اسماعیل مجللی از پژوهشگران و تعزیهخوانان مطرح استان مرکزی با حضور در دفتر خبرگزاری فارس در اراک در رابطه با وضعیت تعزیه در استان مطالبی را بیان کرد.
آنچه در زیر میخوایند ماحصل این گفتوگو است.
فارس: قدمت تعزیهخوانی در اراک چند سال است؟
هنر تعزیه خوانی در اراک پابهپای شهرهای دیگر کشور پیش میرفته و از آنجا که اراک در دوران قاجار تاسیس شده و نماد اراک نیز بازار آن بوده، تعزیه اراک هم بیشتر در بازار آن برای مردم شناخته میشود.
سابقه تعزیه در اراک با قدمت خود اراک سنخیت کامل دارد، فراموش نکنیم که تعزیه به شکل واقعی آن در دوران قاجار اجرا میشد و به نوعی میتوان گفت که در همان دوره هم پرونده این هنر بسته شد و این چیزی که امروز شاهد آن هستیم یک کپیبرداری از همان دوران است، کما اینکه در دوران پهلوی هم تعزیه در شهرها به ندرت اجرا میشد و این هنر به روستاها بیشتر سوق داده شد که با این اتفاق، تعزیه تا حدودی با اتفاقات روزمره شهری آنچنان که باید و شاید دست و پنجه نرم نکرد و همین امر موجب حفظ قداست این هنر شد.
فارس: در سالهای بسیار دور تعزیه در بازار اراک اجرا میشد، چرا دیگر شاهد اجرای تعزیه در بازار نیستیم؟
شیوه اجرای تعزیه در بازار اراک تا سال 1363 ادامه داشت که البته با همه حسنهایی که از این شیوه تعزیهخوانی منحصر به فرد میتوان برشمرد، ولی باز هم ضعفها و انتقاداتی نیز بر این تعزیه وارد بوده که در نهایت پرونده تعزیهخوانی بازار اراک در سال 63 برای همیشه بسته شد و به تاریخ پیوست، امروزه نیز از تعزیه سیار اراک فقط در کتابها مطالبی دیده میشود البته در کنار اجرای تعزیه در بازار، مجالس تعزیه در منازل و مساجد نیز اجرا میشد.
فارس: در سالهای گذشته گاها شاهد مهاجرت تعزیهخوانان اراک به سایر شهرهای کشور بودیم، علت این مهاجرتها چه بود؟
بعد از اینکه اجرای تعزیه در بازار به اتمام رسید و رسما در سالهای بعد مردم ما شاهد اینگونه اجرا نبودند، تعزیهخوانان بازار به دعوت شهرهای اطراف اراک به این شهرها مهاجرت کردند و رسما اراک به عنوان یک شهر صادر کننده تعزیه شناخته شد، اما میزان انتقال شبیهخوانان اراک به سایر استانها از شبیهخوانان تهران و قزوین کمتر بود.
امروز هم اینگونه است، با این حال تعزیهخوانان قزوین و تهران به اراک مهاجرت کردند و بدون هیچگونه اغراق از یک گرمی بازار کاملا مناسبی برخوردار شدند.
رضا مشایخی از تعزیهخوانان قزوین که چند روزی است دار فانی را وداع گفته در تعزیه اراک بسیار مؤثر واقع شد، شاید اگر رضا مشایخی زنده بود این حرف را نمیزدم ولی اکنون که این مرحوم دار فانی را وداع گفته اعتراف میکنم که ایشان در اراک از طرفداران بسیاری برخوردار بود، حتی خود شبیهخوانان اراک نیز از این فرد استقبال میکردند.
مرحوم مشایخی در استانهای دیگری همچون اصفهان، قم و... نیز از بازار گرمی خوبی برخوردار شده بود، ولی تاثیر ایشان در تعزیه اراک به گونهای بود که از بدو حضور در اراک شبیهخوانان اراک نسخ تعزیه مربوط به اراک را که انجم نام داشت کنار گذاشتند و از نسخی که مرحوم مشایخی به کار میبرد استفاده میکردند و به نوعی نسخ تعزیه قزوین جایگزین نسخ انجم در اراک شد.
فارس: نسخههای تعزیه چگونه تهیه میشد؟
باید بگوییم اصل تعزیه در دوران قاجار شکل گرفت و ناصرالدین شاه شاعرانی را برای این کار استخدام کرد و کلیه امورات مذهبی و فرهنگی را به صورت تعزیه برای مردم اجرا میکردند سفرنامههای بنجامین، کنت دوگبینو، لیتن، چرولی و... گواه این مدعاست که در تهران تکیه دولت توسط شاه قاجار احداث شد و هنر تعزیهخوانی برای مردم با حضور شخص شاه اجرا میشد، البته حضور شاعران و سرایندگان تعزیه در یک برهه زمانی به وقوع پیوست که هنوز شاعران تاثیرگذار و مطرحی از قبیل ملک الشعرای بهار، میرزاده عشقی، ایرج میرزا و... ظهور نکرده بودند و کشور هم هنوز به سمت مدرنیته پیش نرفته بود و اتفاقاتی از قبیل مشروطیت و.. نیز در کشور رخ نداده بود، با این حال تعزیهنویسان دربار قاجار نگارش نسخ را به انجام رسانیدند بدون اینکه نامی از خود درون اشعار داشته باشند.
این نسخ به سایر شهرها نیز منتقل شد و شبیهنویسانی در سایر استانها بر اساس نسخ تکیه دولت شروع به نگارش متون تعزیه کردند، با توجه به اینکه اکنون نسخ تعزیه تکیه دولت را بنده در اختیار دارم طبق مقایساتی که با نسخ امروزی داشتهام اشعار نسخ امروز با اشعار نسخ تکیه دولت وجوه افتراق و اشتراک بسیاری دارند به عنوان مثال نسخه تعزیه شهادت امام حسین را با نسخ قزوین، انجم، میرعزا و..مقایسه کردم در هر کدام از نسخ این شهرستانها بخشی از نسخه تکیه دولت گنجانده شده بود.
تعزیهسرایانی مثل حسینعلی قضایی در بوشهر، مداح در قزوین، شهپر در گیلان و انجم در اراک البته شازند از جمله کسانی بودند که در دوران قاجار به نگارش نسخ پرداختند، در مورد انجم نیز باید بگویم طبق بررسیهایی که اینجانب از اشعار انجم با سایر شعرا داشتم اشعار ایشان بسیار شبیه با اشعار اقبال لاهوری بود که اقبال هم در دوران قاجار در پاکستان زندگی میکرد.
البته این را نمیگویم که بین انجم و اقبال زدوبندی شده باشد، ولی آنچه را که من دیدم اشعار اقبال چه از نظر وزن شعری و چه از نظر به کارگیری کلمات، با انجم شباهتهای بسیاری دارند حتی در اشعار اقبال به کرات لفظ انجم را شاهد هستیم، ولی امروزه در مورد این شخص که آنچنان هم اطلاعات مکتوبی در دست نیست القاب و عناوینی را به کار میبرند که مطلقا با هیچ دانشی سنخیت ندارد.
به عنوان مثال میگویند این شخص «امیر انجمن» بود بعد از چند وقت تبدیل "میر انجمن" و پس از آن به "میر انجم" تغییر نام داد که اینگونه عناوین به هیچ عنوان در جایی مکتوب نشده و بر اساس سلایق شخصی به کار برده میشود.
اشعار تعزیه این شخص برگرفته از فرهنگ استان مرکزی بود و روحیه سلحشوری را در اشعار ایشان به وضوح میتوان دید، ولی پس از حضور شبیهخوانان غیر اراکی این نسخ با اقبال مناسبی مواجه نشد.
فارس: تعزیهخوانان مطرح اراک چه کسانی هستند؟
من از دوران کودکی به همراه پدرم برای اجرای تعزیه به اکثر نقاط کشور سفر کردهام پدرم یکی از شبیهخوانان برجسته استان است و در خارج از استان نیز از اشتهار مناسبی برخوردار است، اجرای تعزیه در داخل چادر عشایرها تا محوطه کاخهای سعدآباد، نیاوران و گلستان را تجربه کردم و تمامی قومیتهای ایرانی از قبیل کرد، لر، عرب، بلوچ و...به تماشای تعزیه من نشستهاند و این مسافرتها تاکنون ادامه داشته و استانهایی از قبیل تهران، قم، خوزستان، خراسان، همدان، اصفهان،کرمان، سیستان و بلوچستان، فارس،کهگیلویه و بویراحمد، چهارمحال و بختیاری و...از جمله استانهایی بود که برای اجرای تعزیه به آنجا سفر کردهام حتی در استانهایی حضور یافتم که مردم آنجا از تعزیه فقط یک نامی شنیده بودند و به عنوان اولین کسی بودم که در لباس تعزیه در مقابل این مردم ظاهر شدم.
اراک تعزیهخوانهای بسیار خوب و با تجربهای دارد شاید اگر بخواهم نام ایشان را ببرم خدای نکرده نامی از قلم بیفتد و شرمنده آن فرد بشوم، ولی باز هم تعزیه در اراک جای بحث دارد شبیهخوانان اراک آنچنان که باید و شاید با یکدیگر اتحاد پر رنگی ندارند، هر کسی دوست دارد قلعه شاه را برای خود فتح کند که البته شاید هم طبیعی باشد ولی موضوع تعزیه در اراک از یک مهندسی مناسبی برخوردار نیست.
امسال برای نخستین بار همزمان با شهادت امام هادی(ع) تعزیه شهادت این امام همام توسط 20 نفر از تعزیهخوانان اراک به همت حوزه هنری به انجام رسید، ولی عدهای از شبیه خوانان که هنوز سابقه حضورشان در تعزیه به 15 سال هم نمیرسد با ادعای تمام خود را وارث این هنر میدانند و تعزیه را به جای مانده از آبا و اجداد خود قلمداد میکنند که این موضوع نیاز به بررسی و آسیبشناسی دارد.
فارس: مشکلات تعزیه در اراک را در چه میبینید؟
عدم وجود محل مناسب اجرای تعزیه در اراک تا حدودی در ناقص بودن امر تعزیه نقش بسزایی دارد، ولی نمیتواند دلیل مستحکمی باشد که چون اراک حسینیه اجرای تعزیه ندارد بنابراین تعزیه هم از رشد مناسبی برخوردار نیست.
در همین اراک تعزیهخوانان با نداشتن محل مناسب باز هم به اجرای تعزیه پرداختهاند و چراغ تعزیه را روشن نگه داشتهاند و از کمترین امکانات بیشترین بهرهها را بردهاند، با اینکه استان اصفهان صدها حسینیه و تکیه اجرای تعزیه را در دل خود دارد با این حال تعزیهخوانان اصفهان برای اجرای تعزیه به اراک مهاجرت میکنند.
بنابراین نمیتوانیم بگوییم چون در اراک فضای مناسب اجرای تعزیه نیست پس تعزیه هم مناسب این شهر نیست، در ضمن نباید فراموش کرد که با بستن داربست در هر محیط و فضایی که بخواهیم میتوانیم تکیه موقت ایجاد کنیم.
در استانهایی شاهد تکیه و حسینیههایی بودهام که عمر درخت چنار وسط حسینیه از عمر شهر اراک بیشتر بوده ولی باز هم میگویم تعزیه در اراک از ظرفیت مناسبی برخوردار است و از خیلی از استانها تقدم دارد.
ما اگر بخواهیم رتبهبندی کنیم اراک بعد از استانهای تهران، قزوین و اصفهان دارای رتبه چهارم است و مابقی استانها از قبیل قم، خراسان،کرمان، هرمزگان،مازندران و.. همه بعد از اراک قرار دارند.
انشاءالله با تلاش تعزیه خوانان و مسئولین بتوانیم اراک را در ردیف اول قرار دهیم و این شهر را به قطب و پایتخت تعزیه کشور تبدیل کنیم.
فارس: همکاری دستگاههای فرهنگی در احیای تعزیه را در سطح استان چگونه ارزیابی میکنید؟
مدیران دستگاههای فرهنگی استان برای تعزیه اراک کم زحمت نکشیدهاند، نمیخواهم بگویم سنگ تمام گذاشتهاند ولی نادیده گرفتن زحماتشان هم بیانصافی است به عنوان مثال مصطفی مشایخی مدیرکل فرهنگ و ارشاد استان شورای تعزیه استان را از بین شش نفر از جوانان مستعد تعزیه استان تشکیل دادند، فعالیتهای نسبتا خوبی هم از طرف این شورا که خود بنده هم عضو آن هستم صورت گرفت، هر چند که انتقاداتی را هم از طرف برخی شبیهخوانان شاهد بودیم ولی باز هم سر و سامان دادن به تعزیه استان یکی از دغدغههای اصلی مدیر کل است و یا اینکه در سال 88 به اتفاق سینا دلشادی رئیس حوزه هنری تصمیم گرفتیم سوگواره تعزیه انجمنی را در اراک راه بیندازیم.
این سوگواره با حضور 22 گروه تعزیه از سطح استان با کیفیت بسیار مناسبی به انجام رسید و بنا به نظر خود آقای دلشادی، زیرزمین حوزه هنری تبدیل به تکیه اجرای تعزیه شد که البته اجرای این سوگواره با برپایی نمایشگاه عکس تعزیه قدیم اراک هم همراه بود که توسط امام جمعه اراک افتتاح شد و یا اقدامات سازمان فرهنگی هنری شهرداری اراک هم مناسب بود سوگوارهای که در قلعه سلطانآباد و یا پارک شهر اراک به انجام رسید نیز فراموش نشدنی است.
از میراث فرهنگی هم باید قدردانی کنم چون سال گذشته به اتفاق آقای دلشادی تصمیم داشتیم که مجلس تعزیه شهادت امام هادی(ع) را در اراک برگزار کنیم، این تعزیه تنها تعزیهای بود که از همه گروههای اراکی در آن حضور داشتند و با حضور 20 تعزیهخوان در محل موزه حسنپور به اجرای تعزیه پرداختیم.
فارس: نظر شما در رابطه با راهاندازی موزه تعزیه چیست؟
متاسفانه در سالهای اخیر شاهد این هستیم که در شهرهای مختلف موزه تعزیه راهاندازی میکنند، ببینید معمولا موزه برای اشیائی به کار برده میشود که از چرخه امورات مردمی خارج شده و یا اینکه قدمت آنها به گونهای است که باید در محل خاصی نگهداشته شود.
این امر در مورد تعزیه صدق نمیکند اولا اینکه عمر تعزیهخوانی با این وسایل و اشیا خیلی کمتر از این است که به موزه رود، دیگر اینکه کلیه تجهیزات هماکنون نیز قابل استفاده هستند و به مرور زمان مشمول تغییر نمیشوند و در نهایت اینکه اگر امسال نسخ و ادوات تعزیه را به موزه منتقل کنیم سال بعد خود تعزیه را باید به موزه برد.
موزه در بسیاری از هنرها تشکیل شده ولی با تعزیه تفاوت دارد، به عنوان مثال در موزه سینما که خود بنده نیز شاهد این موزه بودهام از تمهید بسیار زیبایی استفاده کردهاند مثلا آثار علی حاتمی و یا سید مرتضی آوینی که دیگر تکرار نمیشوند را در موزه گذاشتهاند، ولی در تعزیه چنین اشخاصی را نداریم و خواهشی که دارم این است تعزیه را به موزهها نبرند زیرا برای این کار خیلی زود است.
فارس: نظر شما پیرامون تحقیق در حوزه تعزیه چیست؟
در تعزیه پژوهش و تحقیق جدی گرفته نشده و این هنر کاملا ایرانی آنچنان که باید و شاید به طور علمی به مردم معرفی نشده است به عنوان مثال تا اینکه صحبتی از دانش تعزیه به میان میآید، بحث فاصلهگذاری در تئاتر که توسط برشت اعلام شد را به میان میکشند در صورتی که فاصلهگذاری را برشت بر اساس نمایش شرق مطرح کرد و هیچ ارتباطی به تعزیه ایران ندارد.
متاسفانه همانطور که میدانید از ظرفیتهای تعزیه اراک به خوبی استفاده نمیشود، امروز اراک ما در تعزیه فقط تبدیل شده به محلی برای جولان دادن تعزیهخوانان خارج از اراک، شبیهخوانان تهران، اصفهان، قم و قزوین به بهانه مناسبتهای مختلف در اراک حضور پیدا میکنند و ورقهای تعزیه در این شهر را پر میکنند که شاید عواقب زیانباری برای تعزیه اراک داشته باشد.
انتهای پیام/خ10/د1000