به گزارش خبرگزاری فارس از همدان، 26 مرداد سالروز ورود آزادگان به ایران اسلامی است، آزادمردانی که سالها در بند اسارت رژیم بعث بودند و با ورودشان به میهن اسلامی چنان شور و شوقی وصف ناپذیر را دل مردم ایجاد کردند که گویی طلوع دوباره زندگی بر آسمان ایرانزمین گسترانده شد.
همانهایی که با ندای ولی امرشان راهی جبهههای جنگ علیه باطل شدند و با ایستادگی در برابر دشمنان، حقیقت اسلام را به جهانیان معرفی کردند.
آزادگانی که در زندانهای رژیم بعثی پیامآور حقانیت نظام بودند و هیچ چیز حتی شکنجهها و محرومیتها مانع از سر دادن ندای آزادیخواهی و عدالتطلبی آنان نشد.
استان همدان نیز به مانند دیگر مناطق کشور، بسیاری از مشتاقان به اسلام را به جبهههای جنگ فرستاد که در این بین بیش از 8 هزار شهید و 900 آزاده را تقدیم نظام کرده است.
به همین بهانه گفتوگویی ترتیب دادیم و به سراغ یکی از مردان عرصه صبر و بردبار دربند اسارت رفتیم تا ذرهای از خاطرات تلخ و شیرین آن دوران را با هم مرور کنیم.
امیر خجسته که 2 هزار و 888 روز از زندگی خود را در زندانهای بعثی اسیر بود، در گفتوگو با فارس اظهار داشت: پیرو فرمان امام خمینی(ره) و لبیک به دستور ایشان، 14 ماه در جبهههای جنگ حضور یافتم تا اینکه در پانزدهم مرداد ماه سال 1361 در عملیات برون مرزی ثارالله، پس از نفوذ به خاک عراق و نبرد سنگین با وجود 11 ساعت مقاومت و پس از مجروحیت شدید به همراه تعدادی از هم دانشگاهیها و همرزمان خود، در نزدیکی خانقین به اسارت دشمن در آمدم.
وی گفت: حدود هشت سال از زندگی خود را در زندانهای رژیم عراق به سر بردم ولی نگذاشتم که فضای سنگین آن جا بر روی اعتقادات من اثری بگذارد.
این آزاده سرافراز ادامه داد: از نظر من اسارت نیز دانشگاهی برای یادگیری، ایستادگی و بهترین فرصت برای علمآموزی و تقویت اعتقادات معنوی بود و به همین دلیل با تمام توانم از این فرصت بهره بردم.
وی با بیان اینکه اسرا، خدا را در زندگی خود جاری و ساری کرده بودند، خاطرنشان کرد: به همین دلیل زندگی آنها در آن شرایط سخت و پر از فشار، مملو از یاد خدا بود و از این نعمت بزرگ برای تعالی خود استفاده میکردند.
خجسته ادامه داد: بنده به همراه دیگر اسرا همگام و همسنگر با معلم بزرگ خود، مرحوم حجتالاسلام ابوترابی با کوشش و تلاش جدی حفظ قرآن کریم نهجالبلاغه، علوم دینی و فراگیری زبانهای خارجه را در برنامه کاری خود داشتیم.
* فضای سخت اسارت، با یاد خدا دستاویزی برای خودسازی شد
وی ادامه داد: تلاش بیوقفه اسرا و رهنمودهای حکیمانه و دلسوزانه حجتالاسلام ابوترابی، دژی محکم در برابر دسیسههای منافقین کوردل و دشمنان بعثی برای تضعیف اسرا در دوران سخت اسارت بود.
این آزاده سرافراز با اشاره به سخنی از امام راحل(ره) مبنی بر اینکه "اگر جنگ 20 سال هم به طول بیانجامد، ما ایستادهایم"، خاطرنشان کرد: همین جمله راهنمای عمل ما بود به طوری که باعث شد تا فضای بغرنج و سخت زندان را وسیلهای برای خودسازی و ایستادگی در برابر ظلم قرار دهیم.
وی ادامه داد: با توکل به خدا و واگذاری کارها به او، استعانت از قرآن و صبر و بردباری، به رضای باریتعالی راضی شدیم و همین امر باعث شد تا ما سوار بر زمان و مکان باشیم.
خجسته تصریح کرد: در همین راستا بنده یک برنامهریزی 20 ساله در قالب برنامه کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت برای خود تدوین کردم و ذرهای از انجام آن عدول نکردم.
وی که با خدا عهد بسته بود بیش از 18 ساعت مطالعه داشته باشد، گفت: طبق پیمانی که با خدا بسته بودم در این راه مداومت کرده و به قول خود پایبند بودم.
* اسارت نتوانست اعتقادات ما را اسیر کند
این آزاده سرافراز در ادامه سخنانش اظهار داشت: بچهها در دوران اسارت خود با استقامت و بردباری لحظهای از آرمانها و ارزشهای اسلامی دست نکشیدند به طوری که شکنجهها، فشارها و محرومیتها نیز مانع از اسلامخواهی و حقگویی اسرا نشد.
وی به بیان خاطرهای از دوران اسارت پرداخت و خاطرنشان کرد: یکی از اسرای 19 ساله به نام آقای بیات به دلیل اصرار بر حقانیت امام راحل(ره) و نظام، مورد آزار و اذیت عراقیها قرار گرفت.
به گفته خجسته، عراقیها در یک روز گرم این اسیر 19 ساله را بر روی زمین کشیده و به میلهای بستند و اقدام به شکنجه وی کردند.
وی ادامه داد: این ایرانی سرافراز، در برابر شکنجههای آنان مقاومت کرد به طوری که صبر عراقیها طاق شد، به همین دلیل با دستور فرمانده، مقداری بنزین بر روی پای این جوان ریختند و وی را تهدید کردند که اگر از امام و نظام تبری نجوید، پایش را به آتش میکشند.
این آزاده سرافراز خاطرنشان کرد: در عین ناباوری عراقیها، این اسیر 19 ساله هیچ توجهی به سخنان آنها نکرد و از این تهدید کوچکترین ترسی به دل خود راه نداد.
وی افزود: عراقیها دوباره از او خواستند که به امام خمینی(ره) توهین کند و از نظام برائت جوید، اما باز هم با امتناع و بیتوجهی این دلاورمرد روبهرو شدند.
خجسته در ادامه گفت: به همین دلیل کبریت را روشن کرده و بر روی پای آغشته به بنزین این جوان انداختند، پایش آتش میگرفت اما نکته جالب توجه آن بود که فقط ذکر خدا را بر زبان داشت و بلند فریاد میزد که "هیهات من الذله".
*رحلت امام دردناکترین خاطره از دوران اسارت
وی در بخش دیگری از سخنانش به انتشار خبر رحلت امام(ره) در زندانهای بعثی پرداخت و آن را جانگدازترین و بدترین خاطره دانست.
این آزاده سرافراز ادامه داد: هیچ چیز در دوران اسارت بچهها را متأثر نکرد، مگر رحلت امام خمینی(ره)، به طوری که فضای اردوگاه به هم ریخته بود و همه در سوگ از دست دادن رهبر، چنان در غم و اندوه بودند و گریه سر میدادند که به هیچ وجه گفتنی نیست.
به گفته وی، فضای آن روز طوری شد که برخی از عراقیهای منصف نیز تحت تأثیر قرار گرفته بودند و با حالت تأثر و دیدههای گریان به صحنه عزاداری ایرانیها نگاه میکردند.
خجسته در ادامه به رفتار و کردار انسانی و اسلامی اسرا و تأثیرگذاری این رفتار بر روی برخی از عراقیها اشاره کرد و ابراز داشت: یکی از این افراد "علی" نام داشت به طوری که تحت تأثیر رفتار ایرانیها، متحول شده بود و به همین دلیل لوازم مورد نیاز بچهها را پنهانی برای آنها وارد اردوگاه میکرد.
وی در پایان سخنانش توجه به خدا، انس با قرآن، تأسی از ائمه اطهار و ولایتمداری را عامل صبر و بردباری اسرا و موفقیت ایران اسلامی در برهههای سخت و حساس دانست و خواستار تمرکز بر روی اشاعه فرهنگ ایثار و شهادت در جامعه شد.
یادمان باشد....
اسرا گرچه در زندانهای بعثی اسیر شدند و سالهای زیادی از دوران زندگی خود را در اسارت سپری کردند اما فکر و روح بلندشان هیچ گاه تسخیر نشد چرا که آیه آیه این اندیشه جرعهنوش مکتب حسینی و صلابت زینبی بوده و هست.
===============
گفتوگو از مریم شهابی باهر
===============
انتهای پیام/صا10/چ3000