به گزارش خبرگزاری فارس از آمل، استان مازندران با دارابودن 239 هزار هکتار از شالیزارهای کشور بیشترین سهم را در تولید برنج کشور دارد و همپای استانهای همسایهاش 80 درصد نیاز برنج کشور را تامین میکنند.
مازندران خود به تنهایی قادر است برنج مورد نیاز بیش از 27 میلیون ایرانی را تولید کند.
استعداد ویژه در خاک مازندران برای تولید محصولات کشاورزی این نیاز را میرساند که میتوان با ایجاد بسترهای لازم سهم بیشتری از تولید برنج کشور و در کنار آن افزایش محصول برنج برای مصرف عموم را ایجاد کرد.
با وجود تمامی تلاشهای صورت گرفته، هنوز برنج در مازندران با مسائل و مشکلات 10 سال گذشته به بار مینشیند و روند کاهش سطح زیر کشت برنج در سالهای اخیر، زنگ خطری را برای مسئولان به صدا درآورده است.
با وجود فرارسیدن زمان نشای هنوز خبری از کود شیمیایی در بازار برنج نیست و سرنوشت محصولی که بدون کود حاصل میشود نیز معلوم است.
اینها نمونهای از مشکلات بخش کشاورزی در سالهای اخیر است که روند تناوبی داشته و هر سال نیز تکرار میشود، در سال زراعی جاری مشکلات کشاورزان حتی به نایلونهایی که نشا را در آن عمل میآورند نیز رسیده است و واسطهها با دانستن نیاز کشاورزان آن را حداقل به پنج برابر قیمت به کشاورز فروختند.
امروز کشاورز در التهاب آغاز فصل نشا چشم به دست کارگرانی دوخته است که با دستمزدهای آنچنانی در کمینش نشستهاند تا هر بخشی به نوبه خود سهمی در افزایش قیمت تمام شده برنج داشته باشد.
به غیر از بازار کشوری برنج که روند صعودی و رو به رشد آن فزاینده شده و از سویی این سود نیز به نفع واسطهها تمام نمیشود، طرحهایی مانند واگذاری تسهیلات ارزانقیمت و مکانیزاسیون کشاورزی نیز با کندی هرچه تمامتر پیش میرود. از سویی نیز تغییر کاربریهای بیرویه که در سکوت کامل مسئولان و ناظران صورت میگیرد هر ساله بخش مهمی از زمینهای کشاورزی استان را به باغهای تفریحی و ویلا تبدیل میکند.
نبود تشکلی واقعا کشاورزی که از خود کشاورزان تشکیل شده و مشکلات این بخش را بیان کند مشکلی دیگر بر مشکلات کشاورزان است تا این روند را به گونهای هدایت کند که کسانی به غیر از کشاورزان برای وی تصمیمگیری کنند.
پرویز حسین نتاج نائب رئیس انجمن برنج ایران از سال 79 و عضو سابق ستاد برنج کشور اهل شهرستان بابل است.
* خودکفایی برنج از حرف تا عمل
پرویز حسین نتاج در گفتوگو با خبرنگار فارس در آمل با اشاره به اینکه نخستین جرقه بحث خودکفایی برنج را امام راحل زده بودند که کشاورزی را محور توسعه و استقلال کشور نامیده بودند، میگوید: این برای تمام مسئولان و اقشار جامعه به عنوان یک الگو و خطی مشی تعیین شده بود که پیگیر باشند و هر کدام به نوبه خود باید بخشی از این مهم را برآورده میکردند ولی متأسفانه هنوز این امر عملی نشده است.
وی تاکید میکند: برخی شعار را دادند، برخی زمان تعیین کردند در زمان اسکندری وزیر وقت جهاد کشاورزی میخواستند تا سه سال آینده در برنج خودکفا شوند اما هنوز عملیاتی نشده است.
نتاج به فعالیتهای ستاد برنج کشور در این زمینه اشاره میکند و میگوید: در زمانی که در ستاد برنج کشور خط مشیهای خودکفایی برنج را مشخص کرده بودیم. با انتخاب اسکندری به عنوان وزیر جهاد کشاورزی این روند متوقف شد چون اولین کاری که ایشان انجام داد ستاد را منحل کرده بود.
وی میافزاید: این بود که نخستین گام ایشان حذف ستاد بود یعنی در شروع عملی و اجرا کردن طرح خودکفایی ستاد منحل شد.
وی تصریح میکند: آن سه سالی هم که اسکندری وعده داده بود لااقل در پنج سال میتوانستیم به خودکفایی برنج برسیم ولی عمر سیاسی وی نیز به اتمام رسید و بعد از وی نیز خلیلیان آمد و همین شعار را داده بود که تا پایان سال 88 و 89 برنج را خودکفا میکنم ولی امروز نه تنها خودکفا نشدیم بلکه سطح زیر کشت برنج هم کاهش یافته است.
عضو انجمن برنج ایران یکی از فاکتورهای خودکفایی را سطح زیر کشت محصول میداند و معتقد است: باید این سطح بیشتر شود که واقعا امکان پذیر نیست چون بسیاری از استانها از لحاظ کشت برنج محدودیت دارند و در رده آمار رسمی تولید برنج نیستند.
وی با اشاره به اینکه مشکل اینجا است که دولتها همه آمدند به نوعی شعار خودکفایی دادند ولی حمایت نکردند، تاکید میکند: حمایت به معنای این است که وقتی بزرگترین مشکل در بخش برنج معضل کارگری است و هزینه بخش برنج بالا است در رفع آن تلاش کرد که یکی از این موارد رفع مشکل مکانیزاسیون و استفاده از ماشینآلات است.
نتاج میافزاید: بسیاری از کشاورزان متقاضی خرید ماشینآلات هستند ولی اعتباری وجود ندارد و یا اگر این اعتبار باشد دستگاهی که میخواهد از دستگاه نشا استفاده کند باید زمینههای استفاده مهیا باشد، برای یک کشاورزی که 7 هزار متر زمین دارد مقرون به صرفه نیست که برای یک ماشین نشاکار و برای چند روز در سال چندین میلیون تومان هزینه کند.
وی بیان میکند: برای رفع این مشکل در این بخش نیاز داریم دولت تسهیلات ارزان قیمت به کشاورز بدهد و حداقل اعتباری برایش در نظر بگیرد مانند اینکه وام دراز مدت بدهد و اگر یک کشاورز توان خرید این تجهیزات را نداشت به صورت گروهی اقدام به خرید ماشین آلات کنند.
*رویکرد بخش کشاورزی باید تغییر کند
وی میگوید: معتقدم رویکرد مسئولان ما به بخش کشاورزی باید تغییر کند، مشکلات بخش کشاورزی محدود به برنج نیست به طور مثال اگر سری به بازار بزنید میبینید بخشی از این مشکلات مربوط به واسطهها هستند که وجودشان به ضرر کشاورز است.
نائب رئیس انجمن برنج ایران با اشاره به اینکه بخشی از این عملکردها به سیاست باز میگردد، بخشی نیز سلیقهای است، تاکید میکند: تعدد وزرا در بخش کشاورزی تعدد سلایق را نیز دامن میزند ولی نباید به گونهای باشد که اگر قرار است یک وزیر تغییر کند آنچه پایهگذاری شده است را خراب کنند.
وی میافزاید: هر کس بیاید و طرح دیگری بدهد که نتواند اجرایی کند و عمر سیاسیاش نیز آنقدر نباشد که بتواند طرح خود را اجرا کند.
نتاج میگوید: عملکرد در بخش کشاورزی شفاف نیست، قرار نیست اگر صاحب خانهای تغییر کرد پایههایش نیز ویران شود، این موجب میشود که یک سیاست شفاف در این بخش نداشته باشیم و ضرر آن نیز در وهله نخست دامن کشاورز و کشاورزی را میگیرد و کشور را به سوی واردات سوق میدهد.
*عزم جدی برای واردات برنج وجود دارد
وی با تاکید بر اینکه به صورت قاطع و کارشناسی مشخص کردیم که نیاز کسری برنج ما در سال این میزان است ولی هر ساله گمرک آمار میدهد بیش از یک میلیون تن برنج وارد شده است، تصریح میکند: به صورت بدبینانه اگر بگوییم 300 هزار تن و در نهایت 400 هزار تن کسری برنج ما در طول سال است ولی عملا چهار برابر این میزان برنج وارد میشود وقتی پیگیر میشویم همه به نوعی طفره میروند که مجوز زمان ما نبوده یا ما صادر نکردیم.
نتاج میگوید: دلایلی میآورند که نشان میدهد عزم جدی برای واردات برنج وجود دارد و این اصرار بر واردات بیرویه است که شک میکنیم دستهایی در کار است.
وی خاطرنشان میکند: بارها هم توصیه کردیم که میتوانیم این مشکل را حل کنیم اگر عزم باشد. در انجمن بررسی شد که میتوانستیم برنج را کیلویی هزار تومان به دست مصرف کننده برسانیم.
این کشاورز مازندرانی معتقد است: بسیاری از کشورهایی مانند ژاپن و کره که از ایران در بخش کشاورزی پایینتر بودند امروز این مساله را حل کردهاند ولی ما همان قدر پیشرفت کردیم پسرفت هم داشتیم.
*روند خرید تضمینی به ضرر کشاورز است
وی یکی از منتقدترین افراد در زمینه روند فعلی خرید تضمینی است و میگوید: یکی از بحثهای موجود خرید تضمینی است، تعریفی که از خرید تضمینی وجود دارد با آنچه عمل میشود تفاوت زیادی دارد و آنچه امروز انجام میشود خرید تضمینی نیست.
نتاج معتقد است: برای هر واژه تعریف و استانداردی ویژه در نظر گرفته میشود؛ در تمام کشورها دولت از کشاورز میپرسد چه میزان برنج در زمان برداشت تحویل میدهید یعنی قبل از کشت از کشاورز میخواهد اعلام کند.
وی میافزاید: دولت تعیین میکند از همین الان کیلویی هزار تومان از تو میخرم ولی باید در ماه 10 امسال تحویل دهی نه ماه هفتم، میدانیم ماه ششم محصول برداشت میشود مبلغش را قبل از کشت به او پرداخت میکنند، کشاورز 10 ماه فرصت دارد این برنج را کیلویی هزار تومان تحویل دولت دهد اگر در زمان تحویل برنج به کیلویی هزار و 200 تومان رسید کشاورز میتواند محصول خود را بفروشد و پول دولت را پس بدهد، اگر پایینتر بود کشاورز مشکل فروش ندارد و پولش را از دولت گرفته است.
*دولت در خرید تضمینی مانند یک بازاری عمل میکند
وی تاکید میکند: امروز دولت علاوه بر اینکه در خرید تضمینی تعاریف را رعایت نمیکند بلکه به عنوان یک بازاری عمل میکند، هر ساله میگویند ما در خرید تضمینی سود هم کردیم در صورتی که باید ضرر بدهد؛ یارانه بدهد تا کشاورز را حمایت کند.
عضو انجمن برنج ایران میگوید: بارها گفتیم بهترین زمان اعلام نرخ خرید در بهمن ماه است که کشاورز میتواند بذر انتخاب کند و محاسبه کند که برایش صرفه دارد یا خیر.
وی میافزاید: این شوک به بازار محصول است که دقیقا در زمان برداشت و فروش محصول، برنج وارد میکنند.
نتاج با اشاره زیانهای کشاورز با روش فعلی خرید برنج میگوید: زمانی که در ماه اردیبهشت نرخ خرید اعلام میشود دقیقا مشخص است زمان برداشت چه زمانی است، ولی کشاورز برنج درو میکند، وارد شالیکوبی میکند، منتظر خرید میماند این انتظار چند ماهه که در آن واسطه نیز کم نیست و کشاورز با بدهی محصول خود را به دست آورده است به ضرر وی تمام میشود و مجبور میشود به واسطه بفروشد.
*آشفته بازار برنج در زمان برداشت
وی تصریح میکند: در برخی مواقع واسطهها بیشتر از اینکه به کشاورز کمک کند از کشاورزان کلاهبرداری میکنند که ضربه بزرگتری به آنها وارد میشود و این تنها به این دلیل است که دولت نقش حمایتی خود از بخش کشاورزی را اجرا نمیکند.
نتاج میافزاید: در زمان عرضه برنج آشوبی در بازار است، ترس و وحشت از کلاهبرداری، افت قیمت ناشی از واردات همه به کشاورز چنان فشاری وارد میکند که قابل توصیف نیست.
وی تاکید میکند: اگر نمیخواهیم از کشاورزی حمایت کنیم معتقدم امروز باید برنج به کیلویی 10 هزار تومان برسد تا برای کشاورز صرفه داشته باشد. برخی مواقع کشاورزان حاضرند زمین را بدهند به کشاورز برایش کشت کنیم و 20 درصد سود متعارف دریافت کنند مانند مابقی اصناف که سود متعارف برایشان تعریف شده است.
* قیمت برنج را باید خود کشاورز تعیین کند
عضو سابق ستاد برنج کشور میگوید: معتقدیم که قیمت را باید خود تولیدکننده تعیین کند، نه مصرف کننده و دولت. همان کاری که امروز در صنعت نفت انجام میشود.
وی تصریح میکند: اعتقاد داریم که تعیین کننده نرخ باید تولیدکننده باشد که نیست، چون دست کسانی است که نباید باشد به همین دلیل در کنار اینکه به مسائل زیربنایی توجه کافی نشده است در چند سال اخیر افزایش قیمت چندانی نیز نداشتیم.
نتاج میافزاید: در خرید تضمینی کشاورز را مجبور به فروش میکنند امروز کشاورز در کاشت و داشت همه را با بدهی انجام میدهد و در نهایت باز هم کشاورز است که محصول را به اجبار میفروشد تا بدهیهای زمان داشت و کاشت و برداشت را بپردازد.
*اختلاف قیمت کاذب در برنج
وی معتقد است: این اختلاف قیمت مرکز تولید و تهران نیز کاملاً کاذب است ولی این واسطهها و کسانی که منتظر فرصت هستند یا خود دولت که به دنبال سود از کشاورزان است این افزایش قیمتها را رقم میزنند و متأسفانه از این افزایش قیمتها تنها کسی که سود نمیبرد کشاورز است.
نتاج میگوید: اینکه برای کشاورز تصمیم بگیریم و نتوانیم فعالیت تشکلهای کشاورزی مستقل را ببینیم به روزی مانند امروز میرسد که کشاورز هزاران مشکل دارد و وقتی بیان میکند به دید دیگری به او نگاه میکنیم.
وی تصریح میکند: وقتی بخش دیگری برای کشاورزی تصمیم بگیرد هیچگاه به نفع او تمام نمیشود چون او را نمیشناسد، درباره قیمت محصول سیاسی تصمیم میگیرند و یا اینکه دستهایی وارد میشود که کشاورز را متضرر میکند.
* برنج باید کیلویی 10هزار تومان شود
نائب رئیس انجمن برنج ایران میافزاید: هنوز کشاورز این تعصب را دارد که برنج بکارد؛ بسیار رخ داده کشاورز تبدیل کشت انجام داده کیوی و پرتقال کاشت ولی به محض اینکه صرفه اقتصادی برنج را دید دوباره اقدام به کاشت این محصول میکند.
وی به این امر تاکید میکند که بسیاری از کشورهای پیشرفته با توجه به اینکه یکی از تعهداتی که تمامی کشور در عضویت به سازمان جهانی میدهند حذف یارانهها است آمریکا با وجود عضویت هنوز یارانهها را حذف نکرده است چرا ما باید حذف کنیم؛ اگر میخواهیم به صورت مسکن این بخش را حفظ کنیم پیشنهاد میدهم کیلویی 10 هزار تومان باید برای برنج قیمتگذاری شود در صورتی که میتوانیم به هزار تومان هم برسانیم.
===============
گفتوگو از الناز پاکنیا
===============
انتهای پیام/س10/چ3000