اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

استانها

11/ شهدای کردستان در آیینه فارس

قلبی که سیبل گلوله ضد انقلاب شد/ناگفته‌هایی از زندگی شهید قصری

پس از این‌که دانش‌آموزان را راهی خانه‌هایشان کرد خود نیز به قصد منزل از راهی شد ولی عوامل ضد انقلاب قلبش را هدف گلوله‌های خود قرار داده و گل وجودش را در بوستان معطر کردستان پرپر کردند.

قلبی که سیبل گلوله ضد انقلاب شد/ناگفته‌هایی از زندگی شهید قصری

به گزارش خبرگزاری فارس از سنندج، سخت است از آنان که ندیده‌ایم سخن بگوئیم از آنان که افتخاری در دل تاریخ هستند. باید که پلی بزنیم به معنای انسانیت.

در دنیایی که ارزش‌ها رفته رفته در زیر غباری از فراموشی فرو می‌روند و ظواهر فریبنده دنیا رو به زوال جهانی در صدر جدول قرار می‌گیرند، ترویج فرهنگ شهادت و زنده‌ نگه‌داشتن یاد و خاطره شهدا بهترین راهی است که می‌تواند از انحراف جامعه اضمحلال معنویت‌ها جلوگیری کند با توجه به این مهم خبرگزاری فارس بنا به رسالت ذاتی خود در راستای معرفی این سرو قامتان سعی دارد گوشه‌ای از زندگی این عزیزان را با زبان قلم بیان کند.

سحرگاه یازدهم بهمن ماه بود که مسعود قصری در خانواده‌ای متدین از اهالی سنندج و در دامنه کوه آبیدر پای به عرصه وجود گذاشت.

دوران تحصیلات ابتدایی و متوسطه‌اش را در زادگاه خود سپری کرد و با استعداد و تلاشی که داشت موفق شد، دیپلمش را با نمرات عالی از دبیرستان هدایت سنندج بگیرد.

پس از اخذ دیپلم به عنوان سپاهی دانش به روستای حسین‌آباد این شهر رفت و ضمن تعلیم و تربیت فرزندان آن سامان با همت و همکاری مردم روستا مدرس‌ای نو برای آنان ساخت و از خود به یادگار گذاشت وی پس از اتمام دوره وظیفه‌ سپاه دانش در سال 1345 وارد دانشگاه تبریز شد  و در رشته ریاضی تحصیل نمود پس از اخذ دانش‌نامه لیسانس به زادگاهش سنندج برگشت و به استخدام اداره آموزش و پرورش درآمد.

در این مقطع شهید قصری به عنوان دبیر ریاضی به شهر مریوان رفت و اندکی پس از شروع به کار در سال 1350 به عنوان دبیر نمونه‌ای این شهر برگزیده شد.

وی پس از هفت سال خدمت صادقانه در دبیرستان‌های مریوان همزمان با آغاز نهضت اسلامی مردم ایران علیه رژیم ستم‌شاهی پهلوی در سال 1357 به سنندج بازگشت و پا به پای مردم این شهر در مبارزه با حکومت فاسد و دیکتاتوری پهلوی دوم شرکت می‌کرد.

پس از پیروزی انقلاب واستقرار نظام اسلامی آموزش وپرورش از جمله نهادهای بود که می‌بایست اهداف و آرمان‌های اسلامی انقلابی در انجا متجلی می‌شد.

جوانان انقلابی با احساس این مهم تحولات چشمگیری را دراین نهاد آموزشی و مقدس به وجود آوردند و شهید قصری از زمره این انقلابیون بود که توانست با هم‌فکری جمعی از دوستان خود برای اولین بار انجمن اسلامی معلمان را در شهر سنندج تاسیس نماید.

تشکیل این انجمن در بحبوحه پیروزی انقلاب اسلامی  و زمزمه‌های شومی که از جانب ضد انقلاب و گرهک‌های مسلح شنیده می‌شد، خدمات ارزنده‌ی را به جوانان وعموم مردم تقدیم نمود که بعد‌ها نیز اثار ارزنده خود را به جامعه نشان داد.

در سال 1359 که ضد انقلاب با حمایت‌ قدرت‌های بیگانه در کردستان قد علم کرده بود و در مقطعی از آن سال مقدرات این منطقه و از جمله ادارات انجا را به دست داشت و مدارس را تقریبا به تعطیلی کشانده بود.

شهید مسعود قصری از زمره کسانی بود که دغدغه مقابله با توطئه‌های ضد انقلاب را داشت، او با کمک جمعی از معلمان دلسوز و مومن سنندج جریان آموزش و فعالیت‌های تعلیمی را مجددا در مدارس این شهر برقرار نمود و دانش‌آموزان را به تحصیل و تربیت فرا خواند. وی بر اثر شایستگی‌های ‌که از خود نشان داده بود در سال 1360 به ریاست دبیرستان دکتر شریعتی سنندج انتخاب شد. در آن مقطع به علت حضور در گروهک‌ها و ترویج افکار و اندیشه‌های کمونیستی و الحادی در سطح مداس کردستان اداره یک دبیرستان کاری شاق طاقت فرسا بود و عواقب جانبی خطرناکی نیز برای مسولان و اولیاء آن به دنبال داشت.

لیکن شهید قصری با وجود همه این سختی‌ها و خطرات دفاع از آرمان‌های انقلاب اسلامی و تربیت فرزندان و مسلمان این خطه را وجهه‌ همت خود قرار داد و با توانی مضاعف به مقابله با جریانات منحرف الحادی و مزدور پرداخت.

وی در طول دوران مسئولیتش در این دبیرستان اجازه نداد که گروهک‌های ضد انقلاب و وابسته به قدرت‌‌های غرب و شرق مدرسه تحت مدیریت وی را به پایگاهی برای رویارویی با ارزش‌های انقلاب و ترویج افکار الحادی و منحرف تبدیل کنند.

این امر موجب دشمنی و کینه ضد انقلاب نسبت به او شد تا انجا که بارها او را تهدید به مرگ نموده و مورد ازار و اذیت قرار دادند.

روز هفتم آذر ماه سال  1360 وقتی که مدارس سنندج در حال تعطیل شدن بود، ناگهان برق شهر قطع شد و شهر در تاریکی فرو رفت. آن زمان بخاطر مسائل امنیتی ساعت کار مدارس از 13 ظهر تا 18 غروب بود.

شهید قصری پس از این‌که دانش‌آموزان را راهی خانه‌هایشان کردخود نیز به قصد منزل از انجا خارج شد. عوامل ضد انقلاب که از قبل نقشه ترور وی را کشیده بودند در مسیر بازگشت شهید قصری در کمین شیطانی چشم به راه رسیدن او بودند و سر انجام قلب پاک و تپنده او را هدف گلوله‌های خود قرار دادند و گل وجودش را در بوستان معطر کردستان پرپر کردند و بدین سان معلمی دیگر از قافله فرهنگیان مومن این دیار به شهادت می‌رسد و به کاروانیان همیشه جاوید کربلا می‌پیوندد.

دوست شهید قصری میگوید:

شهید مسعود قصری انسانی شجاع و در عین حال رقیق‌القلب و مهربان بود و از هیچ کوششی برای انقلاب و ترقی و پیشرفت دانش‌آموزان فرو گذار نمی‌کرد.

یک روز او را در خیابان انقلاب دیدم که با عجله داشت می‌رفت بعد از احوال‌پرسی علت عجله‌اش را پرسیدم، گفت: بیا با هم به جایی برویم همراهش رفتم.

چند قدم که بیشتر برداشته بودم که دوباره پرسیدم: حالا با این عجله کجا؟ گفت: تپه‌ بهارمست منزل یکی از دانش‌آموزانم، باید برویم تا اسم بهارمست را شنیدم پاهایم سست شد و سر جایم خشکم زد.

شانه‌اش را گرفتم و و در حالی که آن را تکان می‌دادم، گفتم: می‌دانی رفتن به پای تپه بهارمست یعنی چه؟ یعنی با باورت داخل آتش پریدن می‌دانی یا نه؟ این‌جا  پر است از نیروهای ضد انقلاب و همه‌شان ما را می‌شناسند و بارها وبارها تهدیدمان کرده‌اند. اگر چشمشان به من و تو بیافتد سوراخ سوراخمان می‌کنند.

قدمی که در راه خدا برداشته ‌شود ترس ندارد

بیا و از رفتن به انجا صرفنظر کن اخطارم را که شنید نگاه معنی‌داری به من کرد و با حالتی مطمئن گفت: قدمی که در راه خدا برداشته ‌شود ترس ندارد اگر تو هم نیایی تنها می‌روم. چون که کارم واجب است. جوابش را که شنیدم دیدم روا نیست برگردم او را تنها بگذارم.

با او همراه شدم از چند کوچه گذشتیم جلو خانه‌ایی ایستاد و در زد چند لحظه بعد زن میان‌سالی در چهارچوب در ظاهر شد و مسعود بعد از سلام و احوال‌پرسی اجازه گرفت و وارد حیاط خانه شد من هم پشت سرش رفتم داخل انجا شهید قصری بدون مقدمه شروع کرد به نصیحت آن زن و بیان نقشه‌ها و گرهک‌های ضد انقلاب و گفت: پسر شما وارد این جریان شده و دارد از آنها طرفداری می‌کند، بهتر است هرچه زودتر جلو او را بگیرید و نگذارید خودش را کورکورانه فدای اینها بکند که جز بدبختی نتیجه‌ایی برای خودش ندارد خلاصه آن روز حدود دو ساعت با او حرف زد تا راضی بشود، پسرش را از راهی که بود برگرداند بعد از خداحافظی با احتیاط از کوچه پس کوچه‌های آنجا گذشتیم و خودمان را به مرکز شهر رساندیم.

در راه پیش خودم فکر می‌کردم که مسعود می‌توانست به جای این جان خودش را به خطر بیاندازد، آن دانش‌آموز منحرف را از مدرسه اخراج کند و یا او را تحویل قانون بدهد ولی او این خطر را به جان خرید تا شاگردش بتواند به کمک خانواده‌اش نجات پیدا کند.

عدالت پیشه بود

عدالت و حق‌خواهی شهید قصری زبانزد همه بود و هرگز حاضر نمی‌زد که حق کسی ضایع شود. حتی راضی بود برای دیگران از حق خودش بگذرد آن موقع که انقلاب پیروز شده بود برای اینکه جلوی یک عده آدم بی‌انصاف را بگیرند، یک سری اقلام ضروری و خواربار مورد نیاز مدرم را در مسجد شهر توزیع می شد و در محله ما این کار به شهید قیصری واگذار شده بود و الحق از عهده این کار به درستی بر می‌آمد.

محسن قصری برادر شهید:

مسعود در هر کاری اعم از شخصی یا اداری و آموزشی جدی بود و اعتقاد داشت که همه جا باید به آنچه که قانون و مقررات تعیین کرده عمل کرد، مخصوصا در امر آموزش و مسائل مربوط به آن ذره‌ای اهمال و یا سهل‌آنگاری نداشت. یک سال من در امتحانات خرداد ماه چهارم متوسطه مسئول حوزه امتحانی بودم و کارم سخت بود لذا از ایشان خواستم که در برگزاری امتحانات به من کمک کند.

یکی از روزها در جلسه امتحان مراقب بودم که دیدم شهید ورقه امتحانی یکی از دانش‌آموزان را گرفت و آن را به برگه کوچک تقلبی که از او گرفته بود پیوست کرد همکاران مراقب این صحنه را دیدند جلو رفته و از ایشان خواستند که این بار چشم پوششی کنند.

شهید قصری در پاسخ به آنها گفت: من بار اول که این دانش‌آموز تقلب می‌کرد او را دیدم و با اشاره به او فهماندم که دراری تقلب می‌کنی و من می‌دانم ولی او اعتنابی به اخطار من نکرد بار دوم که دست به تقلب برد به صورت شفاهی به او تذکر دادم و به اخطار دادم اگر تکرار کند ورقه امتحانیش را خواهم گرفت اما او با بی‌اعتنایی به کار خود ادامه می‌داد و من مچش را گرفتم دیگر جای بخششی برای خود باقی نگذاشته است و من به هیچ وجه اجازه ادامه دادن امتحان را به او نمی‌دهم.

همکاران بار دیگر از وی خواستند چشم پوشی کند ولی ایشان با بیان اینکه این کار اجحاف در حق کسانی است که برای کسب نمره زحمت کشیده‌اند زیر بار نرفت و نمره امتحانی آن دانش‌اموز متقلب را صفر داد.

سال 59 با شهید قصری در یکی از مدارس سنندج همکار بودیم تعدادی دانش‌آموز گول خورده به علت پخش اعلامیه گروهک‌های ضدانقلاب از مدرسه اخراج شده بودند، مسعود که در آن زمان مدیر دبیرستان بود ساعت‌ها با والدین آنها صحبت کرد که بچه‌هایشان را از راه خطرناکی که در پیش گرفته‌اند نجات داده و برگردانند شهید قصری حتی با خود دانش اموزانی که اعلامیه‌ها را پخش و روی دیوارهای شعارهای ضد انقلابی می‌نوشتند صحبت و از آنها خواست به جاری این کارها به درسشان بچسبند.

خلاصه با توجیه پدر و مادرها و تعهدی که از آنها گرفت این دانش‌اموزان را به مدرسه بازگرداند.

مسعود همه کس ما بود

ما چهار تا برادر و خواهر از همان دوران کودکی مادرمان را از دست داده و یتیم شده بودیم. پدرمان هم به علت کهولت سن، از کار افتاده و کاری از دستش بر نمیآمد با این وضع همه کارهای خانه روی دوش ما افتاده بود و این خودمان بودیم که باید همه کارهایمان را انجام می‌دادیم.

من در آن زمان در یکی از روستاهای دو افتاده دیواندره تدریس می‌کردم و هر سه چهار ماه یکبار به خانه می‌امدم و بالتبع نمی‌توانستم کمکی به آنها بکنم.

دو تا خواهرها هم کوچک بودند و تازه یک نفر می‌خواست که دست آنها را بگیرد و کمکشان بکند خلاصه از میان ما فقط مانده بود مسعود که یک تنه همه کارها را به دوش بکشد از پخت و پز گرفته تا رفته و روب خانه و تر خشک کردن دوتا خواهر کوچک و پدر پیرمان هر بار که به سنندج می‌آمدم می‌دیدم خانه را عین دسته گل تمیز و در رسیدگی به خواهرانم کوچکترین کم کاری نکرده است رسیدگی پدر هم در آن شرایط کار سختی بود که مسعود به بهترین نحو انجام وظیفه می‌کرد در غیبت مادر به قدری با این جمع یتیم و تنها مهربان و با محبت بود که هیچ کداممان احساس بی مادری و بی کسی نمی‌کرد.

و حرف آخر! در تاریخ دفاع مقدس ملت ایران، انسان‌ها یا ابر مردهایی ظهور کردند که حصار تنگ زمین هیچگاه نتوانست آنان را در خود جای دهد ، شهید مسعود قصری از جمله این ابر مردان است.

شهید مسعود قصری شهیدی است که پیوند علم و ایمان را در حماسة دفاع مقدس به تصویر می‌کشد. شهیدی که در پیشرفت و ارتقای معارف مکتب عشق آن‌قدر پیش رفت تا به شهادت رسید.

------------------------

گزارش:شیرین مرادی

------------------------

انتهای پیام/79002/ش40/ژ1001

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        تازه های کتاب
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول