به گزارش خبرگزاری فارس از یاسوج، رضا عنایتی از جمله بازیکنان گلزن فوتبال کشور است که در سالیان اخیر توانسته با گلزنیهای ممتد خود دل هواداران فوتبال از جمله استقلالیها را شاد کند.
رضا عنایتی توانسته در تیمهای ابومسلم خراسان و استقلال تهران، سه بار آقای گل بازیهای لیگ ایران شود و همچنین او بهترین گلزن تاریخ لیگ برتر ایران با 100 گل است و بعد از او آرش برهانی دومین گلزن برتر تاریخ لیگ برتر ایران است.
همچنین عنایتی پس از مدتی بازی در لیگ امارات دوباره به استقلال بازگشت و اکنون در تیم فوتبال مس کرمان در لیگ برتر فوتبال کشور مشغول به بازی است.
چندی پیش و پیش از دیدار تیمهای فوتبال شهرداری یاسوج و مس کرمان در چارچوب جام حذفی فوتبال کشور به سراغ این بازیکن مشهدی و گلزن تیم مس رفتیم و در زمینههای مختلف با وی همکلام شدیم.
وضعیت خودتان را در نیم فصل لیگ برتر چگونه ارزیابی میکنید؟
اکنون به لطف خدا هیچگونه مصدومیتی ندارم و امیدوارم لطفی که مردم کرمان به من دارند را به خوبی جواب بدهم، هر چند که در نیم فصل اول نتوانستم آنگونه که باید خوش بدرخشم و در گلزنی موفق باشم اما با شرایط خوبی که پیش آمده هم از نظر جوی و هم فضای حاکم بر فوتبال کرمان با توجه به موفقیتهای هفتههای اخیر که شکستی در کارنامه نداشتهایم این روند ادامه پیدا میکند.
البته یک مشکل دیگر که نمیدانم اسم آن را مشکل بگذارم یا نه، به تعصب بالای هواداران کرمانی برمیگردد که تا اندازه زیادی بر روی کار تیم ما اثر گذاشته و امیدوارم هواداران متعصب در ادامه کمی از آن را کنترل کنند تا نتیجه و اثر سوء بر روند تیمی نداشته باشد.
باز هم خواستار این هستید که به ابومسلم و روزهای جوانی برگردید؟
بله حتماً اما چه کنیم که ابومسلم و خراسان در فوتبال آدم دلسوزی ندارد و اکنون استان و شهری به این کلانی با منابع بسیار زیاد به این روز افتاده است.
توجه کنید که الان چه بر سر ابومسلم آوردهاند و اصولاً اسمی از پیام با آن سابقه نیست و نمیدانم اکنون در کجا و کدام شهر و در چه حال و روزی قرار دارد و اصلاً خوب نیست که مشهد و خراسان، تیمی در لیگ برتر نداشته باشد.
چه رتبهای را برای فوتبال خراسان در سطح کشور در نظر میگیرید؟
اگر به این استان از نظر فوتبالی رسیدگی شود باید از رتبه چهارم پایینتر نیاید چرا که هماکنون با همه این مشکلات 15 تا 16 بازیکن خوب مشهدی در لیگهای برتر و دسته اول فوتبال کشور مشغول بازی هستند اما با این وجود میتوان گفت هماکنون برای فوتبال خراسان به جز نسلسوزی هیچ کار دیگری انجام نمیشود.
از فصلهای رؤیایی خود با استقلال بگویید؟
یک بازیکن هنگامی موفق است که هم تیمیهایش با او در تعامل باشند و کمکش کنند. خوشبختانه در آن برهه که من به استقلال رفتم این تیم بازیکنان خیلی بزرگی داشت و در این راه بازیکنان به من خیلی کمک کردند تا به آن جایگاه مورد نظر رسیدم و اگر کمک آنها نبود هیچگاه به آن مرتبه نمیرسیدم و به همین دلیل سه سال رؤیایی را با استقلال سپری کردم.
قرار بود به استقلال بروید اما شنیدهایم آنها در پی جذب بازیکنی دیگر هستند؟
این اتفاق دو سال متوالی است که برای من اتفاق میافتد و سال گذشته هم که صبای قم بودم این اتفاق تکرار شد و با تغییر و تحولاتی که در تیم افتاد، نشد که ما به استقلال برویم و فکر میکنم تیم استقلال هر وقت به ما نیاز دارد تماس میگیرد و بالعکس.
باید گفت: روزهای خوبی را با استقلال سپری کردهام و خاطرات خوبی از هواداران دارم و هویت فوتبالی خود را از این تیم میدانم و آن را همیشه دوست دارم اما اکنون بازیکن مس کرمان هستم و مخارج زندگی را از این تیم کسب میکنم و قاعدتاً برای موفقیت این تیم تلاش میکنم هر چند که به فکر استقلال هستم و آن را خانه دوم خودم میدانم و موفقیت این تیم برایم بسیار اهمیت دارد.
رفتن به آن سوی آب و بازی در تیمهای عربی تا چه اندازه در افت فوتبال شما تأثیر داشت؟
یک بازیکن قرار نیست که هفت یا هشت سال در اوج بماند که اگر این گونه باشد قاعدتاً فوتبال به هم میریزد. اما همیشه اینگونه بوده که جابهجایی موجب میشود شرایط یک فوتبالیست در حین برگشت به جای اول به هم بریزد و بودهاند بازیکنانی در جهان که کل فوتبال آنها در این جابهجایی نابود شده است.
هنگامی که من به آن سوی آبها رفتم شرایط آن جا بسیار خوب بود و تا حدود زیادی مشکلات مالی من برطرف شد و به همین دلیل است که اکنون با فراغ بال و بدون دغدغه بازی میکنم و فکرم بسیار آزادتر است.
در فوتبال کشورهای عربی شرایط بسیار با ما متفاوت است چرا که اگر در آنجا تیم موفق باشد فوتبالیستهای خارجی را در حد عالی تشویق میکنند و اگر تیم ببازد همه کاسه کوزهها را سر بازیکن خارجی میشکنند و خیلی زود دست به تغییر این بازیکنان میزنند.
بازی در کشورهای عربی چه تأثیری بر روند تثبیت جایگاه شما در تیم ملی داشت؟
آن موقع که جوانتر بودم اظهار نظرهایی میکردم که نباید آنها را به زبان میآوردم اما اکنون که با تجربه شدهام سعی میکنم در این زمینه کمتر حرف بزنم ولی اصولاً یکی از دلایلی که در تیم ملی جایگاه مستحکمی نداشتم وجود بازیکن بزرگی مثل علی دایی بود.
اگر علی دایی را پروانه و پرونده و شناسنامه فوتبال ایران معرفی کنند نباید زیاد از این موضوع ناراحت شوم چرا که زیر چتر چنین بازیکن بزرگی در تیم ملی قرار گرفتم.
یعنی همه دلیل کم رسیدن بازی ملی به شما علی دایی بود؟
نه. وضعیت مثل الان نبود که هر کس شب بخوابد صبح میشود بازیکن تیم ملی، اکنون ملیپوش شدن آسان شده و به همین دلیل باید رکود کنونی فوتبال را تحمل کنیم.
درد کنونی تیم ملی چیست؟
عدم برنامهریزی برای پایهها موجب شده که اگر همین چهار و یا پنج بازیکن قدیمی تیم ملی هم روزی از تیم خارج شوند وضعیت از این هم که هست بدتر خواهد شد چرا که دیگر بازیکن پله پله بالا نمیآید و به همین خاطر روزبهروز در حال پسرفت هستیم.
شک نکنید روزهای بدتر از این را هم خواهیم دید و اینگونه که پیش میرویم رده ششم و یا هفتم فوتبال آسیا را از آن خود خواهیم کرد.
اکنون عربها دارند با سرعتی همانند جت پیش میروند چرا که برای پیشرفت در کارها باید تلاش کرد و این نیست که راه برویم و بخواهیم بدون تلاش از درخت میوه بچینیم لذا برای داشتن درختی پربار باید نهال آن را کاشت و پرورش داد تا بتوان به آینده آن خوشبین بود.
نتیجه این شده عربهایی که ما همیشه میگفتیم فوتبال ندارند و ضعیف هستند به درجهای رسیدهاند که چهار سهمیه مستقیم در جام باشگاههای آسیا کسب میکنند.
مربی خارجی چه تأثیری بر فوتبال ما به خصوص در تیم ملی داشته است؟
اگر فرگوسن را هم که بگذارند هیچ کمکی به فوتبال ما نخواهد کرد چون سقف گیرایی بازیکنان ما همین اندازه است و خمیرمایه آنها شکل گرفته است ولی این موضوع در پایهها فرق میکند. مربی خوب خارجی را باید برای پایهها گذاشت.
شاید با این کار چند سال در نتیجهگیری ضربه بخوریم و جام جهانی را از دست بدهیم ولی کاری اصولی برای رسیدن به آیندهای بهتر خواهد بود.
تیم ملی با چه تفکری میتوانست در این دوره بدون دردسر به جام جهانی برود؟
در این دوره راحتترین کار را در پیش رو داشتیم، شرایطی پیش آمد که در لبنان شکست خوردیم که اگر نمیخوردیم حتی با این باخت در مقابل ازبک نیز وضعیت 180 درجه با حال فرق داشت.
الان شرایط نگرانکننده شده است چرا که رقیبان ما برنامهریز هستند ولی ما برای رفع سردرد به جای درمان واقعی تنها به خوردن مسکن بسنده میکنیم و پس از هر شکست چهار تا پنج نفر جمع میشوند برای اینکه خودشان مربی و یا دستیار شوند و مربی و دروازهبان و فروارد و دفاع و همه ارکان تیم را به زعم خودشان مقصر معرفی میکنند.
فوتبال ما از این کارشناسیها بسیار زخم بر تن دارد و امروزه به دلیل نبودن آدمهای خبره و دلسوز در امر برنامهریزی و کارشناسی شاهد حذف تدریجی همه پایهها از امید و جوانان و نوجوانان هستیم.
به عنوان یک فروارد چه مشکلی در خط حمله تیم ملی میبینید؟
مدتی است که بعد از علی دایی فروارد آنچنانی در تیم ملی نمیبینیم و با وضعیت فرواردهای لیگ نباید توقع داشته باشیم که خط حمله تیم قوی باشد. فروارد باید ذاتاً گلزن باشد تا با تمرین فراوان 40 درصد هم به توانش اضافه شود ولی هنگامی که در رگ و خون بازیکن ما گل زدن جاری نیست نمیتوانی با تمرین به خواستهات برسی.
باید بازیکن پرورش داد و یک زمان زمینهای خاکی بود که از دل آنها کریم باقری و کریمی و نیکبخت واحدی بیرون آمد ولی اکنون زمینهای خاکی هم به آپارتمان تبدیل شده و بازیکنان جدید سختی زمین خاکی را نچشیده که قدر عافیت بدانند و برای رسیدن به اوج از خود همت به خرج دهند اکنون دلال است که میآید و بازیکن 50 میلیونی را 500 میلیون تومان خرید و فروش میکند.
در زمان کدام مدیرعامل به استقلال آمدید؟
از افتخارات فوتبالم این است که در دوره دکتر حسین قریب به باشگاه استقلال آمدم چرا که آدم بسیار رک و با صداقتی بود و چیزی که میگفت اتفاق میافتاد.
الان چه ارتباطی با استقلال دارید؟
اکنون بازیکن مس کرمان هستم و به هیچ چیز دیگر فکر نمیکنم چرا که مخارج زندگی را از این باشگاه کسب میکنم ولی استقلال را هم دوست دارم و نتایج این تیم برای من مهم است و امیدوارم به عنوان یک هوادار این تیم نتیجه بگیرد.
بچه مشهدیها از رکگویی سود بردهاند یا ضرر کردهاند؟
رکگویی در خون ما مشهدیها است، هیچ کسی را نمیتوانی پیدا کنی که به خاطر عنایتی بودن کاری برای من انجام داده باشد، هر کس کاری برایم کرده مزدش را دادهام اگر چه به زور باشد.
دوست ندارم مدیون کسی باشم و میخواهم همینی باشم که هستم.
================
گفتوگو از داریوش بهنیازاده
================
انتهایپیام/2571/م/د1000