اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

استانها

کاروان شهدای گمنام وارد قروه شد

مردم شهرهای قروه و سریش‌آباد ظهر امروز با استقبال از کاروان حامل 4 شهید گمنام، بار دیگر بر تداوم راه شهدا تاکید کردند.

کاروان شهدای گمنام وارد قروه شد

به گزارش خبرگزاری فارس از قروه، نام و نشانت را در گمنامی یافتی چرا که تو از نام و نشان فراتری و نام آوریت زبانزد است و امروز نه بر روی دست مردمان این شهر که بر بال فرشتگان آمدی تا در روز آسمانی ‌شدن مادر بی‌نشانت از تکه‌تکه‌های استخوانت التماس دعا داشته باشیم.

امروز آسمان هم با چشمان این شهر همنوا شده بود تا ببارد بر پیکر خسته‌ات پهلوان.

مادران اسپند بر روی آتش می‌ریزند و در مسیر آمدنت با گل، نقل و گلاب به انتظار نشسته‌اند می‌خواهند حق مادری را برایت به جا آورند تا مبادا مادرت گلایه کند که چرا وقتی فرزندم به مهمانی شهرتان آمد برایش مادری نکردید.

اشک تنها حرفی است که با تو داریم، اشک برای تو که نه، برای خودمان که این هیاهوی مبهم، گاهی یادمان می‌رود که یادی از شما بکنیم، نه از شما یاد کنیم که شما یادی از ما کنید.

سن و سالی ندارید از 18 تا 20 سال، اما آنقدر بزرگ هستید که آسمان به احترام قدم‌هایتان از جایش برخاسته است و رحمت خود را زیر پایتان فرش کرده است.

امروز در فاطمیه‌ای غریب‌تر از همیشه، فرزندانش که با ذکر نام بانوی بی‌نشان بقیع جاودانگی را برگزیده‌اند پس از سال‌ها بی‌نشانی آمدند تا در عبور از مسیر آسمانی خود بر دیدگان مردم شهرهای قروه و سریش‌آباد منت بگذارند و از عطر نامشان فضای شهر را آکنده کنند.

پیرمردی عصا به دست در حالی که اشک در چشمانش جمع شده است، سینه‌زنان از دور نظاره‌گر کاروان توست.

نوجوانی که دستش را به تابوتت گرفته پا به پای کاروان می‌آید و به پهنای صورتش اشک می‌ریزد با ناله می‌گوید شفاعت ما یادتان نرود.

مادر شهید عباس جباری، آن یل بی‌نام و نشان سریش‌آبادی از ساعت‌ها قبل در مسیر آمدنت بود تا بوی فرزند مفقودش را از تو بجوید.

عکس عباسش را محکم به بغل گرفته و می‌گوید: اینها برایم مثل عباسم هستند، هیچ فرقی با فرزندم ندارند.

باران که به صورتش می‌خورد با باران چشمانش درهم می‌آمیزد و ادامه می‌دهد: نامش را عباس گذاشتم تا در راه حسین (ع) قدم بردارد، خودش این راه را انتخاب کرد و حالا هم اگر برگردد قدمش را بر روی چشمانم می‌گذارم و اگر هم نیاید ناراحت نیستم چرا که این هم انتخاب خودش بوده است.

از کنار 30 سال چشم‌انتظاری این مادر شهید می‌گذرم و رو به شهدا می‌گویم؛ راستی گمنام ما هستیم که تمام زندگی‌مان را مدیون شما هستیم.

رزمنده‌ای که با حسرت به کاروان شهدا می‌نگرد زیر لب زمزمه می‌کند: تو که حسینی بودی و هستی برایمان دعا کن تا ما که حسین‌وار زندگی نکردیم لیاقت شهادت حسین‌گونه را داشته باشیم، خدایت ما را حر‌گونه بپذیرد.

این شهدا در عملیات والفجر 8 در منطقه فاو به شهادت رسیدند؛ پیکر مطهر آنان پس از استقبال گرم مردم شهیدپرور قروه و سریش‌آباد برای خاکسپاری به کامیاران و سنندج انتقال یافت.

انتهای پیام/79009/ز40/ژ1001

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        تازه های کتاب
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول