به گزارش خبرگزاری فارس از مشهد، در یادداشت آیتالله سیداحمد علمالهدی امام جمعه مشهد و عضو مجلس خبرگان رهبری در پاسخ به شبههافکنی رسانهها آمده است: مردمسالاری آرزوی اکثر ایرانیان و هدف تمام مجاهدانی است که در دو قرن اخیر علیه شکلهای گوناگون دیکتاتوری بهپاخواستهاند و افتخار جمهوری اسلامی پاسداشت اصل آزادی انسان در چارچوب مردم سالاری دینی است.
آزادی نخستین اصل از سه اصل راهنمای مبارزین در جریان انقلاب اسلامی است
نه تنها آزادی نخستین اصل از سه اصل راهنمای مبارزین در جریان انقلاب اسلامی است که راهنمای حاکمیت پس از پیروزی هم است. از این رو تاریخ معاصر ایران قبل و بعد از انقلاب شاهد پایبندی جریان اصولگرا به اصل آزادی است.
اگر خوب در رویدادهای تاریخ اسلام دقت کنیم میبینیم که تاریخ خونبار شیعه از نخستین دوشنبه پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) تاکنون نمایشگاه بهای بسیار بسیار سنگینی است که مسلمانان واقعی برای پایبندی به اصل آزادی پرداختهاند و توانستهاند با جلوههای گوناگون ستم مبارزه کنند.
چه خوب است به رویدادهایی همچون مبارزات و شهادت صدیقه طاهره (س)، ائمه معصوم(ع)، اصحاب، ذریه و پیروان ایشان در طول پانزده قرن از منظر التزام به اصل آزادی بنگریم یا دست کم در این فراز زیارت عاشورا «لعن الله امة قتلک » کمی بیشتر تامل کنیم تا دریابیم بهای پاسداشت آزادی ممکن است چه اندازه باشد.
این همه تجربه طولانی بی هیچ ادعای دروغین و به شواهد معتبر تاریخی از این حکایت میکند که انقلابی مسلمان به اصل آزادی متعهد است و آن را به عنوان اصول راهنمای خود هم زمانیکه بر قدرت تکیه زند و هم زمانی که برای انقلاب بپاخیزد میپذیرد.
آزادیخواهی و مردم سالاری ما را از سایر جریانهای انقلابی متداول جدا میسازد
با این همه نکتهای بسیار مهم آزادیخواهی و مردم سالاری ما را از سایر جریانهای انقلابی و شکلهای حاکمیتی که امروزه متداول است و غوغایشان گوش مردم عصر ما را میخراشد جدا میسازد و آن دینی بودن است که در یک جمله کوتاه از دهان مبارک یک روحانی آزاده، انقلابی، شهید، تاریخساز یعنی مدرس به این صورت بیان شد: «سیاست ما عین دیانت ماست» و بازخوانیهای هوشمندانه امام خمینی قدس سره از این سخن تاریخی به خوبی زیربنای نظام جمهوری اسلامی را آشکار میسازد.
مردمسالاری دینی وجه امتیاز ایران با انواع حاکمیت در کشورهای مدعی مردمسالاری است
امروزه مردمسالاری دینی وجه امتیاز حاکمیت در کشور ایران با انواع حاکمیت در سایر کشورهای مدعی مردم سالاری است. صفت دینی برای مردم سالاری به معنای این است که مشارکت مردمی وابسته به انگیزشهای دینی است و مداخلات مردم در امور سیاسی و اجتماعی بنا بر اعتقادات دینی و انگیزههای مذهبی صورت میگیرد.
از اینرو لازم است سازماندهی نیروهای اجتماعی، بسیج عمومی، آرایش گروههای سیاسی و سایر فعالیتهای برانگیزاننده و فعال ساز با ملاحظه تعالیم دینی و با توجه به تجربههای موفق و شیوههای خاص دینداران صورت گیرد.
از این رو در سیره امام، مقام معظم رهبری و سایر علمای اسلام و رهبران انقلابی مشاهده میشود که انذار و تبشیر به جزاهای اخروی برای برانگیختن افراد جامعه به مشارکت فعال در امور سیاسی قبل و پس از انقلاب یک روش برگزیده و رایج بوده است.
اصولا تحمل هزینههای هنگفت هر یک از تلاشهای فردی و دسته جمعی به مزایایی بستگی دارد که بر اثر دفع ضررهای پیشبینی شده یا جلب منافع مورد انتظار حاصل میشود.
براین اساس و متکی بر نگاه مادهگرا در جوامع دموکراتیک، منافع مادی و یا رفع مشکلات مادی سنگ بنای فعالیتها و تبلیغات ترغیب کننده برای جلب مردم به مشارکت سیاسی قرار میگیرد و چه بسا در این زمینه وعدههای دروغین و مایوس کننده ارائه شود و چنان که شاهدیم در این نوع جوامع اعتماد عمومی و مشارکت اجتماعی و مداخلات سیاسی مردم بطور روز افزون کاهش پیدا کند.
مردمسالاری دینی در ایران میتواند با اتکا به تعالیم اسلام مردم را به مشارکت فراخواند
ولی مردمسالاری دینی با توجه به تنگناهایی که در کشور وجود دارد به جای وعدههای خیالی مردم فریب، دروغین و دلسرد کننده گروههای سیاسی و کاندیداها میتواند با اتکا به تعالیم اسلام و شیوههای انذار و تبشیر معهود در کتاب و سنت، مردم را به مشارکت فراخواند.
لذا نه تنها تقاضا و انتظارات سیاسی، اجتماعی بلکه میزان پافشاری، قالبهای پایداری، روشهای مشارکت، گفتمان سیاسی را متناسب با اصول و تعالیم دینی سازماندهی کند تا مردم از سر تکلیف نه فقط به بهانه حق طلبی در امور سیاسی مشارکت کنند.
با این همه هژمونی فرهنگی غرب و تک صدایی در دموکراسی همراه با دلبستگی برخی جریانهای روشنفکری ریشهدار و خام داخلی به مردم سالاری لائیک سبب شده گاه و بیگاه اصول مردم سالاری دینی مورد بی توجهی قرار گیرد و گفتمان دینی به عنوان یک وجه امتیاز مردم سالاری دینی پذیرفته نشود و برخی از سر دلسوزی و برخی در هوای روشنفکران خام اولیه به تعبیرات سیاسی متناسب با فرهنگ دینی خرده بگیرند.
آنچه شگفت آور است برخی از این نوع انتقادات از سوی رسانههای متعلق به روحانیان متولی دین و مدعی انقلاب اسلامی و فهم سیاست دینی و بهویژه در قالبهای جنجالی و با ادبیات غرب گرایانه مطرح میشود.
در حالی که به واقع شیوه انذار و تبشیر بطور مکمل برای فراخواندن مردم به عرصههای اجتماعی قابل دفاع است و در برخی موارد و به دلیل برخی مصالح از جمله اهمیت یک موضوع میتوان به یکی از این دو روش انذار یا تبشیر توجه بیشتری نشان داد ولی شایسته نیست که تفاوت سلیقهها منجر به استفاده از قالبهای غیر شرعی نظیر اتهام زنی، شبهه افکنی و تبلیغات سوء بشود.
در هر صورت همه خوانندگان را به تامل بیشتر در مفهوم مردم سالاری دینی و بهویژه بازخوانی سیره امام خمینی قدسسره دعوت میکنم.
انتهای پیام/70004/ق/ض1002