به گزارش خبرگزاری فارس از جنوب استان تهران، به مناسبت فرا رسیدن بیست و هشتمین سالگرد شهادت، شهیدحمید کنگرلو روز پنجشنبه ساعت 15، 28 آذر ماه مراسمی در گلزار شهدای آبباریک شهرستان ورامین با حضور خانواده شهدا و ایثارگران و امت حزبالله برگزار میشود.
همزمان با اربعین سرور و سالار شهیدان دشت کربلا حضرت امام حسین(ع)، مراسم سخنرانی و زیارت عاشورا ویژه بیست و هشتمین سالگرد عروج ملکوتی شهید حمید کنگرلو با حضور امت شهیدپرور و ولایی شهرستان ورامین برگزار میشود.
خاطرات شهید حمید کنگرلو به نقل از پدرش محمد کنگرلو:
آن شب که سوسنگرد داشت سقوط میکرد شهید چمران – فرماندهاش – به او پیغام داده بود که از اهواز برود سوسنگرد و هر چه مهمات و اسلحه وجود دارد با خود ببرد.
او همراه دوستانش یک خاور اسلحه و مهمات را از شهر خارج میکند اما هر چه اصرار میکند شهید چمران همراه آنها نمیرود. حتی زن و همسرش را هم نمیفرستد. او همیشه به خاطر شهادت چمران غمگین و ناراحت بود و میگفت: هر چی بهش التماس کردم نیامد.
محمد کنگرلو در دیگر خاطرات خود از این شهید والامقام اظهار داشت: قرآن را با تجوید و از حفظ میخواند. یک شب در ماه مبارک رمضان چهل نفر در مسجد جمع شدیم و مشغول تلاوت قرآن مجید بودیم. حاج آقا صالحی روحانی مسجد بود. وقتی حمید شروع کرد به خواندن قرآن ایشان گفت: با اینکه جایز نیست من در حین قرائت کلامالله از جا بلند شوم ولی نمیتوانم طاقت بیارم، بلند شد و سه مرتبه گفت: احسنت احسنت احسنت.
شهید حمید کنگرلو در کلام مادرش صغری رضایی:
مادر شهید عنوان کرد: پس از آزادی حمید از چنگال ساواکیان ایشان به خاطر اینکه ما از شدت جراحات و کبودی بدن او مطلع نشویم چند روز با لباسی که همیشه جهت عملیات و پخش اعلامیه بر تن داشت میخوابید. حاج جعفر شیرازی از اهالی آبباریک نقل میکرد که یک شب ساعت 12 نیمه شب از مزرعه به سمت روستا میآمدم که یکباره دیدم حمید با یک دوچرخه بدون چراغ در کوچهها مشغول پخش اعلامیه است که با دیدن من بدون اینکه ترسی به خود راه دهد سلام کرد و به کارش ادامه داد و من به او گفتم که خیالت راحت باشد.
در زمان ورود حضرت امام (ره) به میهن اسلامی از اعضای کمیته حفاظت حضرت امام (ره) بود و از اولین افرادی بود که به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و مدتی را در حفاظت از شهید مظلوم ایتالله دکتر بهشتی خدمت کرد.
در همین ایام اقدام به تاسیس انجمن اسلامی آبباریک کرد و با کمک دوستان و پدرش در تشکیل پایگاه بسیج نقش بسزایی داشت. از جمله فعالیتهای ایشان برپایی کلاسهای آموزش نظامی در روستای آبباریک و روستاهای کهنه گل، رستمآباد، جوادآباد، خالدآباد، دمزآباد و ... بود.
با شروع جنگ تحمیلی از همان روزهای شروع جنگ وارد جبهه شد و پس از بازگشت از جبهه در سازمان فجر اسلام به عنوان مسئول بخش انجمنهای اسلامی مشغول خدمت شد و مورد خشم گروهک منافقین بود و از یک ترور جان سالم به در برد.
شهید حمید کنگرلو در کلام برادرش جابرکنگرلو:
مطلب بسیار است. حمید ستون خیمه فامیل اطرافیان دوستان در بسیج و انجمن اسلامی بود او که رفت همه چیز پاشیده شد و رفتنش در همه ابعاد امتحان سنگینی بود که به جز عدهای قلیل همگی مردود شدند. وقتی عکسهای حمید را در جبهه نخست وزیری مساجد و ... نگاه میکنم میبینم که افرادی که کنار حمید بودند یا شهید شدند و اگر ماندند عده خاصی پاک ماندند ولی اکثرا به دلیل غرق شدن در فضاهای سیاسی و مادی و نداشتن راهنما منحرف شدند و اکنون وضعیت خوبی ندارند اگر چه در گذشته برای این انقلاب و در جبهه فعالیت کرده و دارای کارنامه خوبی بودند اما رفته رفته از مسیر خود خارج شدند که این نقش موثر حمیدها را میرساند ما هم اگر پدرمان مرد بزرگی نبود معلوم نبود چه سرنوشتی داشتیم فراق حمید آنچنان ضربه زد که همه پاشیده شدیم و گیج شده بودیم ولی پدرم که استقامت و صبر ایوبیاش مورد تایید دوست و دشمن است ما را جمع کرد و الان نیز در مسیر و میزان تاثیری که باید بگذاریم موفق نبودهایم.
حمید هر جا که بوده فقدانش هویداست. فامیل بعد از رفتنش دچار پاشیدگی سردرگمی شد و این ریسمان که همه را جذب هم کرده بود پاره شد و دیگر درست نشد.
وصیتنامه شهید:
و اینک پس از چندین مرتبه رو در رو شدن با مرگ در صحنههای انقلاب و فعالیتها لازم دیدم که بگویم اولا مرگ در راه خدا هیچ ترسی ندارد و به گفته قرآن مرگ در راه خدا آغاز زندگی جاوید است.
تو ما را به صبر در جهاد در راه حق سفارش کردی و به برادرانت در جبهههای سیاسی و فرهنگی و انجمن اسلامی وصیت کردی که در برابر دشمنان اسلام و انقلاب سازش نکنید و فقط در حول محور الله وحدت داشته باشید و پیرو امام و حزبالله باشید.
برادرانم در انجمن اسلامی که بسیار دوستتان دارم امیدوارم که فقط و فقط برای رضای خدا کار کنید و بدانید که اگر عملی خالص باشد نتیجه آن پرثمر خواهد شد. خدا را به یاد آورید که اگر در کارهایتان انحراف دشته باشید در روز قیامت جوابی برای خدا نخواهید داشت.
دعا کنید که امام زمان (عج) من حقیر را از سربازان خدا به حساب آورد و به امام امت و قائدمان خمینی عزیزتر از جانم بگویید که حمید برای هدف اسلام تو که اسلام حقیقی است به شهادت رسید و از او بخواهید که دعا کند که خدا این را قبول کند و از خدا برایم طلب مغفرت کند و در روز قیامت ائمه معصومین علیهمالسلام مرا شفاعت کنند.
گفتنی است، شهیدحمید کنگرلو فرزند محمد در 27/9/1339 در روستای آبباریک ورامین دیده به جهان گشود. پس از طی تحصیلات ابتدایی دوره راهنمایی و دبیرستان را در شهر ورامین گذراند و سرانجام پس از 25 سال زندگی پربار و خستگیناپذیر و مجاهدت در 27/9/64 در چندمین سوء قصد توسط منافقین کوردل در تهران دعوت حق را لبیک گفت و شامل آیه مورد علاقهاش «یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه» شد.
انتهای پیام/2462/س20/ف4004