به گزارش خبرگزاری فارس، نوزدهمین دوره انتخابات پارلمانی اسرائیل در حالی روز سهشنبه برگزار میشود که آخرین نظرسنجیها از پیروزی ائتلاف دو حزب راستگرای «لیکود» به رهبری «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر و «اسرائیل بیتنا» به رهبری «آویگدور لیبرمن» وزیر خارجه مستعفی اسرائیل حکایت دارد.
بنا بر قوانین انتخاباتی اسرائیل، رهبر حزبی که بتواند در انتخابات پارلمانی اکثریت 120 کرسی را از آن خود کند، از سوی ریاست رژیم که اکنون در اختیار «شیمون پرز» است، مسئول تشکیل کابینه میشود. اما تعدد احزاب و به تبع آن پراکندگی آرا موجب شده تا هیچگاه در تاریخ اسرائیل هیچ حزبی نتواند به اکثریت برسد و به تنهایی تشکیل کابینه دهد.
همین تعدد احزاب است که موجب شده تا نخستوزیرهای اسرائیلی همواره مجبور به تن دادن به ائتلاف با سران دیگر احزاب شوند و البته همین امر هم بارها به بروز اختلافات درون کابینهای انجامیده است. آخرین نمونه آن هم اختلافات شدید میان نتانیاهو و «شائول موفاز» رهبر حزب دست چپی «کادیما» و معاون وقت نتانیاهو بود که نهایتا به جدایی موفاز از کابینه انجامید.
حالا رقابتهای انتخاباتی اسرائیل در حالی به روزهای پایانی خود نزدیک شده که پیروزی نتانیاهو در انتخابات تقریبا قطعی شده. اما موارد مختلفی وجود دارد که از هم اکنون نتانیاهو را برای گزینش اعضای کابینهاش در شرایط سختی قرار داده است. اخبار متناقضی هم که از حضور افراد مختلف در کابینه آتی اسرائیل منتشر میشود، شاهدی است بر این مدعا که نتانیاهو هنوز نتوانسته تصمیم نهایی در مورد سیاستهای آتی خود را اتخاذ کند.
نخستوزیر کنونی و احتمالا آتی اسرائیل از یک سو با مطرح کردن «حمایت از راهکار دو دولتی» بر نعل «میانهروی» میزند و از سوی دیگر با طرح «اجرای کامل و گسترش طرحهای شهرکسازی در کرانه باختری» بر میخ «راستگرایی متعهد به آرمان صهیونیست» میکوبد.
هراس از انزوای بیشتر اسرائیل در صورت تداوم شهرکسازیها
انتخاب مجدد «باراک اوباما»ی دموکرات و میانهرو به سمت ریاستجمهوری آمریکا را شاید بتوان یکی از مهمترین مواردی دانست که نتانیاهو را در چنین وضعیتی قرار داده است. قطعا اگر «میت رامنی» جمهوریخواه و جنگطلب کارزار انتخاباتی آمریکا را به نفع خود به پایان میبرد، نتانیاهو که علنا به حمایت از او پرداخته بود، اکنون مجبور به اتخاذ چنین سیاست دوگانهای نمیشد.
نتانیاهو آشکارا از اینکه بیش از این اسرائیل به انزوا کشیده شود و حتی از سوی آمریکا یعنی نزدیکترین متحد خود نیز طرد شود، هراسان است. صحبتهایی هم که اخیرا اوباما در یک محفل خصوصی مطرح کرد، نشان میدهد که این دو تا چه حد با یکدیگر زاویه دارند و استمرار سیاست افراطی نتانیاهو در قبال فلسطینیها میتواند چه تبعات سنگینی برای اسرائیل داشته باشد. اوباما در این صحبتها گفته بود نتانیاهو اسرائیل را در مسیر انزوای کامل قرار داده و نمیداند که چه چیز به نفع اسرائیل است.
البته اوباما در جبهه مخالفت با سیاستهای نتانیاهو تنها نیست و واکنشهای تند جامعه بینالملل به تصمیمات جدید اسرائیل برای گسترش شهرکسازیها در کرانه باختری نشان داد که نتانیاهو در مواجهه با اوباما کاملا در موضع ضعف قرار دارد.
تا این جای کار عقل و منطق حکم میکند که نتانیاهو به خواستههای اوباما و جامعه بینالملل تن دهد، شهرکسازیها را متوقف کند، با فلسطینیها وارد مذاکره شود و طی فرایندی گام به گام کشور مستقل فلسطین را بر اساس مرزهای سال 1967 به رسمیت بشناسد. و این یعنی اجرای مو به موی طرحی که قرار است اروپاییها بعد از انتخابات اسرائیل روی میز مذاکره بیاورند و تداوم حمایت از اسرائیل را منوط به اجرای آن کنند.
مطرح شدن نامهایی چون «زیپی لیونی» رهبر حزب «هاتنوعا» (جنبش) و «یعیر لاپید» رهبر حزب «یش عاتید» برای حضور در کابینه آتی اسرائیل، نشان میدهد که نتانیاهو علاقهمند است حداقل در ظاهر جانب احتیاط را رعایت کند و با روی کار آوردن چهرههای میانهرو و تن دادن به کار با رقبایش، کمی از تنش با آمریکاییها بکاهد.
منافع حزبی و آرمان صهیونیستی عاملی برای تداوم تندرویها
اما نتانیاهو تنها در زمین جامعه بینالملل بازی نمیکند و منافع حزبی حکم میکند شعارهایی مطرح کند که بتواند حمایتهای داخلی را هم برای او به همراه داشته باشد. از این جا به بعد است که او باید به روند نزولی آرای ائتلاف خود و لیبرمن در یک کفه ترازو و روند صعودی آرای حزب تندرویی چون «حبیت هایهودی» (اسرائیل خانه ما) به رهبری «نفتالی بنت» بنگرد. قطعا مهمترین دلیلی که موجب شده بخشی از آرای نتانیاهو به سبد بنت و حزبش ریخته شود، شعار انتخاباتی آنها یعنی «پایبندی به آرمان صهیونیست و اسرائیل بزرگ» است.
بنت و هم حزبیهایش حتی در ظاهر هم هیچ عقیدهای به راهکار دو دولتی و به رسمیت شناختن کشور فلسطین ندارند. آنها آشکارا از لزوم الحاق کرانه باختری به اسرائیل سخن میگویند و معتقدند که فلسطینیها یا باید اراضی خود را ترک کنند، و یا موجودیت اسرائیل را پذیرفته، زیر پرچم اسرائیل زندگی کنند و کشوری به نام فلسطین را به فراموشی بسپارند. ایدهای که در داخل اسرائیل هواداران زیادی را به خود جلب کرده و آرای بخش بزرگی از حامیان راستگرایان را به حساب «حبیت هایهودی» ریخته است.
در عین حال نتانیاهو نماینده سیاسی راستگرایانی است که رهبر مذهبی آنها یعنی «عوادیا یوسف» خاخام تندرو و مقتدای ایدئولوژیک حزب اولترا ارتودوکس «شاس» فلسطینیها را «مار» و «پست» خوانده و برای نابودی آنها دعا کرده است. قطعا نتانیاهو برای آنکه بتواند از ادامه حمایت بخش مذهبی حامعه اسرائیل برخوردار باشد، باید تا حدی سیاستهای افراطی را در دستور کار قرار دهد.
از این همین روست که او بیتالمقدس را پایتخت اسرائیل میخواند و تاکید میکند که در دوره بعد نیز به شهرکسازیها ادامه میدهد. در همین حال اخباری از دفتر نخستوزیری اسرائیل درز میکند مبنی بر اینکه نتانیاهو قصد دارد پستی عالیرتبه در کابینه بعدی به «نفتالی بنت» بدهد، و این یعنی تلاش برای جلب اسرائیلیهایی که دل به وعده اسرائیل بزرگ بستهاند.
به همین دلیل بود که «دنیل لوی» مدیر برنامه خاورمیانه و شمال آفریقای شورای اروپایی روابط خارجی انگلیس، هفته گذشته انتخابات اخیر اسرائیل را «نشاندهنده تندتر شدن مواضع راستهای اسرائیل» و «تسریع حرکت به سمت یک نظام تمامیتطلب نژادپرست» دانست.
نتانیاهو در دو راهی عقلگرایی یا آرمانگرایی صهیونیستی
این عوامل در کنار هم، نتانیاهو را به این نتیجه رسانده است که باید برای موفقیت در انتخابات رویکردی دوگانه داشته باشد و طوری عمل کند که تمام احزاب را در کنار خود قرار دهد. رویکردی که تا اینجای کار تقریبا موفق بوده است. شاهد این امر هم وعدهای بود که او برای تشکیل کابینه ائتلاف فراگیر به رقبایی چون لیونی و لاپید داد، و عملا آنها را فریفت. این دو که تا هفته قبل به همراه یخیموویچ قصد تشکیل جبههای واحد از چپها و میانهروها را داشتند، حالا با وعده حضور در کابینه آتی از این ائتلاف کنار کشیدهاند؛ ائتلافی که نظرسنجیها نشان میدهد در صورت شکلگیری میتوانست خطری جدی برای نتانیاهو باشد.
اما آنچه که مسلم است، این است که نتانیاهو پس از پایان انتخابات قطعا نمیتواند به چنین رویکردی ادامه دهد. چراکه آنطور که از شواهد بر میآید، نتانیاهو نمیتواند در کابینه بعدی خود هم لیونی به ظاهر خواهان صلح با فلسطینیها را در کنار خود داشته باشد و هم نفتالی بنت خواهان نابودی نام فلسطین را، چراکه در این صورت احتمالا باید شاهد درگیری در کابینه بعدی و جدایی بخشی از ائتلاف باشد.
نتانیاهو در کابینه آتی خود یا باید رضایت اوباما و جامعه جهانی را مدنظر قرار دهد و ائتلافی با حضور احزاب میانهرو و چپگرا تشکیل دهد، و یا اینکه به سیاستهای افراطی چهار سال گذشتهاش ادامه دهد و انزوای رو به رشد اسرائیل را بپذیرد.
یادداشت از صادق قربانی
انتهای پیام/ق.ص