به گزارش خبرگزاری فارس از قلعهگنج، در مسیر هلیلرود به حرکت در میآییم مسیری بسیار دردناک رودخانه هلیل به طول 400 کیلومتر در انتها به تالاب جازموریان ریخته میشد که در سال 1365 با آغاز ساخت سدها بر روی سر شاخهها قصه اندوهگین خشکیدگی جاز را رقم زدیم و 16 سال گذشت و اکنون تالاب جازموریان به کویر و شوره مبدل شده است.
بستن متعدد سر شاخههای هلیل و سدسازی بدون وارسی پایین دست آنها کار را به جایی کشاند که مسئولان مجوز حفر چاههای عمیق را دادند که بلا شدند و اینک کار به استخوان جاز رسیده و عشایر ساکن حاشیه این دشت اکنون علوفه خود را از خارج از منطقه وارد میکنند.
سود کم و زودگذر سدسازی به قیمت نابودی تنها تالاب جنوب و شرق کشور
تأسف بار16 سال گذشت و حال که همه از این قهر طبیعت پی بردند که خدا هیچ کارش بیحکمت نیست، میگویند بستن سد بر روی هلیلرود بیبرنامه و مطالعه و اشتباه بوده است.
سود کم و زودگذر سدسازی بدون کارشناسی به قیمت گزاف نابودی تنها تالاب جنوب و شرق کشور انجامید.
یادم میآید دوران مدرسه را که در کتاب علوم میخواندیم آب دریا و دریاچهها بخار میشوند و تبدیل به ابر شده و باد آنها را به سوی کوهها و خشکی میبرند، باران میبارد، رود جاری میشود و به دریا میریزد و این چرخه ادامه دارد.
اما بشر که همه جا قصد دخالت در کار طبیعت را دارد دست به تغییر نابخردانه این چرخه میزند که بعد از مدتی کوتاه آثار زیانبار آن مشاهده میشود و اکنون بعد از 16 سال نسلی دیگر خسارت آن را میدهند.
مراد جهانگیری یکی عشایر و دامداران منطقه که به عنوان راهنما و راوی ما را همراهی میکرد در طول مسیر چه بیریا از گذشته زیبای جاز میگفت و چه بغضآلود درخواست کمک به این تالاب را داشت.
وی با بیان اینکه در زمان سابق جاز دارای دریاچه و به جاز «موریاو» معروف بوده که «یاو» به لهجه محلی به معنای آب است، افزود: مردمی که در زمانهای گذشته در جاز زندگی میکردند از نعمات بیشماری بهرهمند و در کنار دامداری به کشت دیم مشغول بودند.
جهانگیری تصریح کرد: جاز به طوری آباد و پر آب بود که اگر یک سال بذر میکاشتند به مدت هفت سال بعد از همان کشت محصول درو میکردند و چه با برکت بود.
در طول مسیر به دیوارهای گلی برخورد کردیم که جهانگیری گفت: اینجا را قبل از انقلاب در سالهای 53 و54 برای ذخیره گندم ساخته بودند و سیلوی جاز بوده است که بعد از خشک شدن جاز بیاستفاده رها شدند و خرابهای بیش بر جای نمانده است.
وی عنوان کرد: وضعیت تجارت در جازموریان مبادله پایاپای بود که مردم جاز گندم، جو، شتر، گوسفند و روغن و کشک را به شهرهای میناب و سبزواران و کرمان حمل میکردند و با قند، چای، پارچه و طناب مبادله میکردند.
جازموریان به جاز مرغزار معروف بود
در اوایل انقلاب با ورود امور عشایری و جهاد سازندگی در عرصه مرتع جاز و بستهبندی علوفه اقدامات خوبی صورت گرفت.
جازموریان طشت آبی جنوب کشور با ریختن آب هلیلرود که از کوههای قریةالعرب کرمان سرچشمه میگرفت و تا کوههای بمپور و ایرانشهر ادامه داشت اینک با بستن سدهای متعدد بر روی آن این منطقه سرسبز مبدل به کویر شد.
جازموریان به جاز مرغزار معروف بود و جنگلهای گز پناهگاه وحوشی مانند گراز و کفتار و پرندگانی همچون دراج و آهوبره بود که با خشکسالیهای اخیر این هم از دست رفت.
اکنون هر روز که میگذرد نام یکی دیگر از تالابهای کشور در فهرست تالابهای خشک شده اعلام میشود کما اینکه تالاب (باتلاق) بینالمللی جازموریان هم به بیابانی خشک تبدیل شده است.
این تالاب که روزگاری یکی از مهمترین ایستگاههای پرندگان مهاجر سیبری محسوب میشد امروز بهدلیل عدمرعایت حقابه و احداث سد در بالا دست هلیل رود به مرتع دامهای عشایر تبدیل شده است.
اکوسیستم تالاب جازموریان با خطر جدی مواجه است اما آنچه که جازموریان را با تهدید مواجه کرده خشکسالیهای 15 ساله استان کرمان از یک سو و از سوی دیگر احداث سدهای متعدد بر روی رودخانههای این حوزه آبریز از جمله هلیلرود است.
در حال حاضر بزرگترین سد جنوب شرق کشور در جیرفت بر روی رودخانه هلیلرود احداث شده و در مسیر این رودخانه چندین سد خاکی نیز وجود دارد سایر رودخانهها نیز شاهد ساخت سدهای کوچک و بزرگ هستند که در نهایت میزان آبدهی به تالاب را محدود میکندو این درحالی است که بر روی سرشاخههای هلیلرود نیز چندین سد درحال احداث است.
ادامه این امر نگرانیهای طرفداران محیط زیست را افزایش داده است از سوی دیگر مسئولان محلی نیز نگران ادامه زندگی در آبادیها و حضور عشایر اطراف این تالاب هستند آنچه که هماکنون روی داده آغاز موج مهاجرت از اطراف این حوزه آبریز است که مهمترین مرکز تولید دام و علوفه دامی منطقه است.
آسیب جدی به 250 کیلومتر طول هلیلرود حسن مرادی فرماندار رودبار نیز با بیان اینکه هلیلرود با کمآبی مواجه شده و این مسئله بر روی جازموریان نیز تاثیر گذاشته است، اظهار داشت: طبق بررسیهای صورت گرفته 250 کیلومتر از طول رودخانه شامل مرتع، جنگل و عرصه تالاب به طول جدی آسیب دیده است و بیم آن میرود که در آینده نابود شود.
وی خواستار جلوگیری مسئولان از آسیب بیشتر به اکوسیستم منطقه شد و گفت: میزان رطوبت در منطقه به شدت کاهش یافته و باید فکری به حال جلوگیری از سد کردن آب در سر شاخههای رودخانه دائمی هلیلرود شود.
عزیزالله افشارزاده مدیرکل منابع طبیعی جنوب استان کرمان نیز با اشاره به خشک شدن عرصههای جازموریان افزود: علت اصلی بروز این پدیده خشکسالی و کمآبی شدید رودخانه هلیلرود است که رفع این مشکل برای ادامه حیات جازموریان ضروری است.
وی جازموریان را از مهمترین ذخیرهگاههای گیاهی و جانوری جنوب کرمان دانست و بیان داشت: از سوی دیگر مراتع اطراف جازموریان سالها منبع اصلی تغذیه دامها هستند و در واقع ادامه اقتصاد خانوارهای بومی به حیات این تالاب بستگی دارد.
مدیرکل دامپزشکی جنوب کرمان گفت: در فاز اول شناسایی دام جنوب کرمان برای 50 هزار راس دام سنگین منطقه جازموریان این حرکت آغاز میشود.
ابراهیم توکلی در گفتوگو با خبرنگار فارس اظهار داشت: در حوزه جاز متعلق به شهرستان قلعهگنج 25 هزار رأس دام و در رودبار نیز 25 هزار رأس دام سنگین اعم از شتر، گاو و گوساله دارای هویت و پلاک قابل ردیابی هستند.
وی افزود: هدف از این طرح کنترل قاچاق دام و مبارزه با بیماریهای مشترک است که با این طرح در چند مرحله تمام دامهای سبک و سنگین منطقه جنوب شناسنامهدار میشوند.
وی ابراز داشت: جازموریان دشت بسیار بزرگ و وسیعی است که از نظر بافت گیاهشناسی و خاک مستعد برای رشد انواع گیاهان علوفهای که برای تغذیه دامهای سنگین مناسب است در خشکسالیهای اخیر خشکیده و بایر شده است.
جهانگیر مشایخی معاونت بهبود تولیدات دامی جهاد کشاورزی جنوب کرمان نیز گفت: برای هویتدار کردن دامهای سنگین و سبک جنوب کرمان اعتباری بالغ بر 3 میلیارد ریال اختصاص یافته است.
ایوب فلاحی سرپرست فرمانداری قلعهگنج نیز گفت: در گذشته جازموریان انبار طبیعی علوفه
برای دام بوده است که آثار به جای مانده از سیلوها مؤید این مطلب است که باغ دل تبدیل به داغ دل شده است.
وی گفت: به دلیل خشکسالیهای اخیر و بستن سد بر روی سر شاخههای هلیلرود بزرگ این مرتع و دریاچه به طور کامل خشکیده و در بارندگی اندک فصل زمستان باید امیدوار بود تا برای چرای سال آینده علوفهای سبز شود.
در حوزه جازموریان بیش از 5 هزار خانوار عشایر زندگی میکنند که با این خشکیدگی دچار خسران و زیان شدهاند و به سرزمینهای دیگر مهاجرت کردهاند.
ای کاش پول داشتم، آب میخریدم و جاز را سیراب میکردم...
ای کاش خدا جای خزر را با جازموریان عوض میکرد تا دوباره میدیدم طراوت جاز را...
ای کاش میتوانستم بچههای همسایه را جمع کنم و به هر کدام دو بطری آب بدهم و با خودم به جاز ببرم و بریزم پای گزها تا شاید دوباره سبز شوند...
.............................
گزارش از اکبر اکبرزاده
...........................
انتهای پیام/80004/غ40/ض1002