به گزارش خبرگزاری فارس از بوشهر، امروزه انتظارات و توقعات اکثریت مردم از شرکتها، فراتر از چارچوبهای اقتصادی بوده و قدم به خواستهای اجتماعی گذاردهاند، بدیهی است، رشد و توسعه صنعت نفت و گاز با وسعتی چشمگیر در استان بوشهر، به رغم برخورداری از دستاوردهای سودمند و ارزنده برای کشور، موجد برخی دگرگونیهایی در ابعاد اقتصادی و اجتماعی شده است.
همانطور که چنین تجربهای را سایر مجامع و کشورهای دنیا در رابطه با اغلب صنایع خود طی دو قرن گذشته تجربه کردهاند به گونهای که رشد صنایع مختلف در گذشته، آثار نامطلوب اجتماعی و اقتصادی را در رابطه با تحول و دگرگونی اشکال اقتدار، مالکیت، منشهای انسانی، الگوهای مصرفی، تراکم جمعیت در مراکز شهری، مهاجرتهای بیرویه، کمیت و کیفیت طبقات اجتماعی و اقشار و گروهها ایجاد کرده است.
علاوه بر آن، رشد صنعت در هر بخش، شیوههای سرمایهگذاری، روشهای تولید، زمینههای اشتغال را در ابعاد مختلف دگرگون کرده و بافتهای اجتماعی را متغیر میکند.
این مسئله در استان بوشهر که طی مدت کوتاهی سرمایهگذاریهای گستردهای را در ابعاد صنایع نفت، گاز و پتروشیمی به خود دیده است از حساسیت ویژهای برخوردار شد به گونهای که پیشبینی میشود رشد و شکوفایی صنایع پارس شمالی مزید بر پروژههای قبلی، بسیاری از ملاحظات اجتماعی و اقتصادی را از طریق تحت تاثیر قرار دادن منطقه در ابعاد زیستمحیطی و ...، به چالش کشیده و مشکلاتی را فرا روی مدیران راهبردی کشور و استان قرار دهد.
تعریف مسئولیتپذیری اجتماعی شرکتها
مسئولیت اجتماعی، مجموعه وظایف و تعهداتی است که شرکتها باید در جهت حفظ و مراقبت و کمک به جامعهای که در آن فعالیت میکنند انجام دهند، در واقع مسئولیت اجتماعی، تعهد تصمیمگیران برای اقداماتی است که به طور کلی علاوه بر تامین منافع خودشان، موجبات بهبود رفاه جامعه را نیز فراهم میآورند سازمانها باید با اختصاص منابع مالی در بهبود رفاه اجتماعی مورد قبول اکثریت جامعه بکوشند. این قبیل اقدامات عبارتند از کمک به موسسات فرهنگی و بهبود کیفیت زندگی، حفاظت از محیط زیست و تعهد به ارتقاء سطح کیفیت آموزشی برای بهرهبرداری از فرصتهای شغلی مردم منطقه پیرامونی خود است، امروزه در ارزیابی شرکتها در استانداردهای EU حداقل 100 امتیاز از 1000 امتیاز به مسئولیتپذیری اجتماعی شرکتها اختصاص مییابد. شرکت زیمنس سالانه 20 هزار دلار در حوزههای پیرامونی خود در عربستان سعودی در چارچوب مسئولیتهای اجتماعی هزینه میکند و میزان کمکها و سرمایهگذاری شرکت ماکروسافت در حوزه بهداشت و سلامت از سازمان بهداشت جهانی بیشتر است.
رونق گرفتن و توسعه صنعت گاز و پترو شیمی در استان بوشهر، به طور معمول نویدبخش پیشرفت فزاینده منطقه، در حوزههای مختلف، گردشگری، امور اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، توام با توسعه حمل و نقل و ارتباطات، صنایع راه آهن، فرودگاه و ... است.
پیامدهای پروژههای صنعت نفت و گاز در استان بوشهر
آنچه که در عمل طی اجرایی شدن بسیاری از پروژههای صنعت نفت و گاز در استان به همراه داشته است را میتوان به شرح ذیل فهرست کرد.
توسعه صنعتی و پیشرفتهای فناورانه در استان مبناهایی را برای تغییر از یک جامعه کاملاً روستایی به جامعهای صنعتی و شهرنشینی فراهم کرده است. به گونهای که تحولات ناشی از تاسیس صنایع بزرگ در مناطق، پارادوکس بزرگی را به دنبال خود داشته است. چراکه از یک طرف جامعهای نوین با استعدادهای اقتصادی و اجتماعی متحول خلق شده و از سوی دیگر معضلات قابل توجهی را در فرآیند الگوهای سنتی حیات جوامع ایجاد کرده که به نوبه خود منجر به بروز مسائل اجتماعی و اقتصادی متعددی شده است.
بهرهبرداری از تاسیسات بزرگ صنعتی، بدون توجه به مسائل ناشی از آن و انجام اقدامات پیشگیرانه؛ پیامدهای ناخواسته فراوانی به دنبال آورد است به گونهای که پس از راهاندازی و آغاز به کار این قبیل تاسیسات صنعتی، منطقه وسیع بومی و مسکونی به دلیل تاثیرپذیری از امکانات تاسیس شده در نواحی صنعتی، آلودگیهای زیستمحیطی، اقتصاد مصرفی، ورود نیروی غیر بومی، گسترش روابط تجاری و تاثیر آن بر اقتصاد خرد روستاها و خانوارها، تغییر در نظام معیشت و ...، با مسائل عدیدهای مواجه کرده است.
در مناطقی که شاهد حضور گسترده شرکتها و اجرای پروژههای صنعتی بزرگ در استان بودهایم، سطح امکانات و خدمات ارائه شده به بومیان منطقه در قبل و بعد از توسعه صنعتی؛ در منطقه تغییر محسوسی نداشته است. در نتیجه منافع پروژههای یاد شده برای ساکنین منطقه ناچیز بوده است. ولی انواع عوارض و دشواریهای دیگری نظیر تورم، بروز آسیبهای اجتماعی، تراکم جمعیت، بروز اختلال در شبکه روابط اجتماعی، ناامنیهای اجتماعی و اقتصادی دامنگیر اهالی منطقه شده است.
به علت فقر دانش و مهارت مردم بومی در راستای تامین نیازهای پروژه، نه تنها مشاغل سنتی و معمول منطقه مانند کشاورزی خارج از فصل در حال از بین رفته است، بلکه با ورود نیروهای کار غیر بومی زمینه برای از خودبیگانگی مردم از محل سکونت خود فراهم شده است.
استقرار تاسیسات و سازماندهیهای لازم در منطقه فعالیت کارکنان پروژه در راستای تامین رفاه اجتماعی و اقتصادی برای آنها، به گونهای پرتوافکنی کرده و با ایجاد توقع و افزایش سطح انتظارات مردم منطقه، شکاف اقتصادی و اجتماعی را برای مردم بومی جلوهگری کرده است که در اثر آن؛ مردم منطقه قبل از استقرار پروژههای صنعتی به دستاوردهای سنتی قناعت میکردند، اما پس از تاسیس و راهاندازی صنایع، به شدت احساس نابرابری و دلسردی کرده و نسبت به کار و تلاش افسردگی پیدا کردهاند.
جابجایی و مهاجرت مردم ناشی از استقرار صنعت و نیاز به نیروی انسانی، سیل مهاجرت کارگران و ... را به سوی حوزههای محدودی از منطقه و انتقال خانوادهها سبب شده و بحران آسیبهای اجتماعی را در منطقه به وجود آورده است.
مشکلات زودرس ناشی از تحولات سریع و همهجانبهای که در اثر تعامل رفتاری، روانی، اقتصادی و فرهنگی افراد، با دو اردوگاه سنتی و نوین نشات گرفته از دستاوردهای پروژههای صنعتی در همه زمینهها دامنگیر ساکنین منطقه شده و منجر به افزایش کمی و کیفی ناهنجاریها و آسیبهای اجتماعی و اقتصادی میشود.
از تحقیقات گذشته در رابطه با آثار اجتماعی صنعت مستقر در عسلویه بر منطقه چنین مستفاد شده است که توسعه صنعتی در این منطقه به رغم برخورداری از منافع اقتصادی در سطح ملی، در ابعاد اجتماعی و فرهنگی، با دشواریهای بسیاری مواجه شده و روی هم رفته، مردم محلی در مقابل آنچه از دست دادهاند، مطلوبیت زیادی به دست نیاوردهاند و توسعه صنعتی سبب محو چهره فقر و محرومیت از منطقه نشده است. از این رو باید اذعان داشت هر چند فرآوردههای تولیدی حاصل از تاسیسات صنعتی سبب رونق اقتصادی در سطح راهبردی شده است، لیکن موجد افزایش شکاف میان مرکز و پیرامون بوده است.
راه حل چیست؟
در سالهای اخیر هر چند وزارت نفت در راستای مسئولیتهای اجتماعی شرکتها پروژههای اجتماعی محور متعددی را در استان به انجام رسانده است و در دولتهای نهم و دهم در قالب سفرهای استانی پروژههای بزرگی در استان بوشهر طرحریزی و اجرا شده است ولیکن همچنان فاصله بین وضعیت موجود و آرمانها بسیار زیاد نشان میدهد.
بر زمین ماندن مصوبه جذب 50 درصد نیروی اشتغال بومی پس از سالها، تبدیل به موضوعی تکراری و کسالتآور شده است، با وجود اینکه حداقل 70 درصد از فعالیتهای تولید انتقال و صادرات نفت و گاز کشور که منبع 80 درصد از درآمد ارزی کشور است در استان بوشهر صورت میگیرد، همچنان بخش ورزش استان محتاج کمترین کمکهای مالی است این موضوع وقتی آزاردهندهتر میشود که وزارت نفت از باشگاههای ورزشی در بالاترین سطوح ملی حمایت میکند که فرسنگها از دود و آلودگی و محرومیت مناطق عملیات خود به دور هستند.
قرار گرفتن در معرض آلودگی فلرهای مناطق نفت و گاز، آسیبهای اجتماعی ناشی از ورود افراد و کارگران غیر بومی و تخریب مراتع، زمینهای کشاورزی و منابع آبزی حقوقی برای ساکنان بومی و مسئولیتهایی برای شرکتهای داخلی و خارجی ایجاد میکند، در سال گذشته به دلیل نداشتن مبانی منطقی و نظری صحیح استانهای مجاور نیز مصوباتی برای استفاده از مزایای بومیان مناطق نفت و گاز استان به تصویب رساندهاند که نشانگر عدم درک صحیح مسئولان از موضوع است.
وزیدن نسیم اعتدال و امید بر این مرز پرگهر و گشایشهای دیپلماتیک اخیر بارقههای امید به رونق و تحرک بیشتر در حوزههای نفت و گاز استان نویدبخش است که زمینهساز فرصتها و چالشهای مربوط به خود است.
گسترش دامنه فعالیتهای توسعه میادین گازی پارس به مناطق مرکزی و شمالی استان نیاز به پژوهش مستقل و تعیین نقشه راه برای پیشگیری از آسیبهای به وجود آمده در پارس شمالی است که به منظور کاهش ریسک فعالیت شرکتهای نفت و گاز در استان برای حوزه اقتصاد، اجتماع و محیط زیست و بومی کردن صنایع نفت و گاز در استان ابتدا باید فارغ از شعارزدگی نسبت به تهیه نقشه راه در این حوزه اقدام کرد نقشه راهی که میتواند با مدیریت و ساماندهی سرمایههای مادی و انسانی ساکنان بومی زمینه استفاده بهینه از فرصتهای پیش آمده را فراهم کرد و آسیبهای زیستمحیطی، اقتصادی و اجتماعی توسعه صنایع نفت و گازدر استان را به حداقل ممکن برساند.
--------------------------------
یادداشت از: رسول رستمی
--------------------------------
انتهای پیام/66006/خ40/ف4004