به گزارش خبرگزاری فارس از ارومیه، در حالی شهر ارومیه حدود یک ماه گذشته به عنوان نوزدهمین شهر ایرانی در فرهنگسرای هنر تهران معرفی شد که بسیاری از صاحبان نام این شهر در عالم هنر، ادبیات، تاریخ و دیگر رشتههای علوم در گمنامی به سر برده و به نوعی بدون هر نام و نشانی در کنج دل عاشقان آرمیدهاند.
17 مهرماه همایش شهر فرهنگی، مذهبی و تاریخی ارومیه به میزبانی فرهنگستان هنر تهران برگزار شد و در آن بسیاری از بزرگان استان و همچنین تنی چند از هنرمندان استانی و کشوری حضور یافتند تا بهنوعی مرهمی بر زخمهای مردمی باشند که با وجود برخورداری از تاریخ دیرین خود در عرصههای مختلف هماکنون باید پس از 18 شهر خود را ایرانی بدانند و این شاید نوعی بیرحمی به تاریخ و فرهنگ و تمدن یک ملت باشد.
سخن در زمینه این همایش شاید بهاندازهای باشد که مجال آن در این فرصت اندک فراهم نشود و باید مسئولان حوزههای مختلف پاسخگوی بسیاری از سئوالات موجود در ذهن خبرنگاران باشند.
اما آنچه برای یک شهر ایرانی مهم و حائز رتبه است، این است که مردم و مسئولان آن دیار تا چه حد بزرگان خود در عرصههای مختلف را شناختهاند و آیا تاکنون نامی از این بزرگان در مراسمات برده شده و مراسم و بزرگداشتی به یاد آنها گرفته شده است؟
برگزاری کنگره و همایش بزرگداشت برای بزرگان هر استان و شهر جزو اقداماتی است که بسیاری از مسئولان شهرهای مختلف ایران اسلامی به آن اهتمام میورزند و البته در کنار چنین برنامههایی نام خود را بهعنوان دوستدار تاریخ و فرهنگ و تمدن منطقه معرفی میکنند.
اما اخباری که از ارومیه بهعنوان نوزدهمین شهر ایران شنیده میشود حاکی از قضیهای دیگر است که شاید برای چنین عنوانی دارای مفهوم منفی بوده و همچنین مردم را نیز در زمینه اینکه تا چه حد ارومیه جزو شهرهای تاریخی و فرهنگی کشور است دچار ابهام کند.
برگزاری همایش خواجه نصیرالدین طوسی به میزبانی جهاددانشگاهی آذربایجانغربی و در دانشگاه ارومیه بهانهای شد تا به بررسی عملکرد دستگاههای استانی و شهرستانی در معرفی مشاهیر استان و شهر پرداخته و تا حدودی مسیر صحیح برگزاری چنین همایشهایی را هموار سازیم.
تاکنون و پس از گذشته 33 سال از عمر نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و در کنار تاکید مسئولان استانی و کشوری بر لزوم حفظ هویت هر ملت، اساتید مطرح در عالم ادبیات ارومیه همانند عاشیق درویش بهعنوان استاد عاشیقی ایران و همچنین بسیاری از اساتید عرصههای دیگر مجالی نداشتهاند تا خود را در میان مردم مطرح کنند و شاید تنها تمثال یا پوستری حاوی نام و تصویر این بزرگان تاریخ و فرهنگی ایراناسلامی بهانهای برای روپوش گذاشتن مسئولان بر عملکرد ضعیف خود باشد.
نام خواجه نصیرالدین طوسی در جای خود برای تمام مردم ارومیه و آذربایجانغربی گرامی است اما نکتهای که در این میان مشاهده میشود غفلت مسئولان برگزاری چنین برنامههایی از نامبردن بزرگان شهر و استان خود بوده و همین امر باعث شده تا بازار برگزاری همایشها و کنگرههای بزرگداشت بزرگان توسط ادارات با استقبال چندانی مواجه نشود.
برگزاری کنگره بزرگداشت شمس تبریزی که سال گذشته به میزبانی ارومیه برگزار شد نیز میتواند گویای این امر باشد که جامعه مخاطب چندان رغبتی به برگزاری همایشهای معرفی بزرگان سایر استانها و مناطق در این استان نداشته و حتی شمس تبریزی که مقبره وی در شهرستان خوی قرار دارد در این میان مغفول مانده و مردم استقبال چندانی از این برنامه نکردند.
البته به این قضایا باید مبالغ هنگفت برای برگزاری را افزود و چنین گفت که شاید برگزاری مراسمی برای معرفی بزرگان تاریخ و تمدن آذربایجانغربی هزینه چندانی نداشته باشد چراکه مردم ارومیه و سایر شهرهای این استان تا حدی علاقه خود به این مسیر را نشان دادهاند که با صرف کمترین هزینه در مقایسه با مشاهیر کشوری میشود استقبال چند برابری از برنامهها را شاهد بود.
برگزاری اولین مراسم یادبود برای عاشیق درویش به همت حوزه هنری استان صحهای بر این سخن است که با وجود تبلیغات بسیار اندک و عدم حضور مسئولان استانی بهجز مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی با استقبال درخور توجه مردم مواجه شد و به نوعی دارای بازخورد مناسبی نیز در میان عاشقان ادب و هنر آذربایجانی بود.
حال گذشته از این سخنان، باید فکری به حال مشاهیر بزرگ آذربایجانغربی در عرصههای مختلف کرد که شاید نام بردن از آنها ساعتها وقت لازم داشته باشد ولی مسئولان فرهنگی و نهادهای متولی برگزاری مراسمات و همایشهای بزرگداشت مشاهیر بهطور کلی خود را از این قاعده مستثنی دانسته و بهنوعی وابسته به فرهنگ و آداب و رسوم سایر استانها شدهاند تا نام آذربایجانغربی همچنان در میان استانهای ایرانی ناشناس مانده و تنها وجه تمایز آن از استانهای دیگر وجود چندین کیلومتر مرز مشترک با کشورهای دیگر باشد تا ناامن جلوه دادن آن آسانتر شده و مردم استان در غریبی همیشگی خود به سر برند.
سخن پایانی با برگزارکنندگان چنین همایشهایی این است که آیا آذربایجانغربی با دارا بودن چندین ملیت و گویش و قوم و فرهنگ نمیتواند به طور مکرر شاهد برگزاری همایشهای بهمنظور معرفی بزرگان خود باشد که مردم آن با چنین بیمهریهایی مواجه میشوند و آینده خود را وابسته به فرهنگ سایر ملل میدانند؟
امید که روزی شاهد رونقگرفتن بازار همایشهای بزرگداشت مفاخر و مشاهیر استانی در ادارات و نهادهای آذربایجانغربی باشیم تا شاید دردی از مردم کاسته شده و غفلت مسئولان از برگزاری چنین برنامههایی کاسته شود تا غربت این استان زدوده شده و شاهد اتصال این حلقه به سایر حلقههای جمهوری اسلامی ایران باشیم.
-----------------------------
یادداشت: سجاد امیرکردلر
-----------------------------
انتهای پیام/ 61003/ح/ض1002