به گزارش خبرگزاری فارس از شهرستان ساری، امروزه در اغلب شهرهای استان مازندران کودکان ژولیده و معصومی که در گوشه و کنار معابر کز کردهاند و زیرچشمی عابران را میکاوند و با نگاههای ملتمسانه خود دل رهگذران را میخراشند، بسیارند.
این کودکان تازیانههای گرما و سرما را بر خشم پدر ترجیح داده و هر روز «کاسه بهدست» از رهگذران محبت گدایی میکنند.
خیابانهای پررفت و آمد ماوای همیشگی آنان برای به دست آوردن لقمهای نان است و چشمهای پرحسرتشان محال است اجازه دهد چیزی از گلوی کسی پائین برود.
آینده این متکدیان کوچک به جای مدرسه در خیابانها رقم میخورد، سالهاست که از حضورشان در شهر میگذرد و سالهاست که کسی برای این کودکان راه نجاتی نیندیشیده است.
پسرک 7 سالهای با چشمانی سرشار از شیطنت و شور کودکانه که ماهها آب و صابون از کنار صورتش هم عبور نکرده در انتظار صدای افتادن سکهای در کاسهاش لحظهشماری میکند یکی از هزاران کودک متکدی، خیابانگرد و خیابانخواب در مرکز مازندران است.
تجربه به او نشان داده که با تکرار عباراتی نظیر «تورو خدا کمک کنید، مامانم بیمارستان خوابیده، خدا خیرتون بده و چند روز است غذا نخوردهام» راحتتر میتواند دل رهگذران را بدست آورد.
در این میان کودکان 5 و 6 سالهای هستند که گریه کردن مداوم را شیوه گدایی خود کردهاند تا دل عابران را به درد آورند و مبلغی از آنان دریافت کنند. شماری دیگر نیز در حالیکه شاخههای رنگارنگ گل در دست دارند پشت چراغ قرمز در انتظار سرنشینان خودروهایی هستند که شاید در پاسخ به نگاههای پرحسرتشان شیشه را پایین کشیده و شاخهای از آنها بخرند.
امروزه در نقاط مختلف شهرهای مازندران، کودکانی با لباسهایی مندرس و کثیف و دستانی که هیچ شباهتی به دستان ظریف و لطیف همسالانشان ندارد در حالیکه بستههای آدامس، بیسکویت و ادعیههای قرآنی در دست دارند و با سماجتی زیاد که به التماس شبیه است از رهگذران میخواهد که از آنان بخرند بسیارند.
جلوههای این صحنههای تاسفبار را در ترافیک ماشینهای پشت چراغ قرمز، داخل بیمارستانها، پارکها و پیادهروها، صف تاکسی و ایستگاه اتوبوس و... میتوان به وفور مشاهده کرد. تکدیگران کوچک، عشق و علاقه و حتی بازیهای کودکانه را از یاد بردهاند حتی دعواهای آنان هم برعکس همسن و سالانشان بر سر یک اسباب بازی نیست، دعوای آنان بر سر کسب چیزی به نام پول است .
تحقیر، خودکمبینی، کمبود محبت، دلزدگی از دنیا و حسرت یک لحظه خوش و بدون استرس نتیجه ساعتهای طولانی و طاقتفرسای التماس و تکدیگری آنان است، کاری که به سماجت زیادی نیاز دارد و در حد توان اندام ضعیف و نحیف آنان نیست.
هر روز کودکان خردسالی را در کوچه و خیابان میبینیم که در آرزوی یک جرعه محبت بر آرزوهای کوچک خود چشم بستهاند. این کودکان که بیتردید نتیجه مستقیم فقر و بیعدالتی هستند از صبح تا شب تنها در جستجوی اندکی درآمد کیلومترها راه را پیاده با پاهای کوچکشان طی میکنند و در این مسیر خستهکننده بارها با پرخاشگری و توهین عابران عصبانی مواجه میشوند که تاثیر این رفتارهای مخرب در شخصیت و آینده زندگیشان ناگفته پیداست.
برخی آنها را در شمار «کودکان کار» طبقهبندی میکنند که برای امرار معاش خانواده به تکدیگری روی آوردهاند و برخی دیگر هم آنها را وسیله و ابزاری برای سوداگری باندهایی مخوف میدانند که تربیت بزهکاران حرفهای رسالت اصلی آنان است.
اما واقعیت آن است که فارغ از هر دو رویکرد فوق، حضور کودکان بهعنوان گلهای زندگی با چنین سر و وضعی در جامعه نشانه سهلانگاری، بیتدبیری و روزمرگی مسئولان و دستگاههای عریض و طویلی است که باوجود همه همایشها و نمایشها در تشدید این فرآیند ناخوشایند، نقش بازی را ایفا میکنند.
ضرورت ساماندهی کودکان خیابانی
یک شهروند ساروی میگوید: دیدن شمار زیادی از این کودکان در کسوت فروشنده و واکسی که حتی برخی اوقات مبادرت به تکدیگری هم میکنند علاوه بر نازیبا کردن سیمای شهر، رهگذران را بسیار متأثر میسازد.
مهرداد اسکندری میافزاید: دستگاههای مسئول باید با جمعآوری و ساماندهی این کودکان و حتی ارائه آموزشهای مختلف فنی و حرفهای، آنان را برای زندگی بهتر و آینده امیدوارتر آماده کنند.
وی ادامه میدهد: ریشه بسیاری از بزهکاریهای کودکان ناشی از همین بیتوجهی و ناآگاهی آنان از آسیبهای اجتماعی مختلف، زمینهساز بسیاری از معضلات اجتماعی است. زیرا برخی افراد ناباب پیدا میشوند که با سوء استفاده از این کودکان آنان را به اعمال خلاف و ناهنجار وادار میکنند.
حسین محمدی دیگر شهروند مرکز مازندران نیز میگوید: این کودکان بیشتر ساعتهای زندگی خود را در کوچه و خیابان میگذرانند و به همین دلیل از کمترین حقوق انسانی خود که آموزش و ادامه تحصیل است، باز میمانند.
وی از مسئولان استان خواست برای سامان دادن به وضعیت این کودکان با برنامهریزی مناسب برای پیشگیری از معضلاتی که در آیندهای نه چندان دور در انتظار این افراد و خانواده آنان و جامعه است، چارهجویی کنند.
یک کارشناس مسائل اجتماعی نیز در این باره معتقد است: بهدلیل اینکه بسیاری از خانوادههای این استان زیر خط فقر زندگی میکنند، برخی از این خانوادهها مجبورند برای تأمین حداقل هزینههای زندگی، کودکان خود را وادار به کار کنند.
زهرا حیدری افزود: امروزه اغلب کودکان خیابانی به عنوان یک عضو تأثیرگذار در جامعه به چشم نمیآیند. اما واقعیت آن است که همین کودکان به دلیل زندگی در شرایط دشوار و طاقتفرسا و گرفتار شدن در دام افرادی سودجو و خلافکار به گونهای رشد میکنند که در آینده نظم اجتماعی و زندگی جامعه را تحت تأثیر اعمال مجرمانه خود قرار میدهند و جامعه و مسئولان مجبورند هزینههای هنگفتی را از رهگذر اقدامات مجرمانه آنها متحمل شوند.
وی میگوید: برای پیشگیری از خطرات زیادی که در آینده در انتظار این کودکان است، باید با ساماندهی آنان و رسیدگی به خانوادههای آنان از گسترش آسیبهای اجتماعی در جامعه جلوگیری کرد.
وی میافزاید: اگر به طریقی از فعالیتهای غیررسمی این کودکان در جامعه جلوگیری نشود، معضلاتی نظیر اعتیاد به مواد مخدر، بزهکاری و جرم و جنایت در اجتماع افزایش خواهد یافت. چرا که این کودکان بهدلیل سن و سال کم و تحمل بار زندگی دچار اختلال شخصیتی، خود کمبینی، عدم اعتماد به نفس، سرخوردگی و حس انتقام جویی میشوند.
وی گفت: تحمل مشکلات و سختیها معمولاً این کودکان را جسور و نترس میکند، به حدی که در بررسیهای بهعمل آمده بیشتر افراد خلافکار از خانوادههای آسیب دیده هستند که از همان کودکی دچار آسیب اجتماعی شدهاند.
وی افزود: دولت باید با اختصاص اعتبار مناسب و با کمک تشکلهای غیردولتی و مردمی برای پیشگیری از این معضلات اجتماعی اقدام اساسی انجام دهد.
وی میافزاید: عدم اهتمام سازمانهای مسئول به سرنوشت کودکانی که آیندهسازان این کشور به شمار میروند غفلتی است نابخشودنی که در آینده نزدیک همگان ملزم به پرداخت هزینههای آن خواهند شد.
فعالیت 17 واحد شبه خانواده در مازندران
معاون امور اجتماعی بهزیستی مازندران در این باره به فارس گفت: 17 واحد شبه خانواده در استان که از کودکان کار و خیابانی حمایت میکنند.
فاطمه پورفاطمی افزود: بهطور کلی کودکان خیابانی و کار از سوی مراجع قضایی(دادگستری و نیروی انتظامی)، اقوام کودکان و یا به صورت خودمعرف به سازمان بهزیستی معرفی و از سوی بهزیستی به مراکز ساماندهی کودکان خیابانی و کار سپرده میشوند.
وی اظهار داشت: کودکان خیابانی و کار در سامانکدهها با برخورداری از امکانات یک زندگی مطلوب توسط روانشناسان و کارشناسان بهزیستی، توانمندسازی میشوند که در پایان این فرایند عدهای به آغوش خانواده خود بر میگردند و شماری تحت تکفل اعضای درجه یک خانواده قرار میگیرند و عدهای نیز از کودکان بیسرپرست در مراکز شبه خانواده زیر پوشش بهزیستی استان تا 18 سالگی نگهداری میشوند و پس از خروج از این مراکز همچنان مورد حمایت بهزیستی خواهد بود.
پورفاطمی افزود: در حال حاضر 50 کودک کار در شهر ساری شناسایی شدند که در آینده نزدیک با تامین اعتبار طرح مزبور وارد روند اجرایی خواهد شد.
وی همچنین گفت: در شش ماهه نخست سال جاری 45 کودک کار و 20 کودک خیابانی توسط بهزیستی استان ساماندهی شدند. این مسئول افزود: برای حل نهایی مسئله کودکان کار و خیابانی همه دستگاههای مسئول باید مشارکت فعال داشته باشند.
وی خاطرنشان کرد: هم استانیهای ما میتوانند موارد کودک آزاری را که در اطراف خود مشاهده میکنند با شمارههای گویای اورژانس اجتماعی 123 و تلفن 148 به سازمان بهزیستی اطلاع دهند.
وضعیت کودکان خیابانی رقتانگیز است
مسئول اداره فرهنگی اجتماعی شهرداری ساری گفت: مفاد منشور بینالمللی حقوق کودکان و کنوانسیونهایی که در این رابطه شکل گرفت بر رعایت حقوق کودکان فارغ از جنسیت، نژاد و ملیت تاکید دارند و هرگونه بیتوجهی به شرایط زیستی و معیشتی کودکان مغایر با این مقررات است.
راحله حاجیان با اشاره به اینکه وضعیت کودکان کار و کودکان خیابانی و آسیب دیده رقتانگیز است، تصریح کرد: فراتر از قراردادها و کنوانسیونهای بین المللی، آموزههای ارزشمند و راهگشای دین مبین اسلام و سیره نبی مکرم (ص) و ائمه معصومان (ع) است که بر ضرورت احترام به کودکان، رعایت حقوق آنها و توجه به شرایط زندگی، آموزش، تفریح، مسکن و تغذیه آنان تاکید دارند و به همین دلیل جامعه اسلامی بهدلیل بهرهمندی از این آموزهها نه تنها باید به قوانین و مقررات موضوعی دراین زمینه پایبند باشد بلکه باید در رعایت حقوق کودکان و بهینهسازی شرایط آنان پیشگام بوده و حتی در این رابطه الگوپردازی کنند.
وی با اشاره به اجحافی که معمولا به کودکان کار میشود، خاطرنشان کرد: کودک آزاری، سوءاستفاده از نیروی کار کودکان و بهرهکشی جسمی و جنسی از آنان موضوعی نیست که بتوان به دیده اغماض به آن نگاه کرد.
حاجیان گفت: همه اجزای مختلف جامعه به ویژه نیروهای موثر و دستگاههای متولی باید با دقت در وضعیت کودکان در تمهیدات خود تجدیدنظر کنند.
الزاماتی برای ساماندهی کودکان خیابانی
رمضان قاسمی معاون اجتماعی سابق فرماندهی انتظامی مازندران گفت: بحث کودکان خیابانی موضوعی است که قدمت آن به شکلگیری نظامهای اجتماعی و به ویژه نظام شهرنشینی برمیگردد و عوامل زیادی نظیر بحرانهای اجتماعی، جنگ، فقر اقتصادی، فقر فرهنگی، رشد بیرویه جمعیت، تحولات و دگرگونیهای ایجاد شده در سطح نظامهای حکومتی، پدیده طلاق، مهاجرت و ... از عوامل بروز پدیدة کودکان خیابانی است.
وی افزود: جمعآوری کودکانی که مدتهای مدیدی در خیابانها زیستهاند و با فرهنگ خیابانگردی مأنوس شدهاند بدون پیشبینی مکان و امکانات مناسب که بتواند پذیرای آنها باشد، قطعاً بینتیجه خواهد بود.
این کارشناس مسائل اجتماعی گفت: این کودکان بسیاری از آموزشهای بزهکارانه را در همین مراکز پناهدهنده از یکدیگر فرا میگیرند و از آن جایی که بسیاری از آنها سرپرست مناسبی ندارند بیش از 80 درصد آنها کودکان کار هستند و ناگزیر از کارکردن برای امرار معاش هستند، در نتیجه انتقال آنها به خانواده باعث خواهد شد که دیر یا زود دوباره به خیابان بازگردند.
این کارشناس مسائل اجتماعی میافزاید: ساماندهی کودکان خیابانی مستلزم الزامهایی است که عبارتند از حساس شدن مسئولان امور اجرایی و تشکلهای مردمی به روند رو به رشد این پدیده، تدوین قوانین مناسب برای حمایت از این کودکان، ایجاد مراکز ساماندهی و هدایت و حمایت کودکان خیابانی در مراکز استانها و شهرهای بزرگ، تشدید حمایت از خانوادههای آسیبپذیر زیر پوشش نهادهای خیریه دولتی و خصوصی و افزایش میزان کمک هزینه، ایجاد شغل و حرفهآموزی مناسب برای یکی از اعضای این خانوادهها، درمان، آموزش و تأمین بهداشتی رایگان این گروه از کودکان و خانوادههای آنها، گسترش چتر آموزش کودکان در مناطق محروم و ادغام فعالیتهای رفاهی برخی سازمانهای حمایتکننده در زمینه رفاه اجتماعی مانند سازمان بهزیستی و کمیته امداد امام خمینی (ره)، سپردن کودکان رهاشده بد سرپرست یا بدون سرپرست به خانوادههای مناسب و نظارت به نحوه آموزش و تربیت آنها، آموزش درک و شناخت صحیح رفتار کودکان و نوجوانان در سنین گوناگون و نحوه رویارویی با مشکلات و رفتارهای خاص در کودکان به خانوادهها از مهمترین اولویتهایی است که در فرایند ساماندهی کودکان خیابانی باید مطمع نظر قرار گیرد.
وی تصریح کرد: با وجود بیتوجهی و یا کمتوجهی کسانی که وظیفه پاسخدهی به مشکلات کودکان را دارند، نمیتوان آینده روشنی را در زمینه کاهش آمار کودکان خیابانی متصور بود.
به گزارش خبرگزاری فارس، معضل حضور کودکان آسیبدیده در جامعه زمینهساز بسیاری از معضلات اجتماعی و ناهنجاریهایی خواهد بود که جامعه و شهروندان در آیندهای نزدیک بهای آن را هزاران بار سنگینتر خواهد پرداخت.
بهعبارت دیگر، بسیاری از این کودکان خیابانی امروز دقیقا همان سارقان، قاچاقچیان و بزهکارانی هستند که در آیندهای نه چندان دور به سراغ فرزندان ما خواهند آمد و با اقدامات تبهکارانه امنیت و آسایش را از جامعه سلب خواهند کرد همانگونه که امروزه جامعه هزینه سنگین ندانمکاری و ناکارآمدی سیاستهای گذشتگان را در این زمینه پرداخت میکند .
خلاصه کلام اینکه برای پیشگیری از خطرات و آسیبهایی که در مسیر زندگی این کودکان قرار دارد و به نوعی نظم اجتماعی و جریان طبیعی جامعه را در آینده تحت تاثیر قرار خواهد داد، ضروری است برای ساماندهی آنان اقداماتی اساسی انجام شود که نخستین گام در این زمینه تدوین برنامهای موثر، تخصیص اعتبارات ویژه و بهرهگیری از تشکلهای غیردولتی و مردمی است.
انتهای پیام/2296/ب/گ1003