جلیل آهنگرنژاد در گفتوگو با خبرنگار فارس در کرمانشاه اظهار کرد: کرمانشاه سامان شاعرپروری است. این را اکثر آنانی که با ادبیات امروز همراهی و همخوانی میدانند، اما آنچه در ادبیات معاصر کرمانشاه قابل تامل و توجه است، تکثر آرا و تلون نگاههایی است که شاعران در این حیطه دارند.
آهنگرنژاد افزود: شاعر این سامان به گونهای از 2 آبشخور هنری بهره میجوید؛ فرهنگ کُردی به قدمتی هزاران ساله با داشتههایی گرانبها او را به وادیهایی نامکشوف کشانده و زبان فارسی را نیز جلوهگاه این شیداییها ساخته است.
وی ادامه داد: اگر چند گام به عقبتر برویم، نقش کرمانشاهیها را در ادبیات نوین و شعر نو فارسی بسیار پررنگ میبینیم، مثلا اولین شعر نو فارسی را به استناد رفرنسهای معتبر، ابوالقاسم لاهوتی کرمانشاهی سرود که بعدها نامهای دیگری بر سر زبان افتادند که البته قابل احترامند.
*نگارش نخستین رمان تاریخی ایران زمین در کرمانشاه صورت گرفته است
این استاد دانشگاه بیان داشت: در حیطه داستاننویسی نیز کرمانشاهیها نامآورند، نگارش نخستین رمان تاریخی ایران زمین در این جغرافیا صورت گرفته است، شمس و طغرای محمد باقر میرزای خسروی سند معتبری برای رمان تاریخی ایرانی است.
وی تصریح کرد: شاید در اقلیمهای دیگر، کمتر شاهد این تنوعهای فکری و تکنیکی باشیم، مثلا استانی را با قالب غزل آن هم نوعی از غزل میشناسند یا استانی دیگر را با قالبهایی دیگر، اما در جغرافیای ادبی کرمانشاه شاخههایی انبوه از نگرشها و شیوههای ادبی داریم.
این پژوهشگر کرمانشاهی گفت: در وادی شعر، همچنانکه کلاسیکها نفس میکشند، نوگرایان با گشودن دریچههایی تازهتر، فضای ادبی کرمانشاه را پر از تازگی کردهاند.
آهنگرنژاد خاطرنشان کرد: همانطور که بهترین رباعیسرای معاصر در این جغرافیای ادبی بالیده، بهترین غزلسرایان کرمانشاهی نیز در بستر زبان فارسی قد علم کردهاند و حتی در برخی موارد پیشرو بودهاند، بهعنوان مثال غزلی که محمد سعید میرزایی در یک دوره چند ساله سرود، الهامبخش شاعران جوان بسیاری در گستره ادب فارسی شد. در عرصههای شعر آزاد نیز چهرههای شعر امروز کرمانشاه جزو پیشروها هستند.
این روزنامهنگار گفت: برای بیان آسیبها نمیتوانم فرافکنی کنم، اما برای بالیدن هنر در هر حوزهای بسترهایی ویژه لازم است، یکی از این بسترها توجه جدی متولیان به حوزه هنر و ایجاد فضاهایی سالم و سرشار از شور برای ارائه آثار هنری است، بهعنوان مثال سالها در این وادی شاعرپرور با کنگرهها و جشنوارههایی بسامان و آبرومند در سطح ملی مواجه نبودهایم، اگر چه جرقههای این کار را متولیان امروز فرهنگی کرمانشاه زدهاند و گامهایی برداشته شده، اما این گامها تنها میتواند حامل این بارقه باشند که امیدوارانه به فردا بنگریم.
وی تاکید کرد: برپایی کنگرهها و جشنوارههایی در سطح ملی با موضوع اختصاصی شعر و ادبیات میتواند از آسیبپذیری شعر کرمانشاه بهگونهای بکاهد، اما از دریچهای دیگر که مینگرم متاسفانه به این نکته میرسم که بسیاری از استعدادهای شعر کرمانشاه که در صورت تداوم کار میتوانستند و میتوانند فروغی دیگر گونه داشته باشند.
*غم نان شاعران را به گوشههای معمولی زندگی میکشاند
آهنگرنژاد گفت: در گذر کسالتخیز روزگار به کنجی پناه برده و قید شعر و شاعری را میزنند. شاید غم نان آنان را به گوشههای معمولی زندگی میکشاند. اینجاست که مفهوم حرفهای بودن شاعر رنگ میبازد و روزگار شعر این وادی را به سوی دیگری میکشاند و حضور استعدادها را در خیلی از موارد تنها شهابوار میبینیم که با درخششی کوتاه تنها خطی در اذهان به یادگار بگذارند.
وی اعلام کرد: اگر چه هر روزه با تنوع ابزارهای تازه چاپ و نشر روبرو هستیم، اما در واقع چاپ و نشر مجموعه شعرها یکی از کسادترین بازارها در این جغرافیا به حساب میآید. البته مجموعه شعرهای کُردی برخلاف آثار فارسی روزگار بهتری را تجربه میکنند و از حیث کمیت چاپ آثار و کتابها، آثار ادبی کُردی چشمگیرترند.
آهنگرنژاد تصریح کرد: در این استان چهرههای شاخصی در غزل و سایر قالبها کلاسیک و آزاد نفس میکشند که بهعنوان سرآمدن این قالبها در کشور شناخته شدهاند و حضورشان در کنگرهها و جشنوارههای کشوری بهعنوان وزنههایی قابل اعتماد برای اهالی ادب امروز سندی بر این مدعاست.
وی در بخش دیگری از سخنانش اظهار کرد: طبیعی است که یکی از هجمههای نامحسوس، اما بنیانکن در جغرافیای فرهنگی و زبانی هر ملتی، هجوم به نمادهای هویتی آن ملت است و یکی از اساسیترین این نمادها واژههایی هستند که در بستر زبان به حیاتی طبیعی مشغولند.
آهنگرنژاد بیان داشت: ویزای واژههای بیگانه را پایانههای مرزی صادر نمیکنند و این مسئله میتواند هویت ادبی ما را دچار تکانههای جدی کند.
وی گفت: در همه دورهها اشعار بیمایه و بیمحتوا وجود داشتهاند، اما این مسئله در صورت وجود اشعار استخواندار و پرمایه راه بهجایی نبردهاند و تاثیری عمیق برجای نگذاشتهاند.
این استاد دانشگاه گفت: همچنان که در همه زمینههای زندگی بدل و اصل حضوری ـ در زمانی دارند، در زمینه شعر نیز این مقوله پذیرفتنی است، اما اثرگذاری آن قابل اعتنا نیست. چون ستونی برای ماندگاری ندارند و از حافظه روزگار در کمتر زمانی فراموش شدهاند.
وی تصریح کرد: این نکته اهمیت دارد که نباید فضایی فراهم شود که خلا ادبیات و به ویژه اشعار جدی دیده شود.
آهنگر نژاد اظهار کرد: بخش بزرگی از تاریخ ادبی کرمانشاه مغفول مانده است. این ناشناختگی و فراموشی به قرون اولیه ادبیات دری تا چندین سده پس از آن برمیگردد و یکی از دلایل آن نیز میتواند حملات گستردهای باشد که به این کشور بزرگ صورت گرفته است، اما امروز ادبیات کرمانشاه را از همه ادوار پیشینش شادابتر و پویاتر میبینم.
این شاعر کرمانشاهی گفت: تولید متون ادبی، این جرات را به من میدهد که اینگونه اظهارنظر کنم. آیندگان بر صدق این گفته، گواهی خواهند داد.
وی در پایان گفت: مردم این سامان مردمانی بزرگ و فرهنگمدارند که با این تولیدات ارتباطی تنگاتنگ داشته و دارند.
انتهای پیام/خ10/ف4004