به گزارش خبرگزاری فارس از اصفهان، روز به نیمه رسیده و شعلههای خورشید تن تبدار زمین را میسوزاند، بر بال نسیم فوج فوج فرشته فرود میآید، نه روز از ماه مبارک ذیحجه میگذرد و روز عرفه، روز بخشش و غفران، عشق و عرفان فرا رسیده است.
روز آبی اجابت است و درخشان توبه و اجابت روزی که توبه دست به کار میشود تا پروندههای سنگین گناه و غفلت را سبک کند و دلهای سیاه معصیت زده را سپید، نالهها دیوار صورتی دل را میشکنند و راه به آسمان میگشایند.
زانوان برهنه بر خاک گرم، به یاد گرمای نور قیامت لرزان و هراسان به رکوع و سجود کمر بستهاند، تا عنایت الهی شامل حالشان شود و بر صراط هدایت، ثابت قدم بمانند، جسم و جان از خانه انس و عادتهای همیشگی پا بیرون مینهند تا مگر برای همیشه از پوستین اخلاق ناپسند و گناهان خو کرده، بیرون بخزد.
سرهای برهنه به سقف آسمان رو میکنند و از سایه سارهای دنیایی رو میگردانند تا تکیهگاههای خیالی فرو پاشند و به بیپناهی خود، نزد پروردگار متعال معترف شوند، پاک و منزّه است پروردگاری که جز به درگاه او پناه و راه نجاتی نیست.
امروز روز عرفه است، روزی که به نیایش و ستایش الهی آبرو گرفته است، روز نیلوفران خواهش دلهای زمینی که بر داربست ایمان پیچیده و تا آستان اجابت بالا میروند.
روز قاصدکهایی که آرزوهای بزرگ دلهای شکسته را با گلواژههای دعا به آسمان میبرند، روز فریادهای صادقانه از عمق دریای مواج جانهای سوخته که با کلام پسر زهرا (س) هم کلام شدهاند.
*امروز همه در دلخوشی یاد خدا هستند
صدای زمزمه میآید و سوز دل، اندوه و غم، صدای راز و نیاز عاشقانه با حال خوش این جماعت، این جماعتی که دعوت شدند و اجابت کردند و اکنون، آمدهاند تا میهمان مهربانی خدا شوند.
هر کس در گوشهای نشسته و زانوی پشیمانی در بغل گرفته و سر در گریبان اندوه فرو برده است و دانه دانه دلتنگیاش را با اشک و حسرت به تسبیح میکشد، همه خود را از یاد برده و غرق در دلخوشیِ یاد خدا شدهاند.
چه قدر این جماعت شبیه هم هستند! حرفهایشان شبیه هم است، سوز دلشان شبیه هم است، حتّی خلوتهایشان هم شبیه هم است. آمدهاند، تا بزرگی خدا را به خودشان گوشزد کنند.
آمدهاند تا خودشان را پیدا کنند، آمدهاند تا چشمها، دستها، پاها و پیکر گناهکارشان را مجازات کنند.
آمدهاند تا صادقانه به اعتراف بنشینند، گذشته پر از گناهشان را، آمدهاند تا از درگاه خدا، بخشش گدایی کنند و رستگاری بخواهند.
*من هم در عرفات زمان مقیم شوم
سجادهام را بیاورید، تا من هم پرواز کنم تا ملکوت و بال بگشایم در باغستانهای سبز دعا و مقیم شوم در عرفات زمان و دل بسپارم به دریای لایتناهیِ لطف حق که وقت تنگ است و ثانیهها شتابناک در گذرند، دیگر فرصتی برای توبه نمانده است، بشکفید از لبان خسته من، ای گلواژههای نیایش و بزدایید غبار از آینه زنگار بستهام، ای گریههای مکرر بشویید هر چه پلیدی را که در من است، ای چشمهساران اشک، این منم «خسی» که به «میقات» آمده است، ذره ناچیزی که دل به دریاهای عنایت تو بسته است. کجاست رحم و عطوفتی که در برم گیرد و به ساحل امن دیدارت رهنمونم سازد؟
کجاست آن روشنایی مطلقی که از تاریکخانه نفس، نجاتم دهد و بیش از این در جمع بیخبرانم وامگذارد؟ کجاست، دستان محبتی که پیشانی ساییده بر خاکم را بردارد و بر دامان مهربان خویش بنهد؟
*امروز باید خودم را بشناسم
امروز به عرفاتی که در من قد کشیده است، با تمام دلم قدم میگذارم، فرصتی دست داده تا خود این مدعی عنوان خلیفه اللهی را به پای میز محاکمه بکشانم، باید لحظههای خطا کارم را بیهیچ تعارفی به قضاوت بنشینم، گذشته اندوهگینم را عارفانه بنگرم و صادقانه به اعتراف برخیزم.
فردا دیر است، امروز باید خودم را بشناسم، بدانم کیستم و کجای عالم ایستادهام، امروز میخواهم غل و زنجیر اسارت از پای این روح خسته و آشفته بگشایم و یوق بندگی تن از گردن بردارم، و به بالهای همیشه بستهام وسعت پرواز ببخشم.
و به سرزمینی روم که تمام سروهایش از بار تعلق آزادند و به دیاری که زیر چرخ کبودش تمام همتها رنگ او را دارند و دلها هروله قرب و اشکها، طعم نیاز و سرها، همه سودای بندگیاش را دارند.
فردا دیر است، همین امروز باید دنیای درونم را بشناسم و سرگردانیام را به مقصد برسانم، راه سخت و طولانی است و من توشهای جز حسرت و گناه به همراه ندارم، باید امروز در عرفات وجودم جاری شوم و از رایحهی دلانگیزِ دعا مست و سرشار شوم.
*خدایا همه تو را میخواهند
خدایا این جماعت فقط تو را میخواهند، تو را صدا میزنند و حرف دل و زبانشان تویی، دلیل اشکهایشان، سوز مناجاتهایشان آه و نالههای بیصدایشان، اینک آمدهاند تا از باغ عرفه گلهای معرفت بچینند، آمدهاند تا تو را بشناسند، تو را ببینند، تو را بفهمند.
پروردگارا شاخههای خشکیده روحمان را به میهمانی باران رحمتت بخوان، دستان التماس دلهایمان را، با دستهای اجابت بفشار و برفهای هوس نشسته بر بام احساسمان را به هرم یک نگاه مهربان آب کن.
خدایا امروز را روز عرفه تو و ما قرار ده، روز شناسایی بزرگیات، مهربانیات، کرامتت، و روز بخشیدنت.
انتهای پیام/م10
همراه با گلواژههای دعا؛
روز عرفه قاصدکهای آرزوها به آسمان میروند
خبرگزاری فارس: روز عرفه نیلوفران خواهش دلهای زمینی که بر داربست ایمان پیچیده را تا آستان اجابت بالا میروند به همراه خود قاصدکهایی که آرزوهای بزرگ دلهای شکسته را با گلواژههای دعا به آسمان برده و فریادهای صادقانه از عمق دریای مواج جانهای سوختهای است که با کلام پسر زهرا (س) بیان میشود.
اخبار مرتبط
-
برگزاری دعای عرفه در گلزار شهدای گمنام آبپخش
-
برگزاری نماز عید قربان و دعای عرفه در ورامین
-
دعای عرفه جنبه سیاسی عبادی حج را نشان میدهد
-
برگزاری دعای عرفه در گلزار شهدای گچساران
-
دعای عرفه راه میانبری برای رسیدن به علمالیقین است
-
زمزمه دعای عرفه نمایش معنوی وحدت مسلمانان است
-
برگزاری دعای عرفه با حضور 70 هزار زائر در شلمچه
-
قرائت دعای عرفه در طبس و کاشمر
-
برگزاری دعای عرفه در حاشیه زایندهرود خشک اصفهان
-
برگزاری دعای عرفه در نقطه صفر مرزی کرمانشاه
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد
شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.