به گزارش خبرنگار خبرگزاری فارس از شهرستان بهشهر، در سالهای اخیر با تغییر اقلیم شاهد خشکسالی و یا باران شدید سیلآسا در مازندران هستیم که میتوان به سیل اخیر در کلاردشت، میاندرود و یا در 15 سال پیش به سیل در شهرستان نکا اشاره کرد که این بلایای طبیعی خسارتهای مالی، جانی، فرهنگی و اجتماعی زیادی را به همراه داشت.
باران به عنوان یک پدیده طبیعی و موهبت خدادادی برای ادامه حیات ضروری است و این مهم در مازندران به لحاظ قطب کشاورزی لازم و ملزوم یکدیگرند، البته همین مایه حیات سبب شد تا این روزها هر کسی با پیش بینیهای هواشناسی و احتمال بارش باران احساس نگرانی ناشی از وقوع سیل را در دل بپروراند.
22 مهر ماه سال 91 در ساعات نخست بامداد، باران شدیدی شرق مازندران را درنوردید و موجب شد تا با جاری شدن سیل در مناطق کوهپایهای و حاشیهنشینان رودخانههای داخل شهری شهرستان بهشهر دچار سیلزدگی شود.
زانوی غم در بغل مادری از فراغ فرزند
بخش زیادی از مناطق بالادست شهرستان بهشهر جنگلی است و تاکنون پوشش گیاهی انبوه سبب شد تا حاشیهنشینان رودخانه در زمان بارش باران در امنیت نسبی به سر برند ولی همین درختان و شاخههایی که روزی آنان را در سایه مهربانی دلگرم میکرد، امروز مایه سردی خاطر از فراغ همسر و فرزندان مادری شد که در سوگ عزیزان زانوی غم به بغل گرفته است.
خانم 70 ساله قد خمیده روی اولین پله جلوی اتاقش در زیر نور آفتاب پائیزی نشسته، دستش را زیر چانهاش گذاشته و مویه میکرد و میگفت؛ از فراغ کدامین جگر گوشهام بنالم، با داغ کدامین نوهام روزگار سپری کنم، باد پائیزی زندگی مرا خشکاند.
پدری که قد و قامتش را در مقابل فرزند ارشدش ریز میدانست، درب خانه را نشان میداد و میگفت؛ قدش از این در بلندتر بود ولی در سیلاب خفه شد، فرزندانش هم در خواب بودند، همسرش ماند و یک دنیا تنهایی، مادرش ماند و یک دنیا غم.
بغض شکسته رودخانه، بهشهر را عزادار کرد
هوای نمور و بوی سنگینی گل، تنفس را سخت میکرد، از روخانهای که چندی پیش سیلاب جاری شد امروز جز سنگ، زباله، گلهای خشکیده و لجن، آبی جاری نمیشد. کسی فکرش را نمیکرد خرابی ساختمانها و پارچههای سیاه در درب منازل بهخاطر بارش باران سیل آسایی بود که در همین رودخانهها و جویبارها جمع شد و مردم جنوب شهر را در ماتم عزیزانشان فرو برد.
بغض شکسته رودخانهای که بهشهر را در عزا فرو برد بعد از 22 روز فصل تحصیل دیگر زنگ تنها مدرسه در منطقه شهید مدنی به صدا درنیامد و کسی شاهد صدای صبحگاه و هیاهوی دانشآموزان نبود.
سیلاب اداره آب و فاضلاب شهرستان بهشهر را شست
سیلاب اداره آب و فاضلاب شهرستان بهشهر را شست و سقف آن در معرض آفتاب در حال خشک شدن بود.
نگاه ریز بین خبرنگاران به مناطق سیلزده سبب شد تا توجه مردم آسیب دیده ناشی از سیل در منطقه کوه خیل را جلب کند، هر کسی خودروی "ون و هایس" را میدید به طرف ماشین میآمد و با پرسشهای پیاپی میپرسید از شهرداری یا شرکتهای بیمهای آمدید، تا الان کجا بودید، فقط ما سه روز اول سیل زده بودیم، نمیگوئید این مردم با بیخانمانی چه کنند و بسیاری از پرسشهایی که ما در مقابل پاسخش عاجز بودیم.
هنوز صلابت جنگل در بالادست منطقه کوهخیل و به بار نشستن درختان انار از آراستگی جنوب شهر بهشهر که امروز به ویرانه تبدیل شده است، کم نکرد.
خانمی دستانم را به طرف خود میکشید و با زبان مازندرانی میگفت؛ بیا خانه پسرانم را به شما نشان دهم، چیزی برای زندگی ندارند، هر دو فرزندم را در منزل کوچکم بردم هشت نفر را روی چشمانم نگهداری میکنم.
هلال احمر ناجی جان مردم سیلزده بهشهری
خانم قلندری با گلهمندی از مسئولان شهرستانی میگفت: اگر هلال احمر نبود، مردم در این گل و لای خفه میشدند.
این خانم ما را به سمت خانه آقای کاظمی برد، همان خانوادهای که در سیل سه جانباخته داشتند، پارچه عرض تسلیت از سوی دوستان و آشنائیان به این خانواده فضای کوچه را محزون کرد. ورودی این خانه نشان نمیداد که در معرض سیل گرفتار شده است وقتی صاحبخانه درب را باز کرد جمعی از خبرنگاران به خاطر همدردی وارد خانه شدند و پای سخنان پدر و مادر پیری نشستند که غم فرزندان رمقی برای آنان نگذاشت، پدر فرسوده از رنج زندگی به همراه بقیه همسایهها خانه فرزند مرحومش را نشان دادند که در سیل بهشهر صاحب خانه را قربانی خود کرد، خانه در قسمت زیر ساختمان اصلی در دو اتاق کوچک و یک آشپزخانه بود، پدر میگفت؛ فرزند و دو نوهام در سیلابی که خانه را پر از گل و لای کرد از بین رفتند.
موج سیلاب فرصت فکر کردن را گرفت
رمضانعلی کاظمی میگفت؛ بعد از مراسم روز هفتم عزیزانم وقتی از مزار برگشتیم هنوز مسئولی نیامد تا از وضعیت ما جویا شود.
وی با چشمانی پر از اشک با اشاره به اینکه متولد 1311 هستم هنوز در طول عمرم اینگونه باران ندیدم، ادامه داد: وقتی کولاک و موجی از گل و لای از ایرانیت روبرو به سمت خانه ما میریخت فرصتی برای فکر کردن نداشتیم، نمیدانستیم چه کنیم تا از این مصیبت رها شویم.
کاظمی با گلهمندی از مسئولان استانی میگفت: باران با خود چوب میآورد، درختان شکسته بر سر مردمی میریخت که برای نجات جانشان از خانهها بیرون آمده بودند.
این پدر غم دیده از فراغ فرزندنش با ناراحتی اذعان داشت: منابع طبیعی اعلام کرد ما نمیدانستیم باران میآید، اگر آگاه بودیم چوبهای بریده شده را جمع آوری میکردیم.
آقای دیگری پیش آمد و در تکمیل سخنان همسایهاش به خبرنگاران گفت: 90 درصد خسارتها به خاطر چوبهای صنعتی بود که در جنگل قرار داشت.
عزم استانی برای ساماندهی پل بروز
مجید فلاح زاده با بیان اینکه هلال احمر در نجات جان مردم کوتاهی نکرده است، اظهار داشت: برای مشخص شدن تکلیف پلهای موجود در منطقه به ویژه پل برزو باید کاری استانی صورت گیرد.
وی ادامه داد: حضور برخی مسئولان غیرمتعهد در مازندران، سبب میشود تا مردم و دولت زیر بار خسارتهای کلان میلیاردی قرار گیرند.
سهرابی هم در بین خبرنگاران قرار گرفت و گفت: هر چه به چشم میخورد، چوب بود و شاخههای شکسته درختانی که در رودخانه برزو جمع میشدند و سد ایجاد میکردند.
وی ادامه داد: از جمع شدن آبها در پشت رودخانهها عامل موثری در افزایش میزان آب و راه افتادن سیلاب مملو از گل و لای در خیابان و خانههای اطراف شد.
موجودیت سند تعریض 53 سال پیش کوهخیل
قاسم نوریان با بیان اینکه مستنداتی دارم که نشان میدهد تعریض و تخریب خانهای میتواند در بازگشایی حریم رودخانه موثر باشد، خاطرنشان کرد: مسئولان امور شهری از خرید این ملک کوچک سرباز میزنند.
وی بیان داشت: 53 طرح تعریض منطقه کوه خیل متعلق به 53 سال پیش است هر بار اعتباری برای این خصوص به فرمانداری و شهرداری تخصیص مییافت ولی تاکنون نه این ملک خریداری شد و نه تعریض برای بازگشایی اطراف روخانه صورت گرفت.
اهالی مناطق سیلزده با اصرار تمام دست هر خبرنگاری را میگرفتند و به خانههای خود می بردند، تا گوش شنوایی برای بازگو کردن درد دلشان داشته باشد، برخی در کنار دیوار شکسته حریم خانه خود میایستادند و غم دل شکسته همسایه را میخوردند.
خانمی با دل پردردش میز رایانه، یخچال سفیدی که در برخورد با سیلاب به رنگ شکلاتی درآمده بود را نشان داد و گفت: زندگی من در همین چند کالا خلاصه شد، همسایهها لوازم مورد نیاز مرا در حد من و فرزندم تامین کردند، او موکتی و پتوی مندرسی را نشان داد که به گفته خودش کمکهای دولتی بود.
اکبر قلندری هم در فضای گفت و شنودهای خبرنگاران با مردم سیلزده وارد شد و گفت: عمق فاجعه را باید در ساعات نخست بحران میدید، آن روزها خبرنگاران در پشت پردهها بودند و امروز آمدند بدبختی ما را ببینند.
خبرنگاران صدای ما را به گوش مسئولان برسانند
وی با تاکید بر اینکه صدای ما را به گوش مسئولان بالا دست برسانید، ادامه داد: استاندار مازندران در بازدید کوتاهی آمد و فقط از داخل ماشین به اطراف نگاه میکرد.
قلندری سیل بهشهر را ناشی از کوتاهی مسئولان منابع طبیعی عنوان کرد و گفت: سیلزدههای بهشهر بهانهای هستند تا استانداری اعتباری جذب کند و زخمهای التیام نیافته خود را درمان کند.
آقای سیه چردهای که با چنگهای در حال کنکاش در عمق رودخانه خشکیده کوچه شهید مدنی بود توجه همه را به خود جلب میکرد، او سنگها را کنار میزد و لاشههای آهن و اجناس فلزی را از لابلای سنگها بیرون میآورد و در کیسهای میگذاشت، به راحتی چیزی را پرت کرد که روزی همدم تنهایی کودکی بود که با یک دنیا آرزو آیندهاش را ترسیم میکرد، عروسک گل آلود و کثیفی بود که در رودخانه خشکیده امان گرفته بود.
به سمت خانهای رفتیم که پیرمرد بیش از 80 سال صاحب آن بود. فضای مرتب و تمیزی به نظر میرسید ولی از در و دیوار خانه خبری نبود، علی اصغر عطشانی دستانش را به بالا برد و خدا را شکر کرد و خانه رو به رویش را به ما نشان داد، ویرانهای که فقط پارچه سیاه بر دیوارش نصب بود، منزل حسین علی کوچک مرد 54 سالهای بود که سیلاب امانش را برید و سرعت آب او را به سمت زیر زمین خانهاش برد و خفه کرد.
عطشانی میگفت؛ حضور به موقع هلال احمر و بسیج باعث شد موقع آب گرفتگی مرا از طریق نردههای دزدگیر پنجره به سمت دیوار همسایه هدایت کنند تا در بالاآمدن آب خفه نشوم.
قاشقی برای غذا خوردن ندارم
عطشانی در چهار دیواری نشسته بود که فقط یک پتو فرش زیرینش بود، او میگفت: امدادگران خانه را از گل و لجن پاک کردند و به من تحویل دادند، روزهای اول کمکهای تغذیهای بود ولی مدتهاست حتی قاشقی برای غذا خوردن که آنهم همسایهها تامین میکنند، ندارم.
محمدتقی رضا محمدی هم از توزیع نامناسب کالاهای مورد نیاز سیل زدهها گله مند بود و گفت: هلال احمر در چند مرحله کالای گرمایشی و غذای مورد نیاز توزیع کرد ولی متناسب با وضعیت سیل زدهها نبود.
مصالح ساختمانی را نسیه خریدم
در کوچه شهید مدنی برخی در حال ساخت و ساز بودند که توجه مرا جلب کرد، صاحب خانه میگفت: سیلاب دیوار خانه و تمامی زندگی طبقه پائین را شست و به طرف خیابان مقابل برد، مستاجرم در خانه نبود، الان هم برای حفظ محیط خانه مصالح ساختمانی را نسیه خریداری کردم و در حال دیوار چینی هستم.
رضا احمدی ادامه داد: فرمانداری وعده حمایت از سیل زدهها را داد ولی هنوز بنیاد مسکن برای تامین تسهیلات مسکن اقدام نکرد.
رشد بوته باقلی در ساختمان سیلزده
حقیقت امر اینکه خانهای در کوچه شهید صفری، 100 درصد تخریب شده بود به تلهای خاک و گل تبدیل شد در مدت دو هفته بدون حضور صاحبخانه وسط اتاق آن بوتههای باقلی رشد کرده بود و همین لطف خدا نشان از حاصلخیزی مازندران میدهد و باید برای توسعه استان مدیریتی دقیق صورت گیرد.
آقای مهدوی از کسبه محل بود و در کنار بقیه همسایهها منتطر بود تا کسی پای درد و دلش بنشیند او با بیان اینکه تمام اجناس مغازه مرا آب برد، گفت: مغازه من سوپر مارکت محلی بود که هم امور زندگی مرا تامین میکرد و هم مایحتاج اولیه زندگی همسایهها را 18 روز است که نه محل کسب و کار به راه است و نه پولی که امور زندگی را بگردانم.
مسئولان کجا هستند
وی با گلهمندی از مسئولان شهرستانی ادامه داد: مسئولان کجایند، هنوز نیامد بگوید شمایی که زندگیتان را تا سقف آب و گل گرفته است این روزها چه میکنید.
سیل حرمت قرآن را نگه داشت
خانمی هم خانهاش را به من نشان داد و گفت: سیل هم حرمت قرآن را نگه میدارد، داغ آب کاملا ارتفاع بیش از یک و نیم متر آب گرفتگی را بر روی دیوار خانه نشان میداد، چیزی در اتاقش نبود ولی قرآن روی طاقچه همچنان سر جایش حرمتداری میکرد.
«مالکان خودروهای خسارت دیده در جریان سیل، برای پیگیری امور تا 24 مهر 91 با در دست داشتن مدارک به اداره راهور شهرستان مراجعه کنند» و «ساختمانهای دارای پروانه ساختمانی که در اثر سیل زدگی تخریب شدند به منظور بازسازی و یا تجدید بنا صدور مجدد پروانه ساختمان را به صورت رایگان دریافت میکنند، شهرداری بهشهر»، اینها متن بنرهایی بود که بر دیوار مناطق سیلزده بهشهر نصب شده بود.
معاون عمرانی استاندار مازندران در این باره با اشاره به اینکه وسایل مورد نیاز و کافی در بین سیلزدههای بهشهری در روزهای نخست بحران توزیع شد، گفت: موضوع اصل بحران تا روز چهارم در منطقه سیلزده بهشهر به طور کامل جمع شد.
حریم رودخانهها آزاد سازی شود
سید عیسی هاشمی حیدری متذکر شد: حریم رودخانهها باید آزاد سازی شود.
هاشمی امدادرسانی هلال احمر و نیروهای بسیجی را در اسرع وقت به سیلزدههای بهشهر قابل تحسین دانست و گفت: وقتی امدادرسانی در سیل بهشهر پیش آمد با این وسعت خسارت، تجهیزات لازم برای تخلیه آب و لجنهای ناشی از جاری شدن سیل را ناقص دیدیم.
وی با بیان اینکه در روز دوم امدادرسانی برای تکمیل لوازم مورد نیاز از شهرداریهای 10 شهر مازندران کمک گرفته شد، خاطرنشان کرد: تمامی لجن کشهای شهرداری شهرهای مجاور برای تخلیه گل و لای جمع شده در منازل مسکونی استفاده شد.
یک پیشنهاد
ضرورت دارد در گام نخست، مسئولان با آگاهسازی و افزایش فرهنگ عمومی از حوادث و بلایای طبیعی که موجب خسارتهای جانی و مالی میشود پیشگیری کنند و در مرحله بعدی با توجه به اینکه منطقه شرق مازندران به لحاظ کوهپایهای در معرض وقوع سیل قرار گرفته و ساخت و سازهای بیرویه در مسیر رودخانه برای ساکنان منطقه تهدیدکننده است با اجرای معماری نوین و طراحی ساخت و ساز اماکن تجاری و مسکونی حاشیهنشینان رودخانهها تغییر داده شود و مقاومسازی سازهها از مسائل مهم مورد توجه مسئولان قرار گیرد.
مهمترین موضوعی که در این گزارش در سیل اخیر بهشهر سبب تخریب ساختمانها شده است قطع درختان جنگلی و جاری شدن سیلاب در این شهرستان است که نمیتوان نقش اساسی پوشش گیاهی را در این بحث نادیده گرفت و ضرورت دارد به خاطر محرومیتزدایی مردم منطقه که بخواهند به جای تخریب جنگل و فروش چوبهای درختان امرار معاش کنند به اشتغال پایدار روی آورند.
================
گزارش از رقیه نعلبندانی
انتهای پیام/ب10/گ1003