به گزارش خبرگزاری فارس از جیرفت، برای برگزاری هفدهمین اردوی جهادی به روستای مهتابی زیارت از توابع عنبرآباد آمده بودیم و ماجرایی را دیدیم که شاید با نگاه و دست پرخیر خیران التیامی بر دل پردرد و سوخته پدر جلال باشد.
شده بود مطب دکتر یکی‌یکی ویزیت می‌کردیم، موارد حاد و اضطراری، از خطر نابینایی کامل گرفته تا سرطان و غده عفونی زیر زبان و جابجایی فک و قطع نخائی، یکی یکی دردها و مشکلاتشان را می‌گفتند و من هم یاداشت می‌کردم تا اینکه رسیدیم به یک مورد که اشک ما را درآورد.
موردی پیچیده و عجیب و مظلوم و دردآور، معادله‌ای چند مجهولی، جلال جرجندی‌مقدم از روستای مهتابی‌زیارت، قطع نخاع از کمر به پایین در سانحه تصادف 1391 و زمین‌گیر شدن 100 درصد، درد بی‌مادری کشیدن، متاهل و صاحب فرزند بودن، رها کردن وی توسط همسرش، مجبور به پرداخت نفقه همسر و فرزند و نداشتن دستشویی و حمام...
عفونت و عدم توانایی برای درمان، نیاز به عمل جراحی برای ضایعه قطع نخاعی و عدم تمکن مالی، کارگری پدر پیر و فرتوت و حتی عدم موفقیت به کارگری به خاطر پرستاری کردن از جلال، نداشتن بیمه مفید فایده، هزینه‌های درمانی بالا و از همه عجیب‌تر اینکه زیر پوشش هیچ ارگان دولتی نبود نه کمیته امداد نه بهزیستی و نه هیچ جای دیگری...
از همه بیشتر و حتی شاید بیشتر از جلال دلم برای پدر جلال می‌سوخت که پرستار فرزندش شده بود و تمام کارهای جلال با پدرش بود.
پرستاری جلال و رسیدگی به او، پدر را از همان کارگری ساده هم محروم کرده بود یا باید کار می‌کرد یا به جلال می‌رسید.
وضع مالی آنها به حدی بد بود که نان شبشان را از کسانی می‌گرفتند که خود آنان مددجوی کمیته امداد بودند و محتاج یک لقمه نان، البته این حرف را پدر جلال با بغض و گریه می‌گفت « نان خوردنمان را از مردم می‌گیریم.»
سکوت سنگینی بر جلسه حاکم شد و عمق وجودمان سوخت، سوختیم نه از دردهای جلال و پدرش، بلکه از بی‌دردی مرفهان بی‌درد سوختیم، سوختنی که با هیچ مرهمی التیام نمی‌یابد.
تصمیم گرفتیم یک سرویس بهداشتی و حمام برای جلال درست کنیم، شما هم می‌توانید در این ساخت و ساز شریک شوید، نیروهای ما تا 20 شهریور در صحنه هستند و مشغول ساخت یک خانه قرآنی و چند پروژۀ دیگر، همه چیز آماده است، فقط منتظر لبیک خیران هستیم، هزینه ساخت حدود 3 میلیون تومان می‌شود.
امید است، بتوانیم با کمک خیران همچون گذشته قدم بزرگی برداشته و ضمن ساخت حمام و دستشویی، تختخوابی برای جلال بخریم و به زودی او را برای ادامه مداوا و برطرف شدن عفونت راهی شیراز کنیم.
انتهای پیام/2655/ق40/د1000
