یکی از کارشناسان گردشگری در گفتوگو با خبرنگار فارس در اصفهان با اشاره به اینکه بر اساس آمار موجود، اصفهان نزدیک به 2 هزار اثر تاریخی را در خود جای داده که میتواند به یکی از مهمترین مقاصد انتخابی گردشگران داخلی و خارجی تبدیل شود، اظهار داشت: این شهر در طول تاریخ همواره به عنوان یکی از مهمترین قطبهای گردشگری ایران به شمار رفته است؛ به گونهای که سیاحان مختلفی در طول تاریخ از این شهر بازدید کردهاند و از لابهلای سطور سفرنامههای آنها میتوان به مطالب متنوعی درباره حیات مردمان این شهر دست یافت.
شهرام امیری در این زمینه افزود: به نظر میرسد در دوران هخامنشیان، اصفهان با نامهای «جی»، «گابا» و یا «گی» خوانده میشد و اقامتگاه شهریاران هخامنشی به شمار میرفت و سپس در دوران اشکانیان حکومت پارتها قرار گرفت و به دلیل امنیتی که این شهر نسبت به تیسفون داشت، پارتها اصفهان را مخزن اوراق و اسناد دولتی خود کرده بودند. در عصر سلطنت ساسانیان، اصفهان در قلمرو اشراف والا تبار آریایینژاد (وسپوهران) قرار داشت و در این عصر مرکز اقامت سپاهیان به شمار میرفت.
این کارشناس گردشگری در ادامه گفت: پس از ویرانیهای اصفهان در دوران مغول و تیموریان، تکامل این شهر در دوران امپراتوری بزرگ صفوی و همزمان با سلطنت شاه عباس اول صفوی آغاز شد؛ درست هنگامی که شاه تصمیم گرفت پایتخت امپراتوری صفوی را از شهر قزوین به اصفهان انتقال دهد، و همزمان با یازدهمین سال سلطنت شاه عباس اول در سال 1006 هجری قمری وی اصفهان را به دلیل وضعیت خاص سیاسی، اقتصادی و نظامی و همچنین به دلیل موقعیت سوقالجیشی و قرار داشتن آن در قلب ایران به عنوان پایتخت خود انتخاب کرد.
وی ادامه داد: با انتقال پایتخت به اصفهان، شاه و کارگزارانش، از جمله شیخ بهایی، فعالیتهای فشرده عمرانی وسیعی را برای بازسازی و نوسازی شهر اصفهان به نحوی که لایق مرکزیت بزرگترین امپراتوری ایران (پس از اسلام) باشد، آغاز کردند، به همین دلیل در مدت سلطنت شاه عباس اول سیمای شهر اصفهان دگرگون شد و استمرار مرکزیت اصفهان تا پایان سلسله صفوی در سال 1148 هجری سبب پیشرفت و توسعه این شهر شد.
* چه شد که اصفهان کانون توجه قرار گرفت
امیری با بیان اینکه ایران از دوران باستان به واسطه جادههای «ابریشم» و «ادویه» دارای روابط خارجی گستردهای با دولتهای دیگر به ویژه غرب بود؛ تصریح کرد: اما پس از حضور اسلام با توجه به این که ایران به عنوان یکی از سرزمینهای خلافت اسلامی به شمار میرفت، هیچ گونه رابطهای با کشورهای دیگر نداشت.
وی ادامه داد: شاه عباس اول و کارگزارانش که به خوبی شرایط حساس بینالمللی آن زمان را درک کرده بودند، میکوشیدند با حفظ شئون ایران با اروپاییان ارتباط برقرار کنند و بر همین اساس، در طول قرن هفدهم میلادی، ایران و اصفهان در کانون توجه اروپاییان قرار گرفت و سیاحان و جهانگردانی را که به اصفهان میآمدند جزو چند گروه مختلف مانند گروههای مبلغ مذهبی، نمایندگان سیاسی کشورهای خارجی، بازرگانان، جهانگردان و سیاحان بودند.
این پژوهشگر میراث فرهنگی با بیان اینکه همه این گردشگران و سیاحان خارجی در طول سفر و در هنگام حضورشان در اصفهان، سفرنامههایی را به رشته تحریر در آوردند، اضافه کرد: با در نظر گرفتن اهداف هر یک از این سیاحان از سفر به ایران و با بررسی سفرنامههای آنان به خوبی میتوان دیدگاههای آنان را در جای جای نوشتههایشان دریافت.
وی اظهار کرد: برای نمونه آنهایی که تاجر پیشه بودند به مسائل تجاری نظیر نظام حمل و نقل و قوانین گمرکی پرداختهاند، سیاستمداران نیز در مورد ساختار شهرسازی، آداب و رسوم و اصول کشورداری ایرانیان به ویژه در اصفهان دقت خاصی را مبذول داشتهاند و جهانگردان نیز با نگاهی محققانه، جغرافیا، تاریخ، هنر و مباحث اجتماعی و فرهنگی را مدنظر داشتند.
امیری با اشاره به اینکه بیشتر این سیاحان در مورد اصفهان مطالب فراوانی را به رشته تحریر در آوردهاند که نشاندهنده حضور گسترده غربیان در ایران برای نخستین بار بود، تصریح کرد: این سیاحان دلایل انتخاب اصفهان را به عنوان پایتخت صفویان، ناشی از موقعیت خاص اقلیمی این شهر میدانستند و معتقد بودند: «شاه عباس اصفهان را به علت موقعیت مناسب جغرافیاییاش به عنوان پایتخت برگزید و فراوانی آب و حاصلخیزی جلگه آن که به وسیله کانالهای متعدد زاینده رود آبیاری میشد به آبادی و توسعه شهر کمک کرد.
وی گفت: تاورنیه، سیاح و تاجر معروف فرانسوی نیز معتقد بود شاه با انتخاب اصفهان پایگاهی ایجاد کرد که از طریق آن میتوانست کشور خود را از طرف جنوب، مشرق و مغرب توسعه دهد.
این کارشناس افزود: در این عصر اصفهان به منتهیالیه پیشرفت خود رسید؛ به گونهای که شاردن مینویسد: «هنگامی که شاه عباس بزرگ اصفهان را پایتخت خویش قرار داد، تصمیم گرفت این شهر را همان طوری که امروز هست، زیبا و بزرگ کند و از این رو نه فقط عموم بزرگان و رجال را مجبور به ساختن بناهایی باشکوه کرد، بلکه هر متمولی را که سراغ داشت وادار کرد ابنیه عمومی برای زینت شهر و آسایش مردم بسازند و همچنین او مایل بود که جانشینانش در اصفهان بمانند و برای زیبایی شهر از هیچ اقدامی فروگذار نکرد و بنابراین در این عصر آرمان شهر اصفهان از یک سو تبدیل به یک باغ شهر باعظمت شد و از دیگر سو شهرسازان صفوی با خلق شاهکارهای معماری و شهرسازی مدرن، گویشی نوین را در آفرینش فضای کالبدی به وجود آوردند.
وی افزود: تاورنیه که چند بار در دوره جانشینان شاه عباس به ایران و اصفهان سفر کرده بود، درباره فضای اصفهان مینویسد؛ «محیط شهر اصفهان به انضمام محلات خارج از شهر، از پاریس کوچکتر نیست، اما جمعیتش 10 برابر کمتر است و نباید تعجب کرد که شهر به این بزرگی این قدر کم جمعیت دارد.
امیری ادامه داد: برای این که هر خانواده یک خانه جداگانه و هر خانه یک باغ ویژه دارد و از هر سمت که به طرف اصفهان بروند، اول منارههای مساجد، بعد درختان و بعد خانهها نمودار میشوند؛ به طوری که اصفهان از دور بیشتر به جنگلی شباهت دارد.
انتهای پیام/صا10/ض1002