به گزارش خبرگزاری فارس از جنوب استان تهران، از کودکی طبع شعر داشت و همیشه میخواست در کنار شعر داستانهای کوتاه نیز بنویسد. سرانجام در سال 1388 موفق شد نخستین داستان کوتاه خود را با عنوان «مینای شکسته» که داستانی برگرفته از واقعیت بود قلم بزند. «مرضیه کشکولی» داستاننویس اهل شهرری متولد 1361 و ساکن محله دولتآباد است. این نویسنده و شاعر جوان توانست در جشنواره شمسه رتبه سوم داستاننویسی را کسب کند. وی کارشناس رشته جغرافیا است و هماکنون نیز در رشته کارشناسی مدیریت جهانگردی مشغول به تحصیل است.
کشکولی در گفتوگو با فارس در ارتباط با نحوه شرکتش در جشنواره شمسه اظهار داشت: از طریق خانه فرهنگ دولتآباد مطلع شدم که چنین جشنوارهای در حال برگزاری است. یک داستان کوتاه با عنوان «نماز مهر» نوشته بودم که قابلیت شرکت در این جشنواره را داشت و داستان را برای جشنواره ارسال کردم.
وی در ارتباط با مضمون داستان عنوان کرد: این داستان 80 سال قبل اتفاق افتاده است، این داستان ارتباط عاشقانه یک پسر زرتشتی ساکن شهرری با یک دختر مسلمان را نشان میدهد که با توجه به مخالفتهای شدید خانوادهها نمیتوانند با هم ازدواج کنند و ... .
کشکولی در ارتباط با شرکت خود در جلسات داستاننویسی عنوان کرد: پس از اینکه نخستین داستان کوتاه خود را نوشتم به این فکر افتادم که در جلسات داستاننویسی شرکت کنم تا با قواعد و اصول داستاننویسی آشنا شوم. از این رو در جلسات داستاننویسی که در خانه فرهنگ دولتآباد برگزار میشود، شرکت کردم. شرکت در جلسات داستاننویسی این امکان را به داستاننویس میدهد که با تکنیکهای داستاننویسی آشنا شود و همچنین با شرکت در جلسات نقد و بررسی میتواند متوجه نقاط ضعف مطلب خود شود و آنها را اصلاح کند.
وی توصیههایی هم برای افراد علاقمند به فعالیت در زمینه ادبیات و داستاننویسی داشت و گفت: یکی از فاکتورهای بسیار مهم در داستاننویسی داشتن قوه تخیل بالاست. همیشه در اطراف ما اتفاقاتی رخ میدهد که شاید خیلی از افراد خیلی سطحی از کنار آن عبور کنند اما افرادی که قوه تخیل بالایی داشته باشند میتوانند از کوچکترین اتفاق اطراف خود یک داستان را در ذهن خود پرورش دهند و به قلم جاری کنند. افرادی که میخواهند وارد عرصه داستاننویسی شوند ابتدا باید خود را محک بزنند که اصلا قدرت استعداد نوشتن دارند یا نه. در مرحله بعدی خواندن کتابهای متعدد از نویسندگان برجسته در ادامه راه به آنها کمک میکند و پس از آن شرکت در جلسات نقد و بررسی میتواند سبب رشد و پیشرفت نویسندگان جوان شود.
این شاعر و نویسنده جوان در ادامه صحبتهایش به تفاوتهای ماهیت شعر و داستان اشاره کرد و افزود: شعر از درون فرد نشات میگیرد و بیشتر در حال و هوای خاصی خود به خود میجوشد اما داستان اگرچه برگرفته از درون است اما مانند شعر انتزاعی نیست بلکه واقعیتهای زندگی را نشان میدهد.
کشکولی هم مانند دیگر نویسندهها برخی از آثارش را بیشتر دوست دارد و میگوید: تاکنون داستانهای کوتاه بسیاری را نوشتهام اما در میان داستانهایم به برخی از آنها بیشتر علاقه دارم، «مرید بزرگ»، «حباب هفت رنگ»، «فروید و پنگوئن» و «کلاغ» نمونههایی از داستانهای مورد علاقهام هستند.
کشکولی به نقش استادهایش در موفقیتهایی که به دست آورده اشاره کرد و گفت: از زمانی که فعالیت خود را در زمینه داستاننویسی آغاز کردم با استاد «علیالله سلیمی» و «سودابه فرضیپور» آشنا شدم. این استادان نقش مهمی در موفقیت من در زمینه داستاننویسی داشتند اما خانم فرضیپور نقش بسزایی داشت. یکی از مهمترین ویژگیهای یک استاد خوب این است که در عین حالی که داستان را نقد میکند به همان اندازه هنرجو را تشویق کند تا انگیزه کافی برای ادامه این رشته داشته باشند. خوشبختانه خانم فرضیپور از این ویژگیهای مهم برخوردار است و توانسته شاگردان را علاقمند به ادامه رشته داستاننویسی کند.
* در آرزوی فیلمنامهنویسی
مرضیه کشکولی به آینده خود در رشته داستاننویسی امیدوار است و میگوید: همیشه دوست داشتم که علاوه بر نوشتن داستان کوتاه بتوانم رمان نیز بنویسم. به نظرم داستانهایی که تاکنون نوشتهام قابلیت رمان شدن را دارند زیرا حین نوشتن داستانهایم از گفتوگوهای بسیاری استفاده میکنم
کشکولی هم مانند خیلی از نویسندههای جوان دوست دارد فیلمنامهنویسی را هم تجربه کند و شاید به همین دلیل هم هست که تمام سریالها و فیلمهای تلویزیونی را با دقت زیادی دنبال میکند و از ضعیف بودن فیلمنامهها گلهمند است. متاسفانه برخی فیلمنامههای کار شده در صدا و سیما ضعیف است و سبب میشود مخاطب جذب موضوع نشود. به نظر من میتوان با استفاده از فیلمنامههای خوب مخاطبان بسیاری را پای تلویزیون و سینما کشید. توانمندترین کارگردانها هم میتوانند از این فیلمنامه ضعیف یک شاهکار هنری خلق کنند.
انتهای پیام/غ20/چ3000