جاده امامت تنها 28 سال زیر قدمهاى جوان این امام همام جوانه زد و پس از آن به فرزندش مهدى(عج)، عزیزترین خلق خدا، به امانت رسید، امانتى براى تداوم صراط مستقیم.
مولای من، چشمان بىفروغم در انتظار رویت هر جمعه مىشمارد یک هفته بىقرارى، به راستی آیا خواهد آمد صبح جمعهای که صدای اناالمهدی در فضا طنینانداز شود.
مهدی جان قصه پر غصه فراق و جدایى تو را هر اهل دلى که شنید از درد جانش به خزان نشست، اهل دل که نه، داستان غیبت تو را بر هر سنگ و گیاه و حیوانى که خواندند نیز پژمرده گشت.
چشمهای انتظارمان بیتابانه در حدقههای غربت میچرخند، مولای من، ای بزرگی که پایان بخش رسالت محمد و احیاگر حق علی و فاطمهای، ای امامی که در وقار و جود چون حسن، در شجاعت چون حسین، در زهد چون سجاد و در علم چون باقر و در راستی چون صادقی، مولای من تو در عفو چون کاظم، در احتجاج چون رضا، در تقوی چون تقی، در پاکیزگی چون نقی و در ابّهت چون پدر بزرگوارتان عسکری هستید، شب هجران طولانی شده است.
لبخندهای شوقمان با قطرههای اشک که قصهگوی فراق توست در هم میآمیزد و دل را به امید پگاه حضورت خوش میدارد.
مهدی جان نام و یاد تو کلید گشایش درهای ستبر و استوار قلبهای ماست که به ضرب هزاران شمشیر به تسخیر در نمیآید.
حسرت یک لحظه دیدار، دلهای شیفتگانت را گداخت و امید وصل تو جانهای به لب رسیده را به نسیم لطف بنواخت، گوشها منتظر انتشار سرود ظفر و چشمها در اشتیاق دیدار، نفسها در سینه حبس و تو ای حبیب، همچنان در پس پرده غیبت، نهانی و نمیدانیم تا کی، آخر تا کی در پس این حجاب میمانی.
مهدی جان هر روز صبح جمعه را به شوق آمدنت دعای ندبه میخوانیم و اشک فراق میریزیم تا شاید تو از لابهلای زیباترین گلها بیایی و جهان را با عطر قدمت خوشبو کنی.
مهدی جان نه تنها جمعه بلکه تمام روزهای هفته را به انتظار آمدنت هستیم، بگذار تمام روزها و هفتههایمان را شوق انتظار تو پر کند و یقین دارم آن روز که تو بیایی دیر نخواهد بود، به بهای همین یک لحظه تمام لحظههای عمرم قربانی انتظارت باد.
---------------
یادداشت از ریحانه محمدیپور
--------------
انتهای پیام/ش10/ط4000