اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

استانها

وقتی تاکسی هم بهانه‌ای برای همدلی می‌شود

لبخندهای تنهایی پشت فرمان زندگی

خبرگزاری فارس: آشفته و سردرگم به این طرف و آن طرف می‌رود، کیف پولش را گم کرده و باید خودش را زودتر به بیمارستان برساند؛ نوزادش مریض است؛ با دندان‌هایش گوشه چادرش را می‌جود و نوزادش را از این دست به آن دست می‌کند، ناگهان در میان تمام شلوغی‌ها یک چهره آشنا می‌بیند... یک راننده تاکسی به نام «دایی».

لبخندهای تنهایی پشت فرمان زندگی

به گزارش خبرگزاری فارس از قم کیف دستی‌اش را محکم به دستش فشرده و عرق از سر و رویش می‌ریزد. 20 دقیقه از ساعتی که باید هر روز سر کارش باشد گذشته و هنوز نصف راه را هم نرفته است. فکر نگاه سرزنش‌آمیز رئیس فکرش را مشغول کرده که با صدای بوق بلندی از جا می‌پرد... «آی آقا حواست کجاست...» موتورسوار مارپیچی عرض پیاده‌رو را پیمود و از روی پل به خیابان رفت؛ بار اولی نبود که موتورسوارها در پیاده‌رو غافلگیرش می‌کردند اما این بار تا آمد اعتراضی بکند، موتورسوار ناپدید شد... با عجله برای نخستین ماشین زردی که سر راهش سبز می‌شود، دست بلند می‌کند؛ آقا مرکز شهر میری؟ بفرمایی می‌شنود و سوار می‌شود. صبح تابستان است و داغی آفتاب صبرش را از بین برده... داخل تاکسی اما همه چیز رنگ دیگری دارد. همه لبخندی به لب دارند و راننده در حال تعریف کردن خاطرات قدیمی است؛ انگار داخل این تاکسی، دنیا کمی متفاوت است: « قدیم‌الایام ماشین نبود... اسب و الاغ اما خوب راه می‌رفت؛ جو کم می‌خورد و بار زیاد می‌برد، مثل حالا نبود که باک ماشین شده خندق بلای دایی جون...» بی‌اختیار لبخندی می‌زند، دیگر از دست موتورسوار عصبانی نیست، سرزنش‌های رئیس هم از یادش رفته و آرامش چند لحظه‌ای مهمانش شده...

کسی اسمم را نمی‌داند

ابراهیم جعفری سیاست‌مدار نیست که رسانه‌ها هر روز اسمش را تکرار کنند، ورزشکار هم نیست که تیتر روزنامه‌های رنگارنگ ورزشی شود. کتابی هم ننوشته تا نام مؤلفش درشت روی جلد خورده باشد... می‌گوید هیچ کس اسمم را نمی‌داند حتی همسایه‌های قدیمی؛ همه صدایم می‌کنند دایی، حتی دخترم به من می‌گوید بابا دایی!

اسم ابراهیم جعفری را شاید هیچ کس نداند اما رسم شیرینش در مردم‌داری و خوش خلقی آشنای مردم قم است. او نزدیک 20 سال است کوچه و خیابان‌های شهر قم را برای یک لقمه نان حلال با پیکان قدیمی‌اش متر می‌کند، خودروی او دیگر باید کم کم به جرگه فرسوده‌ها بپیوندد اما قلبش هنوز جوان است؛ گواه این موضوع هم لبخندی است که هر مسافر هنگامی که از تاکسی دایی پیاده می‌شود به لب دارد.

تاکسی‌داری خودش یک هنر است

همه می‌دانند قم شهر شلوغی است و کم امکانات. بسیاری از خیابان‌های اصلی و فرعی گنجایش جمعیت یک میلیونی قم را ندارد و ترافیک مشکلی است که هر روز خودش را پررنگ‌تر نشان می‌دهد. همین شهر کم امکانات در ایام تعطیلات چند برابر جمعیت خودش را میزبانی می‌کند. به تمام این مشکلات باید مهاجرپذیر بودن را نیز اضافه کرد. در چنین شهری باید گفت راننده تاکسی بودن خودش یک هنر است.

شاید کمتر کسی باشد که هر روز از تاکسی برای رفت و آمد استفاده کند اما شکایتی از راننده‌های تاکسی نداشته باشد. رفتار راننده‌های تاکسی، اختلاف سر کرایه مسیرها، رد و بدل شدن اسکناس‌های کهنه و حتی نحوه باز و بسته کردن درب خودروها از مسائلی است که موجب درگیری‌های لفظی مسافر و راننده می‌شود. اما در این میان استثنائاتی هم وجود دارد. ابراهیم جعفری با وجود 20 سال سابقه در تاکسیرانی در قم تا حالا یک پرونده شکایت نداشته و می‌شود گفت تمام مسافران خود را راضی نگه داشته است. تاکسیرانی این راننده‌ها را با سفرهای زیارتی و هدیه‌های مناسبتی تشویق می‌کند تا دیگر راننده‌ها هم بدانند در همین شهر شلوغ و با همین وضع ترافیک هم می‌شود با مردم خوش اخلاق بود و احترام همه را نگه داشت.

 

 

به دعای مردم بیشتر از کرایه‌شان نیاز دارم

دایی مانند بسیاری از مردم درگیر مشکلات مالی است و با وجود 75 سال سن هنوز باید برای امرار معاش سخت کار کند. خودش اما این کار را شیرین می‌داند. می‌گوید تا روزی که توان داشته باشم شغلم را حفظ خواهم کرد. اخلاق خوبش در برخورد با مردم سبب شده تاکسی‌سوارهای حرفه‌ای همه او را بشناسند و خیلی وقت‌ها بیش از عرف کرایه به او بدهند. گاهی هم پیش می‌آید که مسافری کیفش را گم کرده باشد یا پول خرد همراه نداشته باشد. دایی این‌طور مواقع با مردم سخت نمی‌گیرد. می‌گوید: به دعایشان بیشتر از کرایه‌شان نیاز دارم...

پیکانش قدیمی اما تمیز است. هر روز شیشه‌هایش را پاک می‌کند و هر چند وقت یک بار تمام روکش صندلی‌ها را می‌شوید. حتی سقف ماشین دایی هم همیشه تمیز است. می‌گوید همیشه حساب می‌کنم کسی که در تاکسی من نشسته یک شخصیت بزرگ یا یک مقام کشوری یا استانی است... مردم همه احترام دارند، باید دور و اطرافشان تمیز باشد.

فعالیت 6 هزار دستگاه تاکسی در قم

شاید تا قبل از سال 1306 که مردم ایران با درشکه و قطار دودی جا به جا می‌شدند کسی فکر نمی‌کرد روزی جابه‌جایی مردم به سازمان عریض و طویل، ناوگان حمل و نقل و هزار باید و نباید دیگر نیاز داشته باشد. نخستین تاکسی‌ها که به تاکسی فرانسوی معروف بودند، در شهرهایی مانند تهران و مشهد از سال 36 کار خود را آغاز کردند و سازمان تاکسیرانی نیز در سال 58 در تهران متولد شد.

تقریباً کسی نمی‌داند نخستین تاکسی دقیقاً کی وارد قم شده اما علیرضا اقبالیان، رئیس سازمان تاکسیرانی استان قم می‌گوید: نخستین بار این سازمان در سال 72 در قم به وجود آمده که آن موقع هزار و 200 دستگاه ناوگان این سازمان را تشکیل می‌دادند. اما اکنون بیش از شش هزار تاکسی در خیابان‌های قم رفت و آمد می‌کنند که اگر حساب تاکسی‌های دو راننده را هم داشته باشیم، باید بگوییم هشت هزار نفر در شهر قم رانندگی تاکسی را برای امرار معاش انتخاب کرده‌اند.

درد دل‌های مردم را بیشتر از ترانه‌های تنهایی دوست دارم

ابراهیم جعفری روزگاری را در دل بیابان‌ها برای کسب روزی حلال طی کرده و ساعت‌های تنهایی شبانه را پشت سر گذاشته تا به مقصد خود برسد. الان اما دور زدن در خیابان‌های شلوغ قم را به آن موقع ترجیح می‌دهد. می‌گوید: کار، کار است... باید برای روزی حلال تلاش کرد. اما تاکسی حال و هوای دیگری دارد؛ گفتن و خندیدن با مردم روز را بهتر به شب می‌رساند تا آواز خواندن تنها در بیابان خالی...

لحنش پدرانه است. می‌گوید: بشر پیر می‌شود، شکست می‌خورد، مریض می‌شود... باید با مردم بود. همه به هم نیاز دارند.

«دایی» هر کسی را که روی صندلی تاکسی‌اش بنشیند عضوی از اعضای خانواده‌اش می‌داند. شاید به خاطر همین است که خستگی و مشکلات بهانه نمی‌شود تا با مردم کج‌خلقی کند یا کسی را از خودش برنجاند.

لزوم ترویج فرهنگ تاکسیرانی و تاکسی‌سواری

هشت هزار راننده تاکسی فعال در قم برای گرفتن مجوز این شغل فیلترهای بسیاری را رد کرده‌اند. نداشتن سوء پیشینه، معتاد نبودن، سلامت روحی و بدنی، متأهل بودن، شرایط سنی، داشتن گواهی‌نامه پایه دو راهنمایی رانندگی و در آخرین مرحله گرفتن تائید اداره اماکن نیروی انتظامی هفت‌خوان رستمی است که یک شهروند قمی برای گرفتن مجوز تاکسی باید از سر بگذراند. پس از آن به گفته رئیس سازمان تاکسیرانی استان قم، سه دوره آموزشی برای این متقاضی رانندگی در زمینه‌های شهرشناسی، آموزش شهروندی و آموزش آیین‌نامه انضباطی و اخلاقی برگزار می‌شود. خلاصه این‌طور نیست که هر کس از در سازمان تاکسیرانی وارد شود، بتواند بلافاصله وارد این جامعه شود. این سیستم نظارتی در طول مدت فعالیت تاکسیران‌ها نیز ادامه دارد و اگر تخلفی از راننده‌ها سر بزند، هیئت انضباطی وارد کار می‌شود و رأی این هیئت را تنها دیوان عدالت اداری می‌تواند بشکند.

نظارت بر تاکسی‌ها بیشتر مردمی است و رسیدگی به شکایت‌های شهروندان نیز در این سازمان جدی گرفته می‌شود اما با وجود تمام این ساز و کارها به نظر می‌رسد هنوز مشکلات زیادی در زمینه فرهنگ تاکسیرانی و تاکسی‌سواری در قم وجود دارد که باید دید ریشه این مشکلات چیست.

***

وقتی با دایی حرف می‌زنی به عمق تنهایی آدم‌هایی فکر می‌کنی که همه آنها را قوم و خویش خودشان می‌دانند اما کسی نیست که به دردهایشان برسد. تاکسیرانی تلاش می‌کند برای این راننده‌های نمونه شرایط بیمه مشاغل سخت و زیان‌آور را فراهم کند تا بتوانند زودتر بازنشسته شده و در روزگار سالمندی جدا از فکر نان، روزگاری را با خانواده و عزیزانشان بگذرانند اما گاهی باید آرزوها را آهسته زیر لب زمزمه کرد و فقط لبخند زد... همان کاری که همیشه دایی انجام می‌دهد...

=============  

گزارش: زینب آخوندی

=============

انتهای پیام/و10/د1000

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید

اخبار مرتبط

نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        تازه های کتاب
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول