به گزارش خبرگزاری فارس از اصفهان به نقل از روابط عمومی اتاق بازرگانی و صنایع و معادن اصفهان، منصور همایونینژاد در همایش آموزشی هفتگی اتاق اصفهان با عنوان هوش هیجانی در افزایش فروش و سودآوری بنگاهها اظهار کرد: مدیرانی که هوش عاطفی بالایی دارند دارای کارمندانی با عملکرد فوقالعاده و بیشترین میزان جلب رضایتمندی مشتریان، کمترین میزان خطا را دارند.
وی افزود: در سازمانهایی که مفهوم رهبری به جای مفهوم مدیریت به چشم میخورد، تأثیر رفتار عاطفی مدیران نقش عمدهای ایفا میکند، نتیجه شگفت انگیز این بحث قابلیت هوش عاطفی است که رهبران موفق را متمایز میسازد.
این کارشناس حوزه مدیریت اقتصادی تصریح کرد: مطالعات فراوانی که در زمینه افزایش قدرت بازدهی و تولید صورت گرفته، همگی نشان دهنده ارتباط تنگاتنگ هوش عاطفی افراد و رهبران با توانایی انجام هرچه بهتر کارها میباشد.
وی اظهار کرد: حدود 3.1 این تفاوت ناشی از مهارت تکنیکی و توانایی شناختی بوده در حالی که 3.2 دیگر ناشی از قابلیت هوش عاطفی است.
همایونینژاد تأکید کرد: افرادی که از هوش عاطفی بالا و قدرت مدیریت استرس برخوردار هستند، کلید کاهش هزینههای یک شرکت هستند، زیرا فشار کاری بالا و عدم توانایی مدیریت صحیح زمان، کارکنان را 2 برابر بیشتر در معرض اخراج قرار میدهد.
وی یادآور شد: کارمندانی که با مهارتهای قوی مدیریت بر خود، آشنایی دارند بهتر از عهده فشارهای کاری بالا برمیآیند؛ همچنین تیمهایی که احساس تعلق بیشتری داشتند 50 درصد بیشتر از بقیه شاهد کاهش خطاهای اجرایی بودند و 56 درصد بیشتر از سایرین شاهد وفاداری بیشتر از سطح متوسط، در میان مشتریانشان بودند و 38 درصد بیشتر از دیگران بازدهی بالای متوسط داشتند و 27 درصد بیشتر از دیگر سازمانها گزارش افزایش سود داشتند.
این کارشناس حوزه مدیریت اقتصادی، هوش عاطفی را مجموعه کلیدی از مهارتهایی دانست که عملکرد را تحتالشعاع قرار داده و مدیر تصمیم گرفته که این مهارتها را در سازمان خود به اجرا درآورند.
وی در بخش دیگری از سخنان خود گفت: امروزه بسیاری از سازمانها در حال تغییرند و هرگونه تغییر نیازمند کارکنان و مدیرانی است که «انطباقپذیر» بوده و با تغییرها «سازگار» شوند.
در این میان، تعامل اجتماعی به شیوهای شایسته و ثمربخش برای بیشتر مدیران و رهبران به عنوان عنصر کلیدی در مدیریت تغییرهای سازمانی اهمیت فزایندهای دارد.
وی افزود: بررسیها نشان داده است که گوی رقابت آینده را مدیرانی خواهند برد که بتوانند به طور اثربخش و نتیجهبخش با منابع انسانی خود ارتباط برقرار کنند،در این زمینه هوش عاطفی یکی از مؤلفههایی است که میتواند در روابط مدیران با اعضای سازمان نقش مهمی ایفا کند و شرط حتمی و اجتنابناپذیری در سازمان به حساب میآید.
همایونینژاد گفت: برخی از مدیران به دلیل رابطه ضعیف خود با دیگران قادر نیستند بازخورد دریافت کنند و به بازخوردها پاسخ درست بدهند، اما مدیران اثربخش و موفق تقریباً در تمام جنبهها با این مدیران متفاوت هستند؛ آنها نقش رهبر را ایفا و انگیزه ایجاد میکنند و تعهد به وجود میآورد.
وی قابلیتهای هوش عاطفی را به طور پیوسته امکان تقویت دانست و گفت: با توجه به نیاز، سبکهای رهبری تغییر میکند و مدیران موفق بر انگیزانندههای خوبی هستند، در یک کلام، مدیران موفق تأکید بر ارتقای هوش عاطفی و پرورش قابلیتهای عاطفی دارند.
این کارشناس حوزه مدیریت اقتصادی ادامه داد: مدیری اثربخش است که شنونده و سخنگوی خوبی باشد، رابطه پایدار و مثبت با دیگران برقرار سازد، احساسات خود و دیگران را به خوبی درک کند و در ارتباطات خود به درستی عکسالعمل نشان دهد.
وی اضافه کرد: مدیر اثر بخش دارای قابلیت عاطفی بالایی است و در تصمیمگیری بر عناصر عاطفی تأکید میکند.او به خوبی میداند زمانی رهبری اثربخش است که به کارکنان خود به عنوان یک انسان توجه کند و همواره با برقراری رابطه اثربخش و سازنده، در صدد رشد و پرورش کارکنان خود برآید.
همایونینژاد تصریح کرد: هوش هیجانی (یا هوش احساسی یا هوش عاطفی) که با حروف اختصاری EQ نشان داده میشود، بخش مهمی از «هوش» است که شامل توانایی شناخت، درک و تنظیم و هیجانها (احساسات) و استفاده از آنها در زندگی است.
انتهای پیام/2301/صا/ژ1001