ایرج افشاری در گفتوگو با خبرنگار فارس در اصفهان اظهار داشت: اگر مستندسازی در زمینه هنرهای تجسمی اثری بسازد، باید به خوبی زبان سینما و هنری را که قرار است به آن بپردازد، بشناسد.
وی افزود: هنرهای تجسمی و سینما به لحاظ تصویری وجه اشتراکات بسیاری دارند و سینما میتواند به گونههای مختلف به هنرهای تجسمی کمک کند به عنوان مثال هنر هفتم میتواند هنرهای تجسمی را تجزیه و تحلیل کند.
نقاش و پژوهشگر عرصه نگارگری در ادامه بیان داشت: سینما همیشه در زمینههای مختلف به عنوان رسانه انجام وظیفه کرده است که میتواند برای هنرهای تجسمی نیز این کاربری را داشته باشد.
وی در مورد پرداخت سینما به محتوای هنرهای تجسمی بیان داشت: در تجزیه و تحلیل هنرهای تجسمی یا فیلمساز خود باید به این هنرها واقف باشد یا از افراد و کارشناسان مختلف که نسبت به هنر مورد نظر اطلاعات کافی دارند، کمک بگیرد به همین دلیل میتوان گفت، مستندی موفق است که تلفیق این دو باشد.
افشاری تصریح کرد: اگر در فیلمی که به هنرهای تجسمی پرداخته است، توفیقی حاصل نشد به عدم توانایی فیلمساز در بکارگیری زبان سینما و همچنین نداشتن دانش کافی نسبت به هنر مورد نظر است، سینما بالقوه میتواند هنرهای تجسمی را ماندگار کند و در طول تاریخ سینمای ایران، آثار متعددی درباره هنرهای مختلفی چون موسیقی، معماری، نقاشی ساخته و ماندگار شده است.
این پژوهشگر با بیان اینکه هنر در جا نمیماند و حرکت میکند، ادامه داد: هنرمند باید با زمان حرکت کند و الگوهای سازنده و مؤثر در پیشرفت کار هنرمند تأثیر فراوان دارد، به همین دلیل تأثیرپذیری و الگوبرداری باید دلیل منطقی داشته باشد.
وی ادامه داد: هنرمند نباید با کپی کردن یک کار هویت خود را دچار سردرگمی کند زیرا در آن وقت شخص هنرمند به بیراهه کشیده شده و خلاقیت مستقل از او گرفته میشود که به عنوان مثال اگر در بعضی از کشورهای پیشرفته دنیا، ضروریت هنر در زندگی روزانه، زودتر و جامعتر از ما پذیرفته شده به خاطر تلاش و باور هنرمندان آن جامعه است.
انتهای پیام/خ20/ط4000