرد و این سوال مطرح می‌شود آیا جان انسان‌ها کمتر از هزینه یک تابلو و نصب علائم هشدار دهنده است؟

هیپنوتیزم دریا، عهدیه را به سوی خود کشاند

زیبایی و آرامش خاص دریای چابهار معمولاً افراد را به نوعی «هیپنوتیزم» می‌کند و به ساحل خود می‌کشاند و این قصه تلخ برای «عهدیه» تکرار شد و به آرامی پا به ساحلی گذاشت که همانند باتلاق، خلاصی نداشت.

به گفته شاهدان عینی که در صحنه حضور داشتند، اگر مسئولان دستگاه‌های متولی با نگاهی دوراندیش حداقل امکانات غریق را در این نقطه پر بازدید که در اکثر اوقات تا صدها نفر مسافر و گردشگر را در خود جای می‌دهد، مستقر می‌کردند به طور حتم یک خانواده که با هزاران امید دختر جوان خود را برای تحصیل به چابهار فرستاده بودند هیچگاه تصور نمی‌کردند که شامگاه جمعه که همگان در حال استراحت بودند، دختر جوانشان به راحتی در دریای سوء مدیریت دستگاه‌های متولی غرق شود و این خاطره تلخ هیچگاه از ذهن خانواده دانشجو، «عهدیه علی‌بیگی‌نژاد» اهل کرمان محو نخواهد شد و از این پس اسم چابهار برایشان مساوی است با خاطره‌ای تلخ و گزنده ... .

از عهدیه جدا می‌شویم و به سراغ دوستش که به واسطه شجاعت آن جوان بومی نجات یافته بود می‌رویم، ICU اولین جایی است که «زهرا هم‌نشین‌بهبهانی» در آن تحت مداوا قرار می‌گیرد و CCU استراحتگاه، «افشار» آن جوان فداکاری بود که به واسطه مشکلات قلبی و فشارهایی که در راستای نجات زهرا متحمل شده بود باید تحت درمان قرار گیرد و در این بین فرصت شد تا با این فرد فداکار که با توجه به ریسک بسیار بالایی اقدام به نجات کرد چند دقیقه‌ای صحبت کنیم.

«افشار» کمک کردن به افراد را وظیفه خود می‌داند و حادثه را این گونه شرح می‌دهد: پس از مشاهده این دو دختر در دریا و گرفتار شدن آنها در امواج دریا با هر مشکلی که بود خود را به آب انداختم و به علت موج شدید آب و اینکه «عهدیه علی‌بیگی‌نژاد» دورتر از زهرا بود نتوانستم زودتر به او برسم و سریعاً خود را به زهرا رساندنم که شوکه شده بود و بعد از اینکه وی را گرفتم برای نجاتش گلویم را شدیداً فشار می‌داد تا او را از آب بیرون بکشم و این وضعیت به علت دوری از ساحل در حال تداوم بود که کم کم بر اثر فشار حاصل از فشردگی گلویم دچار سرگیجه شدم و کمتر از چند ثانیه اگر دیرتر به ساحل می‌رسیدم هر دوی ما نیز غرق می‌شدیم که به لطف خدا نجات پیدا کردیم.

زهرا هنوز در فکر عکس یادگاری عهدیه است

چکاپ‌های اولیه نشان از بهبودی حالشان دارد، اما سکوت معنادار زهرا نشان می‌دهد هنوز از سرنوشت تلخ عهدیه اطلاعی ندارد و می‌گویند فعلاً نباید بیمار دچار استرس و شوک عصبی شود و خاطره تلخ آن عکس یادگاری با عهدیه را تا همیشه در ذهنش مرور خواهد کرد و از خود می‌پرسد چرا حتی یک غریق نجات در بزرگ‌ترین و شلوغ‌ترین ساحل گردشگری دریا حضور نداشت و سوالاتی که شاید برایشان جوابی جز مسئولیت‌ناپذیری و مهم نبودن جان انسان‌ها یافت... .

در پی این حادثه و بررسی آن طی جلسه‌ای در فرمانداری چابهار، دستگاه‌های متولی باز هم برای حضور دائمی در ساحل‌های مدنظر اعلام آمادگی کردند که این نیز همان روندی است که پس از حادثه‌ای انجام می‌شود و در پی آن هم چند روزی تلاش خستگی‌ناپذیر و صد البته مقطعی و باز هم تکرار حادثه تلخی دیگر از جنس غرق‌شدن در دریایی، بی‌مهری مسئولان و مسئولیت‌پذیر نبودن برای ارزش قائل شدن جان انسان‌هایی که سرمایه‌های نظام مقدس جمهوری اسلامی هستند و به راحتی از کنارشان می‌گذریم و فارغ از درد و رنج خانواده‌هایی که به جای خاطرات شیرین از چابهار باید همیشه شهرستان چابهار را معادل خاطره‌ای تلخ و غیرقابل فراموش شدنی در ذهن خود ثبت کنند.

انتهای پیام/ب10/ض1002

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید

اخبار مرتبط

نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        تازه های کتاب
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول